مسعود اکبری
به فاصله چند ساعت پس از انتشار این یادداشت، نتایج چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری مشخص خواهد شد.
این انتخابات، برندهها و بازندههایی داشت. ملت عزیز ایران و نظام جمهوری اسلامی بیتردید جزو برندههای این انتخابات بودند. در سوی مقابل، تحریمکنندگان، بزرگترین بازنده این انتخابات بودند، چه آنکه با وجود تبلیغات گسترده و بمباران اخبار مسموم و منفی، در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری شاهد افزایش مشارکت بودیم.
در جریان اغتشاشات سال 1401 نشریه نیوزویک در گزارشی به قلم کارشناسان اندیشکده آمریکایی «بنیاد دفاع از دموکراسیها» نوشته بود: «باید محصول عملیات روانی علیه ایران این باشد که روزبهروز بر مردم خشمگین- از دانشآموز تا معلم- افزوده شود.»
روزها و هفتهها و ماهها گذشت. مردم عزیز ایران پروژه عظیم «جنگ ترکیبی» را که دشمن میلیونها دلار خرج آن کرده بود، شکست داده و سربلند و مقتدرانه از آزمون بیرون آمدند. حضور چشمگیر مردم ایران در مناسبتهایی از جمله جشن عید غدیر، شبهای قدر در ماه مبارک رمضان، مراسمهای عزاداری تاسوعا و عاشورای حسینی، نماز عید سعید فطر، راهپیمایی ۱۳ آبان و راهپیمایی ۲۲ بهمن، هر کدام سیلی محکمی بر گوش دشمن نواخت و آن را بیش از پیش عصبانی کرد.
دشمن در خیالی خام اینگونه القاء میکرد که جمهوری اسلامی، ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ را نمیبیند. روزها و هفتهها و ماهها گذشت و نه تنها ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ بلکه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ نیز پرشورتر و حماسیتر از سالهای گذشته برگزار شد.
روز شنبه نهمین رئیسجمهور ایران مشخص خواهد شد. سکاندار دولت چهاردهم، وظیفه بسیار سنگینی بر دوش دارد. رئیس دولت چهاردهم، میراثدار کارنامه دولت سیزدهم و ادامهدهنده مسیری است که شهید رئیسی با مجاهدتهای شبانهروزی آن را طی کرده و کارنامه درخشانی را برجای گذاشت.
مردم از رئیس دولت چهاردهم انتظار دارند تا با ادامه این مسیر، ضمن استمرار موفقیتها، کارهای نیمهتمام دولت قبل را به سرانجام برساند. شرایط بهگونهای است که دیگر نمیتوان به عقب برگشت و باید با اهتمام ویژه به شعار «ما میتوانیم»، موفقیتهای بزرگی را رقم زد.
شهید آیتالله سیدابراهیم رئیسی پایهگذار نهضت احیای کارخانهها و واحدهای تولیدی راکد بود. شهید رئیسی در سفرهای استانی به طور خاص این مسئله را پیگیری میکرد. بر همین اساس در نتیجه زحمات شبانهروزی شهید رئیسی و دولتمردان، حدود ۸ هزار و ۸۰۰ طرح در نهضت احیا به چرخه تولید بازگشتهاند و ۷۲۰ واحد راکد، نیمهفعال و غیرفعال نیز در حال احیا و بازگشت به چرخه اقتصادی کشور هستند. همچنین کاهش نرخ بیکاری به هشت و دو دهم که کمترین نرخ بیکاری پس از انقلاب است؛ در نتیجه افزایش رشد اقتصادی و احیای واحدهای تولیدی در دولت سیزدهم رخ داد.
در هفتههای گذشته «تد کروز» نماینده جمهوریخواه در جلسه استماع مجلس سنای آمریکا خطاب به «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا گفت: «شما وقتی وزارت خارجه آمریکا را تحویل گرفتید، ایران روزانه چقدر نفت میفروخت؟ حدود ۳۰۰ هزار بشکه؛ ایران امروز چقدر نفت میفروشد؟ حدود ۲ میلیون بشکه در روز. با این حساب با وجود تحریمها و کنترلهای صادراتی، آنها از این طریق حدود
۸۰ میلیارد دلار درآمد دارند.»
«کروز» در ادامه خطاب به وزیر خارجه آمریکا گفت: «بگذارید یک سؤال دیگر بپرسم. ناوگان اشباح و یا همان ناوگان ارواح ایران (شناورهای بدون امکان مکانیابی) در نوامبر ۲۰۲۰ چند کشتی داشت؟ تعدادشان حدود ۷۰ فروند بود. اما امروز آنها بیش از ۴۰۰ فروند را در اختیار دارند.»
و اما پاسخ وزیر خارجه آمریکا به این سناتور جمهوریخواه بسیار قابل تأمل است. بلینکن در بخشی از اظهارات خود در پاسخ به تد کروز میگوید: «علت این مسئله آن است که آنها (جمهوری اسلامی ایران) مصمم هستند که این کار را انجام دهند.» اخیرا شبکه الجزیره در گزارشی اعلام کرد: «آقای رئیسی در زمانی که ایران تحت تحریمهای آمریکا بود و در مقطعی که واشنگتن اجرای تحریمها علیه ایران را شدیدتر کرد، رئیسجمهور شد. تولید نفت ایران در دوره رئیسی و تحت شدیدترین تحریمهای غرب رشد ۶۰ درصدی داشت.»
