صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱۴۰۳ - ۰۸:۱۴  ، 
کد خبر : ۳۶۱۷۴۱

یادداشت روزنامه‌های یکشنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۳

درس‌های جمعه، بازهم مرددین سرنوشت ساز، فصل همدلی در کار نیمه تمام ملت، جلوه‌ای از اقتدار ملی؛ یادداشت برخی از روزنامه‌های یکشنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۳ است.

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز یکشنبه‌ ۱۰ تیر

درس‌های جمعه 

سعدالله زارعی
روز جمعه انتخابات چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری برگزار شد و از آنجا که هیچ‌کدام از کاندیداها به نیمی از آراء مردم دست پیدا نکردند، جمعه این هفته نیز انتخابات برگزار می‌شود. حدود 25 میلیون نفر در این انتخابات شرکت کردند و همان نصاب انتخابات قبل را به ثبت رساندند و ترکیب آراء شهروندان در حد فاصل انتخابات قبل تا این انتخابات تفاوت عمده‌ای را نشان نمی‌دهد. مشارکت در انتخابات ایران به معنای دقیق کلمه «داوطلبانه» است و هیچ مشوق یا معاقبی در این میان وجود ندارد کما اینکه هیچ ساختار و تشکیلات واقعی و فراگیری برای آوردن مردم به پای صندوق رأی وجود ندارد، مردم واقعاً بر پایه علاقه‌ای که به دین، ایران و جمهوری اسلامی دارند در انتخابات‌ها، راهپیمایی‌ها و مراسم مذهبی شرکت می‌کنند. وجود دست‌کم 25 میلیون نفر از مردمی با این اوصاف بسیار ذی‌قیمت و ارزشمند است. درخصوص انتخابات جمعه‌ای که گذشت و جمعه‌ای که در پیش است، نکات زیر اهمیت دارد: 
1ـ انتخابات روز جمعه گذشته در فضائی برگزار شد که نظام جمهوری اسلامی با سماحت تمام و با در اختیار گذاشتن مجانی امکانات رسمی خودش از جمله صدا و سیما ـ که در میان انواع دیگری از رسانه‌ها بی‌رقیب محسوب می‌شودـ اجازه داد هر ادعایی از زبان کاندیداهایی که در مظان ریاست‌‌جمهوری قرار داشتند، بیان شود این در دنیا کم‌نظیر است. در جریان تبلیغات تلویزیونی این انتخابات حتی آنگاه که بعضی موضوعات اساسی به چالش کشیده می‌شد، نظام با سماحت برخورد کرد. البته این از یک منظر نقص است و جای افتخار ندارد ولی آنچه اتفاق افتاد از نُرم آزادی بیان در دنیا بالاتر است و جالب این است که بعضی‌ها که حداکثر سوءاستفاده را از این نقیصه می‌کنند، بیشترین انتقاد را به وضع آزادی‌ها در ایران دارند! کاندیداها و ستادها و هواداران آنان بدون آنکه هیچ هزینه‌ای برای استفاده از ظرفیت فراگیر صدا و سیما بپردازند یا تعهد خاصی نسبت به استفاده بی‌دریغی که از دستگاه عریض و طویل تبلیغی نظام ـ یعنی ده‌ها شبکه تلویزیونی، رادیویی و اینترنتی ـ داشته باشند، برای معرفی خود و برنامه‌هایشان از آن استفاده کردند.
2ـ یکی از مسائل مهم تاثیر‌گذار در مشارکت مردم، وضع اقتصادی کشور و بخصوص آنچه در عرصه معیشت جاری است، می‌باشد.
در نگاه اول، آنچه به نظر غیرقابل انکار و اغماض می‌آید این است که انتظارات توده‌های مردم که گرفتار مشکلات معیشتی می‌باشند از دولت‌ها برآورده نشده است. البته کارشناس‌های اقتصادی و نهادهای تخصصی داخلی و بین‌المللی، اقدامات دولت شهید رئیسی در عبور دادن کشور از شرایط سخت اقتصادی را بسیار مهم و اثرگذار ارزیابی کرده‌اند. انتقال از «دولتی ورشکسته» به دولتی با رشد اقتصادی متوسط 6 درصد، فاصله قبل و بعد دولت شهید رئیسی را نشان می‌دهد و بسیار ارزشمند است و حتماً در خاطره ملت ایران می‌ماند. 
