روزنامه جوان در تحلیلی با عنوان طعمه پوچ تحریف نام «خلیجفارس» نوشت: در حالی که بسیاری از اسناد تاریخی مؤید نامگذاری پهنه آبی استراتژیک خلیجفارس است، طبق آنچه در خبرها انتشار یافته، رئیسجمهور امریکا به دنبال سیاستهای تنشآفرین و ثباتزای خود در این منطقه، در این فکر است که به طور وقیحانه نام آن را به یک نام جعلی تغییر دهد؛ موضوعی که انتقادات زیادی را چه در داخل و چه در خارج از کشور برانگیخته و از آن به عنوان نماد خباثت امریکا در حق هویت تاریخی ایران و همچنین گسترش رویکرد استعمارگرایانه ترامپ یاد شده است چراکه پیش از این، وی نام خلیج مکزیک را به طور یکجانبه به خلیج امریکا تغییر داده و اکنون توجه خود را به یک مناقشه منطقهای معطوف کرده است.
تاریخچه دشمنی و عناد امریکا با ایران، بر سر موضوع هویت مستقل و کهن ایرانی به قبل از انقلاب برمیگردد، زیرا سیاست امپریالیستی امریکا اجازه نمیدهد ملتی که دارای تاریخ و فرهنگ، تمدن کهن و ارزشها و باورهای ضداستعماری و مذهبی است، به زیست خود ادامه دهد. اقدامات ضدایرانی امریکا در راستای تجزیه ایران، جدا شدن بخشهایی از کشور و تضعیف قدرت ملی ایران و ایجاد وابستگیهای بنیادین در این دسته قرار میگیرند. در حال حاضر هم راهبردهای چندگانه امریکا به فعالیت خود علیه منافع ایران تحت عناوین دروغین و بزک شده، چون حقوق بشر، حقوق زنان و مواردی از این قبیل ادامه میدهند.
هدف نهایی تغییر نام خلیجفارس نیز در راستای عملی کردن هدف دیرین امریکا یعنی مخدوشکردن هویت و اعتبار ایران در جایگاه منطقه و جهانی قرار دارد. پاک کردن نام «فارس» از روی خلیجفارس نشان میدهد هدف امریکا جمهوری اسلامی نیست بلکه ضربه زدن به ماهیت وجودی ایران و ایرانی است.
خلیجفارس در اسناد تاریخی
این رفتار گستاخانه در حالی است که بسیاری از اسناد قدیمی بر نام خلیجفارس تأکید میکند. طبق اطلاعات موجود، در آوریل۲۰۰۶، گروه کارشناسان نامهای جغرافیایی سازمان ملل متحد برای بحث در مورد اعتبار اصطلاح خلیجفارس تشکیل جلسه دادند و سندی هشت صفحهای تهیه کردند. این بررسی نشان داد در دوران امپراتوری هخامنشیان، بین سالهای ۵۵۹ تا ۳۳۰ پیش از میلاد، نام دریای پارس به طور گسترده در متون مکتوب استفاده میشده که نشاندهنده نفوذ ایرانیان بر این منطقه بوده است. پس از آن، چندین جغرافیدان یونانی و رومی، از جمله بطلمیوس در قرن دوم، به خلیجفارس یا دریای پارس اشاره کردند.
همچنین کارشناسان سازمان ملل متحد بیش از ۳۰ کتاب از جغرافیدانان، محققان و دانشمندان مسلمان، چون آثار ابن خردادبه، استخری، طبری، محمد بن عمر و دهها نفر دیگر بررسی کردند که در آن همگی به خلیجفارس یا دریای پارس اشاره دارند، با وجود این به نظر میآید امریکا حربه دیگری علیه ایران و ثبات و آرامش منطقه به کار گرفته و تلاش دارد بر تنشهای موجود بیفزاید، اما هویت تاریخی یک ملت را نمیشود و نمیتوان دستمایه اغراض سیاسی کرد و به نتیجه نخواهد رسید، چنانکه دیگر ادعاهای ترامپ طی ١٠٠روز گذشته جواب نداد مثل تغییر پاناما و حتی وی را مجبور به عقبنشینی کرد، مانند وضع تعرفههای سنگین.
