صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۳  ، 
شناسه خبر : ۳۶۲۱۱۰
فرصت‌های انتخابات جمعه، نکاتی با آقای رئیس جمهور، فردای ۱۵ تیر؛ یادداشت برخی از روزنامه‌های یکشنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۳ است.

فرصت‌های انتخابات جمعه

سعدالله زارعی
انتخابات زودهنگام ریاست‌جمهوری اسلامی ایران در دو جمعه پیاپی برگزار شد و رئیس‌جمهور جدید در یک فرآیند فعال مردمی و در عین حال آرام و توأم با امنیت کامل انتخاب گردید و از فردا که انتخاب ملت توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی تنفیذ می‌گردد، به‌ عنوان دومین مقام جمهوری اسلامی، اداره قوه مجریه و چندین منصب عالی‌رتبه شورایی کشور را برعهده می‌گیرد. بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی ادعاهایی داشتند که همه آنها در دو روز جمعه پیاپی با حضور مجموعاً 55 میلیون نفر ابطال گردید. از جمله اینکه مخالفان مثل گذشته مدعی بودند رئیس‌جمهور در ایران توسط حاکمیت تعیین می‌شود و انتخابات فقط صورت‌سازی انتصابی معین است. در این بین بعضی از آنان نام دکتر محمدباقر قالیباف و بعضی نام دکتر سعید جلیلی را می‌بردند اما نتیجه انتخابات آزاد این ادعا را باطل کرد. در مورد مشارکت مردم هم وانمود می‌شد، مردم ایران اعتماد به ساختار سیاسی حاکم ندارند و لذا انتخابات با مشارکت حداقلی شکل می‌گیرد اما 24/5 میلیون نفر مشارکت‌کننده جمعه اول و 30/5 میلیون مشارکت‌کننده جمعه دوم نشان دادند انتخابات ایران در نصاب قابل قبولی قرار دارد. بعضی محافل اطلاعاتی آمریکا تا دو روز پیش از برگزاری انتخابات، از شکاف و تقابل میان بخش‌های مختلف ایران خبر دادند و پیش‌بینی کردند که ایران جمعه پرماجرایی در پیش دارد. چیزی که آنان از انتخابات تیرماه ایران به تصویر می‌کشیدند، درگیری میان موافقان و مخالفان انتخابات بود! اما انتخابات ایران با هیچ‌کدام از این ادعاها سازگار نشد. در این میان ذکر نکاتی خالی از فایده نیست. 
1ـ برخلاف آنچه دشمنان در خصوص انتخابات ایران ـ و فقط انتخابات ایران ـ مطرح می‌کنند، موضوع انتخابات ریاست‌جمهوری، «اداره کشور» است که در چارچوب قانون اساسی و سایر قوانین صورت می‌گیرد، نه فراتر از آن و این با ایفای نقش اپوزیسیون توسط فردی که در ساختار انتخاب می‌شود، هیچ نسبتی ندارد. دشمن و دنباله‌های آن در داخل بارها به دلیل تأثیر مردم‌سالار بودن نظام در خنثی شدن اقدامات خصمانه آنان علیه ملت ایران، سعی کرده‌اند، وجهه‌ای مخالف به منتخب مردم ایران بدهند. در ضمن اینجا اوج حکمت و هنر حضرت امام خمینی در پایه‌گذاری یک نظام دین‌مدار و در عین حال مردم‌سالار نمایان می‌شود. 
2ـ در این انتخابات و به‌خصوص انتخابات جمعه دوم، دو طیف سیاسی در آرایی که به هم بسیار نزدیک بود، به رقابت پرداختند. 
یک طیف توانست با بیش از 16/38 میلیون رأی یعنی 53/6 درصد آرا پیروز رقابت‌ها باشد و طیف دیگر با بیش از 13/5 میلیون رأی یعنی 44/3 درصد توانست نقش سیاسی خود را در مهم‌ترین آوردگاه سیاسی ایفا نماید. آنچه در این میان ضرورت دارد به آن توجه شود، امکان استفاده از ظرفیت آرای دو طیف برای شکل‌دهی و سامان‌مند کردن جامعه سیاسی ایران است. 
اینک حدود 16 میلیون رأی در یک طیف و حدود 13/5 میلیون رأی در طیف دیگر قرار دارد. در متن هر دو طیف، نیروهای ارزشمند و متخصصی ـ نوعاً جوان ـ وجود دارد که قابلیت گرد آمدن ذیل «تشکلی بادوام» برای نقش‌آفرینی پیوسته در عرصه مدیریتی کشور دارند. این قلم از «حزب» سخن نمی‌گوید. شاید همان‌گونه که بسیاری از اساتید جامعه‌شناسی سیاسی گفته‌اند، حزب با مختصات آن در جامعه ایران نمی‌تواند از پذیرش عمومی برخوردار شود. اما تشکل‌ها لزوماً نباید حزب باشند تا به سامان‌مند کردن صحنه سیاسی کشور نائل آیند. بسیاری از تشکل‌های موفق در جامعه ایران وجود دارند که سالیان طولانی است به ارائه خدمات گسترده ملی می‌پردازند. 
الان خیراندیشان در دو طیف آرای جمعه 15 تیر می‌توانند در کنار یکدیگر قرار گرفته و با استفاده از آرای طیف فکری خود برای سامان‌مند کردن صحنه سیاسی کشور وارد عمل شوند. در سامان‌مندی نیروهای فعال اجتماعی تربیت نیروی انسانی هم به‌دست می‌آید و محیط اجرائی کشور را هم به کنترل درمی‌آورد. بله همه آنان که در پای صندوق‌ها حضور می‌یابند، ظرفیت ورود در صحنه‌های مدیریتی ندارند اما بخش زیادی از آنها حتماً چنین قابلیتی دارند. این قابلیت‌ها باید پروریده شده و در صحنه‌های سیاسی آینده به کار گرفته شوند. اگر این اتفاق بیفتد افق کشور برای برنامه‌ریزی قابل اعتمادتر می‌شود. 
3ـ وقتی اظهارات «منتخب مردم» در انتخابات زودهنگام ریاست‌جمهوری را مرور می‌کنیم، به‌طور خاص به مواردی می‌رسیم که بر اساس آنها می‌تواند یک همکاری ملی برای حرکت شتابان‌تر کشور به سمت اهداف شکل گیرد. بر اساس احساء این قلم، «پرهیز از رفتارهای افراط‌گرایانه»، «ترمیم شکاف‌های موجود میان بخش‌هایی از جامعه»، «حرکت منسجم در مسیر برنامه» و «بهبود شرایط اقتصادی» از جمله مواردی است که با تأکید زیاد از سوی دکتر پزشکیان مطرح گردیده است. تردیدی در این وجود ندارد که افراط‌گرایی به هر دو طیف شکل‌دهنده به انتخابات جمعه 15 تیر صدمه می‌زند و باز قابل ‌انکار نیست که در هر دو طیف افراط‌گرایانی ـ بی‌اعتقاد به این یا آن جناح سیاسی ـ که کاری جز افزایش شکاف در میان هواداران انقلاب اسلامی ندارند، همکاری صمیمانه دو طیف شرکت‌کننده در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری برای ایجاد یک ظرفیت ملی فراگیر به ‌منظور ایجاد شتاب در حرکت کشور و کاهش تنش‌های سیاسی حتماً مستلزم کنترل افراط‌گرایی در دو سوی ماجراست. کسانی که به تعبیر 
رهبر معظم انقلاب، به مواضع نورانی حضرت امام اعتقاد ندارند و یا کسانی که مصلحت گروه خویش را بر مصالح نظام ترجیح می‌دهند، نمی‌توانند کمکی به بهبود شرایط کشور و استفاده مردم از فرصت‌های ملی و بین‌المللی نمایند. 
یکی از کارکردهای دولت جدید می‌تواند ترمیم شکاف‌های موجود در فضاهای اجتماعی باشد. این شکاف‌ها عمدتاً دلیل اقتصادی دارند که شائبه‌های فرهنگی و گاهی سیاسی نیز پیدا کرده‌‌اند. این از آنجا اهمیت دارد که دولت فقط در فضای «همگرایی ملی» می‌تواند موفق شود و در این فضاست که همه ظرفیت‌های کشور پای کار دولت می‌آیند. 
4ـ در اظهارات رئیس‌‌جمهور منتخب روی ضرورت «توافق ملی» برای اجرای موفق سیاست‌های داخلی و خارجی تأکید شده است که حائز اهمیت زیادی می‌باشد. البته هر کس می‌تواند از توافق ملی تعبیر خود را داشته باشد، اما در این مورد تا حدی می‌توان به اجماع نظر هم رسید. توافق ملی قاعدتاً محور می‌خواهد و بدون آن صحبت از توافق ملی مفهومی ندارد و در حد یک شعار تنزل پیدا می‌کند. جامعه سیاسی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یک محور عقیدتی و البته سیاسی دارد که رهبری و ولایت‌ فقیه است و یک محور حقوقی دارد که قانون اساسی است. در مقام عمل و اجرا یک دسته سیاست‌های کلی وجود دارند که در نهادهای عالیه کارشناسی نظام مورد بحث قرار گرفته و سپس بر اساس اصل 110 قانون اساسی، طی مراحلی به تأیید رهبر معظم انقلاب رسیده و اجرا می‌شوند. در کنار آن یک‌سری اصول موضوعه داریم که آنها هم در قانون اساسی آمده و ما می‌توانیم به دلیل دائمی بودن از آنها به «آرمان‌ها»، «مطلوب‌ها» و «مطالبه‌های اساسی» یاد نمائیم. سیاست‌ها و آرمان‌ها در دو ساحت وضع بالفعل و وضع بالقوه قرار دارند که رسیدن به هر کدام دقیقاً وابسته به توجه به دیگری است. یعنی پیگیری سیاست‌های کلی نظام، به کمک گرفتن از فضای آرمانی یعنی استعدادهای لازم ملی و بین‌المللی نیازمند است و متقابلاً پیگیری آرمان‌ها و مطلوب‌ها هم بدون وجود نظامی مستحکم در چارچوب مرزهای ملی امکان‌پذیر نیست. در طول حدود سه دهه گذشته، بعضی سعی کردند تلاش برای تحقق آرمان‌های انقلاب و منویات امام و رهبری را در تقابل با رسیدن به سیاست‌های کلی نظام که در متن برنامه‌های پنج ساله به آنها تکلیف شده است، قرار دهند و حال آنکه امروز به هیچ وجه امکان ندارد کشوری بدون داشتن اقتدار و قدرت در محیط منطقه‌ای و بین‌المللی به حل داخلی مشکلات خود دست پیدا نماید.
5ـ دولت جدید می‌‌تواند شکل‌دهنده به یک فرصت بزرگ برای کشور در دنیای در حال تغییر کنونی باشد و می‌تواند دولتی سر در‌ گریبان و هدردهنده فرصت‌های بزرگ ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی باشد. پرکننده فاصله امروز که نزدیک قله‌ایم تا فتح «قله کامیابی‌ها» تلاش ملی مستدام و شتابان است. مبادا که این فرصت بزرگ از دست برود و جای آن را حسرت بگیرد.

