«نشستی که طراحی شده تا حداکثر منافع ژئوپلیتیک و اقتصادی را برای پکن به همراه داشته باشد.» این بخشی از مقاله موسسه مطالعاتی کویینسی آمریکا درباره اجلاسیه اخیر شانگهای است.
اندیشکده «مؤسسه کشورداری مسئولانه کویینسی» در خش دیگری از مقاله خود مینویسد: بیش از ۲۰ رهبر جهان در این نشست حضور دارند؛ از جمله مقامهایی از کره شمالی، هند، ایران، کشورهای آسیای مرکزی، ترکیه و روسیه، و ریاست آن بر عهده «شی جینپینگ» رئیسجمهور چین است. دبیرکل سازمان ملل و دبیرکل انجمن «آسهآن» نیز در این نشست حضور دارند.
این گزارش تأکید میکند که سازمان همکاری شانگهای در ابتدا بهعنوان یک نهاد امنیتی پایهگذاری شد، اما به تدریج به حوزههای اقتصادی و ارتباطی نیز وارد شده است. در نشست کنونی، چین ایجاد «بانک توسعه سازمان همکاری شانگهای» و سازوکارهای جدید برای تأمین مالی پروژههای استخراج مواد معدنی حیاتی را دنبال میکند. در کنار آن، نشستهای دوجانبه از جمله میان چین و هند، چین و روسیه، و روسیه و ایران از جمله تحولات مهمی معرفی شدهاند که باید مورد توجه قرار گیرند.
ما در حال ورود به یک نظم گذار جهانی هستیم
در همین راستا حسین آجرلو تحلیلگر مسائل بین المللی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس معتقد است که «جمهوری اسلامی ایران با رویکرد چندجانبهگرایی فعال، در مسیر تقویت جایگاه خود در نظم جهانی غیرغربی حرکت میکند.
وی در ادامه میگوید «در سالهای اخیر، ما شاهد شکلگیری و تقویت سازمانهای غیرغربی مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای بودهایم. این سازمانها، برخلاف ساختارهای سنتی غربمحور، توانستهاند بستری مؤثر برای همکاری و هماهنگی میان کشورهای مستقل از محور غرب ایجاد کنند.»
وی عنوان میکند که «چین بهعنوان یک قدرت اقتصادی نوظهور، و روسیه بهعنوان یک قدرت نظامی-امنیتی، در رأس این ساختارهای جدید قرار دارند. همکاری سهجانبه ایران، روسیه و چین یا ترکیبهایی مانند هند، چین و روسیه و یا حتی برزیل، مصادیقی از همین روند هستند که نگرانیهای عمیقی در ایالات متحده و متحدان غربی آن ایجاد کرده است.»
این کارشناس با بیان اینکه ما در حال ورود به یک نظم گذار جهانی هستیم، میگوید «نظام بینالمللی که سالها تحت رهبری و سلطه آمریکا اداره میشد، اکنون در حال تغییر است. شکستهای غرب در مهار بحران اوکراین، ناکامی در جنگهای اقتصادی با چین و رشد فزاینده سازمانهای غیرغربی، همگی نشانههای این افول هستند.»
وی با اشاره به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران میگوید که «ایران با درک صحیح از این تحولات، از چند سال پیش و بهویژه در دوره دولت سیزدهم، تمرکز خود را بر تقویت همکاریهای منطقهای و بینالمللی گذاشت. این سیاست در دولت چهاردهم نیز با قوت ادامه دارد. سفر اخیر رئیسجمهور به روسیه و سفر آتی به چین، در همین راستا قابل ارزیابی است.»
وی با اشاره به تلاش غرب برای فشار بیشتر بر ایران از طریق ابزارهایی چون مکانیزم اسنپبک بیان میکند که: «یکی از دستاوردهای مهم در این دوره، بیانیه سهجانبه ایران، روسیه و چین در مخالفت با مکانیزم اسنپبک بود که گام مهمی در خنثیسازی فشارهای حقوقی و بینالمللی علیه جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود.»
حضور فعال ایران در بلوکهای قدرت نوظهور جهانی یعنی شکست اسرائیل
این تحلیلگر در ادامه میگوید که «در حوزه اقتصادی، همکاریهای روبهرشد با کشورهای عضو بریکس و شانگهای، میتواند فرصتهای جدیدی را برای کاهش تأثیر تحریمها فراهم آورد. تجارت با ارزهای ملی، حذف دلار از مبادلات و راهاندازی سازوکارهای مالی جدید، از جمله موضوعاتی است که در این گفتوگوها پیگیری میشود.»
