
بصیرت: در طول تاریخ بشری، نقشهای برجسته زنان، در بردارنده برگهای زرینی از تاریخ بوده است . همواره چشم و دست و دامان زنان فرهیخته و بزرگ، نگهبان ارزشها و آرمانهای بلند بشر بوده و هست و هرگز نمیتوان این واقعیت را انکار کرد و یا به دیدهای ناچیز از آن یاد نمود . البته همان گونه که زنان مثبت و بزرگ در تعالی و رشد جامعه نقش داشتهاند، در برابر آنها، زنانی بودهاند که با مکر و پلیدی فکر خویش، زمینههای انحطاط و سقوط معنوی بشر را فراهم نمودهاند . در قرآن کریم از یک سو، زنان برجستهای چون همسر فرعون و حضرت مریم (علیهاالسلام) را الگو و آموزگار مثبتبرای رهیافتگان و یا رهپویان معنویت و انسانیت، اعم از مرد و زن اعلام میکند و از سوی دیگر، زنان ناصالح و منفی، همچون همسران نوح و لوط نبی را به عنوان الگوی ناصحیح و منفی جهت کافران معرفی مینماید . بنابراین نقش زنان در هر گروه و با هر اندیشهای، مهم و قابل بررسی است . به یقین در مقاطع حساس و مهم تاریخی و وقایع ماندگار، این نقشها بیش از پیش نمایان میشود، از این رو، برآن شدیم که نقش زنان در کربلا و عاشورا، این قطعه جانسوز از تاریخ بشریت را بررسی کنیم، تا گواهی برای عظمت و شرافت زنان وارسته باشد و نام بلند آنان، بر تارک تاریخ جاودانه بماند . به نظر میرسد، نقش آفرینی زنان در واقعه کربلا را میتوان در چهار مقطع زمانی و به عبارتی، از چهار منظر، مورد بحث و بررسی قرار داد تا این گونه حق مطلب بهتر ادا شود:
الف) زنان نقش آفرین قبل از وقوع حادثه کربلا و به عبارتی، زمینه سازان این پدیده عظیم;
ب) نقش آفرینان در واقعه کربلا و حضور مستقیم زنان در میدان مبارزه;
ج) زنان اثرگذار در دوران اسارت، قبل از رسیدن به مدینه منوره;
د) زنان نقش آفرین پس از اتمام واقعه کربلا و اسارت عزیزان ابا عبدالله الحسین (علیهالسلام).
زنان نقش آفرین قبل از وقوع حادثه کربلا
به نظر میرسد، بررسی این گروه زنان باید قبل از خروج امام حسین (علیهالسلام) از مدینه به سوی مکه مکرمه آغاز شود . در یک نگاه کلی، بانوان بزرگواری که به علت ولایت مداری و عشق به امام زمان خویش، حضرت را همراهی کرده و لحظهای، آن بزرگ مرد عشق و حماسه را تنها نگذاشتند، از جمله این نقش آفرینان هستند . ما معتقدیم که ورای هر حرکتی، اندیشهای بزرگ نهفته است و حتی دختران کوچک امام حسین (علیهالسلام) بر اساس باورهای بزرگ خویش، این سفر را آغاز کردند; همان گونه که حضرت زینب (علیهاالسلام) با یک اعتقاد ساختمند این سفر را برگزیدند، اما بنای این مقاله بر جزئینگری و پرداختبه وجهه شخصی افراد میباشد .
پیش از پرداختن به مبحث اصلی به عنوان مقدمه یادآور میشویم که به طور کلی، نقشهای زنان در هر مقطع ذکر شده، به دو صورت قابل طرح است:
الف) نقش غیر مستقیم که زنان با تربیت صحیح فرزندان و پرورش نسل خودساخته، شجاع و ولایت مدار، نقش خویش را ایفاء میکنند . لیلی، (مادر علی اکبر (علیهالسلام))، ام البنین، (مادر حضرت ابوالفضل (علیهالسلام)) و مادران دیگر شهدا و جانبازان نیز این نقش غیر مستقیم را ایفاء میکنند . بدیهی است که همسران و خواهران نیز با اثرگذاری عمیق خویش غیر مستقیم، در حرکتها نقش دارند و به عبارتی، تاریخ ساز هستند .
