سیاسی >>  سیاسی >> تیتر یک سیاسی
تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۱۳  ، 
کد خبر : ۳۸۵۴۷۶
نگاهی به حاشیه‌های دیدار رئیس‌جمهور با نمایندگان احزاب و فعالان سیاسی

نسخه شما کشنده است!

مسعود پزشکیان در این جلسه، با یک جمله کوتاه اما معنادار، عملاً آب پاکی را روی دست مدافعان دیپلماسی التماسی ریخت. او به صراحت گفت که برای تسلیم مذاکره نمی‌کنیم و به کسی باج نمی‌دهیم.
پایگاه بصیرت / محمد پناهی
نشست پرحاشیه  رئیس‌جمهور با نمایندگان احزاب و فعالان سیاسی، بیش از آنکه یک جلسه معمول سیاسی باشد، به صحنه عیان شدن یک شکاف قدیمی در دنیای سیاست‌ورزی ایران تبدیل شد؛ شکافی میان کسانی که هنوز همه راه‌ها را به مذاکره به هر قیمت و با هر روش و با هر زحمت و منتی ختم می‌کنند و دولتی که حداقل دست‌کم در موضع گیری اعلامی اش، حاضر نیست عزت ملی را پای میز معامله بگذارد. مسعود پزشکیان در این جلسه، با یک جمله کوتاه اما معنادار، عملاً آب پاکی را روی دست مدافعان دیپلماسی التماسی ریخت. او به صراحت گفت که برای تسلیم مذاکره نمی‌کنیم و به کسی باج نمی‌دهیم. این نه بزرگ پزشکیان عملاً اصلاح طلبان را بسیار برآشفته کرده است و از سوی دیگر عملاً به نوعی شاهد اسنداد سیاسی گفتمان اصلاح طلبی هم هستم. جایی که هیچ راهکاری جز مذاکره تجویز نمی‌شود و مذاکره هم ظاهراً معنایی در دیپلماسی آمریکایی ندارد و تک نسخه باقی مانده برای اصلاحات چی جماعت فقط و فقط تسلیم شدن و روایت پیروزمندانه و ظفرمندانه از این تسلیم شدگی است و طبق اظهارات اخیر دکتر پزشکیان حداقل دکتر پزشکیان کسی نیست که زیر بار همچین موضوعی برود.
علی ای حال همین جمله جناب رئیس جمهور کافی بود تا موجی از نارضایتی، انتقاد و حتی عصبانیت در میان بخشی از اصلاح‌طلبان و رسانه‌های همسو با آنان شکل بگیرد. روایت‌ها از جلسه نشان می‌دهد که کفه مطالبات و انتقادات اصلاح‌طلبان، به‌مراتب سنگین‌تر از اصولگرایان بوده است؛ اصولگرایانی که با وجود نقدها، دست‌کم از کلان‌نگاه دولت دفاع کردند، اما اصلاح‌طلبان، دولت را به‌دلیل تن ندادن به نسخه همیشگی مذاکره با آمریکا زیر تیغ بردند و تلاش دارند تا مصادره صد در صدی دولت را داشته باشند و بعضی جاها هم حتی پا را فراتر نهاده و گمان می‌کنند که نسبت به دولت مستقر حتی دلسوزتر، کاربلدتر و با تدبیر تر هستند و این دولت اساساً اختیاری از خود نباید داشته باشد چرا که منتسب است به جریان اصلاح طلبی و فلذا باید مطیع تام و تمام اصلاحات باشد و به همین سبب هم هیچ کنش، انتصاب و یا اقدامی را از سوی دولت که مخالف ایده‌ها و آراء و اندیشه‌های جریان اصلاحات باشد اساساً اصلاً قبول نمی‌کنند وبه تندی شروع به انتقاد و رد کردن این قبیل قضایا می‌کنند.
احمد زیدآبادی و برخی چهره‌های شاخص این جریان، بلافاصله قلم به دست گرفتند و با طرح این پرسش تکراری که آیا عدم مذاکره، نامردی آمریکا را خنثی می‌کند؟ تلاش کردند موضع رئیس‌جمهور را به‌عنوان پاک کردن صورت مسئله جلوه دهند.
 