نکاتی با آقای رئیس جمهور

دکترحامد رحیم‌پور
چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری درس ها،پندها و عبرت های بی سابقه ای داشت واز زوایای متعدد  و مختلف می توان به آن پرداخت اما نهمین رئیس‌جمهور ایران ، وظیفه و اختیار دارد که آینده کشور را چنان بسازد که دوره دوم ریاست جمهوری خودش تبدیل به یک دوره تاریخی در مشارکت و همراهی عموم مردم باشد. این فرصت برای رئیس‌جمهور نهم می باشد که نامش را از این جهت ماندگار کند اگر :   1 -در شرایطی که در انتخابات های اخیر شاهد روی کار آمدن  روسای جمهوری بوده ایم که با حدود20  تا 30 درصد آرا از کل واجدین شرایط رای برگزیده شده اند،یکی از اقدامات اولیه، لزوم ارتقای سطح میزان مقبولیت رئیس جمهور در میان افکار عمومی جامعه است که برای این کار تلاش در جهت تحقق وعده‌های انتخاباتی و از مهم ترین آن ها بهبود سطح معیشت خانواده‌ها باید در اولویت نخست قرار گیرد .گرچه آقای رئیس جمهور جدید دیروز در حرم امام نیز تاکید بر همدلی و وفاق ملی داشتند اما درمقابل بدترین اتفاق برای دولت پزشکیان این خواهد بود که در این شرایط شکننده سیاسی و اجتماعی، تابلوی حزبی بالا ببرد. اگر این خطای بزرگ را مرتکب بشود، فرصت ایجاد وفاق و اتحاد برای کار و تلاش در کشور را از دست خواهد داد.   2- پاکدستی وصداقت پزشکیان سرمایه ای نه فقط برای شخص پزشکیان، بلکه برای کل نظام سیاسی است که با اتکا به آن کارهای بزرگی را می توان به انجام رساند اما حالا یک نگرانی عمده نیز می تواند وجود داشته باشد: اطرافیان! پزشکیان از دایره بسته اطرافیان باید فاصله بگیرد. استفاده از وزرای موفق دولت های قبلی و حذف چهره های ناموفق و نامحبوب پیشین، در کنار معرفی چهره های تازه نفس،جوان،انقلابی و متخصص می تواند دولتی کارآمد شکل دهد.   3- پزشکیان نخستین رئیس جمهور کاملا برخاسته از جریان اصلاحات پس از دو دهه است. فرصت مناسبی پس از ۲۰سال  برای این جریان پیش آمده که گذشته را جبران کند نه این که با دامن زدن به تخاصم های نالازم سیاسی آرامش مردم سلب شود.آیا اصلاح طلبان و اعتدالیون از این فرصت طلایی استفاده می کنند؟   4-جملات خوبی مانند «من رئیس‌جمهور همه ملت هستم، چه آن‌ها که به من رأی دادند یا ندادند» باید تبدیل به یک سخن جدی و قابل‌مطالبه شود. 60 درصد ‌عدم‌مشارکت با وجود حضور تمام جریان‌ها در رقابت های انتخاباتی نشان از آن دارد که مسئله نمایندگی سیاسی هر روز بغرنج‌تر می‌شود. مردمی که در بین تمامی گروه‌های سیاسی، نمی‌توانند شخص و جریانی متناسب با نگاه خود را پیدا کنند. البته ضدانقلاب نیز نتوانسته بخش بزرگی از آن ها را جذب کند، لذا این بخش جامعه عملا در میانه‌ نارضایتی از همه طرف‌ها و بدون مشارکت‌جویی فقط به زندگی خود ادامه می‌دهند، یعنی نه به دنبال براندازی هستند و نه می‌خواهند مشارکت کنند. از وضعیت ناراضی هستند اما آلترناتیوی برای آن نمی‌بینند. برخی نهادها و شخصیت‌های سیاسی هم انگار از فکر مشارکت‌طلبی این بخش از جامعه بیرون آمدند و چندان فکری برایش نمی‌کنند. این بیماری مزمن که چهار انتخابات با نرخ زیر 50 درصد اتفاق بیفتد باید علاج شود. علاج آن از شنیدن صدای اکثریت آغاز خواهد شد.   5-خوشبختانه پزشکیان به اندازه کافی از ضرورت همراهی،همدلی و آشتی سیاسیون برای حل مشکلات مردم سخن گفته است.یکی از راهکارهای اساسی کاهش تنش ها و تمرکز برای عبور از چالش ها، تعامل دوستانه و احترام آمیز و دادن نقش مشورتی و حمایتی از جریان رقیب در شکلی قانونی و به رسمیت شناختن حق نقد و حتی اعتراض است.چه خوب است آقای پزشکیان با توجه به تداوم فعالیت دولت سایه جلیلی، گوشی شنوا برای شنیدن طرح ها و نظرات دولت سایه داشته باشد و حتی ماموریت های خاص در زمینه مطالعه و ارائه راهکار در برخی موضوعات را به آن ها محول کند.   6- هیچ کس از رای دهندگان به پزشکیان انتظار معجزه ندارد اما او حتما می‌تواند شکاف‌های اجتماعی در ایران را کمینه کند،  او می‌تواند شکاف نخبه توده را کم کند اما فاصله تهدیدها با دولت او ، کمتر از فرصت هاست.برای پزشکیان، نهمین رئیس جمهور ایران در این سال های سخت دعا می کنیم و موفقیت دولت او را  نه فقط  موفقیت یک جریان سیاسی خاص، بلکه موفقیت کل نظام سیاسی باید دانست. همت میلیون‌ها رای دغدغه مند پشت اوست. ان‌شاءا... قدر بداند و گام‌های بزرگ بردارد
 
فردای ۱۵ تیر
مهدی سعیدی

 دور دوم انتخابات ریاست جمهوری با حضور باشکوه مردم در پای صندوق رأی در ۱۵ تیرماه برگزار شد و کشورمان نهمین رئیس‌جمهور خود را شناخت. فردای رقابت‌های انتخاباتی آغاز فصلی نو در جامعه اسلامی است که لازم است برای آن تمهیداتی اندیشیده شود. در این میان توجه به چند نکته حائز اهمیت است:
