غرب که سناریوی بر هم زدن ثبات کل منطقه را دارد و به زعم خویش به دنبال خاورمیانه جدید است حسابی خاص روی جاه طلبی ها و رویاهای بلندپروازانه اردوغان دارد. تحرکات اخیر غرب در عراق با محوریت مقابله با ایران و مقاومت، فعال سازی گسل های قومی و مذهبی بر برخی استان های ایران، ایجاد چالش امنیتی در قفقاز با محوریت اجرای پروژه زنگزور که عملا راه تنفس ایران به اروپا را هدف قرار گرفته است
ترکیه پس از اعلام جرم و بازداشت «اماماوغلو» شهردار استانبول به عنوان کسی که اصلیترین رقیب اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری 2028 بوده، با ناارامیهای گستردهای همراه شده است چنانکه در بسیاری از شهرها تظاهرات ضد دولتی برگزار و در مقابل هزاران نفر نیز بازداشت شده اند.
بر اساس خبرهای منتشره مخالفان دولت اعلام کردهاند که برای شنبه تظاهرات گستردهای به پا خواهند کرد و حتی سعی دارند تا سرنگونی دولت اردوغان را رقم زنند. در کنار آنچه در داخل ترکیه جریان دارد نوع واکنش کشورهای اروپایی و آمریکا به این تحولات جای تامل دارد چرا که برخلاف رویهای که در قبال بسیاری از کشورها داشته و برآنند تا فضای اعتراضی را به اغتشاش و آشوب پایدار و حتی تغییر رژیم و چند پارهسازی کشورها مبدل سازند در قبال ترکیه این رویکرد را نداشتهاند چنانکه حتی بسیاری از شبکههای اجتماعی همچون ایکس، اقدام به مسدود سازی صفحه مخالفان اردوغان کرده و رسانه های غربی نیز چندان ادعاهای حقوق بشری را در قبال سرکوبهای صورت گرفته مطرح نکرده و صرفا یک رویکرد روایی از تحولات را دارند.
حال این سوال مطرح است که چرا غربیها که پیش از این نقش مخرب را در تحولات داخلی ترکیه داشته و هم اکنون نیز در قبال بسیاری از کشورها به دنبال کوچکترین روزنه اجتماعی، قومی و مذهبی برای ایجاد آشوب و تبدیل آن به موضوعی سیاسی و امنیتی هستند، در قبال تحولات اخیر ترکیه رویهای دیگر را در پیش گرفتهاند؟
اروپا و آمریکا بیش از نگاه اقتصادی و نظامی به ترکیه دارند و برآنند تا این کشور را همچنان گرفتار اشتباه محاسباتی به ابزاری برای اهداف بحران ساز خود مبدل سازند در حالی که در ظاهر برای کوتاه مدت از اهداف وی در داخل و بیرون ترکیه حمایت میکنند در حالی که در نهایت برآنند تا آنکارا قربانی جاهطلبیهایشان شود که قطعا خسارتهای سنگینی برای این کشور به همراه خواهد داشت
در همین راستا نیز در اقدامی که نشانگر حمایت آمریکا از دولتمردان ترکیه در برابر تحولات اخیر است، وزیران خارجه آمریکا و ترکیه درباره همکاری در مورد موضوعات کلیدی امنیت و تجارت با یکدیگر گفتگو کردند. «تامی بروس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت: «در این دیدار «مارکو روبیو» وزیر خارجه آمریکا خواستار حمایت ترکیه از صلح در اوکراین و قفقاز جنوبی شد.» بروس افزود: «روبیو از رهبری ترکیه در ائتلاف جهانی برای شکست داعش قدردانی کرد و بر لزوم همکاری نزدیک برای حمایت از سوریه با ثبات، یکپارچه و صلح آمیز که نه پایگاهی برای تروریسم بینالمللی و نه مسیری برای فعالیتهای ایران باشد، تاکید کرد.» به گفته این منابع، این دیدار همچنین موضوعاتی که طی تماس تلفنی «رجب طیب اردوغان»، رئیس جمهور ترکیه و «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا در ۱۶ مارس مورد بحث قرار گرفت، پیگیری شد. دو طرف همچنین در مورد آمادگی برای سفرهای آتی در سطح سران کشور گفتگو کردند و هر دو تعهد خود را برای رفع موانع همکاری دفاعی ابراز کردند. این منابع افزودند: «هر دو طرف به وضوح اراده سیاسی خود را برای رفع موانع همکاری در صنعت دفاعی ابراز کردند.»