اما خب واکنش‌ها پس از جلسه، به‌خوبی نشان داد مسئله اصلی چیست. احمد زیدآبادی و برخی چهره‌های شاخص این جریان، بلافاصله قلم به دست گرفتند و با طرح این پرسش تکراری که آیا عدم مذاکره، نامردی آمریکا را خنثی می‌کند؟ تلاش کردند موضع رئیس‌جمهور را به‌عنوان پاک کردن صورت مسئله جلوه دهند. اما این پرسش، بیش از آنکه دغدغه حل مسئله باشد، تکرار همان صورت‌بندی معیوبی است که سال‌هاست افکار عمومی با آن مواجه است؛ صورت‌بندی که در آن، آمریکا همواره طلبکار و ایران همواره بدهکار معرفی می‌شود و بازیگر بد بازی روابط فی مابین ایران و آمریکا همواره ایران نامیده می‌شود و گویی این ایران بوده است که قرارداد و توافق نامه را پاره کرده است و یا با بی دو های خود صنایع نظامی و هسته‌ای آمریکا را بمباران کرده است. حال سخن و انگورت زید آبادی از این منظر هم جالب توجه است که سوال پرسیده است که ایا مذاکره نکردن ما خوی بدذاتی آمریکا را اصلاح می‌کند یا نه. در پاسخ باید گفت مگر مذاکره کردن باعث می‌شود مثلاً امریکا مردتر شود یا با شرف تر بشود و یا اصلاً خیر و نفعی برای ایران دارد؟ پاسخ ساده است تجربه تلخ دهه نود برای ایران باعث شده است که به خوبی بداند که مذاکره اساساً هیچ خیری برای ایران نداشته است که الان باز هم به دنبال تکرار تجربه تلخ مذاکراتی دهه نود باشد.
گفتنی است پزشکیان در پاسخ به این فشارها، حرفی زد که شاید برای بخشی از حاضران تلخ بود، اما برای بسیاری از مردم قابل فهم: وقتی آمریکا از ایران می‌خواهد توان دفاعی و موشکی خود را کنار بگذارد، در واقع نسخه غزه‌سازی ایران، خلع سلاح کردن ایران و یا سوریه سازی ایران را تجویز می‌کند. این گزاره، نه شعار است و نه اغراق؛ تجربه‌های منطقه‌ای، از لیبی تا غزه، به‌روشنی نشان می‌دهد کشوری که از مؤلفه‌های بازدارندگی خلع سلاح شود، دیر یا زود به میدان تاخت‌وتاز دشمن تبدیل خواهد شد.
اصرار اصلاح‌طلبان بر مذاکره، آن هم با طرفی که هم توافق را پاره کرده و هم در میانه مذاکرات به گزینه جنگ متوسل شده، پرسش‌های جدی‌تری را پیش می‌کشد. چرا این جریان، همچنان توپ مسئولیت را در زمین ایران می‌اندازد؟ چرا هیچ‌گاه از آمریکا نمی‌پرسند که قرار است چه تغییری در رفتار خود بدهد؟ و چرا هر رئیس‌جمهوری که حاضر نشود با ادبیات تحقیرآمیز واشنگتن کنار بیاید، فوراً به تدبیر نداشتن و نفهمیدن و نخواستن بهتر شدن اوضاع کشور متهم می‌شود؟
واقعیت این است که ناراحتی امروز اصلاح‌طلبان، نه از وضعیت کشور، بلکه از برهم خوردن یک انتظار سیاسی است. آنها دولتی را می‌خواستند که در بزنگاه‌ها، نقش مجری فشارهای رسانه‌ای و سیاسی آن‌ها را بازی کند؛ دولتی که در نهایت، باج بدهد تا فضای رسانه‌ای آرام شود. پزشکیان اما دست‌کم فعلاً نشان داده حاضر نیست چنین نقشی را بپذیرد. همین نه گفتن، برای جریانی که سال‌ها سیاست را به یک مسیر واحد تقلیل داده، غیرقابل تحمل است و گویی دیکتاتور مآبانه به دنبال صرفاً عملیاتی شدن و اجرا شدن همه انتظارات و دستورات وخواسته های خود هستند و نه شنیدن را هیچ تاب تحمل نمی‌توانند بکنند.
وقتی آمریکا از ایران می‌خواهد توان دفاعی و موشکی خود را کنار بگذارد، در واقع نسخه غزه‌سازی ایران، خلع سلاح کردن ایران و یا سوریه سازی ایران را تجویز می‌کند.
در نهایت، جدال این روزها بیش از آنکه درباره مذاکره یا عدم مذاکره باشد، درباره تعریف عزت و عقلانیت در سیاست خارجی است. پزشکیان با موضع خود، این پیام را مخابره کرد که مذاکره، اگر قرار است به تحقیر و امتیازدهی یک‌طرفه ختم شود، نه راه‌حل که بخشی از مشکل است. خشم اصلاح‌طلبان از این موضع، شاید پرهزینه باشد، اما دست‌کم یک واقعیت را روشن کرد: در سیاست ایران، باج ندادن هنوز هم می‌تواند یک خط قرمز پرهیاهو باشد که هر دو جناح با نفوذ کشور حداقل در این برهه زمانی بر روی آن اتفاق نظر دارند و معدود افرادی که همچنان شیخ مسلکانه به دنبال القای انتظارات و سفارش‌های بعضاً نابخردانه خود هستند هم اگرچه که عصبانی می‌شوند و معرکه می‌گیرند و بعضاً هیاهو می‌کنند اما جریان عقلانیت حاکم بر کشور این قبیل قضایا را برنتافته و در مقابل نسخه تسلیم شدگی ایران یک نه بسیار بزرگ قرار می‌دهند.
 
نظرات بینندگان
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات