بررسی رفتار جواد علیکردی، برادر فرد فوت شده، نیز نشاندهنده سوءاستفاده از شرایط برای آشوبپراکنی بود. با وجود تأیید اولیه مرگ خسرو علیکردی بر اثر سکته قلبی، جواد علیکردی با انتشار مطالب آشوبافکنانه و استفاده ابزاری از فرزند خردسال برادرش، سعی در بسیج نیروها و ایجاد بیثباتی داشت. حضور هماهنگ چهرههای دارای سابقه محکومیت امنیتی، از جمله نرگس محمدی، سپیده قلیان و هستی امیری، نیز مؤید برنامهریزی شده بودن این تجمع بود. این افراد با شعارهای هنجارشکنانه تلاش کردند مشروعیت و حمایت مالی خارجی بیشتری کسب کنند، اما حتی حضور آنها نیز موفق به جلب اقبال عمومی نشد.
تجمع اخیر چند ده نفره ضد انقلاب در مشهد، نمونهای دیگر از ناکارآمدی و بحران انسجام را در میان اپوزیسیون مزدور خارجنشین برملا کرد و مشخص شد که این رویداد صرفاً پروژهای سازماندهیشده با اهداف ضد امنیتی و منافع مالی بوده که با هدایت برخی چهره های مشهور ضد ایرانی پیگیری می شده است.شبکههای ضدایرانی خارج از کشور، از جمله منوتو و اینترنشنال، با پوشش گسترده و تولید محتوای متمرکز، این تجمع را به روابط عمومی خود تبدیل کردند. منوتو در ۱۲ ساعت، ۴۰ پست مرتبط با تجمع منتشر کرد و اینترنشنال بیش از ۷۰ درصد محتوای خود را به این موضوع اختصاص داد. در واقع این حجم از عملیات روانی نشان از طراحی پشت پرده برای جوسازی دارد.
بررسی رفتار جواد علیکردی، برادر فرد فوت شده، نیز نشاندهنده سوءاستفاده از شرایط برای آشوبپراکنی بود. با وجود تأیید اولیه مرگ خسرو علیکردی بر اثر سکته قلبی، جواد علیکردی با انتشار مطالب آشوبافکنانه و استفاده ابزاری از فرزند خردسال برادرش، سعی در بسیج نیروها و ایجاد بیثباتی داشت. حضور هماهنگ چهرههای دارای سابقه محکومیت امنیتی، از جمله نرگس محمدی، سپیده قلیان و هستی امیری، نیز مؤید برنامهریزی شده بودن این تجمع بود. این افراد با شعارهای هنجارشکنانه تلاش کردند مشروعیت و حمایت مالی خارجی بیشتری کسب کنند، اما حتی حضور آنها نیز موفق به جلب اقبال عمومی نشد.
در این میان، رقابت داخلی اپوزیسیون نیز آشکار شد. سلطنتطلبان و منافقین به جان هم افتادند و قسمت مضحک ماجرا این است که دعوای آنان صرفاً بر سر منابع مالی پروژه بود!. نرگس محمدی سعی داشت تجمع را به نفع منافقین مصادره کند، اما سلطنتطلبان و حتی برادر خسرو علیکردی با او وارد تنش شدند. این زد و خوردها نشان می دهد که اپوزیسیون توان اجماع و مدیریت حتی یک جمع چند ده نفره را ندارد و پروژههای براندازی بیشتر برای تأمین فاند مالی این مزدوران طراحی شدهاند.
ربع پهلوی نیز در تلاش برای بهرهبرداری از تجمع، با انتشار پیامهای ویدئویی، پروژه را به نفع خود مصادره کرد و گزارش عملکرد خود را به حامیان خارجی ارائه داد. همه این اقدامات، همراه با تلاشهایی مانند حمایت شبکه اینترنشنال از پروژههای براندازی ، نشاندهنده اعتراف تلویحی اپوزیسیون به فقدان مشروعیت مردمی در داخل ایران است.
در واقع تجمع مشهد بیش از آنکه موفقیتی برای اپوزیسیون داشته باشد، شکست آشکار پروژه ساماندهی آنها و ناکارآمدیشان در ایجاد انسجام و مشروعیت را به نمایش گذاشت. حجم عملیات روانی، سوءاستفاده از شرایط، رقابت داخلی و وابستگی به حمایت خارجی همگی نشان میدهد که این گروهها بی خاصیت تر از چیزی هستند که نشان می دهند و تلاشهایشان بیشتر به منافع مالی و تبلیغاتی محدود شده است. البته در این میان هوشیاری نیروهای امنیتی و قوه قضائیه نیز مانع از تبدیل مراسم عزاداری به صحنه ناآرامی شد و نقشههای آشوبطلبانه اپوزیسیون مفلوک را خنثی کرد.