ب) نقش مستقیم و حضور اجتماعی و به عبارتی، حضور فیزیکی در حرکت انقلابی و بزرگ کربلا که در آینده، به این نقش بانوان خواهیم پرداخت . آمار زنان رزمنده چون ام وهب، و بانوان شهید و امدادگر در واقعه کربلا نمایانگر پررنگ بودن این نقش است .
اکنون پس از مقدمه مذکور، به بررسی برخی از بانوان اثرگذار در زمینهسازی مقدمات سعادت دنیوی و اخروی مردان در رابطه با واقعه عاشورا میپردازیم .
از جمله نقشآفرینان پیش از واقعه عاشورا، میتوان به ماریه بنتسعد، طوعه، دلهم و بانویی از قبیله بکر بن وائل اشاره نمود; اگر چه بانوان دیگری در این زمینه حضور داشتهاند .
ماریه بنتسعد بانویی شجاع و فداکار و از شیعیان مخلص بصره بود . منزل این بانوی با شهامت، محل تجمع شیعیان بصره بود و به عنوان یک پایگاه فرهنگی برای انتشار فرهنگ شیعی و مناقب و فضایل اهل بیت (علیهمالسلام) از آن استفاده میشد . در جریان کربلا بسیاری از افرادی که در این منزل رفت و آمد داشتند، به یاری امام حسین (علیهالسلام) شتافته و به سوی کوفه رهسپار شدند . (1)
از آن جا که قیام امام حسین یک حرکت فرهنگی بود و برای احیای سنتخدا و رسول گرامی او صورت گرفت و تنها یک حماسه احساسی و سیاسی نبود، میتوان به نقش مهم چنین پایگاههای مردمی پی برد; زیرا همیشه بسترسازی فرهنگی و پی ریزی مبانی و اصول، جهت قیامهای جهانی، از مکانهای کوچک آغاز میشود; همان گونه که نقطه آغازین اسلام از منزل زیدبن ارقم بود و بعدها گسترش جهانی یافت .
طوعه (2) از دوستداران اهل بیت (علیهمالسلام) و بانویی متدین در کوفه بود . او همسر اسید حضرمی بود و آن هنگام که سفیر و پسرعموی امام حسین (علیهالسلام)، مسلم بن عقیل، در کوفه تنها و بیپناه مانده بود، وی را به خانه خود برد و با احترام و اکرام از او پذیرایی کرد تا ارادت خویش را به خاندان عصمت و طهارت نشان دهد . در کتب تاریخی آمده است که اسید حضرمی و پسرش بلال، از حضور مسلم بن عقیل آگاه شدند و به ماموران ابنزیاد اطلاع دادند و او سرانجام در روز هشتم ذیالحجه، همراه با هانی بن عروه که از یاران مخلص امام حسین (علیهالسلام) بود، به شهادت رسید .
دلهم (3) دختر عمرو، همسر زهیر بن قین که از شخصیتهای برجسته کوفه بود، با سخنان منطقی و تاثیر گذار خود، همسر خویش را به یاری امام حسین (علیهالسلام) تشویق کرده و در واقع، زمینه سعادت در سایه شهادت را برای او فراهم نمود . بنابرآن چه تاریخ نگاران نگاشتهاند، زهیر و همسرش و چند تن از خویشان او، هنگام بازگشت از مکه و مراسم حج، به گونهای حرکت میکردند که همیشه یک منزل از کاروان امام (علیهالسلام) عقبتر بودند . در آخرین منزل به علت نیافتن آب، ناچار شدند در همان منزلی که حضرت خیمه زده بودند، با فاصله اندک، شب را به سر برند . امام (علیهالسلام) پیکی به سوی زهیر فرستاد و او را به یاری طلبید، اما زهیر نپذیرفت و از این دعوت آشفته و نگران شد . دلهم که بانویی با درایت و وارسته بود، نزد همسر خود رفت و گفت: «آیا فرزند دختر رسول خدا تو را میخواند و پاسخ نمیدهی؟ بهتر نیست نزد او بروی و بعد از دیدار و ملاقاتش تصمیم بگیری؟»
سخنان او در زهیر اثر کرد و به همراه پیک امام به سوی خیمه ابا عبدالله (علیهالسلام) حرکت کرد . هنگام بازگشت، نور ولایت قلب او را روشن نمود و نام او در بین یاران عاشورایی امام حسین (علیهالسلام) ثبتشد .