۱. فراموش نباید کرد که پیروز واقعی حماسه ۱۵ تیر ملت غیور ایران است که با بصیرت کامل و اراده بلند خود در طول دهه‌های اخیر بار‌ها حماسه‌ها آفریده است. همان‌ها که در سخت‌ترین شرایط خود را از نظام جدا نکرده‌اند و باوجود مشکلات موجود از پای صندوق رأی جدا نشده‌اند. در این بین جایگاه احزاب و گروه‌های سیاسی در رتبه‌های بعدی قرار می‌گیرد و رئیس‌جمهور بیش از آنکه خود را وامدار احزاب و گروه‌های سیاسی ببیند، باید خود را منتخب ملت بداند، آن هم نه تنها کسانی که به ایشان رأی داده‌اند، بلکه او رئیس‌جمهور همه ملت خواهد بود. 
۲. انتخابات تجلی وحدت و انسجام ملی است، آنجا که همه ملت دست به دست هم برای تعیین سرنوشت کشور به پای صندوق رأی می‌آیند. بنابراین، با پایان انتخابات باید رقابت‌های انتخاباتی نیز پایان یابد و انتظار آن است که با فراموشی فضای پر احساس رقابتی قبل از انتخابات، خدمت به ملت و تلاش برای رفع مشکلات و آبادانی کشور به دغدغه اصلی رئیس‌جمهور قرار گیرد و دیگر نامزد‌های رأی نیاورده نیز که به وظیفه شرعی خود در پرشور کردن انتخابات موفق گردیده‌اند، خدمت در عرصه‌ای دیگر را دنبال کنند. هواداران نامزد‌ها نیز که مردم عزیز این سرزمین باشند، بدون شک باید کری‌خوانی‌های طبیعی دوران انتخابات را رها سازند، کدورت‌ها را از دل‌ها بزدایند و اجاره ندهند که میان صفوف متحد ملت انشقاق ایجاد شود؛ و فراموش نکنید که انتخابات همواره باید عامل انسجام ملی باشد، نه افتراق.
۳. فردای انتخابات روز برائت از شکست‌خوردگان واقعی انتخابات است. بزرگ‌ترین شکست خوردگان این انتخابات را باید منادیان تحریم انتخابات دانست که همواره چشم طمع به انتخابات داشته و تلاش دارند کمرنگی و ناکامی انتخابات ایران را ببینند. همان‌ها که مدت‌هاست خط تحریم انتخابات را در پیش گرفته‌اند تا امیدی در جامعه ایران شکل نگیرد و کسی پای صندوق رأی نیاید. آنگاه با اعتبارزدایی از صندوق رأی، مردمان این سرزمین را در خیابان به جان هم بیندازند. بدون شک ریخته شدن ۵۵ میلیون رأی در فاصله یک هفته در صندوق‌های رأی باطل کننده همه شگرد‌های اغواگری این جریان بود؛ جریانی که به مشارکت ۲۰ تا ۳۰ درصدی دل خوش کرده بود.
۴. دولت سیزدهم در حالی به کار خود پایان داد که رئیس آن در جامه شهید خدمت از میان مردم پرکشیده بود. تعلق مردم به او، ضرورت تداوم راه او را به مطالبه‌ای از رئیس‌جمهور چهاردهم بدل ساخته است که در اظهارات مردم می‌توان مشاهده کرد. آیت‌الله شهید رئیسی در طول عمر کوتاه ریاست جمهوری خود راه جدیدی از فعالیت در عرصه سیاست را گشود که آن حرکت در مسیر خدمت با تأکید بر اخلاق بود. او همه توان خود را برای خدمت مخلصانه گذاشت و در این مسیر از جان خویش نیز دریغ نورزید. ضمن آنکه تلاش کرد بار دیگر سیاست را با اخلاق آشتی دهد و از الگو‌های غیراخلاقی سیاست‌ورزی دوری گزیند. همین مشی و مرام بود که از او چهره‌ای محجوب و محبوب در تاریخ این سرزمین ساخت. از رئیس‌جمهور منتخب مردم نیز انتظار می‌رود همین مسیر را توشه راه خود سازد و از مسیر اخلاق و خدمت فاصله نگیرد. 
دولت آقای رئیسی نیز تلاش کرد در مسیر خدمت به مردم تدابیر مناسبی را اتخاذ کند و برنامه‌های مدونی را اجرایی کند. حال که کار دولت انقلابی نیمه تمام مانده، خوب است دولت جدید بر تداوم نقاط قوت اصرار ورزد و برخی نقاط ضعف را نیز اصلاح کند و اتمام پروژه‌های نیمه تمام را اولویت خود قرار دهد. به هرحال باید تلاش شود حرکت در مسیر قله‌های پیشرفت و تعالی کشور دچار انقطاع نشود. 
۵. سخن آخر آنکه آغاز به کار دولت جدید با شکل‌گیری مجلس شورای اسلامی نیز همزمان شده است. همین امر می‌تواند فرصتی مناسب برای تعاملات دوجانبه معطوف به کارآمدسازی نظام سیاسی را فراهم آورد. بدون شک حرکت مبتنی بر عقلانیت و منافع ملی و رهنمود‌های رهبری می‌تواند مجلس اصولگرا و دولت اصلاح‌طلب را به هم‌افزایی و همکاری مطلوبی بکشاند و از تنش‌ها و مناقشات احتمالی جدا سازد و به عاملی برای حرکت پرشتاب برای ساختن ایران بدل نماید. بالاخص آنکه فردی بر جایگاه ریاست جمهوری نشسته است که خود سالیان متمادی به عنوان نماینده مجلس نقش آفرینی کرده است و راه و رسم تعامل با مجلس را به خوبی می‌داند. حال که ملت با همه توان به صحنه آمده و کار خود را تمام کرده است، نوبت رئیس‌جمهور منتخب است که جواب اعتماد این ملت را در فردای انتخابات با کار و تلاش همه جانبه برای رفع مشکلات کشور بدهد و در این مسیر ثابت قدم باشد.