دیپلماسی فعال و عزتمندانه، یکی از ویژگیهای بارز دولت سیزدهم بود. شهید آیتالله رئیسی در ۳۴ ماه ریاست جمهوری، طی ۲۸ سفر به ۲۳ کشور مختلف رفته و با سران و مقامات آنها دیدار کرد. کنار رفتن دستاندازها و موانعی از جمله برجام و «افایتیاف»، عضویت رسمی ایران در سازمان همکاریهای اقتصادی شانگهای، عضویت رسمی ایران در گروه بریکس، آزادسازی بخشی از پولهای بلوکهشده ایران، امضای موافقتنامه تجارت آزاد میان ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا، راهاندازی کریدور شمال- جنوب، تعامل عزتمندانه با کشورهای جهان و تحول در دیپلماسی منطقهای و گسترش روابط با کشورهای همسایه و...تنها بخشی از کارنامه موفق دولت رئیسی در سیاست خارجی است.
متاسفانه در دولت یازدهم و دوازدهم حتی آب خوردن مردم نیز به تحریمها و اخم و لبخند دشمن گره خورد. این رویکرد تأملبرانگیز و البته تأسف برانگیز ضمن تشویق دشمن به تشدید گستاخی و فشار، مردم را نیز گلایهمند و آزرده خاطر کرد. کار به جایی رسید که در مناطقی از جمله غیزانیه در خوزستان، مردم با مشکلات زیادی در حوزه تأمین آب مواجه شدند و دشمن از آن سوءاستفاده کرد.
اما در دولت سیزدهم با اینکه تحریمهای ظالمانه کنار نرفت، پروژههای عظیم آبرسانی در خوزستان و کردستان و همدان و سیستان و بلوچستان و دیگر نقاط کشور به بهرهبرداری رسید و آبرسانی به ۵هزار روستا به مرحله اجرا درآمد.
یکی از ویژگیهای شهید رئیسی، مردمی بودن وی بود. شهید رئیسی در 34 ماه ریاست جمهوری 47 سفر استانی انجام داد. سفرهای استانی رئیسجمهور شهید، منشأ خدمات و برکات زیادی بود. بر همین اساس بود که رهبر معظم انقلاب در یکی از دیدارهای خود با اعضای هیئت دولت یکی از محاسن دولت سیزدهم را ارتباط رودررو و نزدیک با مردم در سفرهای استانی عنوان کردند.
اهتمام دولت شهید رئیسی در ساخت مسکن، از دیگر ویژگیهای مثبت دولت سیزدهم بود. آمارهای وزارت راه و شهرسازی حاکی از آن است که با گذشت ۲ سال و ۷ ماه از عمر نهضت ملی مسکن، کلنگ احداث ۲ میلیون و ۶۵۳ هزار مسکن به زمین خورده است.
ناگفته نماند که اگر در ۸ سال دوره فعالیت دولت مدعی تدبیر و امید، بیعملی و ترک فعل رخ نداده و بازار مسکن ساماندهی شده و برای مردم مسکن ساخته میشد، بیشک امروز شاهد کاهش قدرت خرید مسکن عموم مردم جامعه نبودیم که کام بسیاری از مستأجران را تلخ کند. اگر نگاهی به میانگین قیمت مسکن در طول دوره فعالیت دولت یازدهم و دوازدهم بیندازیم باید بگوییم قیمت مسکن در کلانشهر تهران به طور میانگین از متری ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان به متری ۳۲میلیون تومان رسید و این یعنی رشد ۱۰۰۰ درصدی قیمت!
بر اساس گزارشهای منتشر شده از سوی بانک مرکزی، نرخ تورم در تابستان ۱۴۰۰ و در پایان دولت دوازدهم به حدود ۶۰ درصد رسید. نکته تأمل برانگیز اینجاست که خرداد ۱۴۰۱ و در شرایطی که هنوز یکسال هم از روی کارآمدن دولت رئیسی سپری نشده بود، ۶۱ نفر از مدیران منتسب به طیف مدعی اصلاحات در نامهای سرگشاده درباره سیاستهای اقتصادی دولت سیزدهم هشدار دادند که تورم سهرقمی در راه اقتصاد ایران است.
روزها و هفتهها و ماهها گذشت. گزارش مرکز آمار از تورم اردیبهشت ۱۴۰۳ نشان میدهد تورم سالانه به ۳۷ درصد کاهش یافت که کمترین رقم از ابتدای سال ۱۴۰۰ تاکنون به شمار میرود.
دولت شهید رئیسی موفق شد حجم بزرگی از بدهیها و تعهدات دولت یازدهم و دوازدهم را نیز تسویه کند. چندی پیش سخنگوی دولت گفت: «در مجموع قریب به ۶۰۰ هزار میلیارد تومان از بدهیهای دولت یازدهم و دوازدهم توسط دولت سیزدهم تسویه شده است.»