زهیر پس از بازگشتبه خیمه خود، همسرش، دلهم را طلاق داد تا از همان جا نزد خویشان خود بازگردد . این بانوی وارسته و تقوا پیشه در آخرین لحظات گفت: «همسرم! از تو یک تقاضا دارم و آن این است که روز قیامت در پیشگاه پیامبر خدا (صلیاللهعلیهو آله) ، جد بزرگوار امام حسین (علیهالسلام)، از من یاد کنی .» (4)
زهیر پذیرفت و از او جدا شده و به خیل جاودانگان تاریخ و شهدای کربلا پیوست . اثر گذاری و بینش بلند و همت والای این بانوی بزرگ را در کلام و رفتار او میتوان مشاهده نمود; آن گاه که برای قیامتخود، شفاعت پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهو آله) را درخواست میکند .
نقش آفرینان در صحنه کربلا
هنگامی که از زنان و حضور مستقیم آنان در صحنههای حساس عاشورا و کربلا سخن به میان میآید، نام بلند حضرت زینب (علیهاالسلام) در ابتدا به ذهنها متبادر میشود . نقش این بانوی بزرگ، چنان برجسته و فراگیر است که پرداختن به آن مجال زیادی میطلبد، از این رو، اشارهای به برخی از جانبازیهای این بانوی حماسه و عرفان و عاطفه خواهیم داشت .
حضرت زینب (علیهاالسلام) در رابطه با امام حسین (علیهالسلام) نقش یک همراه، همدل و همراز صمیمی را داشت و پیوسته با جملههای زیبا و علی گونه خویش، حقانیت قیام امام را متذکر میشد و هر گاه در بخشی از سپاه، تزلزل و یا تردید و تحیر ایجاد میشد، با پیامهای وحدت آفرین خویش، یکدلی را در محیط حاکم میکرد . مراقبت از کودکان، ایجاد روحیه مقاومت در برابر شهادت عزیزان، در جمع زنان، مدیریتبانوان مضطرب و نگران و محافظت از جان امام سجاد (علیهالسلام) و دیگر بیماران و جانبازان کربلا و ایجاد آرامش روانی در بین بازماندگان و . . . از جمله نقشهای مهم حضرت زینب (علیهاالسلام) است .
از جمله زنانی که در میدان کارزار به نوعی حضور داشته و شجاعانه با دشمن جنگیدند، همسر مسلم بن عوسجه، ام وهب (که توسط امام حسین (علیهالسلام) مسلمان شد)، مادر عبدالله کلبی، مادر عمرو بن جناده و مادر عبداللهبنعمر را میتوان نام برد .
در تاریخ از دو زن به عنوان شهیدان کربلا و عاشورا یاد شده است که عبارتند از: هانیه (همسر وهب) و بانوی نمیریه قاسطیه یعنی همسر عبداللهبنعمیرکلبی (ام وهب (). 5)
ام وهب و هانیه دو شمع فروزان کربلا
ام وهب و پسر و عروسش بر آیین مسیحیتبودند . کمتر از بیست روز از عروسی این دو جوان، وهب و هانیه، میگذشت که در صحرای سر سبز «ثعلبیه» در نزدیکی کربلا خیمه زدند . در تاریخ آمده است که امام حسین (علیهالسلام) هنگام حرکتبه سوی کوفه، به سرزمین «ثعلبیه» رسید و بر اساس کرامت و بزرگواری خود از اهل خیمه سراغی گرفته و احوالپرسی نمود . ام وهب از بی آبی و مشکلات مربوط به کمبود آب گفت و امام (علیهالسلام) که مصداق بارز «و عادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم» (6) بود، با نیزه خود قسمتی از خاک زمین را کنار زد . ناگهان آب از دل زمین جوشید و اموهب و عروسش متعجبانه به این اعجاز نگریستند . امام (علیهالسلام)، سپس به این بانو فرمود: «اگر پسرت آمد، به او بگو که اگر بخواهد، میتواند ما را یاری کند .»
