طلوع منبع مهر و باران رحمت حق، ولادت سرچشمه هدایت و تقوا حضرت امام زین العابدین(ع) مبارک باد
قرآن از آن جهت که جزء جوامعالکلم است که وجود مبارک پیغمبر (ص) فرمود: «أُعْطِیتُ جَوَامِعَ الْکلِمِ»؛ او همه معارف را دربردارد، برنامههای ائمه (ع) هم توزیع شده است، اگرچه در همه بخشها بیانی دارند که تبیین معارف است، بعضیها تبیین مسائل نظامی و جنگی است، بعضیها حکومتداری است، بعضیها فقه است، بعضی اخلاق است و بعضیها حقوق و برخیها دعا؛ در قرآن بخشهای فراوانی است که مربوط به دعاست. فرهنگ دعا را امام سجاد (ع) به عهده گرفته، اگرچه همه ائمه (ع) درباره دعا دستوری دارند و عملی دارند؛ ولی امام سجاد (ع) برنامه رسمی او تفسیر ادعیه قرآنی است؛ یعنی آن معارفی که در قرآن درباره دعاست، حضرت تشریح میکند، توضیح میدهد و بیان میکند. فرهنگ دعا را طرزی تبیین میکند که جامعه را جامعه عقلانی میکند از آن جاهلیت نجات میدهد. میبینید دعاها تنها این نیست که خدایا بیمار مرا شفا بده! گناه مرا بیامرز! پایان امور مرا خیر کن! اینها ادعیه رایج است؛ اما آن دعایی که فرهنگآور است، دعای امام سجاد (ع) در صحیفه است. عرض میکند: «أَنَّ طَلَبَ الْمُحْتَاجِ إِلَی الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ مِنْ رَأْیهِ وَ ضَلَّةٌ مِنْ عَقْلِهِ»؛ در بحثهای عقلی که چه چیزی هست و چه چیزی نیست میگویند ممکن، واجب میخواهد و محتاج، غنی میخواهد؛ ولی در بحثهای حکمت عملی که مربوط به باید و نباید است نه بود و نبود، دعای حضرت این است که خدایا محتاجی دستش را نزد محتاجی دراز بکند، این سفاهت است، این بیعقلی است. این دعای امام سجاد (ع) است. «أَنَّ طَلَبَ الْمُحْتَاجِ إِلَی الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ» ما اگر خواستیم ببینیم سفیه هستیم یا عاقل، این دعا برای ما معیار است به چه کسی مراجعه کنیم، به چه کسی وابسته باشیم، به شرق وابسته باشیم به غرب وابسته باشیم. فرمود ملتی سفیه است که به بیگانه چشم طمع بدوزد، «أَنَّ طَلَبَ الْمُحْتَاجِ إِلَی الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ مِنْ رَأْیهِ وَ ضَلَّةٌ مِنْ عَقْلِهِ»؛ این دعای نورانی امام سجاد (ع) در صحیفه است. در بخشهای دیگر فرمود: من اگر بخواهم فخر و جمال و جلال یک عده را در ثروت آنها بدانم، خدایا تو مرا از این خطر حفظ بکن! «وَ اعْصِمْنِی مِنْ أَنْ أَظُنَّ بِذِی عَدَمٍ خَسَاسَةً أَوْ أَظُنَّ بِصَاحِبِ ثَرْوَةٍ فَضْلًا فَإِنَّ الشَّرِیفَ مَنْ شَرَّفَتْهُ طَاعَتُک وَ الْعَزِیزَ مَنْ أَعَزَّتْهُ عِبَادَتُک»؛ خدایا! مبادا آن فکر پَست را به من بدهی که من نظام ارزشی دین را با نظام ارزشی دنیا و ماده اشتباه کنم... خدایا من از تو فهم میخواهم، خدایا من از تو عقل میخواهم. بخشی از ادعیه هم هست که خدایا بیماران ما را حفظ بکن، آنها هم هست؛ اما محور اصلی دعای امام سجاد (ع) این است که خدایا من از تو فرهنگ میخواهم، ادب میخواهم، من از تو انسانیت میخواهم. مبادا بیخود کسی را برنجانم، مبادا نظام ارزشی من عوض شود، برای کسی که وضع مالی او خوب است احترام بیشتری قائل بشوم. خدایا تو مرا حفظ بکن! «وَ اعْصِمْنِی مِنْ أَنْ أَظُنَّ بِذِی عَدَمٍ خَسَاسَةً أَوْ أَظُنَّ بِصَاحِبِ ثَرْوَةٍ فَضْلًا فَإِنَّ الشَّرِیفَ مَنْ شَرَّفَتْهُ طَاعَتُک وَ الْعَزِیزَ مَنْ أَعَزَّتْهُ عِبَادَتُک»؛ بعد به همه ما فرمود به هر حال شما عمر دارید و شبانهروز دارید وقت صرف میکنید، همه ما اینطوریم... امام سجاد (ع) به ما فرمود شما خدایی دارید که خریدار کالای شماست، عمر شما را میخرد، وقت شما را میخرد، آبروی شما را میخرد، بالاخره شما این آبرو و وقت را برای چه دارید صرف میکنید. این خدا آگهی مزایده زد، فرمود: شما هر چه دارید به هر کسی میخواهید بفروشید من گرانتر و بیشتر میخرم! چه قدر این دعا زیباست!