همانطور که پیش از این نیز ذکر شد، مردم از رئیس دولت چهاردهم انتظار دارند تا با ادامه این مسیر، ضمن استمرار موفقیتها، کارهای نیمهتمام دولت قبل را به سرانجام برساند. شرایط به گونهای است که دیگر نمیتوان به عقب برگشت و باید با اهتمام ویژه به شعار «ما میتوانیم»، موفقیتهای بزرگی را رقم زد.
پیام های انتخابات 15 تیر
دکترسیدعلی علوی
اینک که این یادداشت را می نویسم انتخابات همچنان در حال برگزاری است و نشانه ها از افزایش مشارکت نسبت به انتخابات 8 تیر حکایت دارد. در عین حال زمانی که یادداشت منتشر می شود به احتمال زیاد، میزان مشارکت و فرد پیروز در انتخابات مشخص شده است؛ اما فارغ از نامزد پیروز (چه آقای پزشکیان باشد و چه آقای جلیلی) چند نکته به نظر می رسد که به اختصار به آن خواهم پرداخت. 1.بازگشت جریان های سیاسی به صندوق رای یکی از ویژگی های انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم را می توان بازگشت اکثر قریب به اتفاق جریان سیاسی به مسیر صندوق رای دانست از سیدمحمد خاتمی و بهزاد نبوی تا فخرالسادات محتشمیپور و عفت مرعشی از صادق زیبا کلام تا دکتر همایون کاتوزیان این خود نویدبخش سرآغازی جدید می تواند باشد تا تثبیت شود برای هرگونه تغییری تنها مسیر صندوق رای مسیر مطلوب است. این آشتی دوباره با صندوق رای را باید به فال نیک گرفت که به خودی خود به هر میزان که نمی خواهم به آن وارد شوم سرمایه آفرین و فرصت زاست. 2.بازهم مردم سالاری دینی گرچه ساختار حکمرانی در جمهوری اسلامی بارها تمکین خود به رای اکثریت را نشان داده است اما مرور آن خالی از لطف نیست آن گاه که در رقابت بین آقایان خاتمی و ناطق، آقای خاتمی با 20 میلیون رای رئیسجمهور شد و چه آن گاه که آقای روحانی پس از حوادث تلخ انتخابات دهم در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری با اختلاف حدود 200 هزار رای رئیس جمهور هفتم شد. اینک نیز براساس برآوردها نتیجه انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم نیز چنین خواهد بود این که مشابه انتخابات 8تیر نتایج آرای دو نامزد به هم نزدیک باشد و پیروز رقابت برای ریاست جمهوری نهم با اختلافی کم برنده انتخابات شود بسیار محتمل است؛ احتمالی که حالات مختلف آن را جمهوری اسلامی تجربه کرده است. آنچه مهم است البته در این مقطع تمکین از قانون است. 3.رئیس جمهوری با اکثریت شکننده براساس آنچه آمد در این انتخابات رقابت بین نامزدها چنان نزدیک است که فرد برنده به احتمال زیاد با اختلافی کم برنده انتخابات خواهد شد می تواند مشابه ریاست جمهوری یازدهم آقای روحانی با اختلافی اندک چندصد هزارتایی باشد می تواند حداکثر با اختلاف 3-4 میلیونی باشد اما در هر حال رئیس جمهور دولت چهاردهم با اکثریتی شکننده پیروز انتخابات است شرایطی که طبیعتا اقتضائات خود همچون توجه به همگرایی و عدم تحریک بدنه رقیب و مراقبت از دوقطبی ها را می طلبد. 4.بازنده قدرتمند در این انتخابات همچنان که فرد پیروز از اکثریت شکننده برخوردار است در مقابل بازنده انتخابات 15 تیر بازنده قدرتمندی است جریانی که به 5 نکته باید توجه داشته باشد. نخست پذیرش قواعد بازی سیاست که براساس این قاعده فرق برنده و بازنده تنها یک رای می تواند باشد، دوم این که در صورت اعتراض، قانون مسیرهای خود را دارد و باید مراقبت کرد که تجربه تلخ انتخابات 88 تکرار نشود، سوم تمکین از قانون پس از فرایند اعتراض و اعلام نتیجه، چهارم کنترل احساسات در بدنه هوادارای و طرفداران میلیونی و نکشاندن موضوعات به کف خیابان ها و پنجم این که یک بازنده قدرتمند در صورت رعایت قواعد بازی سیاست می تواند برنده دور بعد باشد. 5.