همه با هم

مسعود رضایی

چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری ایران با حضور گسترده مردم در پای صندوق‌های رأی در پانزدهمین روز از تیرماه، به انجام رسید و آقای دکتر مسعود پزشکیان با کسب اکثریت آرا، عهده‌دار این مسئولیت خطیر شد.

در این حال رهبر معظم انقلاب با صدور پیامی ضمن تبریک به رئیس‌جمهور منتخب، نکاتی را متذکر شده‌اند که جا دارد در حد مقدور این نوشتار به آن‌ها پرداخته شود.

برگزاری انتخابات در مدت کوتاه قانونی: با توجه به شهادت آقای رئیسی و لزوم تعیین رئیس‌جمهور جدید طی حداکثر ۵۰ روز، تمامی امکانات کشور برای انجام این وظیفه قانونی بسیج گردید و اگرچه انتخابات به دور دوم نیز کشیده شد، با سعی و تلاش فراوان مسئولان، روند برگزاری انتخابات به‌گونه‌ای پیش رفت که در مدت زمان قانونی، رئیس‌جمهور جدید قادر به شروع کار باشد. این مسأله حاکی از عزم جدی رهبری بر رعایت قانون در کشور به‌ویژه برای تضمین جمهوریت نظام و جلوگیری از تأخیر حتی یک‌روزه در این امر خطیر است.
 به یاد داریم هنگامی که تعلل‌هایی از سوی دولت وقت در برگزاری انتخابات مجلس هفتم به چشم خورد، رهبری با تأکید بر انجام به‌موقع انتخابات در زمان مقرر قانونی، از بروز خلل در این زمینه که می‌توانست در دوره‌های بعدی نیز به بهانه‌های گوناگون تکرار شود و حتی به یک رویه مبدل گردد و جمهوریت نظام را خدشه‌دار سازد، جلوگیری به عمل آوردند. این بدان معناست که تعطیلی حتی یک روزه جمهوریت نیز ممنوع!

انتخابات آزاد و شفاف: حضور نمایندگان از طیف‌های مختلف فکری و با رویکرد‌ها و راه‌حل‌های متفاوت، یک انتخابات واقعی را در ایران رقم زد و به‌ویژه فراهم‌آمدن فرصت برای کاندیدا‌ها به منظور طرح دیدگاه‌های خود از طریق رسانه‌ملی بدون هیچ‌گونه محدودیت و همچنین حضور در میان هواداران خود در شهر‌ها و مناطق مختلف کشور، فضای بسیار مناسبی را برای مردم به‌وجود آورد تا بتوانند آزادانه و آگاهانه دست به انتخاب بزنند و یکی را از آن میان برگزینند. از طرفی، تمامی مراحل انتخابات به صورتی کاملا شفاف در پیش روی مردم و به‌ویژه ناظران و نمایندگان کاندیدا‌ها در جریان بود تا مبادا شبهه و شائبه‌ای در این زمینه برای کسی به وجود آید.

امانت کامل: بی‌تردید یکی از اصول تردیدناپذیر و مستحکم در نظام جمهوری اسلامی از همان ابتدای تأسیس تاکنون، صیانت از رأی مردم به‌عنوان حق‌الناس بوده و هست و این یکی از بزرگ‌ترین افتخارات نظام محسوب می‌شود. این در حالی است که البته بعضا کسانی از سر غفلت یا خودخواهی، اتهاماتی را در مقاطعی به نظام وارد ساخته‌اند، اما وجدان عمومی جامعه طی ده‌ها بار برگزاری انتخابات که به جابه‌جایی قدرت در بین گروه‌ها و افراد مختلف انجامیده است، به‌خوبی از این حقیقت آگاه است که امانت‌داری در انتخابات، خط قرمز نظام و رهبری محسوب می‌شود و هیچ‌گاه به هیچ دلیل و بهانه‌ای از آن تخطی نشده و نخواهد شد.

احساس مسئولیت مردم در قبال غوغای تحریم انتخابات: به یقین می‌توان گفت که انتخابات در ایران از یک لحاظ منحصر به‌فرد است و آن حجم تبلیغات منفی‌ای است که دشمنان ما در قبال آن به راه می‌اندازند. این حجم گسترده از جنگ روانی با صرف هزینه‌های کلان برای جلوگیری از حضور مردم در عرصه انتخابات را بی‌تردید در مورد هیچ کشور دیگری نمی‌توان مشاهده کرد؛ بنابراین هنگامی که میزان مشارکت در انتخابات در ایران و یک کشور دیگر با هم مقایسه می‌شوند، جا دارد این عملیات گسترده تخریبی و تحریمی نیز به‌عنوان یک عامل مهم دراین زمینه مد نظر قرار داشته باشد. با این همه مردم ایران با حضور درپای صندوق‌های رأی، امید طراحان و حامیان و مجریان این‌گونه تحریم‌ها را زائل ساختند وآنهارابه هذیان‌گویی‌های بعد ازیک ضربه سهمگین واداشتند.