بومرنگی که به امریکا خواهد خورد
امریکا در پی پلیدی و شرارت خود علیه ایران این بار با دستدرازی به ریشه ۷ هزار ساله یک ملت و چندهزار ساله یک نام یعنی خلیجفارس بدون نقاب و روتوش به مقابله با هویت ایرانی برخاسته است. این خباثت واکنشهای بسیاری را در همه اقوام، گروهها، جریانهای سیاسی و طیفهای مختلف مردمی برانگیخت و سبب شد همه یکصدا در برابر امریکا قرار بگیرند، حتی غربگرایان داخلی که همواره در حال تطهیر چهره امریکا و زدودن نیات پلید آن هستند، این بار به گود آمدند و در رسانههای متبوعشان علیه امریکا موضع گرفتند. این اقدام وقیحانه سبب شد دقیقاً در نقطه مقابل تلاشهای امریکا برای ایجاد گسستهای قومی، مذهبی و اجتماعی در داخل کشور، اراده و وحدت ملی برای مقابله با امریکا شکل بگیرد، بنابراین این ایده به جای آنکه سودی برای کاخ سفید داشته باشد، به شکلگیری و تقویت اتحاد قدرتمند ملی در مقابل امریکا منجر شد و در نهایت، بازنده اصلی خود امریکا خواهد بود.
به گفته وزیر خارجه ایران این اقدام کوتهبینانه هیچ اعتبار یا اثر حقوقی یا جغرافیایی نخواهد داشت و تنها خشم همه ایرانیان از هر قشر و طبقهای را برخواهد انگیخت.
استارت سیاست تفرقه در منطقه
بحث پیرامون نام خلیجفارس بیش از شش دهه است منبع تنش ژئوپلتیکی بین ایران و همسایگانش در خلیجفارس بوده است، از این رو ایده تغییر نام همزمان با سفر ترامپ به منطقه و فروش تسلیحات پیشرفته به عربستان، بخشی از سیاستهای تشنجآمیز او در منطقه است که با تحریک رقابت تسلیحاتی، سیاسی و حمایت از مداخلات جنجالی عملیاتی میشود، به ویژه که تحولات در سوریه و لبنان به تشدید کشمکشهای سیاسی پنهان ایران و کشورهای عربی منجر شده است. امریکا تلاش دارد رابطه ایران با کشورهای عربی را به سمت واگرایی بکشاند و با تشدید تنشهای موجود، نفوذ خود را در منطقه گسترده کند، پایگاههای خود را توسعه دهد و اجراییشدن راهبردش علیه ایران را تضمین کند.
کسب حمایت از کشورهای عربی
امریکا تلاش دارد با اقداماتی نمادین که هیچ پشتوانه حقوقی ندارد و در جهان مورد استفاده قرار نمیگیرد، توجه اعراب را به خود جلب و همکاری با آنها را در چارچوب کهنه گاوهای شیرده تعقیب کند. در واقع، امتیاز واهی و بیهزینه تغییر نام خلیجفارس به اعراب، نوعی بزهکاری سیاسی و کلاه گشادی است که امریکا بر سر اعراب خواهد گذاشت. برای امریکا همکاری با کشورهای عربی حوزه خلیجفارس که همواره بستری برای پیشبرد منافع و کسب سودهای کلان اقتصادی بودهاند، در اولویت قرار دارد.
هراس از همکاری نزدیک ایران و کشورهای عربی
تقویت همکاری بین اعراب و به ویژه عربستان با ایران همواره نگرانیهایی جدی برای کاخ سفید به همراه داشته است چراکه تمایل آنها به ایران بیانگر ناامیدی آنها از امریکا بوده است و به معادلات جاری امریکا در منطقه آسیب وارد میکند. از طرفی این دیدگاه عربی که منتج از سیاستهای چرخش به سمت شرق است، سبب کاهش نفوذ امریکا میشود و پیامدهای منفی را برای این کشور مداخلهجو دربر خواهد داشت. به عنوان نمونه پس از تهدیدات مکرر امریکا مبنی بر حمله به ایران، کشورهای عربی که پیشتر در خفا برای جلوگیری از این حملات تلاش میکردند، اکنون بهصورت رسمی اعلام کردهاند اجازه نخواهند داد ایالاتمتحده از پایگاههای نظامی مستقر در خاکشان برای حمله به ایران استفاده کند.