در ماههای گذشته و همزمان با فرآیند گزینش و استخدام برخی سازمانها و نهادهای دولتی، از جمله وزارت آموزش و پرورش، بهطور گسترده فیلمهای کوتاه تأملبرانگیزی در فضای مجازی کشورمان دست به دست شدند. این فیلمهای کوتاه در قالب طنز از روند گزینش متقاضیان انتقاد میکرد. در برخی دیگر از ویدئوها پاسخهای مناسب و گزینشگرپسند برای پرسشهایی، مانند شرکت در نماز جمعه، کتابها و موسیقی مورد علاقه به مخاطب ارائه میشد.
این قبیل ویدئوها معیوب بودن فرآیند گزینش و احراز صلاحیت فردی در کشورمان را نشان میدهد؛ چراکه در طول چهار دهه گذشته الگوی پرسشها و پاسخها تغییر چندانی نکرده است و فرد متقاضی استخدام یا بهکارگیری در فرآیندهای دولتی و حاکمیتی میتواند با رعایت برخی الگوهای ساده و کلیشهای در ظاهر و رفتار خود، بهراحتی از سد گزینشها عبور کند و در طول سه دهه اشتغال خود نیز با رعایت همین الگوها و گاهی برجستهسازی هدفمند برخی از آنها پلههای ترقی را بالا برود. همانگونه که مشخص است، فردی که بدون باور قلبی به اصول و ارزشهای نظام اسلامی، صرفاً بر مبنای رعایت یک قالب ظاهری و رفتاری از پیش طراحی شده وارد نهادهای دولتی و حکومتی میشود، در طول دوره خدمت خود زیستی دوگانه را پیش میگیرد؛ زیستی که شاید در ظاهر با ارزشهای مورد تأیید حکومت همسو باشد، اما در باطن بهدلیل اعتقاد واقعی نداشتن به این اصول، آسیبزا و ناپایدار است و در بزنگاههای تاریخی ممکن است یک سازمان و حتی در سطحی بالاتر امنیت ملی را به شکلی جبرانناپذیر به خطر بیندازد.
این پدیده، در کنار سایر آسیبهایی که به آنها نیز اشاره خواهد شد، بستری را فراهم میآورد که دشمنان خارجی و ضدانقلابیها بتوانند از آن برای نفوذ و ضربه زدن به کشور و نظام بهرهبرداری کنند. متأسفانه، گزینشهای مبتنی بر قالبهای ظاهری، به جای ارزیابیهای عمیق از شخصیت و بینش افراد و سنجش کیفی دلبستگی آنها به کشور و نظام، فرصت نفوذ را برای افرادی همچون جاسوسان فراهم میآورد که از قضا مانند «الی کوهن»(کامل امین) تبحر خاصی در انقلابینمایی خود دارند.
نمونههای تاریخی همچون «مسعود کشمیری»، مقام وقت شورای عالی امنیت ملی و «علیرضا اکبری»، جاسوس معروف سرویس اطلاعاتی انگلیس، که هر دو با ظاهری مذهبی و رفتار سرشار از ریا نشان دادند که چطور میتوان خود را به قلب نظام وارد کرد و ضربات مهلکی را به ساختار سیاسی و امنیتی کشور وارد آورد.
بر کسی پوشیده نیست که «نفوذ» یکی از ابزارهای اصلی دشمنان کشورمان برای مقابله با جمهوری اسلامی است. رهبر معظم انقلاب نیز در این باره میفرمایند: «بهنظر ما سلاح اصلی آمریکا هم در این منطقه که ما در جمهوری اسلامی مراقب این معانی هستیم، نفوذ است ـ نفوذ در مراکز حساس و تصمیمگیرـ ایجاد تفرقه است، ایجاد تزلزل در عزم ملی ملتهاست، ایجاد بیاعتمادی میان ملتها، میان ملّتها و دولتها، دستکاری در محاسبات تصمیمگیران.» معظمله در جای دیگری با تأکید بر ضرورت هوشمندی در مواجهه با پدیده نفوذ نیز میفرمایند: «مراقب نفوذ دشمن در درون مجموعه بسیج باشید. این را توجه داشته باشید؛ گاهی یک آدم فاسد، گاهی یک آدم ناباب لباس عوضی میپوشد، خودش را در یک مجموعهای جا میکند، لباس روحانی میپوشد میآید خودش را در [کسوت] روحانیون جا میزند. آدم فاسد، آدم ناباب میتواند در کسوت روحانی دربیاید، میتواند در کسوت بسیجی دربیاید؛ حواستان به این هم باشد.»
همانگونه که از بیانات حکیمانه رهبری بر میآید، هدف از نفوذ، دستکاری محاسبات تصمیمگیران بخشهای گوناگون کشور، ایجاد تفرقه در میان مردم و نخبگان و تضعیف اراده ملی است. بههمین دلیل، رهبر معظم انقلاب نیز بارها بر اهمیت مقابله با نفوذ دشمن در بخشهای حساس کشور تأکید داشته و آن را یکی از ابزارهای اصلی جنگ نرم دشمن علیه نظام اسلامی معرفی کردهاند.