رئیس جمهور همه جمهور چه آقای پزشکیان به عنوان نماینده جریان اصلاحات رئیس جمهور شود و چه آقای جلیلی به عنوان نماینده جریان اصولگرایی رئیس جمهور شود، به نظر می رسد از صبح شنبه چند نکته را باید مد نظر قرار دهند؛ نخست این که رقابت های انتخاباتی تمام شده است و فرد برگزیده نه صرفا نماینده25 یا 30درصد سبد رای پیروز انتخابات و نه صرفا نماینده50 یا55 درصد افراد شرکت کننده در انتخابات بلکه نماینده آن 50تا40 درصدی است که به هر دلیل در انتخابات شرکت نکرده اند. در واقع رئیس جمهور نهم که امروز مشخص می شود اولا باید خود را نماینده همه آحاد جامعه ایران اعم از طرفداران و مخالفان و بی تفاوت ها و معترضان بداند و برای همه آن ها ریاست جمهوری کند و خود را خادم همه جمهور بداند. 6.کشور در دو راهی تصمیم های سخت نکته دیگر آن که فارغ از این که چه کسی ریاست جمهوری نهم است و فارغ از همه وعده هایی که در ایام انتخابات داده شده است کشور در دو راهی تصمیم های سختی است، دو راهی موکول کردن چالش ها به آینده و تحمیل هزینه های بیشتر به آیندگان و طبیعتا فشردن فنر آسیب ها یا برنامه ریزی برای اخذ تصمیم های سخت برای گذر از یک گردنه تاریخی. طبیعتا چنین دو راهی جز با اخذ تصمیم های حساب شده و همراهی مردم امکان پذیر نیست و در عین حال از این واقعیت نمی شود چشم پوشید که مسئله اصلی و روزمره مردم مسئله بهبود معیشت و اقتصاد کشور است. 7.گذر مردم از دسته بندی های رایج اصولگرایی و اصلاح طلبی نتایج انتخابات 8 تیر با مشارکت 40 درصدی و پیشتازی آقای پزشکیان به عنوان نماینده جریان اصلاح طلب با اختلاف یک میلیون رای نسبت به آقای جلیلی به عنوان نماینده جریان اصولگرا برخلاف برآوردهای اولیه که حرف از پیروزی نماینده جریان اصولگرا در مشارکت های حدود 40 درصد می زد مسئله قابل تاملی است که طبیعتا توسط مراکز پژوهشی و جامعه شناسان سیاسی و اجتماعی باید مورد مطالعه قرار بگیرد اما آنچه می توان گفت این است که جامعه ایران از ادبیات سیاسی دهه های 70 و 80 خود گذر کرده است که جامعه امروز ایران را فارغ از حالت مطلوب، باید در واقعیت امروزش ارزیابی مجددی کرد. 8.مشارکت تامل برانگیز گرچه امید داریم که مشارکت در انتخابات 15 تیر، مرز 50 درصد را بگذراند اما از این واقعیت نمی توان چشم پوشید که حتی در این صورت این مشارکت 50 درصدی با میانگین نرخ مشارکت انتخابات ریاست جمهوری( 65 درصد) اختلافی 15 درصدی و با حداکثر نرخ مشارکت انتخابات ریاست جمهوری(85 درصد) فاصله 35 درصدی دارد اما شناسایی دلایل این کاهش مشارکت 15 تا35 درصدی نیاز به بررسی دقیق دارد. موضوعی که طبیعتا باید یکی از اولویت های اجزای حکمرانی جمهوری اسلامی باشد از این واقعیت نمی توان چشم پوشید که مردم به معنای آحاد مردم مهم ترین قدرت جمهوری اسلامی در 45 سال گذشته بوده عنصری که میزان مشارکت در انتخابات چند دوره اخیر نشان داد باید به آن توجه ویژه ای شود.
رئیسجمهور منتخب، رئیسجمهور انقلاب است
آقای رئیسجمهور! پاسخگوی اعتماد ملت باش
غلامرضا صادقیان
رئیسجمهور در این دوره قبل از پایان شمارش آرا حتی بر روزنامهنگاران و افرادی که پرستیژ «اطلاع زودتر از بقیه» دارند، مکشوف نشد! تا آن لحظه که روزنامه را برای چاپ آماده کردیم، با آنکه اخبار غیررسمی مشارکت را ۳۰ درصد بیشتر از مرحله اول نشان میداد، اما چون شیب این مشارکت با نزدیکشدن به ساعات عصر و اوایل شب، کمتر شد، درباره رقم مشارکت هم نمیتوانستیم گمان نیکو ببریم، هرچند به احتمال فراوان از مرحله اول بیشتر خواهد بود. اما رئیسجمهور هرکس باشد، میتوان یک درخواست جدی از او داشت: «آقای رئیسجمهور! پاسخگوی اعتماد ملت باش!»
