هر سال با شروع فصل تازه لیگ برتر، باشگاههای پرسپولیس و استقلال در مرکز توجه رسانهها قرار میگیرند؛ نه بابت موفقیتهای قارهای، بلکه به دلیل قراردادهای نجومی و هزینههای میلیاردی که از جیب مردم و از طریق شرکتهای دولتی و نیمهدولتی پرداخت میشود. این در حالی است که در سراسر کشور، پروژههای عمرانی و خدماتی به دلیل کمبود بودجه نیمهتمام ماندهاند و مردم چشمانتظار حداقل امکانات زیربنایی هستند. تضاد تلخی که امروز در افکار عمومی شکل گرفته، این است که چرا فوتبال سهم بیشتری از پول عمومی دارد تا توسعه و آبادانی کشور؟
میلیاردها هزینه از جیب شرکتهای دولتی
باشگاههای پرسپولیس و استقلال همچنان به وزارت ورزش و جوانان وابسته هستند و بخش بزرگی از هزینههایشان را شرکتهای دولتی یا زیرمجموعه وزارتخانهها تأمین میکنند. برای نمونه، شرکت ایرانخودرو و سایپا در سالهای اخیر کمکهای مالی قابل توجهی به استقلال داشتهاند، فولاد مبارکه اصفهان بودجه سپاهان را تأمین میکند و شرکتهای بزرگ پتروشیمی و فولادی نیز از تیمهای جنوبی حمایت میکنند. در یک برآورد، تنها در یک فصل بیش از ۲۵۰۰ میلیارد تومان صرف پرداخت دستمزدها، جذب بازیکنان خارجی و هزینههای جاری این دو تیم پایتخت شده است.
این حجم عظیم هزینهکرد وقتی کنار پروژههای عمرانی نیمهتمام قرار میگیرد، نشاندهنده اختلاف شدید اولویتهاست. دهها مدرسه، بیمارستان و پروژه آبرسانی در کشور به دلیل نبود اعتبار کامل نشدهاند، در حالی که همین بودجههای میلیاردی در فوتبال صرف هزینههایی میشود که غالباً اثر پایدار و ملموسی در توسعه ورزش ملی ندارند.
اسپانسرهایی با بودجه عمومی
ظاهر ماجرا قراردادهای اسپانسری است، اما واقعیت این است که بیشتر این اسپانسرها خود شرکتهای دولتی یا شبهدولتی هستند. همراه اول و ایرانسل، هر سال صدها میلیارد تومان برای تبلیغات روی پیراهن پرسپولیس و استقلال هزینه میکنند؛ پولی که در اصل از جیب مشترکان و درآمدهای عمومی برداشت میشود. برای نمونه، قرارداد همراه اول با پرسپولیس تنها در یک فصل نزدیک به ۳۰۰ میلیارد تومان برآورد شده است.
این مدل هزینهکرد نه تنها شفاف نیست، بلکه نشان میدهد منابع عمومی به جای توسعه زیرساختهای ورزشی و آموزشی، به رقابتهای مصرفی در فوتبال اختصاص یافته است. بخش قابل توجهی از این بودجه صرف جذب بازیکنان خارجی میشود که اغلب نتیجه مورد انتظار را نمیدهند، در حالی که ساخت کمپهای آموزشی و آکادمیهای تخصصی میتوانست در مناطق محروم کشور سرمایهگذاری مؤثرتری باشد.
هزینههای بیثمر و جریمههای فیفا
فسخهای یکطرفه قراردادها و پروندههای انباشته در فیفا بار سنگینی روی باشگاهها گذاشته است. آمارها نشان میدهد باشگاههای ایرانی تنها در سه سال گذشته بیش از ۴۰۰ میلیارد تومان بابت جریمه و پرداخت به بازیکنان و مربیان خارجی ناکارآمد هزینه کردهاند.
این هزینهها نه تنها بازده ورزشی نداشته، بلکه نقدهای کارشناسی نشان میدهد چنین خرجهایی به «پول سوخته» تبدیل شدهاند. باشگاهها با تمرکز صرف روی قراردادهای پرهزینه و بازیکنان خارجی، به جای سرمایهگذاری در آموزش پایه و توسعه استعدادهای داخلی، پولها را صرف هزینههای جاری کردهاند. این چرخه نهتنها سودی برای فوتبال ایران نداشته، بلکه آینده تیمها و فوتبال ملی را هم تهدید میکند.
نتیجه روی زمین؛ ناکامی و تحقیر
با وجود این حجم از هزینهها، کارنامه فوتبال ایران در سطح بینالمللی ناامیدکننده است. نمایندگان باشگاهی ایران بارها با شکستهای سنگین از لیگ قهرمانان آسیا کنار رفتهاند و حتی صحنههای تحقیرآمیزی، مانند شکست ۷ گله برابر تیمهای خارجی ثبت شده است.
این نتایج نه تنها به آبروی فوتبال ایران، بلکه به اعتبار ملی کشور لطمه زده و پیامدهایی فراتر از ورزش داشته است. کارشناسان هشدار میدهند که هدررفت منابع عمومی در ورزش حرفهای بدون مدیریت تخصصی میتواند به تضییع اعتماد عمومی، افزایش انتقاد رسانهها و کاهش مشارکت مردم در فعالیتهای ورزشی منجر شود.
در سالهای اخیر، فوتبال ایران به محلی برای هدررفت منابع عمومی تبدیل شده است. میلیاردها تومان از جیب مردم برای قراردادهای بازیکنان خارجی، هزینههای جاری و جریمهها صرف میشود، در حالی که پروژههای حیاتی کشور همچنان نیمهتمام ماندهاند. این هزینههای بیثمر، علاوه بر ضرر مالی، موجب ناکامی ورزشی و کاهش اعتبار ملی شدهاند.
کارشناسان معتقدند، اکنون زمان آن است که دولت و مجلس با شفافسازی دقیق منابع و بازنگری در نحوه تأمین مالی باشگاهها، اولویتها را به سمت توسعه زیرساختها و رفاه عمومی هدایت کنند. این تنها راهی است که میتواند تعادل میان فوتبال حرفهای و آبادانی کشور را برقرار کرده و اطمینان دهد پولهای عمومی به جای هدررفت، به سرمایهگذاری مولد تبدیل میشوند.