همکاری و نیک‌اندیشی برای پیشرفت و عزت ایران: اگرچه ذات و ماهیت انتخابات همواره با رقابت و چالش همراه است که گاه حتی به برخی تندروی‌ها نیز کشیده می‌شود، اما بلافاصله بعد از انتخاب رئیس‌جمهور، رقابت‌ها باید به رفاقت و همکاری و مودت و خیرخواهی برای آینده کشور تبدیل شود و همه برای پیشرفت و عزت ایران عزیز کوشش کنند. این به معنای بسته‌شدن باب نقد و انتقاد نیست. اتفاقا نقد‌های سازنده و انتقاد‌های عالمانه و خیرخواهانه، نقش بسیار مهمی در بهبود عملکرد دولت مستقر ایفا می‌کند و مبادا روزی که سکوت جایگزین چنین نقد و انتقاد‌هایی شود.

ادامه راه شهیدرئیسی وبهره‌بردن ازظرفیت‌های فراوان کشور:طبیعی‌است که هرکاندیدایی پس‌ازرسیدن به جایگاه ریاست‌جمهوری، برنامه‌های خاص خود را دارد و برای تحقق آن‌ها می‌کوشد، اما آنچه مسلم و ضروری است، بهره‌بردن از ظرفیت‌های فراوان کشور به‌ویژه منابع انسانی جوان و انقلابی و مؤمن در مسیر تحقق برنامه‌ها و آسایش مردم و پیشرفت کشور است. منش و بینش شهید رئیسی نیز همواره بر این اصل استوار بود و در عین تلاش برای گسترش روابط بین‌الملل و استفاده از ظرفیت تعاملات جهانی، اما همواره نگاهش به داخل بود و هیچ‌گاه از ظرفیت‌های فراوان کشور و بهره‌بردن از منابع انسانی جوان و انقلابی و مؤمن غافل نبود. بدون شک ادامه این راه و حرکت در این مسیر، توقع همه مردم از رئیس‌جمهور منتخب است و آحاد ملت انتظار دارند تا دکتر مسعود پزشکیان، ضمن توجه ویژه به همکاری‌های بین‌المللی، حتی یک لحظه هم از ظرفیت‌های داخل کشور و منابع انسانی جوان و انقلابی و مومن و ادامه راه شهید رئیسی غافل نشود.

تبدیل رفتار‌های رقابتی به هنجار‌های رفاقتی: اگرچه ممکن است سمت و سوی این توصیه بیشتر متوجه کاندیدا‌های ریاست‌جمهوری باشد، اما از رویکرد اجتماعی و فراگیر این توصیه نیز نباید غافل شد. در طول رقابت‌های انتخاباتی، طبعا جامعه به دو بخش بزرگ طرفدار این یا آن کاندیدا تبدیل می‌شود. چه‌بسا که حتی در درون یک خانواده نیز چنین اتفاقی روی دهد. 

این همه نه‌تن‌ها هیچ عیب و ایرادی ندارد، بلکه جزو ذات یک انتخابات آزاد به‌شمار می‌رود. اشکال و ایراد آنجاست که این رفتار‌های رقابتی در دوران بعد از انتخابات نیز در سطح جامعه امتداد یابد و زمینه‌ای را برای افتراق و اختلاف و تنش فراهم آورد که در این صورت یقینا دشمنان ملت ایران، از این موقعیت بهره‌های خاص خود را خواهند برد. در فرهنگ اسلامی ما مردم ایران، مودت و برادری و رفاقت با یکدیگر، یک اصل اصیل و بسیار ریشه‌دار است و همین امر است که ملت بزرگ ایران را در طول تاریخ در مقابل دشمنانش، متحد و یکپارچه نگاه داشته و حسرت شکست و تجزیه ما را بر دل آن‌ها نهاده است. اینک وقت آن است که بعد از یک انتخابات پرشور، ما مردم ایران، همه با هم، به سمت قله پیشرفت و تعالی حرکت کنیم که راه چندانی برای رسیدن به آن در پیش رو نداریم. ان‌شاءا....

پزشکیان و موسم تفاهم ملی

محمد زاهدی اصل 

به‌رغم تمامی مشکلات و سختی زندگی برای مردم، ۵۰ درصد واجدین شرایط در یک جمعه داغ، در پای صندوق‌های رای حاضر شدند و اکثریت قاطعی از این مردمان خوب کشورمان، رای به اسوه صداقت، پاکدستی، تقوا، عقلانیت، اخلاص و اخلاق دادند. این اتفاق میمون و مبارک مرا به یاد واقعه غدیر خم انداخت که پیامبر اعظم(ص) خطاب به‌امیر مؤمنان(ع) فرمودند: «در صورتی که قاطبه مردم با تو بیعت کردند حکومت را بپذیر» در ۱۵ تیرماه ۱۴۰۳، مردم نجیب ایران زمین با توجه به منش و شخصیت رئیس جمهور منتخب با ‌ایشان بیعت کردند وبا این حرکت شگفت‌انگیز مسئولیت سنگینی را به دوش‌ ایشان گذاشتند.
در دوره اول، بیش از ۶۰ درصد مردم با اجتناب از رای دادن، ناخشنودی و نارضایتی خود را از وضعیت کشور به نمایش گذاشتند و در مرحله دوم با روزنه‌های‌ امیدی که ایجاد شده بود با حضور بخشی از طیف خاکستری، همت و تلاش دل سوختگان و فرزندان مام میهن، با قاطعیت، به پاکی و صداقت رای دادند و انزجار خود را از بی‌عدالتی، رانت، فساد و ضعف مدیریت در عرصه‌های مختلف اعلام کردند و به‌رغم اینکه قاطبه کارگزاران دولتی و طرفداران آن تمامی امکانات را برای تخریب رقیب (حتی در ساعات ممنوعه تبلیغات) به کار گرفته بودند، هوشیاری مردم، نتیجه ارزشمندی را به ارمغان آورد که به تعبیر اینجانب، نظام و مردم همراه با عاشقان اعتلای وطن باید از این فرصت کم نظیر حداکثر استفاده را بکنند. برنده انتخابات با بزرگواری این قبیل تلاش‌های غیر اخلاقی و ناصواب را نادیده بگیرد و همان‌گونه که در مناظره‌ها به دفعات از سوی رئیس جمهور منتخب مطرح شد، زمینه و بستر را برای همبستگی ملی و وحدت و همدلی، که کشور و حاکمیت در شرایط فعلی جامعه، شدیداً نیازمند آن است، فراهم کند.