باید به این نکته توجه داشته باشیم که ایران بهدلیل موقعیت راهبردی و ایدئولوژی متفاوت خود، همواره در معرض تهدید و نفوذ بوده است. این تهدیدات در ابعاد گوناگونی صورت میگیرند که برخی از مهمترین آنها شامل ایدهآلسازی شاخصها و الگوهای ارزیابی و قضاوت ظاهری، عمقبخشی شکافهای اجتماعی و فرهنگی، عبور از مردمسالاری و تضعیف سرمایه اجتماعی نظام و همچنین تضعیف نهادهای نظارتی و مدنی در بخشهای گوناگون کشور است.
به دلیل جایگاه ویژه ایران در منطقه غرب آسیا و همچنین به دلیل منابع غنی انرژی، همواره مورد توجه قدرتهای بزرگ جهانی قرار گرفته است. این موقعیت، کشورمان را به یک بازیگر کلیدی در معادلات بینالمللی تبدیل کرده و همین امر سبب شده است نفوذ در ساختارهای حکومتی و امنیتی کشور به یکی از اهداف اصلی دشمنان تبدیل شود. البته در این مسیر گاه برخی سیاستهای غلط فرهنگی و اجتماعی تسهیلکننده فرآیند نفوذ بوده است. برای نمونه، چندین دهه تلاش برای معرفی یکسانسازی ظاهری و ارائه یک شکل مشخص از پوشش، ظاهر و رفتار به منزله الگوی مطلوب نظام حکمرانی، به جریان نفوذ این امکان را داده که با کپیبرداری از این الگوها و تکرار طوطیوار آنها به راحتی از درگاههای نظارتی عبور کنند.
برای مقابله با نفوذ دشمن در ساختارهای حکومتی و پیشگیری از آسیبهای آن، باید از رویکردی هوشمند و چندبعدی استفاده کرد که شامل بازنگری در فرآیندهای گزینشی و نظارتی، تقویت سرمایه اجتماعی نظام، مبارزه جدی و بدون اغماض با فساد است. اولین و مهمترین گام در مقابله با نفوذ، اصلاح و روزآمدسازی روند گزینش و ارزشیابی در نهادهای دولتی و حکومتی است تا این روندها خود مولد نفاق و زیست دوگانه در بدنه حاکمیت نشوند. گفتنی است، در کشورهای توسعهیافته اغلب گزینش و ارزشیابی افراد حول تعهد آنها به مفاد قانون اساسی و پایبندی به اصول آن انجام میگیرد. افزون بر این، در فرآیند گزینش توجه به تخصصگرایی و بهکارگیری افراد متخصص در حوزههای تخصصی خود، به افزایش کارآمدی و ارتقای سلامت هر سازمان و ساختاری کمک میکند.
یکی دیگر از راههای مؤثر برای مقابله با نفوذ، تقویت نهادهای نظارتی و مدنی است. این نهادها میتوانند با نظارت دقیق و شفاف بر عملکرد نهادهای دولتی و حکومتی، مانع از سوءاستفاده و فساد شوند و به این ترتیب از نفوذ دشمن جلوگیری کنند. در عین حال، برای مقابله با نفوذ فرهنگی و ایدئولوژیک دشمن، باید فرهنگ ملی و هویت اسلامی ـ ایرانی را تقویت کرد. آموزش و پرورش، رسانهها و نهادهای فرهنگی میتوانند نقش مهمی در این زمینه ایفا کنند.
فساد نیز یکی از بسترهای اصلی نفوذ دشمن است. فرد فاسد به راحتی خود را در خدمت دشمنان کشورش قرار میدهد، از این رو مبارزه جدی و بدون اغماض با فساد و افزایش شفافیت در نظام حکمرانی یکی از مؤثرترین راههای مقابله با نفوذ است. مبارزه با فساد زمانی موفق خواهد بود که آحاد مردم و مسئولان شاهد برخورد قاطع و بدون اغماض نهادهای قضایی با مفسدان منتسب به افراد و جریانهای حاکم بر نهادهای قدرت باشند.
در پایان، تأکید بر این نکته ضروری است که مسئله نفوذ به منزله یکی از تهدیدهای اصلی متوجه انقلاب اسلامی ایران، از ابتدای شکلگیری نظام تا امروز بوده و همواره یکی از ابزارهای محوری دشمنان برای مقابله با حرکت پیشرونده کشورمان به شمار میآمده است. دشمنان کشور با استفاده از ابزارهایی، از جمله تبلیغات، جنگ روانی، جاسوسی و نفوذ، سعی در تضعیف اراده ملی و دستکاری در محاسبات تصمیمگیران کشور داشتهاند. مقابله با این تهدید نیازمند روزآمدسازی الگوهای حکمرانی، تقویت نهادهای مردمی، مبارزه قاطع با فساد و توجه به همبستگی ملی و تلاش در مسیر پر کردن شکافهای سیاسی و اجتماعی است.