«مسعود اسداللهی» کارشناس مسائل منطقه، در گفتوگو با هفتهنامه «صبح صادق» ریشههای دشمنی آمریکا با ایران، حمایتهای نظامی و سیاسی آمریکا از رژیم صهیونیستی، دو قطبیسازی منطقه و حضور پایگاههای نظامی آمریکا در اطراف ایران را بررسی کرد. این مصاحبه بر محور بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب و وضعیت فعلی منطقه طراحی شده است و تلاش دارد نشان دهد چگونه ایران میتواند ضمن دفاع از منافع ملی، بر ثبات و امنیت منطقه تأثیرگذار باشد.
دشمنی آمریکا با ایران از چه زمانی آغاز شد؟
دشمنی آمریکا با ایران، ریشهای طولانی دارد و به دوره پس از جنگ جهانی دوم بازمیگردد. پیش از آن، ایران تحت فشارهای انگلیس و روسیه بود و استقلال واقعی کشورها بهشدت محدود شده بود، اما پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا با تبدیل شدن به رهبر بلوک غرب و ظهور نظام دوقطبی جهانی، به شکل فعال وارد عرصه سیاستهای منطقهای شد. سیاستهای آمریکا بر پایه حفظ منافع خود و کاهش نفوذ اروپا در منطقه شکل گرفت و هرگونه حرکت مستقل کشورها را به چالش میکشید.
در ایران، تحرکات ملی شدن نفت و قیامهای مردمی به رهبری دکتر مصدق و آیتالله کاشانی، تهدید مستقیمی برای منافع آمریکا و انگلیس بود. کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نمونه آشکار دخالت آمریکا در امور داخلی ایران است که نشان میدهد خصومت آمریکا با ایران نه بر اساس حکومت یا ایدئولوژی، بلکه به دلیل استقلال و منافع ملی ایران شکل گرفت. این روند باعث شد که ایران از همان زمان در معرض فشار، تهدید و سیاستهای خصمانه آمریکا قرار گیرد و نسلهای بعدی همواره با این سابقه مواجه باشند. علاوه بر این، سیاستهای آمریکا در حمایت از رژیمهای وابسته در منطقه و تلاش برای جلوگیری از شکلگیری حکومتهای مستقل، بخش دیگری از این دشمنی تاریخی را تشکیل میدهد. حتی حضور اولیه آمریکا به ظاهر در قالب کمکهای اقتصادی یا آموزشی، در نهایت با هدف نفوذ و کنترل منطقه انجام میشد و هیچ گاه برای تأمین منافع ملت ایران نبوده است.
با توجه به حجم حمایتهای نظامی و سیاسی آمریکا از رژیم صهیونیستی، این حمایتها چه تأثیری بر امنیت ملی و منطقهای ایران دارد؟
حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی بیقید و شرط است و از ابعاد گوناگون قابل مشاهده است: از فروش پیشرفتهترین بمبها و موشکها گرفته تا پشتیبانیهای سیاسی، از جمله وتو کردن قطعنامههای بینالمللی علیه این رژیم. این نوع حمایتها امنیت ایران و ثبات منطقه را به شکل مستقیم تهدید میکند و به رژیم صهیونیستی اجازه میدهد بدون محدودیت اقدام به فعالیتهای نظامی و فشار علیه همسایگان خود کند. نمونه اخیر حمله رژیم صهیونیستی به قطر نشان میدهد، حتی متحدان منطقهای آمریکا نمیتوانند به تنهایی امنیت خود را تضمین کنند و حضور آمریکا و حمایت از رژیم صهیونیستی موجب تشدید تنشها میشود. این اقدامات نه تنها علیه ایران، بلکه علیه کل کشورهای منطقه است و موجب افزایش بیثباتی، رقابت تسلیحاتی و ناآرامیهای سیاسی میشود. از دید ایران، این حمایتها نشاندهنده ادامه سیاست خصمانه آمریکاست و ضرورت تقویت توان دفاعی و محور مقاومت را دوچندان میکند. ایران باید با تقویت جبهههای دفاعی و همگرایی منطقهای، این فشارها را خنثی کند و مانع ایجاد شکاف میان کشورهای همسایه شود.