رئیسجمهور آینده قطعاً آنقدر رأی بالا و قاطع نسبت به رقیب ندارد که رقیب و هواداران و رأیدهندگان او را بهکلی فراموش کند و یکسره به زیر خیمه یاران خود بخزد. جملات شیک «من رئیسجمهور همه ملت هستم، چه آنها که به من رأی دادند یا ندادند» باید تبدیل به یک سخن جدی و قابلمطالبه شود. اگر فرض کنیم مشارکت بیشتر از دوره قبل باشد و به حدود ۴۵ تا ۴۸ درصد برخی پیشبینیها برسد، باید این مشارکت را با میانگین مشارکت ادوار بسنجیم و در این صورت با توجه به میانگین ۶۰ تا ۶۵ درصدی ادوار برای آن ۱۵ تا ۲۰ درصدی که شرکت نکردند، فکر عاجلی کنیم و اتفاقاً رئیسجمهور باید ابتدائاً خود را رئیسجمهور آنان بداند. این شاید برای باورمندان به مردمسالاری گران باشد، اما واقعیت آن است که در مردمسالاریها آنان که رأی نمیدهند هم رأی میدهند! چتر فلسفه و سیاست و اخلاق کاملاً گسترده و رهایی از سایه آن ناممکن است. چنانکه کسی نمیتواند بگوید من به هیچ ارزش اخلاقی باور ندارم، زیرا این خود باورمندی به یک شاخص اخلاقی است و ارسطو نیز گفت که «آنکس که فلسفه نمیورزد، فلسفه میورزد!» و در سیاست هم «آنکس که رأی نمیدهد، رأی میدهد!» پس ابتدا باید برای آن کسانی که به هر دلیل مشارکت نمیکنند حسابی جدید باز کرد. رهبر معظم انقلاب هم از سیاستمداران و جامعهشناسان خواستند دلیل مشارکت «کمتر از توقع» مرحله اول را پژوهش کنند. اما پس از آن، رئیسجمهور باید پاسخگوی اعتماد ملت اعم از رأیدهندگان به خود و رقیب خود باشد. بهتر است یکبار دیگر مناظرهها و وعدهها و فیلمهای تبلیغاتی را ببیند. مردم آنچه را که وعده داده شده فراموش نمیکنند و انتظار میکشند. شاید بیراه نباشد که بگوییم اگر مشارکت پایین آمده، از همین وعدههای سرخرمن برخی منتخبان مردم در گذشته بوده است.
سپس نامزد شکستخورده باید به سرعت به نامزد پیروز تبریک بگوید و هواداران و اعضای ستاد خود را در همین وضعیت معقول قرار دهد. بهویژه در این وضعیت که نامزدها رأی نزدیک به هم دارند و رأیدهندگان کاملاً به دو گروه مساوی نزدیک به هم تقسیم شدهاند.
رئیسجمهور نهم هر کدام از این دو نامزد که باشد، در یک ویژگی جای نگرانی دارد: اطرافیان! دولتها نباید به دست پیرمردهای خمود و خسته و شکستخورده یا به دست جوانان جویای نام و کمتر آزمودهشده بیفتد. هر کدام از نامزدها مستعد یکی از این خطاهای فاحش هستند. ملت کابینه وجیهالمله را میپسندد. کشور افراد سادهزیست و باتقوا و متخصص کم ندارد. از دایره بسته اطرافیان فاصله بگیرید. کابینهای نو بسازید تا چشم مردم تازه شود. کابینه را بر مبنای وحدت داخلی و مهربانی با مردم و سختگیری با دشمنان مردم تشکیل دهید. رئیسجمهور نباید گول حرفهای رمانتیک «ما دشمن نداریم» را بخورد. ولی ما دوست بیشتر داریم تا دشمن.
نهمین رئیسجمهور ایران که چهاردهمین دولت را تشکیل میدهد، وظیفه و اختیار دارد که آینده کشور را چنان بسازد که دوره دوم خودش تبدیل به یک دوره تاریخی در مشارکت و همراهی عموم مردم باشد. این فرصت برای رئیسجمهور نهم هست که نامش را از این جهت ماندگار کند.
انتخابی با پشتوانه قوی مردمی
سیدمحمد حسینی
روزگذشته شاهد برگزاری باشکوه انتخابات درمرحله دوم بودیم که درمقایسه بامرحله اول چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری حضور مردم پای صندوقهای رأی ازوسعت بیشتری برخوردار بود.
انتخابات امسال ریاستجمهوری به خاطر اینکه یک انتخابات زودهنگام بود و مبتنی بر اصل ۱۳۱ قانون اساسی، میبایستی حداکثر ظرف ۵۰روز تعیین تکلیف شده و رئیسجمهور انتخاب میشد. از این رو فرآیند انتخابات از مرحله ثبتنام تا تایید صلاحیت نامزدها از سوی شورای نگهبان بیش از دو هفته طول نکشید و۴۰روز بعد ازشهادت آیتا... رئیسی مرحله اول برگزارشد وازآنجا که فرصت تبلیغاتی برای نامزدها مثل دورههای گذشته وجود نداشت به همین خاطر فضای انتخاباتی کشور آنگونه که انتظار میرفت شکل نگرفت. با این وصف، اگرچه مشارکت مردم در دور اول در حد انتظار نبود، اما قرائن و شواهد نشان میدهد که اینبار حضور مردم گسترده است و انشاءا... رئیسجمهور با پشتوانه قوی مردم انتخاب میشود.
درهمین یک هفته بسیاری بیش ازگذشته متوجه اهمیت انتخابات شدندو البته در همین بازه معاندان، ضدانقلاب و شبکههای فارسیزبان آنسوی مرزها تبلیغات گستردهای را با هدف دلسردکردن جامعه از حضور درپای صندوقهای رای شروع کرده بودند، اما بهرغم همه تلاشهای صورتگرفته، مردم این بار با احساس مسئولیت بیشتر درمیدان حاضر شدند. همچنین در یک هفته اخیر تبیینهای خوبی برای افزایش آگاهی مردم در سطح جامعه صورت گرفت. دراین اطلاعرسانیها بسیاری از افراد دریافتند که اگر رئیسجمهور فرد کارآمد و توانمندی باشد و برای خدمت به مردم خستگیناپذیر و دلسوز باشد، اقدامات بزرگی را میتواند صورت دهد. به هر صورت، رئیسجمهور عالیترین مقام رسمی بعد از رهبر فرزانه انقلاب است و از این جهت اختیارات فراوانی دارد. مجموعه انتخابها و انتصابها در حوزههای مختلف اجرایی و سطوح مدیریتی کشور به عهده رئیس قوه مجریه است.
