در روزهایی که هنوز غبار تجاوز نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی به خاک جمهوری اسلامی ایران فرو ننشسته، انتشار بیانیهای از سوی جمعی از اساتید دانشگاه و برخی چهرههای وابسته به دولت پیشین، بار دیگر موضوع «مذاکره با آمریکا و اروپا» موجب واکنشهایی از سوی جریانات مختلف شد.
در این بیانیه که چهرههایی همچون عباس آخوندی و ولیالله سیف از اعضای دولت روحانی آن را امضا کردهاند از دولت خواسته شده با در پیش گرفتن مسیر گفتوگو، از کشور در برابر تهدیدها محافظت کند. این خواسته در حالی است که حافظه تاریخی ملت ایران مملو از خیانتها و بدعهدیهای نظاممند آمریکا در برابر جمهوری اسلامی است.
نقض سیستماتیک تعهدات و خطر تکرار خطا
در مقابل چنین رویکردی، نامهای از سوی حدود دو هزار استاد دانشگاه و چهره علمی نیز منتشر شده که در آن بهصراحت تأکید شده: «تجربههای ایران، از بیانیه الجزایر تا برجام، نشاندهنده بدعهدی مکرر آمریکا در توافقات است. ایران در برجام تمام تعهدات خود را پیشاپیش انجام داد، اما آمریکا با خروج یکجانبه نشان داد به هیچ توافقی پایبند نیست. این رفتار محدود به ایران نیست؛ نقض پیمانهایی، چون ورسای، سالت ۲، توافق با کره شمالی و پیمان اوکاس، گواه بیاعتباری آمریکا در عرصه بینالمللی است.»
در ادامه این نامه همچنین آمده است که «تجربه تاریخی نشان میدهد حتی دولتهایی که به آمریکا اعتماد کردند، در نهایت قربانی منافع خودخواهانه آن شدند؛ از صدام و قذافی تا اشرف غنی و حتی متحدانی مانند اوکراین و کانادا. این نمونهها ثابت میکنند که اعتماد به آمریکا پرهزینه و نابخردانه است. چنانکه هنری کیسینجر گفته: «دشمنی با آمریکا خطرناک است، اما دوستی با آن کشنده است.»
اساتید دانشگاه در پایان نامه خود تاکید کردهاند که «تاریخ روابط ایران و آمریکا سرشار از اقدامات خصمانه علیه ملت ایران است؛ از کودتای ۲۸ مرداد و تحمیل کاپیتولاسیون تا حمایت از صدام، ترور فرماندهان و خروج از برجام. با توجه به این پیشینه، هرگونه مذاکره با آمریکا میتواند تهدیدی برای استقلال و امنیت ملی باشد. راهحل مشکلات کشور نه در امید بستن به بیرون، بلکه در تقویت ظرفیتهای داخلی، حمایت از تولید، توسعه فناوری و پاسداشت هویت ملی است.»
مذاکره با آمریکا را بیفایده، خطرناک و فریبآمیز
جدا از رویکرد این چهرههای دانشگاهی بسیاری از چهرههای سیاسی و کارشناسان و تحلیلگران با استناد به تجربیات گذشته، از جمله بدعهدی آمریکا در برجام، تجاوز در حین مذاکرات و حمایت از دشمنان ایران، مذاکره با آمریکا را بیفایده، خطرناک و فریبآمیز میدانند. آنان تأکید دارند که آمریکا حتی در میانه گفتوگوها نیز به اصول دیپلماتیک پایبند نیست و مذاکره را ابزاری برای تضعیف و حمله میداند. نتیجهگیری مشترک این است که تنها در چارچوب قدرت، بازدارندگی و اقتدار میتوان از منافع ملی صیانت کرد، نه با تکرار تجربههای پرهزینه و شکستخورده گفتوگو با آمریکا.
آمریکا طرف گفتوگو نیست
حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی، با اشاره به اینکه «طرفی که جز زبان زور نمیفهمد، با منطق گفتوگو قابل تعامل نیست»، تأکید کرد: مذاکره با آمریکا نه عقلانی است و نه شدنی. او همچنین یادآور شد که واشنگتن بهطور مکرر تعهدات بینالمللی را نقض کرده و خواسته برخی افراد برای گرفتن تعهد از این کشور را «بیپایه» دانست.
آمریکا عملاً چراغ سبز حمله به ایران را صادر کرد
سیدرضا صدرالحسینی، کارشناس مسائل غرب آسیا، با اشاره به مذاکرات غیرمستقیم اخیر میان ایران و آمریکا، خاطرنشان کرد که ایران در مسیر دستیابی به توافق برای تداوم صنعت هستهای صلحآمیز حرکت میکرد، اما ایالات متحده با بدعهدی، «عملاً چراغ سبز حمله به ایران را صادر کرد».