امام به حرکتخویش ادامه داد و وهب هنگام بازگشت، با دیدن معجزه پسر رسول خدا، مشتاق دیدار او شد و با مادر و نوعروس خود نزد امام رفته و به اسلام گرویدند و این گونه وهب به خیل سربازان سعادت پیوست . ماجرای جانسوز و اندوهناک این داماد تازه مسلمان، در کتب تاریخی به تفصیل آمده است . وهب به میدان رفت و با دشمن جنگید تا به فیض شهادت رسید . همسرش بر بالین او نشست . پیکر به خون نشسته او را نزد عمر سعد بردند و سر از تن او جدا کردند . همسر او بار دیگر خود را نزد پیکر مطهر شهید رساند و سر بر سینه او نهاده، گریست . در این هنگام، دشمن با عمود آهنین بر فرق این نوعروس زد و او را به وصال محبوب واقعی و فوز شهادت نائل کرد .
از سوی دیگر، دشمنان سر وهب را برای شکنجه مادر، به سوی آن پیرزن شجاع پرتاب کردند . این مادر صبر و ایثار، سر جوانش را بوسید و گفت: «سپاس خداوندی را که با شهادت تو در رکاب امام حسین (علیهالسلام) مرا روسپید کرد» . سپس سر وهب را به سوی دشمن پرتاب کرد و گفت: «آن سر را که برای دوست دادهایم، باز نمیستانیم .»
و ستون خیمه را برداشت و به دشمن حمله کرد و دو نفر از سپاه سیاه سعد را به هلاکت رساند . امام (علیهالسلام) او را به خیمه برگرداند و برای او دعا کرد و مژده بهشت داد . ام وهب با شادی تمام از امر امام خویش اطاعت کرد و هنگام بازگشت گفت: «خدایا! امید بهشت را از من مگیر .» (7)
نکته قابل توجه این است که حمله به سوی دشمن، با عمود خیمه در مورد مادر عبدالله بن عمر نیز نقل شده است و به نقل تاریخ، حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) او را به سوی خیمهاش بازگرداند . همچنین در مورد مادر عمرو بن جناده (8) نیز گفته شده است که همچون ام وهب، سر فرزند شهیدش را گرفته و به وسیله آن، یکی از سپاهیان عمر سعد را به هلاکت رساند و سپس شمشیری گرفت و با رجزخوانی به میدان رفت، اما امام حسین (علیهالسلام) با امر ولایی خویش او را به خیمهها بازگرداند . (9) البته بانوی دیگری به نام امخلف نیز در برخی از کتب ذکر شده است، با جریانی مشابه ام وهب و مادر عمرو بن جناده .
شهیدهای دیگر از تبار عاشوراییان
همسر عبدالله بن عمیر کلبی که از اولین شهدای کربلاست، نیز از جمله بانوانی بود که عشق و وفای خویش را در صفحات تاریخ به اثبات رساند . «ام وهب» کنیه این بانوی گرانقدر بود . لازم به ذکر است که ام وهب، همسر عبدالله کلبی با ام وهب که در بحث پیشین داشتیم، تفاوت دارد و این دو بانو شباهت اسمی با یکدیگر داشتهاند و از نظر نسبی و سببی ارتباطی بین آن دو نیست .در کتب تاریخی آمده است که عبدالله بن عمیر کلبی و همسرش، در شب هشتم محرم، شبانه از کوفه بیرون رفته و به کاروان امام (علیهالسلام) پیوستند . پس از شهادت عبدالله، در روز عاشورا، همسر وفادارش خود را به بالین او رساند و خاک را از چهره او پاک کرد . در این هنگام به دستور شمر، یکی از غلامان، گرزی بر سر این بانوی داغدیده فرود آورد و او را به شهادت رساند . (10)شهادت این بانوی ولایتمدار، مهری بود برحقانیت این حرکتبزرگ تاریخی; همان گونه که بانوان دیگر در نمایاندن عظمت این قیام و مسائل مربوط به آن بسیار مؤثر بودهاند .
