مارکو روبیو برای نخستین بار از زمان تصدی وزارت امور خارجه ایالات متحده، وارد سرزمینهای اشغالی شد. روبیو در سفر منطقهای خود به غرب آسیا، علاوه بر سرزمینهای اشغالی، به عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز سفر خواهد کرد؛ این سفر در حالی صورت میگیرد که در باب جرایی و اهداف آن چند نکته قابل توجه است.
نخست؛ ترامپ با اهداف داخلی و جلب نظر لابی صهیونیستی و افراط گرایان، حمایت همه جانبهای از رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو نخست وزیر صهیونیستها در پیش گرفته است. اکنون در شرایطی که اعتراضات در سرزمینهای اشغالی به سیاستهای سران این رژیم ترامپ با اعزام وزیر خارجهاش به تل آویو به دنبال نمایش ابعاد جدیدی از حمایتهایش از این رژیم است تا شاید کمی از بحرانسیاسی این رژیم بکاهد. حلقه تکمیلی این رفتار را در کمکهای نظامی آمریکا میتوان مشاهده کرد چنانکه وزارت دفاع صهیونیستها اعلام کرد که یک محموله شامل بمبهای «سنگین» ساخت آمریکا تحویل گرفته است.
دوم؛ شنبه دور ششم تبادل اسرا شکست و حقارتی سنگین برای نتانیاهو و ترامپ بود. یک هفته پیشتر ترامپ هشدار داده بود که اگر حماس تمامی اسرای صهیونیست را یکجا ازاد نکند ( نزدیک به 80 اسیر) جهنم در غزه به پا خواهد کرد. ترامپ با این ادعا در حالی به دنبال قدرت نمایی بود که از یک سو حماس شنبه بر اساس توافق آتش بس و چنان که عنوان کرده بود صرفا سه اسیر صهیونیست را آزاد کرد و از سوی دیگر نیز ساکنان غزه تنها مسیر کوچ خود را قدس عنوان کردند. این مسئله به این معناست که ترامپ باید به عنوان رئیس جمهور کشوری که مدعی یک جانبه گرایی و ابرقدرتی مطلق جهان است غزه را به جهنمی برای حماس و ساکنان این منطقه مبدل سازد تا درس عبرتی باشد برای دیگران؛ حال آنکه عملا نه ترامپ و نه صهیونیستها هیچ کدام توان و جرات عملی کردن این تهدید را نداشته و صرفا با حاشیه سازی و برجستهسازی مسائلی همچون نشست مونیخ و برخی تحولات منطقه به دنبال سرپوش نهادن بر این شکست در برابر مقاومت بودهاند. سفر وزیر خارجه آمریکا در فضایی از تبلیغات گسترده را میتوان بعد دیگر طراحی آمریکا برای سرپوش گذاشتن این شکست سنگین در برابر مقاومت و مردم غزه دانست.

در این میان باید توجه داشت که آمریکاییها این روزها دو هدف را دنبال میکنند یکی تثبیت اشغالگری صهیونیستها در لبنان و سوریه و دیگری تحت الشعاع قرار دادن و کم رنگ سازی تشییع پیکر سید حسن نصرالله دبیر کل حزبالله. سفر وزیر خارجه آمریکا به منطقه میتواند در چارچوب این دو هدف تعریف گردد. در لبنان در روزهای اخیر برخی دولتمردان بیروت با اشتباه محاسباتی و البته ضعف در برابر فشارهای آمریکا اقداماتی مغایر با عرف بینالملل و مناسبات همه جانبه ایران و لبنان صورت دادهاند که بخشی از آن شامل ممانعت از پروازهای تهران به بیروت است. در چنین فضای غبارآلودی رسانههای صهیونیستی و غربی برآنند تا تحولات لبنان را نشانهای از ناتوانی و تضعیف مقاومت در منطقه معرفی نمایند تا از یک سو به زعم خویش مراسم تشییع پیکر رهبران مقاومت شهید سید حسن نصرالله و شهید صفیالدین را کم رنگ سازند تا از تکرار رسوایی که در غزه متحمل شدند و تبادل اسرا اقتدار مقاومت و شکست ادعای صهیونیستها مبنی بر نابودی حماس را آشکار ساخت، جلوگیری نمایند و از سوی دیگر نیز با این جوسازیها خود را فاتح معادلات منطقه معرفی و به توجیه اشغالگری در کرانه باختری، سوریه و لبنان بپردازند و دامنه آن را به مصر و ارن گسترش دهند.