وی همچنین به ابعاد امنیتی و دفاعی این همکاریها اشاره کرده و معتقد است که «عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای، امکان همکاری امنیتی و دفاعی منطقهای را برای تهران فراهم کرده است. هرچند تمرکز فعلی بر امنیت مرزی و منطقهای است، اما این تعاملات میتواند به همکاریهای راهبردیتر در آینده نیز منجر شود.»
این کارشناس با تأکید بر بُعد نمادین و پرستیژ این تحولات میگوید که «در شرایطی که رژیم صهیونیستی تلاش دارد ایران را در عرصه بینالمللی منزوی نشان دهد، حضور فعال و راهبردی ایران در بلوکهای قدرت نوظهور جهانی، شکست این پروژهها را بهروشنی نشان میدهد. ایران اکنون بهعنوان بازیگری مؤثر در حال تثبیت جایگاه خود در نظم نوین جهانی است.»
وی در ادامه با اشاره به تلاش برخی جریانهای غربی برای القای تصویر مخرب از ایران، تاکید میکند که «غرب در سالهای اخیر کوشیده جمهوری اسلامی ایران را بهعنوان یک بازیگر بیثباتساز و مخرب در عرصه بینالملل معرفی کند، در حالی که واقعیت میدان، کاملاً متفاوت است. ایران، چه در سیاست همسایگی و چه در رویکرد چندجانبهگرایانه خود، تلاش دارد بهعنوان یک بازیگر ثباتساز در منطقه و جهان شناخته شود.»
این تحلیلگر روابط بینالملل اعتقاد دارد که «یکی از دیدگاههایی که در گذشته از سوی برخی تحلیلگران غربی مطرح میشد، موضوع «انزوای استراتژیک ایران» بود. اما حضور فعال جمهوری اسلامی ایران در روندهای چندجانبه، از شرکت در اجلاسهای سازمان شانگهای گرفته تا حضور در رویدادهای مهمی مانند رژه نظامی سالانه چین، بهخوبی نشان میدهد که ایران نهتنها منزوی نیست، بلکه در حال ایفای نقش فعال در معادلات نوظهور جهانی است.»
آجرلو در پایان میگوید که «در مجموع، میتوان گفت که جمهوری اسلامی ایران، در حال عبور از تصویرسازیهای منفی غربی و تثبیت نقش خود بهعنوان یک بازیگر فعال، مؤثر و ثباتساز در نظم نوین بینالملل است. این مسیر، اگر با دقت، انسجام و استمرار ادامه یابد، میتواند ظرفیتهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی ایران را در سطح منطقهای و جهانی بیش از پیش تقویت کند.»
شانگهای و بریکس، جایگزین سازمان ملل و نهادهای آمریکایی مَعاش
در همین راستا سید محمد مرندی، استاد دانشگاه تهران و تحلیلگر سیاسی در گفتگو با اسپتنیک تاکید کرد که محکومیت صریح حملات نظامی اسرائیل و ایالات متحده علیه ایران از سوی اعضای سازمان همکاری شانگهای، نقطهعطفی در نظم بینالملل است.
مرندی میگوید که «آنچه از سازمان همکاری شانگهای شاهد بودیم، همان چیزی است که انتظار داشتیم از سازمان ملل متحد ببینیم. در حالی که نهادهای بینالمللی غربمحور مانند سازمان ملل و شورای امنیت در قبال تجاوزات مکرر سکوت کردهاند، سازمانهای نوظهوری مانند شانگهای و بریکس بهعنوان جایگزینهای واقعی و مؤثر در حال سربرآوردن هستند.»
وی با تأکید بر اینکه ایران منزوی نیست، بیان میکند که «عضویت جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگهای و تعاملات فعال با کشورهای عضو، نشان میدهد که ملت ایران از حمایت کشورهایی برخوردار است که بخش اعظم جمعیت و اقتصاد جهانی را نمایندگی میکنند.»
این استاد دانشگاه تهران معتقد است که «ظهور آسیا دیگر قابل مهار نیست. پروژههای عظیمی نظیر کمربند-راه، کریدورهای تجاری جدید، امنیت جمعی و همکاریهای مالی غیرغربی، به شکلگیری نظمی جدید کمک میکنند که کشورهای در حال توسعه را از اختلالات و فشارهای غربی مصون میسازد.»