دوران اسارت و بانوان نقش آفرین
در مبحث پیشین بیان کردیم که حضور مستقیم حضرت زینب (علیهاالسلام) در واقعه عاشورا، نقش آن پاکبانو را بسیار پر رنگ کرده بود . در این بخش نیز آن گاه که سخن از وقایع پس از عاشورا به میان میآید، شخصیتحضرت زینب (علیهاالسلام) و سرپرستی و مدیریت کاروان اسرا و خطبههای آگاهیبخش و ویران کننده کاخنشینهای رفاهطلب، بیش از پیش در ذهن آشکار میشود . مضمون خطبههای این پاکبانوی حرم اهلبیت (علیهمالسلام) نمایانگر دانش و بینش بلند اوست; بانویی که مصیبتهای جانکاه بر او وارد شده است، اما چنان در برابر ستم و ستمگر سخن میگوید که یادآور خطبهها و سخنان حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است .
افزون بر پیام رسانی، افشاگری و پرستاریهای حضرت زینب (علیهاالسلام) از کودکان میتوان به نقش ام کلثوم خواهر بزرگوار او نیز اشاره نمود . لازم به ذکر است، ام کلثوم مذکور، فرزند حضرت علی (علیهالسلام) از یکی دیگر از همسران ایشان است; نه از فاطمه زهرا (علیهاالسلام). زیرا ام کلثوم، دختر حضرت زهرا (علیهاالسلام) در دوران امامت امام حسن مجتبی (علیهالسلام) دار فانی را وداع گفت . به هر حال، ام کلثوم دختر علی ابن ابیطالب (علیهالسلام) است و هنگامی که بی بند و باری و نگاههای مردم ناپاک کوفه به زنان و دختران اسیر را میبیند، با شجاعت فریاد میکشد: آیا شرم نمیکنید که برای تماشای اهل بیت پیامبر جمع شدهاید؟
و نیز کودکان را از گرفتن صدقات مردم باز میدارد، تا شان و منزلتخاندان رسول خدا را بر همه نمایان سازد .
فاطمهبنتالحسین (علیهاالسلام)، دختر نوجوان و شاعری که عشق و عاطفه و عرفان و قهرمانی کربلاییان را در قالب شعرهای زیبا و سوزان برای مردم زمان خود و عصرهای آینده تعریف میکرد، از جمله بانوان تاثیر گذار در کربلا و پس از آن بود . از آن جا که در مقالات و کتابهای متعدد، از این سه بانوی والامقام سخن به میان آمده است . به اختصار از آنها میگذریم و به ناگفتهها بیشتر میپردازیم . به یقین آن گاه که حقایق بلند و معارف والای بشری در قالب هنر و به ویژه شعر درآید، ماناتر و جاودانهتر خواهد ماند و هنر فاطمه بنت الحسین همین بود .همسر خولی یکی دیگر از بانوان اثرگذار پس از عاشورا بود . در تاریخ آمده است که خولیبنیزیداصبحی، از دژخیمان کوفه و دشمنان اهل بیت (علیهمالسلام) بود . او به اتفاق حمیدبنمسلمازدی، سر مبارک امام (علیهالسلام) را نزد ابن زیاد برد و به لتبسته بودن در قصر، ناچار شد آن گوهر فروزنده را به خانه خود ببرد و پنهان کند . همسر او از آن شب، کینه خولی را به دل گرفت و هنگامی که مختار قیام کرد . همسرش، عیوف دختر مالک، محل اختفای او را به یاران مختار اطلاع داد و سرانجام او به دست آنان کشته شد . (11)
بنابر آمار ذکر شده، در کتب تاریخی، مادران 9 نفر از شهدای کربلا در روز عاشورا، شاهد شهادت فرزندان نوجوان و جوان خویش بودند و پس از واقعه عاشورا، در کاروان اسرا به خدمت اسیران و به ویژه کودکان مشغول بودند . حضور این بانوان که بهای سنگینی جهت این قیام عظیم پرداخته بودند و عزیزان خود را تقدیم راه مقدس امام (علیهالسلام) کرده بودند، چونان ستونهایی بود که خیمه وجود اسرا را نگاه میداشت و آرامش روانی در بین آنها ایجاد میکرد .
