رفتارشناسی سیاسی برخی از افرادی که روزگاری میز مسئولیتی داشتند اما حالا به گوشه و محاقی رفتهاند بسیار قابل تامل است. گویی این افراد برای خود بازنشستگی سیاسی یا دوران تامل بر گذشته قائل نیستند. زمانی که در گذشته قدما به تدوین کتاب و خاطرات سیاسی و مشاوره به مدیران مابعد خود میپرداختند حالا تغییر کرده و با روی کار آمدن شبکههای اجتماعی این افراد این دوران را صرف بلاگری و خودنمایی در فضای مجازی میکنند.متأسفانه اغلب جوهره این نوع کنش مجازی نیز عوام گرایی است؛ وگرنه افرادی که در قامت و جایگاه استادی دانشگاه و یا مسئولیتی در حوزه سیاست خارجی بر عهده داشتند چرا باید از یک اتفاق سیاسی با پایههای غربی و اسرائیلی ابراز شادمانی کنند و با مخالفخوانی و روایتهای انحرافی که تنه به تنه القائات ضدانقلاب میزند خود را در فضای مجازی بازنمایی کنند؟
سیاست ضدانقلاب برای پیشبرد اهداف خود عوام گرایی است اما چرا افرادی که از نحوه کنشهای بینالمللی ایران خصوصاً در سطح منطقه با خبر هستند باید اینطور وانمود و روایتسازی کنند که ایران در امور کشورهای دیگر مداخله میکند؟ آفت دیده شدن به هر قیمتی و تب مجازستان دامن برخی از این اشخاص را به وضوح گرفته است.این در شرایطی است که همگان به طور آشکارا میدانند که حضور مستشاری ایران در سوریه نه برای حفظ یک حکومت بلکه برای مقابله با تروریسم بوده که حتی چشم به مراکز مذهبی شیعیان داشته است. کشوری که در آن بذر تروریست کاشته شده با مساعدت ایران توانست در مقابل داعش و متعلقات آن مقاومت کند.محور مقاومت نیز در این عرصه سه مأموریت مهم داشته که همواره بدان اهتمام ورزیده است. مقابله با تروریستها، نفوذ غرب و اسرائیل که هدف نهایی همه این موارد بیثباتسازی خاورمیانه بوده و ایران در این عرصه با حمایت از محور مقاومت جهت عمق بخشی و بومیسازی امنیت اقدام کرده است.
سقوط دولت بشار اسد در ایران نیز فرصتی برای این دست افراد جهت بازنمایی و پرزنت خود در فضای مجازی ایجاد کرده تا بازهم با سلاح ناآگاهی و تحلیلهای کف بازاری جامعه را از اصل و اساس وقایع دور کنند. آفت شبکههای اجتماعی اینگونه در فضای کشور برای انحراف مردم ایران نمود مییابد؛ جایی که اشخاص کارشناس خود را تا حد سلبریتیها و بلاگرها تنزل میدهند.این اشخاص که فرصتطلبانه با ژست مخالفخوانی سعی کردند با غش کردن به سمت ضد انقلاب تحلیلهای کف خیابانی و پوپولیستی ارائه دهند و خود را با دوقطبیهای کاذب برندسازی کنند قطعاً در ایجاد فضای ناآگاهانه و هل دادن افراد به سمت کذبیات ضدانقلاب همراه و همداستان هستند و در پازل غرب بازی میکنند. اگرچه برخی از این اشخاص با انتقادات بخش هوشیار جامعه مجبور به حذف نظرات خود شدند اما هنوز وفادار به یک شیوه بلاگری برای جلب توجه هستند. دوگانگی در رفتار این افراد در زمان مسئولیت و رفتار غیر مسئولانه در زمانه خروج از این جایگاهها به وضوح به چشم میخورد.
اگر این اشخاص کوچکترین شناخت و آگاهی به مسائل بینالملل و سیاستهای ایران بر اساس منافع ملی داشته باشند به خوبی میدانند که ایران به عنوان یک بازیگر منطقهای برای حفظ امنیت خود نمیتواند بیاعتنا به تحولات منطقه و بازیگری منفعل با وجود همه تهدیدات باشد و در هم تنیدگی منافع و رویدادها ایجاب میکند در حوزه بینالمللی ایران فعالیت چشمگیر و هدفمندی داشته باشد.خصوصاً اینکه ایران همواره سیاست خود در ارتباط با کشورها را بر اساس تصمیمات مردم و ملتها سامان داده و چه در حضور مستشاری در ۷ سال پیش در مقابل تروریسم آشکار داعش و چه در تحولات اخیر در سوریه به خوبی ایفای نقش بینالمللی ایران در راستای منافع و تصمیمات ملتهای منطقه مشهود است.