اما آنچه مردم در دوره‌های گذشته در روزمره زندگی با آن مواجه بودند با آنچه در تلاش دولت‌ها بود، فاصله داشت. در این میان دولت شهید رئیسی تلاش زیادی کرد تا این فاصله را بردارد اما دوره آن کوتاه شد و بسیاری از نیات اقتصادی و اقدامات آن توسط مردم لمس نشد.
مردم اقتصاد را نه از منظر تئوری‌های اقتصادی، نه از منظر افق‌ها و نه از منظر پیشرفت در امور اساسی کشور بلکه از منظر آنچه در هنگام خرید روزانه با آن مواجه هستند، می‌بینند. 
3ـ در این انتخابات یک بار دیگر موضوع ضرورت کار منسجم سیاسی و در طول سال و نه موسمی و یا انتخاباتی، خود را نشان داد. تشکل‌ها و اقدامات تشکل‌گرایانه نقش بسیار مهمی در توضیح آنچه یک شهروند به‌طور واقعی با آن مواجه است، دارد و می‌تواند جمعیت‌ها را در یک سامانه محاسبه‌گرایانه‌تر قرار دهد و به دولت اجازه دهد سیاست‌هایی که برای کشور ضرورت دارد و در عین حال زخم‌ها و دردهایی دارد، با تنش کمتر به اجرا درآورد. 
در این انتخابات دو کاندیدا رأی بسیار بیشتری از سایر رقبا داشتند؛ دکتر پزشکیان و دکتر جلیلی که خود این جای مطالعه دارد. اگر در مقام مقایسه برآئیم می‌بینیم که این دو به یک بدنه مطمئن متکی بوده‌اند. جریان اصلاحات بالاخره در طول زمان «بدنه ویژه» خود را پیدا کرده که شامل دو بخش مستقر و سیار می‌شود که می‌تواند در فاصله کوتاهی به خط ‌شود و به مدد یک کاندیدا ولو پیش از آن چندان شهرتی نداشته بیاید. دکتر سعید جلیلی هم در طول نزدیک به 15 سال گذشته از طریق مداومت در ارتباط با طیف‌های خاص به یک «شبه‌تشکل» رسیده و آن را به مدد بعضی همگنان سیاسی ـ مثل جبهه پایداری ـ فراگیر کرده است. این به اصطلاح «دولت سایه» به دکتر جلیلی کمک کرد تا به بخش‌های کارشناسی حکومت هم وصل شود و با آنان در یک تعامل مثبت قرار گیرد. این دو را وقتی با وضع حضور دکتر قالیباف مقایسه می‌کنیم، می‌بینیم او با آنکه سابقه اجرائی بسیار بیشتری از این دو داشته و از این دو بسیار موفق‌تر بوده است، ولی فاقد تشکل و شبه‌تشکل می‌باشد و از این‌رو از «واسطه»‌ای که منطق و نیت او را از رسانه به توده برساند و به باور تبدیل کند و از آنان «یاورانی پا به کار» بسازد، بی‌بهره می‌باشد. 
4ـ جمعه آینده، اقدام ناتمام 8 تیر ماه تکمیل می‌شود و کافی است یکی از دو کاندیدای باقی‌مانده، یک رأی بیش از دیگری به دست آورد. بنابراین این صحنه با حضور پرشور یا حضور کم‌رمق برگزار می‌شود. واقعیت این است که کشور ایران اینک با دو مدل اداره مواجه‌ است. این دو مدل هر کدام تأثیر خاصی بر سرنوشت مردم و آینده کشور برجای می‌گذارد. از این رو جای بی‌تفاوتی و رها کردن صحنه نیست. اگر ایران در قاب اکثریت دیده نشود آسیب می‌بیند. از این رو مردم باید با حضور حداکثری خود، یک اتفاق نیروبخش شکل بدهند تا دولت برآمده از آن با انرژی بیشتری در جهت رفع مشکلات و ساخت درست آینده گام بردارد. 

عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز یکشنبه‌ ۱۰ تیر

بازهم مرددین سرنوشت ساز

دکترسیدعلی علوی

انتخابات 8 تیر برگزار شد و طبق آخرین ارزیابی ها و پیمایش های معتبر که تا 6 و 7 تیرماه اعلام شد اولا انتخابات دو مرحله ای شد و ثانیا آقایان پزشکیان و جلیلی برای رقابت در 15 تیرماه به ترتیب حائز حداکثر آرا شدند.اما در کنار این دو پیش بینی، دو نتیجه انتخابات8تیر شوکه کننده بود؛ نخست میزان مشارکت که توسط وزارت کشور 40 درصد اعلام شد و دیگری سبد رای 14 درصدی آقای قالیباف که در مقایسه با اکثر پیش بینی ها دچار ریزشی اساسی در انتخابات شده بود اما این دو اختلاف معنادار بین پیش بینی و نتیجه نهایی صندوق ها ریشه در چه عواملی دارد؟ در مورد تفاوت در نرخ مشارکت سه عامل اصلی به نظر می رسد 1. در حالی که اکثر قریب به اتفاق نظرسنجی های معتبر مشارکت را بالای 50 درصد پیش بینی می کردند اما آمار مشارکت40 درصدی اعلام شده در صبح شنبه شوکه کننده بود براساس آنالیز داده های نظرسنجی ها می توان گفت در بین 55 درصدی که قصد شرکت در انتخابات را داشتند نزدیک به 20 درصد این جامعه 55 درصدی تا 7 تیر هنوز در انتخاب گزینه نهایی خود تردید داشتند به عبارتی می توان ادعا کرد شرایط رقابت های انتخاباتی به گونه ای پیش رفته است که تقریبا بخش مهمی از مرددین در انتخاب نامزد نهایی به علاوه کسانی که تمایلی به پاسخگویی نداشته اند ، از شرکت در انتخابات انصراف دادند به گونه ای که پیش بینی مشارکت های قطعی بالای 50 درصد به مشارکت 40 درصد سقوط کرده است. 2.نکته دیگری که می توان در مورد کاهش مشارکت گفت این که قطعی شدن دو مرحله ای شدن انتخابات و حذف آقای قالیباف از گردونه ی دوقطبی با آقای پزشکیان را می توان از جمله دلایل کاهش مشارکت دانست. در واقع بخشی از کسانی که تصمیم قطعی برای شرکت در انتخابات را داشتند با اطمینانی که از حضور کاندیدای مد نظرشان در دوره دوم داشتند حضور خود در پای صندوق های رای را به 15 تیر ماه موکول کردند و بخش دیگر نیز پس از قطعی شدن دوگانه پزشکیان و جلیلی و نبود کاندیدای مد نظرشان (قالیباف)از حضور در پای صندوق رای منصرف شده اند. 3.علاوه بر عوامل داخلی در روزهای پایانی به انتخابات ،کمپین نه به انتخابات توسط رسانه های خارجی با قدرت بیشتری در دستور کار قرار گرفت که طبیعتا در بخشی از جامعه20 درصدی مردد برای شرکت در انتخابات 8 تیر موثر بوده اند.  