نقش زنان پس از اسارت
اکنون که نقشهای سازنده و مهم زنان در سه مقطع قبل از وقوع حادثه کربلا و در روز عاشورا و دوران اسارت بیان شد، به مهمترین بخش آن یعنی پس از حادثه کربلا و جهاد فرهنگی و سیاسی زنان میپردازیم .
حضرت زینب (علیهاالسلام) طلایه دار این رسالت مهم (یعنی پیام رسانی به آنها که نبودند و واقعه عاشورا را ندیدند)، بود . او بنا به نقل مورخان در سال 63 یا 65 ه . ق درگذشت و در مدت 3 یا 5 سال که پس از عاشورا زیست، حتی لحظهای دست از بیدارگری مردم و افشاگری ظلم و ستم دستگاه اموی برنداشت . (12)
فاطمه بنت الحسین (علیهاالسلام) نیز از جمله بانوانی بود که پس از واقعه عاشورا، رسالت پیام رسانی فرهنگ عاشورا را به پایان رساند . او در کوفه سخنرانی کرد و علاوه بر سخنرانی افشاگرانه بر ضد دستگاه اموی، به تحریک عواطف پرداخته و باعثبیداری وجدان مستمعان خود شد . پس از ورود به مدینه نیز با سرودن اشعاری در مجالس سوگواری شهدای کربلا و به ویژه سید الشهداء، حقایقی را به گوش مردم رساند و تا پایان عمر خود از ذوق و قریحه خدادادی و اندیشه و فکر بلند خویش برای احیای حق و امر به معروف و نهی از منکر استفاده کرد . (13)
امالبنین، همسر بزرگوار امام علی بن ابی طالب و مادر حضرت ابوالفضل (علیهالسلام) نیز علاوه بر نقش غیر مستقیم خود (تربیت فرزندان شجاع، متدین و ولایت محوری چون قمر بنی هاشم و سه برادر عزیز او)، مستقیما به روشنگری پرداخت و با استفاده از ابزارهای محرک عاطفه، مردم را با حقیقت عاشورا و عظمت مصیبت آن آشنا کرد . در کتب تاریخی میخوانیم که: «پس از شهادت عباس (علیهالسلام) امالبنین هر روز به همراه عبیدالله فرزند عباس (علیهالسلام) (که در کربلا حضور داشته است)، به بقیع میرفت و نوحه میخواند وگریه میکرد و مردم اجتماع کرده و همراه با او میگریستند .» (14)
حضور این بانوی شجاع و اصیل در بقیع که یک مکان عمومی است و استفاده از شاهد کوچک کربلا (فرزند ابوالفضل العباس) و روشنگریهایی که در نوحهها و سخنرانیهای او بوده و در کتب معتبر ذکر شده است، حکایت از عظمت روحی او دارد و جلوههای سیاسی - اجتماعی این بانو را نمایان میسازد .
این بانوی صبر و شکیبایی، حدود ده سال پس از واقعه عاشورا، در سال 70 ه . ق، دارفانی را وداع گفت، (15) اما در مدت این ده سال، حداکثر تلاش خویش را برای احیای فرهنگ غنی عاشورا مبذول داشت . نقش اساسی این بانو، کمتر از کسانی که در کربلا حضور داشته و به یاری امام پرداختند، نبود; زیرا استمرار یک فرهنگ و پایدار کردن آن به همان اندازه اهمیت دارد که ایجاد فرهنگ .
رباب دختر امرء القیس بن عدی، همسر امام حسین (علیهالسلام) و مادر سکینه و علی اصغر بود . او در کربلا حضور داشت و شهادت کودک شیرخوارش را به چشم دید و پس از وقایع عاشورا به عنوان اسیر در میان کاروان اسرا حضور داشت و پس از بازگشتبه مدینه، مدت یکسال برای سید الشهداء (علیهالسلام) عزاداری کرد و مرثیه هایی در سوگ آن بزرگ مرد سرود و به یاد ظهر عاشورا، همواره زیر آفتاب داغ مینشست و سرانجام یک سال پس از واقعه عاشورا، از دنیا رفت . (16)
همسر دیگر امام حسین (علیهالسلام)، لیلی دختر ابو مره ثقفی است . او در کربلا حضور نداشت و به عللی که ذکر نشده است، در مدینه بود که خبر شهادت همسر عزیز و میوه دلش، علی اکبر را به او دادند . برخورد این بانو با این مصیبتبزرگ چنان بود که برای اهل مدینه سؤال ایجاد میکرد و عواطف مردم را به نفع یاران امام حسین (علیهالسلام) برمیانگیخت . به عبارتی، بار عاطفی قضیه کربلا توسط زنان، مادران و خواهران شهدا بسیار سنگین میشد و همین موجب جاودانگی حرکت امام حسین (علیهالسلام) و یاران وفادار او شد .