علاوهبراین رئیسجمهور در عرصه مدیریت اقتصادی که اولویت کشور محسوب میشود نقشآفرین است و ریاست شورای هماهنگی اقتصادی به عهده اوست. همچنین مسئولیت شوراهای عالی کشور در حوزههای فرهنگی، مجازی، اجتماعی و امنیتی با رئیس قوه مجریه است. در شرایط فعلی که برنامه هفتم توسعه نهایی شده، میطلبد فردی بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شود که از عهده چنین مسئولیتی بهخوبی برآید و با جدیت به سمت اجرایی کردن آن برود. با توجه به این مسائل به نظر میرسد که حضور پررنگ مردم در عرصه انتخابات و مشارکت عمومی میتواند به رئیسجمهور منتخب کمک کند تا با توان بیشتر برنامهها و طرحهای خود را به پیش ببرد و ضمن تعامل با قوای دیگر ادامهدهنده راه شهید آیتا... رئیسی باشد.
راهی که رئیسجمهور شهید درزمینه زیرساختهای کشور، راهها، سدها، بزرگراهها، راهآهن، نیروگاههای تولیدبرق، نفت، گاز، پتروشیمی و گشودن مسیر برای دستیابی و بهرهبرداری از اقتصاد دریایی و همچنین توسعه و تعامل و همکاری با کشورهای همسایه و منطقه و عضویت در مجامع بینالمللی طی کرد، زمینه خوبی برای رئیسجمهور آینده فراهم میکند که از شرایط موجود به بهترین نحو جهت پیشبرد منافع کشور بهره ببرد.
کنش کارکردی دولت چهاردهم
سید محمد حسینی
انباشتی از تجارب تاریخی و علمیبه ما میگوید؛ دولت جمهوری اسلامیباید «زمینهساز» و «پیشبرنده» سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران باشد که در اسناد بالادستی معین شده است. «تلون گفتمانی» در سیاست خارجی کشورها؛ راهبردهای متعارض، متقابل و حتی غیرهمافزا؛ قصه پرغصه راهبردهای سیاست خارجی دولتهای جمهوری اسلامی طی ۴۵ سال گذشته بوده است. بنابراین راهبرد سیاست خارجی دولت چهاردهم باید تکاملی و مبتنی بر «کنش کارکردی» باشد. دستگاه دیپلماسی دولت چهاردهم باید بسترساز و زمینهساز نهادهای دولتی و غیردولتی باشد که میخواهند در حوزه امنیت، اقتصاد، فرهنگ و محیط زیست تنها یک قدم رو به جلو بردارند. قرار نیست تحول عمیق ایجاد شود. همین قدمهای کوچک در یک بازه زمانی ۲۰ ساله، تغییر و تحول ایجاد خواهد کرد.
کنش کارکردی دولت چهاردهم یعنی اینکه دولت با «واقعبینی آرمانگرایانه و نه آرزواندیشانه»؛ نقاط قوت و نقاط ضعف؛ همچنین فرصتها و تهدیدها را در عرصه خارجی شناسایی کند و از آن مهمتر در تقاطع نقاط قوت و فرصت؛ نقاط قوت و تهدید؛ نقاط ضعف و فرصت؛ نقاط ضعف و تهدید بنشیدند و استراتژی گام به گام و عملیاتی ارائه کند تا سیاست خارجی ایران در مسیر تکاملی خود؛ یک قدم پیش گذارد و مانند مسابقههای دو میدانی مشارکتی، گام تکامل بعدی را به دولت بعدی واگذار کند.
تغییر و تحول در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به مراتب سختتر است. تجربه ۴۵ سال سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به روشنی نشان میدهد، دولتهایی که با شعار «تغییر» در سیاست خارجی، سکاندار دولت شدند علاوه بر موانع قانونی، با موانع ساختاری و نهادی گسترده مواجه شدند و تنها سیاست خارجی را دچار «دو قطبی» پرهزینه کردند. در نقطه مقابل دولتهایی که به جای تغییر و تحول در سیاست خارجی راهبرد «تکامل» را دنبال نمودند؛ توانستند مستظهر به قدرت حاکمیتی و با ابزار دیپلماسی؛ فرصتهای فراوانی را برای کشور فراهم کنند، تهدیدها را کاهش دهند و قدرت ملی را در عرصه بینالمللی «نقد» کنند. اگر دولتهای منتخب در گذشته با اتخاذ «کنش کارکردی» هر کدام تنها یک قدم تکاملی در موضوعات مختلف سیاست خارجی بر میداشتند، امروز بسیاری از معضلات خارجی حل شده بود.