سیاست آمریکا در ایجاد شکاف بین ایران و کشورهای عربی چه پیامدهایی برای همگرایی منطقه و مقابله با رژیم صهیونیستی دارد؟
آمریکا با فروش گسترده سلاح به کشورهای عربی و تلاش برای ایجاد شکاف میان ایران و همسایگان، نه تنها امنیت منطقه را تضمین نمیکند، بلکه توان مقابله مشترک علیه رژیم صهیونیستی را کاهش میدهد. این سیاست باعث میشود کشورهای منطقه به جای تمرکز بر تهدیدهای مشترک، درگیر رقابتهای مصنوعی شوند و اتحاد منطقهای تضعیف شود. نمونه روشن آن، فروش میلیاردها دلار سلاح به عربستان، قطر و امارات است، در حالی که این کشورها توان واقعی استفاده از این تجهیزات را ندارند و عملاً فقط زمینهساز حضور آمریکا و افزایش تنش شدهاند. در همین راستا، محور مقاومت به منزله نیروی بازدارنده و تقویتکننده امنیت منطقه اهمیت پیدا میکند. هرچه این محور گستردهتر و منسجمتر باشد، توان ایران و کشورهای همسایه برای مقابله با تهدیدها افزایش مییابد و فشار آمریکا کاهش پیدا میکند.
حضور پایگاههای نظامی آمریکا در کشورهای همسایه تا چه حد توانایی اعمال فشار و محدود کردن ایران را دارد؟
حضور پایگاههای نظامی آمریکا در اطراف ایران نه برای تأمین امنیت منطقه، بلکه برای منافع خود آمریکا و کشورهای غربی طراحی شده است. این پایگاهها ابزارهایی برای فشار سیاسی، اقتصادی و نظامی بر ایران هستند و موجب تنش دائمی در منطقه میشوند. نمونه بارز آن عراق و افغانستان است که حضور پایگاههای متعدد آمریکا نه برای امنیت مردم، بلکه برای حفظ نفوذ و کنترل منطقه است. این پایگاهها امکان حمله سریع و اعمال فشار مستقیم بر ایران را فراهم میکنند و کشورهای همسایه را تحت تأثیر قرار میدهند. بنابراین، ایران باید با تقویت توان دفاعی، توسعه سیستمهای بازدارنده و همکاری با همسایگان، حضور این پایگاهها را خنثی کرده و امنیت منطقهای خود را تضمین کند.
ایران چگونه میتواند هم استقلال دفاعی خود را حفظ کند و هم بر ثبات و امنیت منطقه تأثیر بگذارد؟
راهکار ایران دو محور اصلی دارد: اول تقویت محور مقاومت و دوم افزایش توان دفاعی و بازدارندگی ملی. محور مقاومت با گسترش شبکه متحدان منطقهای و حمایت از گروههای مقاومت، موجب ایجاد توازن قوا در منطقه میشود و امکان هرگونه فشار خارجی را کاهش میدهد. همچنین، ایران باید با همسایگان خود همکاری کند، اختلافات تاریخی را کمرنگ کرده و سیاستهای منطقهای را بر پایه همگرایی و امنیت مشترک پیریزی کند. تنها با این رویکرد میتوان حضور خارجیها را محدود کرد و مانع ایجاد شکاف میان کشورهای منطقه شد. حضور آمریکا و متحدانش، اگر با راهبرد مناسب پاسخ داده نشود، امنیت ملی ایران و ثبات منطقه را تهدید میکند، اما با محور مقاومت و دیپلماسی هوشمند، ایران میتواند امنیت خود و همسایگان را تضمین کند.
با توجه به وضعیت کنونی، چشمانداز آینده منطقه و رابطه ایران با آمریکا چگونه است؟
اگر آمریکا رفتار خصمانه خود را کنار بگذارد، حمایت کورکورانه از رژیم صهیونیستی را متوقف کند و به اصول احترام به استقلال کشورها پایبند باشد، امکان برقراری روابط منطقی با ایران وجود دارد؛ اما تا زمانی که سیاستهای آمریکا مبتنی بر فشار، تهدید و دو قطبیسازی منطقه باشد، ایران باید با محور مقاومت و افزایش توان دفاعی خود، به مقابله با این اقدامات ادامه دهد. محور مقاومت هنوز قدرت بالایی دارد و با بازسازی و سازماندهی مجدد میتواند نقش مؤثری در معادلات منطقهای ایفا کند. ایران همواره از سالها دفاع و بیطرفی فعال در منطقه، تجربهای منحصربهفرد دارد و میتواند با راهبردی هوشمند، ضمن حفظ ثبات، استقلال دفاعی خود را تضمین کند.