یکی از بانوان برجسته و مورد احترام مردم مدینه ام سلمه بود . او تنها کسی بود که افتخار همسری پیامبر را داشت و تا آن زمان هنوز زنده بود . احترام و اکرام مردم به این بانوی بزرگ که برخاسته از ارادت به پیامبر بود، بیش از حد توصیف است . ام سلمه که پیش از آن، خبر شهادت امام حسین (علیهالسلام) را از زبان پیامبر شنیده بود و هنگام شهادت امام و یارانش نیز رؤیای صادقهای دیده بود، پس از واقعه کربلا، به سوگواری و عزاداری برای آن عزیزان پرداخت و بنی هاشم و مردم مدینه جهت تسلیت گویی نزد او میآمدند و آن بانو به بیان فضایل اهل بیت و امام حسین (علیهمالسلام) میپرداخت . سخنان او در جمع حاضر اثر میگذاشت و دهان به دهان بین مردم منتقل میشد و حقانیت امام (علیهالسلام) را بیش از پیش اثبات مینمود .
آن چه در این مقاله بیان شد، قطرهای اندک از دریای حماسهها و نقشهای سازنده و ماندگاری است که زنان در دل تاریخ ثبت کردهاند . بی شک بسیاری از حقایق - چونان همیشه - بر جای مانده است و مجالی برای پرداختن به آنها نیست . گفتنی است که مبحث نقشهای مستقیم و غیر مستقیم زنان در عرصههای گوناگون اجتماع و به ویژه در مقاطع حساس و به یادماندنی تاریخ، همچون مبعث، غدیر و کربلا گسترهای به وسعت همه تاریخ دارد، ولی به علل گوناگون از جمله محدودیتهای ویژهای که در هر زمان از سوی خانوادهها و حکومتها برای زنان ایجاد میشد و تفاوت وظایف اساسی آنان با مردان و اقتضای طبیعی و به عبارتی، وظیفه جنسیتی آنان، این نقشها همواره ناپیدا و یا کمرنگ بوده است . به هر حال، برای پژوهشگری که در پی تحقیق پیرامون جلوههای تاریخی زنان است، منابع فراوانی وجود دارد که با بیان مصادیق متعدد و پر جاذبه این جلوهها را نمایان میسازد . امید آن داریم که این مختصر، جرقهای باشد برای شروع حرکتی بزرگ در جهتشناختن و شناساندن زنان برجسته و فرهیخته و تاریخ ساز در عرصههای گوناگون .
پینوشتها:
1) جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص 396 .
2) شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 400 .
3) دیلم .
4) شیخ مفید، الارشاد، با ترجمه باقر صاعدی خراسانی، ج 2، ص 421 .
5) فرهنگ عاشورا، ص 191 (البته در این کتاب سخنی از هانیه به میان نیامده است و نام آن شهیده بزرگوار از کتب دیگر اخذ شده است).
6) فرازی از زیارت جامعه کبیره .
7) ریاحین الشریعه، ج 3، ص 300 .
8) مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 105 .
9) عمادزاده، زندگانی سید الشهدا، ج 2، ص 124 .
10) فرهنگ عاشورا، ص 303 .
11) علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 45، ص 125 .
12) ر . ک: سید نور الدین جزایری، الخصائص الزینبیه .
13) ر . ک: هادی الامینی، فاطمه بنت الحسین (علیهاالسلام)، ص 51 .
14) ریاحینالشریعة، ج 3، ص 294 .
15) نهلا غروی نایینی، محدثات شیعه، ص 25 .
16) فرهنگ عاشورا، ص 183 .