ایران، مال همه است و دکتر پزشکیان نیز رئیس جمهور همه است، چه آن‌هایی که رأی دادند و چه کسانی که رأی ندادند، ‌ایشان باید با تدبیر و هوشمندی، سالم‌ترین، کارآمدترین، صادق‌ترین و خوشنام‌ترین افراد از مجموعه متخصصان عرصه‌های مختلف را صرف نظر از جناح‌های فکری و حزبی، در مجموعه دولت گرد هم آورند و با گزارش کار مرتب به مردم، اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی تخریب شده را ترمیم کنند، ‌امید و نشاط را به جامعه و به خصوص جوانان برگردانند. ملت شریف ایران در این مرحله از انتخابات نشان دادند که علیرغم همه سختی‌ها و فشار‌های زندگی در صورت ضرورت و احساس خطر نسبت به موجودیت کشور و تهدید وحدت ملی، در صحنه حضور پیدا می‌کنند و به دنبال اعلام نارضایتی و ناخشنودی اکثریت با عدم رأی در مرحله نخست، در مرحله دوم صفحه دیگری را به تاریخ زرین ایران اضافه می‌کنند، اینک که اراده ملی به انتخاب فرزند صالحی از خطه آذربایجان به عنوان سکاندار کشتی طوفان‌زده مدیریت اجرایی کشور تعلق گرفته است همه شهروندان ایران زمین و به ویژه صاحب‌نظران، مدیران، مجربان و متخصصان عرصه‌های مختلف وظیفه دارند با عزمی راسخ، پشتوانه رئیس جمهور منتخب باشند و جناح رقیب نیز، به رغم بنده، وظیفه دارند این واقعیت را بپذیرند و از تخریب و مانع تراشی برای دولت چهاردهم اجتناب کنند و به ویژه برخی از مداحان تندرو در ایام سوگواری سالار شهیدان به جای فحاشی و بی‌اخلاقی و شکستن حرمت عزای حسینی از فلسفه قیام اباعبدالله(ع) برای مردم سخن بگویند.

به مناسبت اعلام نتایج رسمی دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری‌

شش نیایش در جشن تیرگان ایران 1403

مقصود فراستخواه
انتخاب پزشکیان، پیروزی پویش تحول‌خواهی و توسعه و مایه سربلندی جامعه ایرانی است. آخرین امیدهای زخم‌خورده منتقدان ساختار حاکم دوباره لختی لنگر انداخت. بخش مهمی از این منتقدان، بیرون حکومت و در جامعه مدنی کوشیدند و بخشی از ناقدان نیز اتفاقا در فضاهای بین جامعه و دولت در رده‌های کارشناسی و اداری و مدیریت‌های پایه و میانی و حتی بعضا نزدیک به مراکز اصلی قدرت که حاصل پویایی‌های درونی جامعه ایران‌ هستند و تا لایه‌هایی از دولت نیز چکه کرده است.

1. این پیروزی مرهون دو نیروی مهم اجتماعی در بخش پیشرو جامعه ایران بود؛ نخست آنها که به نشان اعتراض رأی ندادند و مقاومت مدنی کردند و دوم آنها که برای حل مشکلات با هزینه‌های کمتر همچنان به نهاد نیمه‌رمق انتخابات و روش‌های گفت‌وگویی چشم دوخته‌اند.

2. فردای ایران بی‌گمان فقط متعلق به این بخش پیروز انتخابات نیست، هم‌وطنان مخالف در داخل کشور یا مقیم خارج و نیز آن عزیزان محترم که پیروز این دور از انتخابات نشدند، همه متعلق به یک سرزمینیم و کشتی نشستگانیم در این تلاطم امواج. مطمئنا و مطمئنا می‌توانیم با «توافق اختلافی» و «اختلاف توافقی»، برای ایران و برای خیر مشترک همگانی، به طور آزادمنشانه و اخلاقی و شرافتمندانه همکاری کنیم. یادمان باشد هیچ‌وقت ایران را به عرصه شطرنج و کیش‌ومات سیاسی تقلیل ندهیم، ایران ما صفحه عزیز حل جمعیِ معماهای ماست؛ از آذربایجان و کردستان و ایلام تا سیستان و بلوچستان، از خوزستان تا خراسان، از امواج پرخروش خزر و شکوه بلند البرز تا سواحل زیبای خلیج فارس.

3. اکنون در آغاز راه، دست‌کم با سه مرده‌ریگ بدخیم دست‌به‌گریبانیم:

1-3. برخی عالمان دلسوز، وضع موجود اقتصادی را یک قمارخانه نامولد و لگدکوب مافیاهای مالی و رانتی دیده‌اند که در سطح نازل اجتماعی‌اش متأسفانه به بازی بخشی از خانواده‌ها با مسکن و ارز و سکه منتهی شده است (می‌بینید که چگونه کار ایران فقط با دولت حل نمی‌شود، ملت و دولت باید سبک زندگی و طرز نگاه و عمل خود و مناسباتشان را بهبود ببخشند و توسعه بدهند). آقایان اصرار داشتند تورم ناشی از سال‌‌ها اقتصاد دستوری و دیپلماسی ایدئولوژیک را با شلاق مالیات‌ستانی از کارکنان و خرده‌کسبه و خانواده‌ها مهار کنند. می‌دانیم که همواره تورم در جهان، محیط رشد تمامیت‌خواهی بوده است. برون‌رفتن از این وضع با تک‌سیاست‌ها مقدور نیست و مستلزم آینده‌نگاری و سناریوهایی میان‌مدت و بلندمدت در یک پلتفرم همیارانه گفت‌وگویی، خردورزانه، مشارکتی، اجتماع‌نگر و «شواهد پایه» (EBP) است.

2-3. میراث سیاست خارجی ایدئولوژیک، نسبت ایران عزیز با بخش مهمی از جهان را که بیش از نیمی از تولید فعال دنیا در آن جریان دارد متشنج ساخته است و حل مجدد آن به ابتکارات دوباره و دشوار دیپلماسی با متقاعدسازی سطوح مختلف تصمیم سازی و تصمیم‌گیری در کشور نیاز دارد.

3-3. مداخلات تمامی‌خواهانه دولت‌های سایه و آشکار در سبک زندگی و فرهنگ و هنر و اندیشه و دانش، محتوای پویان جامعه ایرانی را گرفتار تنش و بی‌تعادلی کرده است. گروه‌های مفرط در این چند سال اصرار داشتند از یک سو معابر را با مأمور و حجاب‌بان، کنسرت‌ها را با افراد آتش به اختیار، دانشگاه و عرصه عمومی را با رویکرد امنیتی کنترل کنند. به کوشش‌های سیاستی متقاعدساز در مراکز اصلی تصمیم‌گیری و نیز به روش‌های اقناعی و فرهنگی برای ایجاد فضای هم‌فهمی و گفت‌وگوی مهربانانه و احترام متقابل و هم‌زیستی در جهان زندگی ایرانی نیاز داریم. 

مطمئن باشیم که آسمان ایران با رنگین‌کمانی از قلمروهای صلح‌آمیز دین با عرف، دین با عقل، دین با علم، و دین با اخلاق پرشکوه‌تر خواهد شد و رضای حق و خلق را در طول هم فراهم خواهد کرد.