در مورد ریزش رای آقای قالیباف نیز سه عامل به نظر می رسد: 1.مهم ترین عامل را می توان بلاتکلیفی سبد رای جریان اصولگرا تا ساعات پایانی برای انصراف یا عدم انصراف و اعلام گزینه نهایی دانست.  2. تغییر برآورد افکار عمومی جریان اصولگرا از نامزد برنده اصولگرا از قالیباف به جلیلی در 72 ساعت پایانی نیز عامل مهمی است، در واقع بخشی از رای دهندگان از الگوی «رای  به فرد برنده» در انتخابات پیروی می کنند که این برآورد پس از مناظره سوم از آقای قالیباف به آقای جلیلی شیفت کرد.   3.انصراف دو نامزد اصولگرا ( آقایان قاضی زاده و زاکانی) در 24 ساعت پایانی با توجه به دو نکته فوق عملا سهم 4 تا 5درصدی این افراد را به سبد رای آقای جلیلی افزود. سه دلیل مذکور را می توان از جمله عوامل مداخله گر بیرونی در ریزش رای آقای قالیباف و افزایش رای آقای جلیلی در روز انتخابات دانست. در هر حال انتخابات8 تیر ماه با مشارکت 40 درصدی پایان یافت و آقای پزشکیان به عنوان نفر اول و آقای جلیلی به عنوان نفر دوم  راهی مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم در15 تیرماه شدند اما آن چه مسلم است این است که همچنان سایه مرددین بر انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم سنگینی می کند. در واقع سبد رای آقایان پزشکیان و جلیلی به گونه ای نیست که بتوان به راحتی گفت چه کسی پیروز انتخابات 15 تیر ماه است به عبارتی در این مرحله نیز مرددین باز هم سرنوشت ساز انتخابات خواهند بود از14 درصدی که  به آقای قالیباف رای داده اند تا 20 درصدمرددینی که در انتخابات شرکت نکرده اند. در هر حال به نظر می رسد هر دو نامزد راه یافته برای جلب نظرمرددین در این دوره تمرکز خواهند کرد  اما آن چه فارغ از نتیجه نهایی نباید از آن غافل شد این است که در شرایط کنونی اولویت اول کشور افزایش نرخ مشارکت بالای 50 درصد است، مشارکتی که درصورت رقابت سالم دو نامزد ظرفیت تحقق آن دور از انتظار نیست به شرط آن که هر دو نامزد صادقانه با آحاد جامعه بالاخص جامعه مرددها سخن بگویند  مرددینی که گرچه در انتخابات 8 تیر ،نه با انتخاب نامزد، بلکه با انصراف از شرکت در سرنوشت انتخابات اثر گذاشتند اما این ظرفیت را دارند که با شرکت در انتخابات 15 تیر سرنوشت 4 ساله کشور را آن گونه که می خواهند ترسیم کنند.

