حضرت امام محمدبن علی الباقر(ع) پنجمین امام شیعیان بعد از پدرش امام سجاد(ع) است، مشهورترین لقب ایشان «باقر» بهمعنای شکافنده است که بر پایه حدیث لوح، این لقب را حضرت ختمیمرتبت پیامبر اکرم(ص) پیش از ولادتش به او داد. امام باقر(ع) حدود 19 سال امامت شیعیان را بهعهده داشت و در 57سالگی در 7 ذیالحجه سال 114 هجری قمری به شهادت رسید، برخی هشامبن عبدالملک و بعضی ابراهیمبن ولید را عامل شهادت آن حضرت دانستهاند.
طبق منابع تاریخی، ایشان هنگام واقعه کربلا خردسال بود و در این واقعه حضور داشت.
بهمناسبت شهادت امام محمد باقر(ع) با حجتالاسلام ایوب اشتری از کارشناسان و پژوهشگران حوزوی به گفتگو نشستیم.
ابتدا نکاتی در خصوص ولادت و نسب پدری و مادری امام محمد باقر علیه السّلام بفرمایید.
امام محمد باقر علیه السّلام یکم رجب سال 57 هجری قمری در شهر مدینه چشم به جهان گشود، نام آن حضرت «محمد» کنیهاش «ابوجعفر» و لقبش «باقرالعلوم» یعنی «شکافندۀ دانشها» است.
ایشان سه سال اول عمرش را در زمان «معاویه» سپری کرده است و چهار سال عمرش را در زمان «یزیدبن معاویه» و پسرش و بعد از آن هم در زمان «عبدالمک مروان» زندگی خویش را سپری کرده است.
امام محمد باقر علیه السّلام سال 96 بعد از شهادت پدر بزرگوارش حضرت امام سجاد علیه السّلام امامت جامعه اسلامی را عهدهدار میشود و در سال 114 هجری هم توسط سمّی که «عبدالمک مروان» و یا پسرش «ولید» به ایشان میدهد، مسموم میشود، و به درجه شهادت میرسد، و در «قبرستان بقیع» کنار قبر مطهر پدر بزرگوارش و عموی عزیزش دفن میشود، این در حقیقت یک بیوگرافی از زندگی و شهادت آن بزرگوار سلام اللّه علیه است.
نسب امام محمد باقر علیه السّلام از پدر و مادرشان به پیامبر اکرم و حضرت علی و حضرت فاطمه زهرا علیهم السّلام میرسد، زیرا پدر او امام زینالعابدین علیه السّلام فرزند امام حسین علیه السّلام، و مادر او فاطمه امعبدالله دختر امام حسن مجتبی علیه السّلام است، بدین سبب برخی آن حضرت را به ابنالخیرتین و علوی بین علویین لقب دادهاند،
در واقع ایشان از سوی پدر، نوه امام حسین علیه السّلام و از سوی مادر، نوه امام حسن علیه السّلام است، همسر آن حضرت، «اُمّفَروه» از زنان باایمان و بافضیلت است، او دختر قاسمبن محمدبن ابیبکر و مادر امام صادق علیه السلام نیز میباشد.
در باب فضائل و مناقب امام محمد باقر علیه السّلام نکاتی را ذکر کنید.
همانطور که اشاره شد لقب باقرالعلوم لقب مختص امام محمد باقر سلام اللّه علیه است. در عصر ایشان زمینهای فراهم شد که بعد از قریب یک قرن از ظهور اسلام زمینه خوبی برای ایفای نقش علمی خاص برای امام فراهم شد. حضرت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله به جابر فرمودند؛ إنَّکَ سَتُدرِکُ رَجُلاً مِنّی، اِسمُهُ اسْمِی و شَمائِلُهُ شَمائِلی یَبْقَرُ العِلْمَ بَقْراً، تو مردی از خاندان مرا درک خواهی کرد که نامش نام من، و رفتار و کردارش، رفتار و کردار من است و دانش را تا ژرفایش میشکافد.