تغییر و تحول در سیاست خارجی لزومأ امر مطلوبی نیست چون ادراکات و گاه سوء ادراکات بازیگران بینالمللی میتواند تغییر و تحول با هدف «ارتقاء» جایگاه کشور را بر عکس به «افول» جایگاه کشور در نظام منطقهای و بینالملی مبدل کند.
آیا فردا، در فردا بیدار میشویم؟
مهرداد احمدی شیخانی
هفته پیش، چند ساعت به شروع رأیگیری یادداشتم را نوشتم، بیتوجه به اینکه نتیجه چه خواهد بود. اما این هفته صبر کردم تا ساعاتی از شروع رأیگیری بگذرد تا بتوانم تصویری کلی از آنچه در شعبههای اخذ رأی میگذرد، به دست آورم تا بلکه آنچه مینویسم با تصویر عمومی هماهنگ باشد و نوشتهام رنگ آرزوهایم را نگیرد. تا این ساعت که مشغول نوشتنم، یک چیز مشهود است و آن حضور معنادار مردم پای صندوقهای رأی است، همانطور که حضور حداقلی مردم در انتخابات هفته پیش هم معنادار بود. حضوری که کمترین درصد تعداد واجدین شرایط رأیدادن را در کشورمان طی این 45 سال به ثبت رساند. اتفاقی که خواسته دو گروه بود و برای رسیدن به این درصد، تلاش بسیاری در این 45 سال داشتند هرچند موضوع یادداشتم این تلاش نیست و وقتی دیگر باید به آن بپردازم.
دوست داشته باشیم یا نه، انقلاب یک کنش مردمی است و حتی اگر آنقدر زمان بگذرد تا مردمی که انقلاب کردند دیگر در قید حیات نباشند، ولی تا زمانی که هنوز پیوندهای اجتماعی با آن انقلاب وجود داشته باشد، برایند این پیوندها، چه بار مثبت داشته باشند و چه منفی، حکایت از ادامه یا پایان عمر آن پیوستگی دارد و البته قطعا یک روز این پیوستگی بخشی از تاریخ خواهد شد، همانطور که حضور انقلاب مشروطه در جامعه، بیشتر وجهی تاریخی دارد، اما انقلاب 57 هنوز تاریخی نشده، برای همین پیوستگی اجتماعی با آن همچنان معنادار است و این معنا، خواسته یا ناخواسته، در جاهایی قابل مشاهده است. برای کشور ما یکی از مهمترین جاهایی که میتوان این پیوستگی و حتی چسبندگی را مشاهده کرد، انتخابات است. از همین روست که در هیچ کجای جهان، انتخابات همچون کشور ما معنایی چندوجهی ندارد. انتخابات تا آنجایی که من میدانم در همه کشورهای جهان، فقط و فقط یک معنا دارد، انتخاب افرادی که قرار است کارهای مشخصی را برای کشور و مردمشان انجام دهند. مردم به پای صندوق رأی میروند که کسی یا کسانی را برگزینند تا طی دورهای مشخص، بعضی کارها را انجام دهند یا حتی برخی از کارها را انجام ندهند؛ همین و بس. ولی در کشور ما بعد از 120 سال از انقلاب مشروطه و 45 سال از انقلاب 57، انتخابات و رأیدادن هنوز چنین معنایی نیافته و هنوز انگار در 12 فروردین 58 قرار داریم. این معنا فقط در بین مردم نیست که حاکمان هم گویی هر انتخابات را چنین میبینند و اصرار دارند حتما همین باشد. اینکه در هفته گذشته و ساعتی پیش از پایان رأیگیری، پیامکی از سوی وزارت کشور به همه گوشیهای همراه فرستاده و در آن رأیدادن را مطابق دیدگاه خودشان تفسیر کرده بودند، به هر قصدی که فرستاده شده باشد و هدف از آن، رسیدن به هر هدفی که باشد، یک معنا بیشتر ندارد و آن هم اینکه هنوز برخی از ما، چه در حکومت و چه در بین مردم، همچنان در وضعیت 12 فروردین سال 58 قرار داریم و ذهنمان از آن جدا نشده و انگار هر بار که مردم پای صندوق رأی میروند، قرار است آن رخداد را دوباره تکرار کنند.
اینکه بعد از 45 سال، هنوز بخشی از مردم و بخشی از حکومتگران نتوانستهاند از آن روز عبور کنند، قطعا احتیاج به تحلیل و بررسی دارد. اینکه این همه سال از آن روز خاص گذشته، ولی هنوز در آن روز گرفتار مانده باشیم، بیشتر به فیلمهای علمی تخیلی میماند، به یک فضایی که در آن گیر کرده باشیم یا به یک ماشین زمان یا بهتر است بگویم به داستان کسی که هر شب که میخوابد، فردا صبح که بیدار میشود، به جای اینکه در فردا بیدار شود، در دیروز بیدار میشود.