عناوین اخبار روزنامه جوان در روز یکشنبه‌ ۱۰ تیر

فصل همدلی در کار نیمه تمام ملت
حسین عبداللهی‌فر

ملت بیدار ایران اسلامی یک بار دیگر در آزمونی مهم و بزرگ پای کار نظام و انقلاب اسلامی آمد تا در یک انتخابات کاملاً متمایز رئیس‌جمهور چهاردهم را برای چهار سال آینده از صندوق‌های رأی بیرون آورد. 
از ویژگی‌های انحصاری انتخابات چهاردهم می‌توان به امنیت بسیار خوب و عالی آن اشاره کرد که مرهون زحمات نیرو‌های انتظامی و اطلاعاتی بوده و مورد ستایش مردم عزیزمان می‌باشد. 
در بعد سلامت نیز این انتخابات نرم جدیدی برجای گذاشت که در سیر مراحل آن از ثبت نام و تبلیغات تا روز رأی‌گیری کاملاً آشکار بود. کاهش محسوس تخلفات انتخاباتی، درگیری‌های فیزیکی، شکایات، طرح تقلب و عدم وجود هرگونه شائبه در نحوه شمارش و اعلام نتایج از شاخصه‌های سلامت این انتخابات می‌باشد که شایسته تقدیر از مجریان و ناظران، دستگاه قضا و نیرو‌های انتظامی، تشکل‌ها و گروه‌های سیاسی به ویژه نامزد‌های انتخاباتی، ستاد‌ها و هواداران آن‌ها می‌باشد. 
مهم‌ترین ویژگی‌های انحصاری این انتخابات را باید رقابتی بودن آن دانست که مورد تحسین دوست و دشمن قرار گرفته و نتیجه آن را می‌توان در بازگرداندن بخشی از تحریم کنندگان انتخابات در ادوار قبلی به پای صندوق‌های رأی مشاهده کرد که مدیون تلاش‌ها و نقش آفرینی شورای محترم نگهبان، جریان‌های سیاسی و نامزد‌های انتخابات می‌باشد. 
ویژگی دیگر این انتخابات مربوط به نتیجه آن می‌باشد که با رقابت تنگاتنگ دو نامزد و دو دوره‌ای شدن آن و در واقع رقابت‌های انتخاباتی را به مدت یک هفته دیگر تداوم بخشید. 
دور دوم انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری هم مختصات انحصاری خاص خود را دارا می‌باشد که علاوه بر تنگ‌تر شدن رقابت‌ها و افزایش تلاش‌ها از هر دو سوی این میدان، می‌توان به افزایش همدلی، همگرایی و همسویی مردم برای اتمام کار نیمه تمام در انتخابات اشاره کرد. 
از این رو، باید گفت فصل همدلی ملت برای اتمام کار نیمه تمام جمعه گذشته در جمعه آینده رقم خواهد خورد و امید است مشارکت و حضور مردم در پای صندوق‌های رأی افزایش یافته و شاهد رویداد شیرینی در این روز سرنوشت ساز برای ملت ایران باشیم. چراکه هواداران هر دو نامزد با جدیت بیشتر وارد رقابت‌ها شده و تلاش خواهند کرد رئیس چهاردهم را مطابق با سلیقه خویش از صندوق‌های رأی بیرون آورند. 
با این وجود انتظار می‌رود به رغم تنگ‌تر شدن فضای رقابت‌ها و جدی‌تر شدن تلاش‌های هر دو جریان، شاهد پایبندی هر چه بیشتر نامزدها، ستاد‌های انتخاباتی و هواداران آن‌ها به اخلاق و قانون بوده و فضای همدلی، صمیمیت و رفاقت‌ها در اوج رقابت‌ها باشیم. به ویژه آنکه در جریان انقلاب و رسیدن به نامزد واحد، اشتراکات جای اختلافات را گرفته و اهتمام برای موفقیت نیز افزایش می‌یابد، چراکه درس بزرگ ملت ایران از دولت شهید رئیسی این است که کیفیت انتخابات بر کیفیت دولت برآمده از آن تأثیر می‌گذارد. بدین معنا که از انتخابات تخریبی و غیراخلاقی نمی‌توان انتظار دولتی متشرع و اخلاق‌مدار داشت. کسانی که با مکر و بداخلاقی، دروغ و وعده‌های توخالی تلاش می‌کنند تا به هر قیمت خود را به قدرت برسانند پس از آن نیز تلاش می‌کنند تا با تمسک به همین روش‌ها و رویه‌ها به اداره کشور بپردازند. راه و روشی که نتیجه قهری آن نومیدی جامعه از عملکرد مسئولان و کاهش اعتماد به آن‌ها بوده است. 
ملت ایران از شهید مظلوم و خدوم آیت الله رئیسی آموختند که دولت اخلاقی و مردمی نتیجه پایبندی‌ها به شرع مقدس و اخلاقیات در مرحله رقابت هاست؛ لذا آنچه بیش از هر چیز از نامزد‌ها و تشکل‌های سیاسی مورد انتظار مردم است پرهیز از بداخلاقی‌ها و تخریب‌هاست.

عناوین اخبار روزنامه جام جم در روز یکشنبه‌ ۱۰ تیر

جلوه‌ای از اقتدار ملی

حسین مظفر

همان‌طور که ملت ایران در جریان اخبار مربوط به چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری قرار گرفتند به‌رغم همه سمپاشی‌ها، کارشکنی‌ها، شایعه‌پراکنی‌ها و زمینه‌های دلسردی که از سوی دشمنان انقلاب اسلامی و مردم در داخل و خارج به وجود آمد، جامعه ایرانی در حد توان خود در دور اول انتخابات شرکت کرد.