مدارای موقت!
در باب چرایی رویکرد حمایتی غرب از حاکمان ترکیه در مقطع کنونی دیدگاه های متعددی مطرح است چنانکه برخی بر این عقیده اند که «گیوم مرسیه»، سخنگوی کمیسیون اروپا در امور گسترش اتحادیه، روز دوشنبه ۲۴ مارس (چهارم فروردین) اظهار داشت: «ما فقط میتوانیم بگوییم که بازداشت شهردار استانبول این سؤال را مطرح میکند که آیا ترکیه به سنت دیرینه دموکراتیک خود پایبند است؟» اما او مشخص نکرد که دقیقا از کدام «سنت دموکراتیک دیرینه» ترکیه سخن میگوید.
به نظر میرسید که برای او مهمترین مسئله این بود که از سخنانش هیچ انتقاد مستقیمی از رئیسجمهور رجب طیب اردوغان برداشت نشود. برخی بر این عقیده اند که دلیل این رویکرد محتاطانه در بروکسل، شرایط جدید ژئوپلیتیکی است. در حال حاضر برای اروپاییها گسترش دایره متحدان اهمیت دارد. دیگر نمیتوان روی ایالات متحده آمریکا حساب کرد، زیراکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده به دنبال منافع مشترک با ولادیمیر پوتین، همتای روس خود است. در چنین شرایطی، اردوغان به عنوان «مرد قدرتمند آنکارا»، نقش مهمی ایفا میکند، بهویژه در برنامهریزی برای ساختار جدید امنیتی اروپا، ترکیه دومین ارتش بزرگ در ناتو را در اختیار دارد. این موضوع میتواند در آینده، بهویژه در صورتی که نیاز به تضمین آتشبس در اوکراین باشد، اهمیت پیدا کند. اردوغان پیشاپیش آمادگی خود را برای مشارکت نظامی ترکیه در این زمینه اعلام کرده است.
علاوه بر این، ترکیه دارای یک صنعت تسلیحاتی مدرن است. این کشور میتواند به سرعت تسلیحات پیشرفته، از جمله پهپادها، تولید و صادر کند. پهپادهای جنگی بایراکتار (بیرقدار) تاکنون به بیش از ۳۰ کشور صادر شدهاند و اوکراین نیز آنها را در جنگ روسیه به کار برده است. در این وضعیت، اتحادیه اروپا که در حال توسعه فناوریهای دفاعی مستقل از ایالات متحده است، اکنون اردوغان را نه بهعنوان یک مشکل، بلکه بهعنوان بخشی از راهحل میبیند.
چند هفته پیش از بازداشت شهردار استانبول، اتحادیه اروپا به ترکیه پیشنهاد داد که میتواند از برنامه تأمین مالی تقویت توان دفاعی اروپا بهرهمند شود. این برنامه شامل وامهای کمبهره برای سرمایهگذاری در بخش دفاعی است. این بسته مالی ۱۵۰ میلیارد یورویی علاوه بر کشورهای عضو اتحادیه اروپا، برای نروژ، کره جنوبی، ژاپن و البته ترکیه نیز در نظر گرفته شده است.