4. ما از ساختن ایجابی ایران و فکر توسعه مداوم پلکانی و انباشتی، هرگز نومید نخواهیم شد. ما تسلیم توهمات رادیکالیستی و زیروروکردن پرهزینه و مخرب نخواهیم شد. یک‌بار انقلاب برای نسل‌های پی‌درپی ما کافی است. افراط‌گرایی از هر دو سو در بهترین حالت، سنگ‌فرش‌هایی از صداقت به‌سوی دوزخی برای این ملت‌ است. تاریخ معاصر ایران و نیز تجربه کشورهای درحال‌توسعه موفق در آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین به‌روشنی گواهی می‌دهد که انواع راه‌های نرفته خردورزانه و صلح‌آمیز، در پیش‌روی ماست. دو نیروی مهم در این راه عبارت‌اند از: یک، کنشگران اجتماعی و مدنی خلاق و هوشمند در ملت. دو، کارگزاران خردگرا و خیرخواه در دولت. همکاری و هم‌افزایی این دو نیمه ملت-دولت است که به امید حق، ایران را از گردنه‌های سخت معاصرش به‌سلامت عبور خواهد داد. مهم‌تر از همه، هرچه در جامعه مدنی، سمنی، محلی، صنفی و حرفه‌ای صادقانه بکوشیم و به توسعه ایران کمک کنیم، به همان میزان راه تغییر و دموکراسی تسهیل خواهد شد.

5. یادمان باشد که «نظام سیاسی» چیزی بیشتر از نظام حاکم است. دوستان رادیکال چنان به «نظام حاکم» خیره می‌شوند که نظام سیاسی و اجتماعی در نقطه‌کور نگاهشان و در سایه قرار می‌گیرد. در «نظام سیاسی» ایران، جامعه مدنی را داریم، هنجارهای عقلی و اخلاقی در فرهنگ ایرانی را داریم، نهادهای سمنی و محلی، افکار عمومی، شبکه‌های اجتماعی، بخش‌های پیشرو صنفی و حرفه‌ای و طیف‌های باسواد، خوش‌نیت و چیزفهم و دلسوز در فضاهای مرزی بین ایوان جامعه و دیوان دولت را داریم، لایه‌های کارشناسی و حتی مدیریتی پایه و میانی در نظام اداری را داریم. نظام سیاسی و اجتماعی همواره مهم‌تر از نظام حکومتی است.

6. رئیس‌جمهور منتخب مردم که حامل تعهدات سنگین انتخاباتی است با تیم اجرائی‌اش که قول داده است برمبنای شایستگی و تجربه و به‌ معیار «امتیاز فضل» دعوت به همکاری بکند، انتظار می‌رود که یار‌و‌یاور توانمندساز برای آن «نظام سیاسی و اجتماعی» وسیعی بشوند که در بالا گفتیم. دولت یک مداخله‌گر بزرگ نیست، بلکه یک وظیفه‌دار ملی برای ظرفیت‌سازی، تسهیل‌گری و شتاب‌دهندگی است و باید پشتیبان مجموعه بزرگ عاملیت در ایران به سوی توسعه و پایداری و سعادت جمعی باشد.

پس ما این‌همه قابلیت و جای پا و نقطه‌های امید برای توسعه و برای تحولات معقول و واقع‌بینانه داریم. این صدای وجدان بیدار ایرانی است از زبان بانوی شعرمان سیمین: «دوباره می‌سازمت وطن، اگرچه با خشت جان خویش/ ستون به سقف تو می‌زنم...».

برنده‌ها و بازنده‌های انتخابات ریاست‌جمهوری

مسعود پیرهادی

پرونده انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری بسته شد. مسعود پزشکیان با بیش از ۱۶میلیون رأی، نهمین رئیس‌جمهور ایران اسلامی شد.
این انتخابات هم مثل سایر رقابت‌ها برنده‌ها و بازنده‌هایی داشت که باید مورد واکاوی، تقدیر و تقبیح قرار بگیرند.
برنده اصلی انتخابات به‌واسطه رشد حضور مردم در پای صندوق‌های رأی، بی‌شک نظام جمهوری اسلامی و سکان‌دار آن است.
برنده بعدی این رقابت، مردم‌اند. مردمی که صبورند و بصیرند و این صفات، فقط مختص زمانی نیست که کاندیدای یک جریان و طیف فکری رأی بیاورد. این ویژگی‌ها دفعتا نازل نمی‌شود که به‌یک‌باره زایل شود.
برنده دیگرکسی است که نامش بیش از ۱۶ میلیون بار در برگه‌های رأی نوشته شد. کسی که طیف گسترده‌تری از مردم حس کردند، او بیش از بقیه صدای آن‌هاست. کسی که خود را وام‌دار جناحی ندانست و از قرآن، نهج‌البلاغه، سیاست‌های کلی مقام معظم رهبری، قانون برنامه هفتم و البته دغدغه‌های مردم سخن گفت.
دو برنده دیگر این انتخابات، جواد ظریف و جواد آذری جهرمی بودند؛ کسانی که از نحوه عملیات و آبرویی که خرج کردند، میزان انگیزه آنان واضح بود. عملیاتی که هم برای بازیابی وجهه بود، هم مانور قدرتی برای آنان شد و هم به‌وسیله آن، یک رئیس‌جمهور ساخته شد.
برنده‌ها قابل بزرگداشت، تحسین و تقدیرند؛ بزرگواران و بزرگانی که این موفقیت‌ها را کسب کردند حتما سختی‌های بزرگی به خود تحمیل کردند و راحتی‌ها را بر خود حرام نمودند تا این نتیجه را گرفتند. تمامیت‌خواهی نکردند؛ برای نیل به مقصود، خفض جناح داشتند و حرف‌ها و رنج‌ها به جان خریدند و متواضعانه در مسیر موفقیت گام برداشتند تا بتوانند بر جام خدمت به مردم، بوسه زنند.
بازنده‌های این انتخابات هم باید معرفی و احیانا مورد ملامت و عبرت قرار گیرند.
بازنده اصلی این انتخابات، بدون تردید دشمنان جمهوری اسلامی بودند؛ همان‌ها که تمام سرمایه خود را می‌سوزانند تا مردم را از صندوق‌های رأی فراری دهند. 
تحریم انتخابات، شکست خورد و جمهوری اسلامی بر تبلیغات گسترده دشمن فائق آمد.
بازنده بزرگ دیگر این رقابت، جریانی بود که علیرغم استقرار دولت هم‌فکر و هم‌سو نتوانست توفیق خدمت به این مردم را استمرار دهد. این شکست وقتی بزرگ‌تر و عجیب‌تر می‌شود که دولت تک‌دوره‌ای برای اولین بار در کشور رخ می‌دهد. حتی فضای عاطفی شهادت بزرگ‌مرد خدمت و همراهان ایشان که قطعا کمکی به جریان حاکم بود نیز باعث نشد رأی برنده ایجاد شود و این مسئله باید به‌طور دقیق موشکافی و ارزیابی شود.
ائتلاف‌ها و جمع‌های «جبری» نتوانست موجب پیروزی بر رقیبی شود که یکدل و یکپارچه به میدان آمدند.
شعارها و باورهای فاصله‌دار از خواسته‌ها و ‌اعتقادات متن مردم، دفاع همه‌جانبه از وضع موجود، زبان غامض، برخی حامیان نامحبوب، تمامیت‌خواهی و بداخلاقی نسبت به دوستان و بسیاری موارد ریزودرشت دیگر از عوامل شکست این جریان بود.
بازنده مهم دیگر این دور انتخابات، مجموعه‌های نظرسنجی بودند که متناسب با تغییرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه، خود را به‌روز نکردند و نتوانستند آمارهای دقیقی ارائه کنند.
اما مهم‌ترین نکته این است که اگر این برنده‌ها و بازنده‌ها متوجه ورود به مرحله جدیدی که رخ‌داده نباشند، آسیب و باختش دیگر به یک طیف و جریان نمی‌رسد بلکه کل کشور و مردم ضربه می‌خورد. باید به فصل نو سلام کرد و تمام‌قد برای اعتلای کشور کوشید.
 