با توجه به تقلای ترامپ برای بزرگ نمایی سیاست خارجهاش که بخشی از آن شامل غزه و بخشی اوکراین میشود، سفر وزیر خارجه آمریکا را میتوان بخشی از این بازی تبلیغاتی دانست چنانکه وی پس از سرزمینهای اشغالی راهی عربستان و امارات میشود.
در همین حال به زعم خویش سناریوی آمریکایی-صهیونیستی مبنی بر ادعای تضعیف جایگاه منطقهای ایران و مقاومت را تکرار نمایند تا تضعیف کننده روحیه ایرانیان و دوستان منطقهای آن باشد. این تصورات در لوای تحولات اخیر لبنان در حالی صورت می گیرد که از یک سو اقدام خودجوش مردم لبنان در حمایت از روابط با ایران و اعتراض به وابسته شدن کشورشان به آمریکا و از سوی دیگر ماهیت هراس صهیونیستها و آمریکا از تشییع پیکر سید مقاومت خود نشانگر ظرفیتهای مقاومت و ایران است که با این رفتارهای ظاهری و موقت توان پنهانسازی آن را ندارند. وضعیتی که موجب شده تا وزیر خارجه آمریکا با سفر به منطقه و سوق دادن افکار عمومی به رایزنیهایش به دنبال کمک رنگسازی این مهم باشد.
سوم؛ ترامپ در هفتههای اخیر طرحهای جاه طلبانه و ضد انسانی و خودخواهانهای را در قبال غزه مطرح کرده است. او ابتدا خواستار کوچ اجباری ساکنان غزه به سایر کشورهای عربی بویژه مصر و اردن شده بود. سپس مدعی شد که غزه را خواهد خرید و در نهایت نیز مدعی شده است که خواستار ساختن غزهای اباد و پیشرفته است. ترامپ همزمان نیز مدعی آمادگی برای بررسی طرحهای کشورهای عربی در این زمینه شده است. با توجه به تقلای ترامپ برای بزرگ نمایی سیاست خارجهاش که بخشی از آن شامل غزه و بخشی اوکراین میشود، سفر وزیر خارجه آمریکا را میتوان بخشی از این بازی تبلیغاتی دانست چنانکه وی پس از سرزمینهای اشغالی راهی عربستان و امارات میشود. البته سفر او به ریاض با حاشیهای دیگر نیز همراه است که محور آن را رایزنی میان مقاومت روسیه و آمریکا تشکیل میدهد. «مارکو روبیو» وزیر خارجه، «مایک والتس» مشاور امنیت ملی آمریکا و «استیو ویتکاف» نماینده ویژه کاخ سفید در امور خاورمیانه به عربستان سفر خواهند کرد تا با مقامات روس دیدار داشته باشند. به هر تقدیر از ابعاد سفر وزیر خارجه آمریکا را نمایشهای تبلیغاتی ترامپ تشکیل میدهد که دارای پشتوانه عملی نخواهد ود چرا که از یک سو طرح او در قبال غزه با مخالفتهای گسترده جهانی مواجه شده است و از سوی دیگر نیز ادعای مذاکراتی وی با روسیه نیز نارضایتی و اعتراض ناتو و متحدان آمریکا را به همراه داشته است و عملا این دو طرح نمیتواند پشتوانه اجرایی داشته باشد.
به هر تقدیر میتوان گفت که سفر وزیر خارجه آمریکا به سرزمینهای اشغالی و سپس منطقه نه برگرفته از توان و تحقق اهداف آمریکا بلکه برگرفته از وضعیت بحرانی رژیم صهیونی در عرصه منطقهای و شکست سناریوهای آمریکا در منطقه است که بار دیگر نشان داده است سرنوشت منطقه را مقاومت رقم می زند نه رژیم صهیونیستی و آمریکا.