این موضوع مثل یک داستان است، یک داستان سوررئال. تصور کنید که برای یک نفر، مرد و زنش هم فرقی ندارد، همه روزها دیروز باشد، پیر بشود، ولی هیچوقت به فردا نرسد. من واقعا امیدوارم زمانی برسد که ما، من، یا هر فرد دیگری، وقتی از خواب بیدار میشویم، در فردا بیدار بشویم و این دیروز روزی به پایان برسد و زمانی برسد که ما فردا را شروع کنیم. یعنی پای صندوق برویم و رأی بدهیم، فقط برای اینکه به کسی یا کسانی رأی بدهیم که معنایش فقط و فقط رأیدادن به همان فرد یا افراد برای اداره کشور باشد. برویم رأی بدهیم تا عدهای را انتخاب کنیم که کشور را اداره کنند و نه برای ما و نه برای هیچکس در هیچ جای دیگر دنیا، این رأیدادن ما به معنای انگشتزدن در هیچ چیز و شرافت و بیشرافتی هیچکس و تأیید و تکذیب هیچ مضمونی نباشد. فقط رأیدادن برای انتخاب افراد باشد که اگر خوب کار کردند، دوباره به آنها و آن نوع تفکر رأی بدهیم و اگر خوب کار نکردند، شخص یا اشخاص دیگری را در نوبت بعد انتخاب کنیم. واقعا دلم میخواهد که این انتخابات، انتخاباتی برای گذر از آن روزی باشد که هر روز تکرارش میکنیم و از عمق وجودم آرزو میکنم که فردا، در فردا بیدار شویم و نه در دیروز.
آقای رئیسجمهور نهم؛ سلام
جواد شاملو
الآن که این خطوط را مینویسم هنوز معلوم نیست مستأجر بعدی پاستور آقای جلیلی است یا آقای پزشکیان. اما معلوم است که منتخب ملت روزهای سختی در پیش رو دارد.
آقای رئیسجمهور نهم! دعواها تمام شد. تبلیغات تمام شد. رأیجمعکردن تمام شد. انتخابات تمام شد. حالا فصل کار است. حالا دیگر زبان سخن تو با مردم، چندان زبان گفتار نیست بلکه تشنه آنیم که با زبان کار و کردار با ما حرف بزنی. زبان کار و نتیجه، از هر زبانی قدرتمندتر است. بعضی از رئیسجمهورهای پیشین، کاندیداتوری خود را در تمام طول چهار سال خدمتشان حفظ میکردند و نگاهشان به منتقدانشان نگاهی جناحی بود. کاندیداتوری با خدمتگزاری جمع نمیشود.
آقای رئیسجمهور نهم! ایران امروز، یک ایران عادی نیست. کشور از بعضی جهات، کاملا شایسته صفت بحرانی است. تو نیز یک رئیسجمهور عادی نیستی. آرام و قرار داشتن برای تو حرام است؛ مدیریت شیک را کنار بگذار و خواب و خوراک را بر خود ناروا بشمار. سبک مدیریت تو باید جهادی باشد، چون حال ایران خوب نیست. مانند برخی پیشینیان، دولتی نباش که مصداق بیدولتی است. مدیریت پشت میز، باشد برای ایرانی آبادتر و آرامتر و جهانی کمالتهابتر. مدیریت اتوکشیده، شاید زمانی دیگر.
آقای رئیسجمهور نهم! تو چه در زمان انتخابات، کوهی از وعدهها را آورده باشی و چه هیچ وعدهای نداده باشی، با اعلام کاندیداتوری تمام مسئولیتها و وعدههای یک حکمران را برعهدهگرفتهای. از مردم طلبکار نباش و خودت را هم بیتقصیر ندان. اگر به میدان آمدهای، یعنی با علم به تمام موانع و دشواریها و گرهها، معتقد بودهای میتوان وضعیت را بهتر کرد. فردا نمیشود و نمیگذارند، نداریم. اگر نمیشود و نمیگذارند، اصلا چرا پا به میدان گذاشتی؟ طلبکاری و پرسشگری و بهانه آوردن تا قبل از روز انتخابات کارکرد دارد، از امروز دوره پاسخگویی تو آغاز شد. طلبکاری ممنوع.
آقای رئیسجمهور نهم! زور خدا به زور همه میچربد. تنها با خدا ببند و تنها به خدا امید داشته باش.
ببین دریای متلاطم جهان را! ببین زمین پرگسل و پر از زلزله میهن را! جز خدا چه کسی میتواند به دادت برسد؟ از کدخداها ناامید باش و به خدا امیدوار. از کارشناسها ناامید باش و به کارساز امیدوار. از برنامهها ناامید باش و به صاحب لوح و قلم امیدوار.
آقای رئیسجمهور نهم! شب اول محرم است. دولت تو روزی تمام میشود، چنانکه همه دولتهای پیشین. اما آنکه دولتش پابرجاست، شهید کربلاست. از جلسات هیئت دولت تو چیزی نمیماند اما تقدیرات شیعیان در هیئات اباعبدالله الحسین علیه السلام رقم میخورد. نیت کن مسئولیتت خادمی به درگاه خون خدا باشد و بدان کوتاهیات در این مسئولیت، خیانت به آن مولا است. دوران ما دوران سیدالشهدا است و تو با این علم طرفی. پرچمت بالاست اگر کوچک این علم باشی و دولتت مستعجل است، اگر حسینی نباشد.