کابوس شبانه غرب

در اوایل دسامبر، تحولات یمن بار دیگر توجه رسانه‌ها را به خود معطوف کرد. جدایی‌طلبان جنوب یمن کارزار بزرگی را برای تصرف بخش‌های وسیعی از استان‌های حَضرَموت، منطقه‌ای نفت‌خیز در همسایگی عربستان، و مَهره، در همسایگی عمان آغاز کردند. این تهاجم را «شورای انتقالی جنوبی» صورت داد که مورد حمایت امارات است و گسترش جسورانه قلمرو آن، تنش‌های جدیدی با عربستان سعودی، که از جناح‌های رقیب در دولت حمایت می‌کند و این توسعه‌طلبی را تهدیدی بالقوه برای امنیت ملی خود می‌داند، به وجود آورده است. آنچه به کابوس شبانه غرب تبدیل شده، جنبش انصارالله است که به تنهایی توانسته رؤیا‌های آمریکایی منطقه را به چالش بکشد.
نشریه «فارن افرز» در گزارشی به این بهانه به قدرت گرفتن انصارالله اشاره کرد و مدعی شد: «همزمان با پیشروی شورای انتقالی جنوبی، حوثی‌ها نیز عزم خود را برای گسترش کنترل بر مناطق نفت‌خیز و گازخیز شرق یمن اعلام کرده‌اند. آنها تولید داخلی سلاح را افزایش داده و اکنون توانایی مونتاژ موشک‌های بالستیک و ساخت مستقل پهپاد‌های کوتاه‌برد را دارند. اقدامات و اظهارات این گروه، پیوسته بر عزم آنان برای مقابله با اسرائیل، آمریکا، عربستان سعودی و امارات تأکید دارد. اگر آتش‌بس غزه بر هم بخورد، حوثی‌ها آماده ازسرگیری حملات خود در دریای سرخ هستند.»
این نشریه آمریکایی مدعی شد: «حوثی‌ها بعد از جنگ غزه جرئت بیشتری یافته‌اند. تهدید حوثی‌ها با قابلیت‌های نظامی رو به رشد آنها پیچیده‌تر شده است. در مراحل اولیه جنگ غزه، موشک‌های حوثی عمدتاً قادر به رسیدن به خاک اسرائیل نبودند؛ اما در مه ۲۰۲۵ توانستند فرودگاه بین‌المللی بن‌گوریون در حومه تل‌آویو را هدف قرار دهند. در سپتامبر ۲۰۲۵ نیز پهپاد‌های حوثی توانستند از سامانه‌های دفاع هوایی اسرائیل عبور کنند و با هدف گرفتن ایلات و فرودگاه رامون مجاور آن، بیش از ۲۰ نفر را زخمی کنند. موشک‌های حوثی حتی بندر مهم نفتی «ینبع» عربستان را، که حدود ۱۰۰۰ کیلومتر با مرز یمن فاصله دارد، مورد هدف قرار داده‌اند. همزمان، درگیری غزه تجربه عملیاتی ارزشمندی در اختیار حوثی‌ها گذاشته و به آنها اجازه داده دقت هدف‌گیری خود را بهبود بخشند و سلاح‌های جدید، از جمله موشک‌های بالستیک مجهز به مهمات خوشه‌ای را آزمایش کنند.»
به نوشته این نشریه، متحد کردن جهان اسلام علیه نفوذ غرب و اسرائیل از ابتدای شکل‌گیری این گروه در اوایل دهه ۲۰۰۰ بخشی از سیستم اعتقادی اصلی آنها بوده، مأموریتی که جنگ غزه آن را به شدت تقویت کرده است. الحوثی اعلام کرده است، دور‌های بیشتری از جنگ با اسرائیل «اجتناب‌ناپذیر» است و عربستان سعودی و امارات، عروسک‌های پروژه منطقه‌ای آمریکا‌ـ اسرائیل و خائن به آرمان فلسطین هستند. 
فارن افرز ضمن انتقاد از رویکرد واشنگتن در قبال جنبش انصارالله، اذعان کرد: «رهبران اسرائیل قسم خورده‌اند که رهبری حوثی‌ها را به خاطر حملات بی‌پروای آنها به اسرائیل مجازات کنند و دولت اسرائیل یک واحد اطلاعاتی جدید متمرکز بر یمن ایجاد کرده است. اگر آتش‌بس غزه از هم بپاشد، درگیری بین حوثی‌ها و اسرائیل از سر گرفته خواهد شد که ممکن است حوثی‌ها را از دیگر جبهه‌ها منحرف کند و فرصت‌های نظامی بالقوه‌ای برای رقبای یمنی آنها فراهم آورد. با این حال، واشنگتن نمی‌تواند برای مدیریت چالش حوثی‌ها به اسرائیل تکیه کند.»
این نشریه افزود: «حوثی‌ها از اسرائیل دور هستند و در زمین‌های کوهستانی مشابه افغانستان مستحکم شده‌اند. همانطور که عملیات نظامی عربستان و آمریکا قبلاً نشان داده، این گروه را نمی‌توان صرفاً با بمباران هوایی شکست داد. افزون بر این، اسرائیل در مناطق تحت کنترل حوثی‌ها به شدت منفور است و حملات بیشتر اسرائیل، به ویژه علیه زیرساخت‌های غیرنظامی، خطر بسیج یمنی‌های عادی علیه یک دشمن خارجی منفور را افزایش می‌دهد. حتی اگر اسرائیل بتواند ترور‌های بیشتری در سطح رهبری این گروه را انجام دهد، ممکن است منجر به ظهور رهبری سخت‌گیرتر حوثی در صنعا یا رقابت جدیدی برای قدرت شود که منطقه را به شیوه‌های جدیدی بی‌ثبات کند.»
فارن افرز با تأکید بر اینکه آمریکا نیازمند است که توجه جدی خود را به این کشور بازگرداند، خاطر نشان کرد: «فوری‌ترین اقدام، فشار بر عربستان سعودی و امارات برای کاهش سریع تنش‌ها در جنوب و اتخاذ یک رویکرد مشترک نسبت به یمن است. این، پیش‌شرطی برای مقابله مؤثر با حوثی‌ها خواهد بود. همزمان، واشنگتن باید اقدامات بیشتری برای کمک به نیرو‌های یمنی همسو با دولت در حفظ خطوط مقدم حیاتی، از جمله در مأرب و در امتداد ساحل دریای سرخ انجام دهد تا حوثی‌ها را وادار به سازش کند. واشنگتن لازم نیست در یمن رهبری کند، اما هزینه بی‌عملی آنقدر بالاست که نمی‌توان در آن مشارکتی نداشت.»