بحارالانوار مجلسی، جلد46، صفحه294
آن تعبیر معروف رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله به جابربن عبدالله انصاری بود، آن حضرت در روایت معروفی آن امام و نیز دیگر ائمه علیهم السّلام را به اسم معرفی کردند، کنار این مطلب نهتنها این عظمت در نگاه شیعه جاری است، بلکه اهلتسنن هم جایگاه ویژهای را برای امام محمد باقر علیه السّلام قائل هستند که به نمونههایی اشاره خواهیم نمود؛ «ذهبی » که از علمای سرشناس نزد اهلتسنن است و با شیعه میانه خوبی هم ندارد، و حتی عدهای از علما او را به ناصبی بودن متهم کردهاند، وقتی به امام محمد باقر سلام اللّه علیه میرسد، میگوید؛ او، «سید، امام، فقیه و یصلح للخلافة» او بزرگواری است، که شایسته تصدی خلافت مسلمین است.
همچنین در تعبیر دیگر، ایشان میگوید؛ امام محمد باقر سلام الله علیه «وکان أحد من جمع بین العلم و العمل و السؤدد» تنها کسی است که میان علم و عمل و سیادت و بزرگواری جمع کرده است «و کان أهل للخلافة» او اهلیت برای خلافت دارد.
سیر أعلام النبلاء؛ مؤلف: محمدبن احمدبن عثمان، الأرناؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، جلد4، صفحه402
یا فخر رازی که چهره شناختهشدهای است میان شیعه و اهلسنت در تفسیر سوره کوثر، تفسیر زیبایی دارد، میگوید؛ مراد از کوثر، فاطمه است، چون اولاد بابرکتی از او بهیادگار خواهد ماند، فانظر کم قتل من أهل البیت، ثم العالم ممتلئ منهم و لمیبق من بنیامیة فی الدنیا أحد یعبأ به، ثم أنظر کم کان فیهم من الأکابر من العلماء کالباقر و الصادق و الکاظم و الرضا علیهم السّلام، چه افراد زیادی از اهلبیت کشته شدند، ولی جهان، مملو از نسل اهلبیت است. از بنیامیه، کسی که سرش به تنش بیرزد، وجود ندارد، چه شخصیتهای بزرگ و کمنظیری از نسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و سلّم هستند، مانند باقر و صادق و کاظم و رضا علیهم السّلام.
تفسیر الرازی، جلد32، صفحه124
عبداللهبن عطاء میگوید؛ مارأیت العلماء عند أحد أصغر علما منهم عند أبیجعفر، من شخصیتهای علمی اهلسنت را از نظر علمی، حقیرتر و کوچکتر از ابوجعفر دیدم.
تذکرة خواص الأمة لسبط إبن الجوزی، صفحه337
که از این دست گزارشها و مطالب نسبت به جایگاه والای حضرتش وجود دارد که به همین اندازه کفایت میکنیم.
شرایط سیاسی دوران امام محمد باقر علیه السّلام چگونه بود و ایشان چگونه در این شرایط توانستند اسلام ناب محمدی و تشیع را حفظ کنند؟
دوران امامت امام محمد باقر علیه السّلام مصادف با ادامه فشارهای خلفای بنیامیه و حکام آنها با شیعیان در عراق بود، و توصیه امام به شیعیانش این بود؛ «من بلی من شیعتنا ببلاء فصبر کتب اللّه له اجر الف شهید، کسی از شیعیان ما به مصیبت گرفتار شود و پایداری نماید، خداوند پاداش هزار شهید را برای او مینویسد.
این حدیث امام حاکی از فشارهایی است که بر شیعیان وارد میشد و امام میکوشید بدین وسیله آنان را به مقاومت و خویشتنداری هرچه بیشتر فرا بخواند و این سختگیریها بهدلیل ادعای ولایت و امامت امامان بود.
در این اوضاع تیزبینی و هوشمندی ایشان فرصت و موقعیت را مناسب دیدند که بهدور از چشم غوغاگران قدرت و حکومت، با زیرکی بسیار به تبیین دین اسلام راستین بپردازند، لذا آن حضرت یک نهضت فکری و علمی را طراحی و پایهریزی کردند و در اندک زمانی توانستند انسانهای مستعد و علاقهمند از بازماندگان صحابه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و بزرگان از تابعین و رؤسایی از فقهای مسلمین را گِرد خود فراهم آورند و به آموزش علم و معارف اصیل اسلامی به آنها پرداختند.
در حقیقت این مقدمه بزرگ برای نهضت امام جعفر صادق علیه السّلام بود که در ادامه نهضت علمی امام محمد باقر علیه السّلام به تربیت بیش از چهار هزار شاگرد اقدام کنند، که این نهضت علمی زمینه سربلندی شیعه از نظر سیاست، و در بینش و نگرش در حوزههای کلام، فقاهت و دیگر موارد شده است، که در مقایسه با دیگر مذاهب اسلامی و ادیان یک انسان منصف بررسی میکند، واقعیت امر آن را مرهون این ازخودگذشتگی توسط این دو امام معصوم میبیند، که اگر به ما شیعه جعفری میگویند بهاعتبار این معارف میگویند که زمینۀ آن را امام محمد باقر پایهگذاری نمودند.
امام محمد باقر علیه السّلام به علم و دانش بالا معروف بودند و نهضت بزرگ علمی را شکل دادند؛ جنبههای جایگاه علمی ایشان چه بود و برای عموم مسلمین چه کاربردی داشت؟
در جواب به این سؤال اجازه بدهید به کلام محمد ابوزهره عالم مشهور اهلسنت درباره حضرت امام محمد باقر علیه السّلام در کتاب الامام الصادق علیه السّلام اشاره کنم که خیلی مختصر اما کامل جایگاه آن حضرت را به نمایش قرار میدهد، ایشان مینویسد؛ «و کان ابنه محمد الباقر وریثه فی امامه العلم، و نبل الهدایه، ولذا کان مقصد العلماء من کل البلاد الاسلامیه، و ما زار أحد المدینة الا عرج علی بیت محمد الباقر یأخذ عنه؛ امام محمد باقر علیه السّلام وارث علم امامت و سرشناس در هدایتگری امت بود و به این جهت، مقصد علمای تمام ممالک اسلامی بوده است. هیچ کسی شهر مدینه را زیارت نمیکرد، مگر آنکه به درب خانه امام محمد باقر علیه السّلام میآمد و در منزل آن حضرت توقف میکرد و از محضر او بهره میبرد».
ابوزهره در ادامه مینویسد؛ «و کان یقصده من أئمة الفقه و الحدیث کثیرون، منهم سفیان الثوری، و سفیانبن عیینة محدث مکة، و منهم أبوحنیفه فقیه العراق، امام محمد باقر علیه السّلام مقصد و ملجأ بسیاری از ائمۀ فقهی و حدیثی اهلسنت بوده است که از میان آنان سفیان ثوری و سفیانبن عیینه مشهور به محدّث مکه و ابوحنیفه از فقهای عراق از ائمه اربعه اهلسنت از حضرت بهرهها برده اند.»
در خصوص نحوه شهادت امام محمدباقر علیه السّلام توضیح دهید.
امام محمد باقر علیه السّلام قبل از شهادت، به فرزندشان امام جعفر صادق علیه السّلام وصیت کردند ده سال در «منی» برایشان عزاداری بهپا کنند و برای مصارف آن از جمله برای نوحهخوان، مقداری پولی را معین کردند. متن روایت بهنقل مرحوم کلینی با سندش این است: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَبْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّبْنِ الْحَکَمِ عَنْ یُونُسَبْنِ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ علیه السّلام قَالَ قَالَ لِی أَبِی یَا جَعْفَرُ أَوْقِفْ لِی مِنْ مَالِی کَذَا وَ کَذَا لِنَوَادِبَ تَنْدُبُنِی عَشْرَ سِنِینَ بِمِنًی أَیَّامَ مِنًی.
یونسبن یعقوب از امام جعفر صادق علیه السّلام نقل میکند که آن حضرت فرمود؛ «پدرم به من فرمود؛ "ای جعفر، از مال من فلان مبلغ را وقف کن تا نوحهسرایان در ایام حج در منی بهمدت ده سال برایم نوحهسرایی کنند"».
الأصول من الکافی، جلد5 صفحه117، حدیث1.
هدف امام باقر علیه السّلام از وصیتشان به اقامه عزاداری دهساله در منی، معرفی اهلبیت علیهم السّلام، نشر معارف آنها، و توجه مردم عالَم به اهلبیت پیامبر علیهم السّلام و هدایت و راهنمایی ایشان، میباشد، و این سیره یکی از عوامل برپایی مراسم عزا و وعظ و سخنرانی میباشد که ما در عزا و شادی این امامان به آنها تمسک میکنیم.
اما در نهایت حضرت بعد از کلی مصیبت در حادثه کربلا و بعد از آن، در سال 114 و یا 117 هجری بهحسب بعضی از روایات شیعه توسط ابراهیمبن ولیدبن عبدالملک برادرزاده هشام خلیفه اموی مسموم شده به شهادت رسیدند.