1. از نظر فنی، تولید برق باید با مصرف همزمان باشد، چون ذخیرهسازی برق در مقیاس بالا ممکن نیست. در ساعات یا فصولی که مصرف داخلی پایینتر است (مثل شبها یا زمستان)، بخشی از ظرفیت نیروگاهها بلااستفاده میماند. در این شرایط، صادر کردن برق اضافه، باعث استفاده بهتر از توان تولید و کاهش هدررفت انرژی میشود. همچنین صادرات میتواند به پایداری شبکه برق در مناطق مرزی کمک کند و نوسانات برق را کاهش دهد.
2. بر اساس گزارشها و مبتنی بر آمار، میزان صادرات برق به عراق بر اساس قراردادهای گذشته حدود ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ مگاوات برآورد میشود. این میزان صادرات، در مقایسه با ناترازی کلی برق کشور، رقم قابلتوجهی نیست و حدود ۵ درصد از ناترازی را پوشش میدهد.
3. از نظر اقتصادی، صنعت برق ایران با مشکلات مالی و بدهی زیاد روبهرو است. قیمت برق داخلی بسیار پایینتر از هزینه واقعی تولید است و دولت برای آن یارانه میدهد. در مقابل، برق صادراتی به قیمت بالاتری فروخته میشود و درآمد حاصل از آن میتواند به تأمین هزینههای نیروگاهها و توسعه شبکه کمک کند. بنابراین صادرات برق یک منبع درآمد مهم برای صنعت برق محسوب میشود.
4. از نظر سیاسی، صادرات برق ابزار نفوذ ایران در منطقه است. کشورهایی مثل عراق و افغانستان به برق ایران وابستهاند و این وابستگی نوعی قدرت نرم برای ایران ایجاد میکند. همچنین، این کشورها با ایران قراردادهای بلندمدت دارندکه لغو یا کاهش ناگهانیآن میتواند به جریمه و کاهش اعتبار بینالمللی ایران منجر شود.
در مجموع، اگرچه ایران در فصول گرم سال معمولا با کمبود برق روبهرو است، اما صادرات برق در زمانهاییکه مصرف داخلی پایین است، منطقی و سودمند است. البته در فصل تابستان و ساعات اوج مصرف، میزان صادرات کاهش مییابد یا متوقف میشود تا نیاز داخل تأمین شود. هدف از صادرات برق، تنها درآمدزایی نیست، لذا استفاده بهینه از ظرفیت تولید، حفظ پایداری شبکه، ایفای نقش منطقهای و عمل به تعهدات بینالمللی هم در آن نقش دارد.
منبع: پرسمان سیاسی هفته شماره 7