جمهوریت اهرم قدرت ایران
علیمحمد هنرمند
 پرونده چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری 15 تیر بسته شد؛ انتخاباتی که برآمده از موقعیتی آنی و غیرقابل پیش‌بینی یعنی شهادت رئیس‌جمهور خدمتگزار کشورمان بود و در یک بازه زمانی کوتاه برگزار شد. این انتخابات در فرامتن خود بیش از آنکه صرفا یک نام را از دل صندوق‌های رای خارج سازد، بار دیگر تعیین‌کنندگی مشارکت جمهور برای انتخاب رئیس قوه مجریه را بر همگان هویدا ساخت. از این نظر افزایش 10 درصدی مشارکت و بازگشت میزان مشارکت مردم به حدود 50 درصد، حکایت از آن داشت که صندوق‌های رای کماکان مهم‌ترین و سازنده‌ترین شیوه مشروع برای ایجاد تغییر در کشور است. هرچند میزان فعلی مشارکت هنوز با ایده‌آل‌های نظام جمهوری اسلامی فاصله محسوسی دارد اما با گرم شدن فضای سیاسی کشور در روزهای اخیر، می‌توان امید به آن داشت که شیوه مطالبه‌گری نیز از نسخه تجویزی نیروهای ویرانی‌طلب خارج از کشور فاصله بگیرد. ضدانقلاب در این سال‌ها بارها نشان داده از هیچ چیز به اندازه پیوند دولت و ملت در ایران هراس ندارد؛ پیوندی که وجه کارکردی آن را می‌توان در انتخابات مشاهده کرد. از این رو همواره تقویت جمهوریت نظام را به‌مثابه باطل‌السحر نقشه‌های شوم خود دیده و از هیچ تلاشی برای تضعیف آن فروگذار نکرده است. تاکید دائم رهبر انقلاب بر حفظ مشارکت حداکثری در انتخابات را می‌توان یکی از اصول ثابت ایشان در بیش از 3 دهه گذشته دانست، آنچنان که با کاهش مشارکت در دور نخست این انتخابات به 40 درصد، ایشان در نخستین موضع‌گیری‌شان نسبت به مخاطرات این وضعیت هشدار دادند.
اولویت صندوق رای و پروسه مشارکت سیاسی جمهور بر نتیجه بیرون آمده از صندوق رای باعث شده مساله مشارکت تبدیل به یکی از اولویت‌های ثابت نظام اسلامی در ادوار مختلف شود؛ اولویتی که از یک سو مشروعیت نظام را تقویت می‌کند و از سوی دیگر با روشن نگه داشتن چراغ تحول‌خواهی، مانع رکود سیاسی کشور شده است. در این فضا اتفاق ثبت‌شده در 15 تیر را پیش از هر چیز به عنوان یک فرصت باید مورد توجه قرار داد؛ فرصتی که برکات آن را در گرم شدن فضای مباحثه سیاسی در میان آحاد مردم نیز می‌توان یافت.
مشارکت در انتخابات را فراتر از یک فضیلت مدنی باید به چشم یک ابزار سازنده و آگاهی‌بخش سیاسی و اجتماعی نیز به حساب آورد. دشمنی با صندوق رای صرفا دشمنی با مشروعیت سیاسی نظام نبوده و بسیاری از این دشمنی‌ها از قضا برای ممانعت از این وجه سازنده و آگاهی‌بخش انتخابات بوده است. جمهوری که ارتباطش با صندوق رای قطع شود، خودبه‌خود از میل فطری خویش به آگاهی و تاثیرگذاری نیز دوری جسته و تبدیل به یک شهروند غیراجتماعی می‌شود؛ طبیعی است تضعیف جامعه‌ای که شهروندان آن از چنین تعهدی تهی شده‌اند به‌مراتب آسان‌تر خواهد بود.
با این مقدمه فضای رقابتی و شور انتخاباتی شکل‌گرفته در هفته‌های اخیر را باید مقوم قدرت جامعه ایران و شاهد مثالی از یکی از اهرم‌های امنیت ملی کشورمان دانست. کمپین گسترده ضدانقلاب خارج‌نشین برای تحریم انتخابات و خیز برای بلاموضوع کردن صندوق رای در کشورمان یک بار دیگر با حضور مردم شکست خورد. شکست این کمپین نه صرفا نقش بر آب شدن یک سناریو؛ که نویدبخش تقویت وطن‌دوستی در کشورمان است.
با این تفاسیر مهم‌ترین نتایج انتخابات 15تیر از قرار ذیل است:
1- بار دیگر نشان داد در سخت‌ترین شرایط سیاسی و اقتصادی نیز جمعیت وفاداران به صندوق رای به قدری است که نتوان نسبت به از بین رفتن آن طمع کرد.
2- صندوق رای و مشارکت در محدوده قانون موثرترین بستر برای ایجاد تغییر در شرایط جاری است. آنچنان که در دهه‌های گذشته عمدتا نتایج انتخابات باعث شده روسای جمهوری با بیشترین اختلاف مشی سیاسی و بدون هزینه جانشین یکدیگر شوند.
3- عنصر امید در جامعه ایران زنده است و مردم کشورمان برخلاف آنچه ضدانقلاب تکرار می‌کند لامسه اجتماعی خود را از دست نداده و نسبت به سرنوشت همنوع خود بی‌اعتنا نیستند.
4- ثبات سیاسی کشور به گونه‌ای است که حتی در فقدان رئیس دولت نیز جامعه وضعیت اضطراری و نابسامان را تجربه نمی‌کند.
5- نظام امانتدار رای مردم است، چنانکه در ادوار مختلف نیز این اتفاق افتاده که گزینه‌ای که بیشترین فاصله سیاسی را با دولت مستقر داشته، از دل انتخاباتی بیرون آمده که همان دولت مجری آن بوده است.