اردوغان بهخوبی میداند که اروپا به ترکیه به دلایل سیاست خارجی و امنیتی نیاز دارد و تجربه کافی برای استفاده از این موقعیت به نفع خود را دارد. تنها دو روز پس از بازداشت اماماوغلو، مقامات عالیرتبه اتحادیه اروپا گامی به سوی او برداشتند. پائولا پینهو، سخنگوی ارشد کمیسیون اتحادیه اروپا، تأیید کرد که پس از نشست شورای اروپا، مذاکراتی با ترکیه صورت گرفته است، زیرا آنکارا علاقه خود را به مشارکت در یک «ائتلاف داوطلبان» نشان داده است. این روابط چنان است که «اورزولا فون» پس از انتخاب مجدد به عنوان رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا، به سرعت راهی ترکیه شد و در بدو ورود به آنکارا اعلام کرد که دلایل خوبی برای انجام این سفر دارد. او به پیشرفتهای روابط دوجانبه اشاره کرد و گفت که تجارت بین اتحادیه اروپا و ترکیه به رکورد جدیدی رسیده و حجم تبادلات تجاری به ۲۰۶ میلیارد یورو رسیده است. با این شرایط اردوغان بر این باور است که بروکسل به دلیل نیازهای ژئوپلیتیکی خود، از کنار این سرکوب سیاسی عبور خواهد کرد.
البته برخی کشورهای اروپایی نیز رویکردی انتقادی به آنکارا داشته اند که بیشتر جنبه فردی دارد و ارتباطی با کلیت اتحادیه اروپا ندارد. نمود این وضعیت را در رفتار آلمانها میتوان مشاهده کرد چنانکه «نوربرت روتگن»، سیاستمدار حزب دموکرات مسیحی (CDU) آلمان، این اقدام را «بزرگترین انحراف از دموکراسی و حاکمیت قانون در تاریخ ترکیه» توصیف کرد.
اولاف شولتس، صدراعظم آلمان، در اجلاس بروکسل شدیدترین انتقاد را از سوءاستفاده اردوغان از قدرت مطرح کرد. او بازداشت «یکی از مهمترین چهرههای اپوزیسیون» را «نشانهای بسیار، بسیار بد» خواند و گفت: «این وضعیت برای دموکراسی در ترکیه بسیار نگرانکننده است، اما بدون شک، برای روابط میان اروپا و ترکیه نیز پیامدهای منفی خواهد داشت.»
نتیجهگیری
با تمام این تفاسیر به نظر می رسد که اروپاییها و آمریکا همچنان ترکیه اردوغانی را بهترین گزینه برای اهداف خود در منطقه میدانند چرا که از یک سو ترکیه در حالی زمینهساز تحقق رویای آنها برای سرنگونی نظام سوریه شد، همچنین در برابر اشغالگری آمریکا و رژیم صهیونیستی در سوریه سکوت کرده است و عملا تهدیدی برای منافع آنها نیست و حتی رفتارهای منطقه ای آن در راستای خواست صهیونیستها پیش رفته است. در همین حال غرب که سناریوی بر هم زدن ثبات کل منطقه را دارد و به زعم خویش به دنبال خاورمیانه جدید است حسابی خاص روی جاه طلبی ها و رویاهای بلندپروازانه اردوغان دارد. تحرکات اخیر غرب در عراق با محوریت مقابله با ایران و مقاومت، فعالسازی گسلهای قومی و مذهبی بر برخی استانهای ایران، ایجاد چالش امنیتی در قفقاز با محوریت اجرای پروژه زنگزور که عملا راه تنفس ایران به اروپا را هدف قرار گرفته است و... از جمله این تحرکات است که غرب سودای بهره گیری از اردوغان برای اجرای آنها را دارد.
این امر زمانی بیشتر اشکار میشود که چندی پیش تحت فشار آمریکا و حمایت اروپا، «اوجالان» سرکرده پ.ک.ک اعلام آتش بس و زمین گذاشتن سلاح داشته است که برگ برندهای برای اردوغان است. به نظر میرسد اروپا و آمریکا بیش از نگاه اقتصادی و نظامی به ترکیه دارند و برآنند تا این کشور را همچنان گرفتار اشتباه محاسباتی به ابزاری برای اهداف بحرانساز خود مبدل سازند در حالی که در ظاهر برای کوتاه مدت از اهداف وی در داخل و بیرون ترکیه حمایت میکنند در حالی که در نهایت برآنند تا آنکارا قربانی جاه طلبی هایشان شود که قطعا خسارت های سنگینی برای این کشور به همراه خواهد داشت.