وی ادامه داد: «وقتی نه موضوع مذاکره شفاف است و نه طرف مقابل پایبند، ادامه گفتوگو بیمعناست».
مذاکره با دشمنی که تسلیم میخواهد، بازی در زمین دشمن است
مجتبی اکبری، سخنگوی تشکل «شریان»، آمریکا را دشمنی تمامعیار توصیف کرد که «هر زمان فرصتی یافته، با تمام توان برای ضربهزدن به این ملت و این نظام برخاسته است». او با اشاره به خونهای ریختهشده توسط ایالات متحده، از دانشمندان هستهای تا سرداران نظامی، تأکید کرد: «ما اهل گفتوگو هستیم، اما با کشورهایی که منطق و احترام متقابل را درک میکنند؛ نه متجاوزانی که تنها زبان زور را میفهمند».
اکبری افزود: «میز مذاکره با آمریکا، میز تحمیل و تهدید است و ملت ایران هرگز بر سر عزت و استقلال خود قمار نخواهد کرد».
تجربهای نزدیک از تناقض دیپلماسی و تجاوز
بهگفته محمد حسینی، استاد دانشگاه تهران، انتشار چنین بیانیهای در شرایطی صورت گرفته که واقعیتهای موجود در سطح منطقهای و بینالمللی بهوضوح نشان میدهد آمریکا حتی در میانه مذاکرات، به اصول دیپلماتیک پایبند نیست. اشاره او به تجاوز اخیر ارتش ایالات متحده به خاک ایران همزمان با گفتوگوهای غیرمستقیم دیپلماتیک بود، حملهای که تنها با پاسخ قاطع و بازدارنده جمهوری اسلامی مواجه شد.
حسینی تصریح کرد: «ادعای جلوگیری از جنگ از طریق مذاکره، در حالی مطرح میشود که همین مذاکره، به ابزاری برای فریب و آمادهسازی حمله تبدیل شده است». وی با یادآوری تجربه تلخ برجام گفت: «ما بارها با حسننیت پای میز مذاکره رفتیم، اما نتیجه چیزی جز خروج یکجانبه آمریکا، بازگشت تحریمها و تداوم فشار اقتصادی نبود».
تجربه مذاکرات، بدون دستاورد و پرهزینه
عبدالله گنجی، پژوهشگر و کارشناس سیاسی، با اشاره به شش یا هفت دوره مذاکره با آمریکا در ۲۵ سال اخیر، تصریح کرد که هیچیک از آنها دستاوردی نداشتهاند. او گفت: «بر خلاف قوانین بینالمللی، آنها مراکز هستهای ما را در حین مذاکره بمباران کردند». گنجی تأکید کرد: «ما باید با دست برتر وارد مذاکره شویم و ادامه روند گذشته هیچ معنایی ندارد».
عملیات فریب با نقاب مذاکره
فواد ایزدی، کارشناس مسائل آمریکا، با صراحت مذاکره اخیر را «یک عملیات فریب» دانست و گفت: «چند ساعت قبل از حمله به ایران، آمریکاییها در فضای مجازی وانمود کردند مذاکرات مثبت پیش میرود. اما بلافاصله بعد از آن، با هماهنگی اسرائیل، حمله صورت گرفت». او خواستار آن شد که مدافعان گفتوگو با آمریکا توضیح دهند چه تغییری در رفتار طرف مقابل رخ داده است که اکنون مذاکره را موجه جلوه میدهد.
مسیر عزت، نه تکرار فریب
در نهایت و براساس آنچه بسیاری اساتید دانشگاه و چهرههای سیاسی گفتهاند باید گفت که مرور تجارب گذشته، تحلیل کارشناسان و مستندات تاریخی یک پیام روشن دارد؛ ایالات متحده نه تنها شریک قابل اعتمادی برای گفتوگو نیست، بلکه مذاکره را به ابزاری برای فریب، تحلیل قوای طرف مقابل، و آمادهسازی حمله تبدیل کرده است. در چنین شرایطی، بازگشت به نسخههای شکستخوردهی دیپلماسی بدون ضمانت، نه نشانه عقلانیت، بلکه تکرار یک سادهلوحی پرهزینه است و تنها در چارچوب قدرت، بازدارندگی، و ابتکار راهبردی میتوان در عرصه سیاست خارجی دست بالا را حفظ کرد. تجربه نشان داده که بدون توازن قوا، میز مذاکره میتواند به سکوی پرتاب موشکهای دشمن تبدیل شود.