تا قبل از برگزاری انتخابات، زمینه‌های خوبی از سوی شورای نگهبان برای بالابردن مشارکت به وجود آمد، چون انگیزه برای گروه‌ها و سلایق مختلف سیاسی جهت رقابت افزایش یافت و همگان این فرصت را پیدا کردند که در یک رقابت جدی شرکت و با گرم‌کردن فضای انتخابات و ایجاد شور و نشاط تلاش کنند نماینده خود را به پاستور بفرستند. خوشبختانه مردم در حد توان در این آزمون بزرگ شرکت کردند و به نظر می‌رسد شرکت قابل‌قبولی هم صورت گرفت و از این رو حضور و مشارکت آنان قابل تقدیر است. درعین‌حال باید توجه داشت که کار همچنان ادامه دارد و در دور دوم، در جمعه پیش‌رو، مردم با انگیزه بیشتری در مرحله نهایی انتخابات شرکت خواهند کرد. اکنون دو نامزد پیشی‌گرفته از دیگر رقبا، بار دیگر خود را در معرض آزمون و رای مردم قرار می‌دهند و جامعه هم براساس نگاه‌ها و برنامه‌های نامزد‌های مورد نظر می‌تواند از بین این دو نفر یکی را انتخاب کند. امیدواریم با حضور دلگرم‌کننده و مشارکت قوی مردم، برگ زرین دیگری بر کارنامه انقلاب اسلامی ایران اضافه شود. با توجه به این‌که یک هفته بیشتر تا برگزاری مرحله دوم انتخابات باقی نمانده، همچنان بر این باورم که قهر با صندوق رای، مساوی است با قهر با هویت ایرانی، منافع ملی و کشور و آن کسی که اندیشمند و فهیم است به‌هیچ‌وجه حاضر نیست کشورش را مورد بی‌اعتنایی قرار دهد و در عرصه انتخابات مشارکت نداشته باشد و دندان طمع دشمنان و معاندان را به خاطر مشارکت کمتر در انتخابات تیز کند، چون اگر چنین باشد بدون تردید همگان ضرر خواهند کرد. کسانی که اعتقاد به سربلندی و سرافزاری کشور دارند باید در این دوره از انتخابات شرکت کنند. بالاخره دو طیف و دو نگاه متفاوت در عرصه رقابت حضور دارند و انگیزه مشارکت هم فراوان است و از این رو در این مرحله باید منافع ملی را مورد توجه قرار دهیم و مصالح شخصی و جناحی را کنار بگذاریم و به کلان اقتدار ملی توجه نشان دهیم.

عناوین اخبار روزنامه آرمان امروز در روز یکشنبه‌ ۱۰ تیر

مصائب FATF

محمد مهدی مظاهری

گروه ویژه اقدام مالی، اف‌ای‌تی‌اف(FATF)، اعلام کرد که نام جمهوری اسلامی ایران همچنان در «فهرست سیاه» این نهاد بین‌المللی باقی مانده است. بر این اساس به نظر می رسد در حالی که در این دوره امارات متحده عربی و در دوره بررسی پیشین یعنی تیر ۱۴۰۲، لبنان از «فهرست خاکستری» این نهاد حذف شدند، جمهوری اسلامی ایران در مقطع کنونی تلاش و اراده خاصی نیز برای خروج فهرست سیاه اف ای تی اف ندارد. اما اف ای تی اف چگونه سازمانی است، چرا برخی در ایران مخالف پیوستن به آن هستند؟ و راهکار برون رفت از این شرایط چیست؟ گروه ویژه اقدام مالی (در پولشویی) یا به اختصار اف ای تی اف، نام یک سازمان بین دولتی است که در سال ۱۹۸۹ با ابتکار کشورهای گروه۷ با هدف مبارزه با پولشویی تأسیس شد. این سازمان در سال ۲۰۰۱ به کارزار مبارزه با تأمین مالی تروریسم پیوست. اف ای تی اف در ایران دو دسته مخالف اصلی دارد؛ گروهی از مخالفان آن معتقدند از آنجا که ایران در حال حاضر در شرایط تحریم‌های بین المللی قرار دارد، پیوستن به اف‌ ای تی اف می‌تواند مانع دور زدن تحریم‌ها در کشور شود، چرا که طبق ضوابط این نهاد، تراکنش‌های مالی کشورها باید روشن و شفاف باشد و اگر این کار صورت بگیرد ایران دیگر نمی‌تواند تحریم‌ها را دور بزند.
دغدغه گروه دیگر مخالف، حمایت مالی از گروه‌های حامی ایران است و معتقد هستند اگر اسم گروه‌های جبهه مقاومت و حامی ایران از سوی آمریکا و کشورهای غربی در فهرست گروه‌های تروریستی قرار بگیرد، بانک‌های جمهوری اسلامی ایران در صورت عضویت در اف‌ ای تی اف دیگر نمی‌توانند با آن‌ها تراکنش مالی داشته باشند. هر چند این دغدغه‌ها مهم و قابل تأمل است، اما باید به این مسأله نیز توجه داشت که قرار گرفتن نام ایران در لیست سیاه FATF تاثیر بسزایی بر سیاست خارجی و اقتصاد ایران دارد. این امر ضمن خدشه دار کردن اعتبار و قدرت نرم ایران در مجامع بین المللی، محدودیت‌ها و هزینه‌های بسیاری را بر تجارت و مراودات مالی کشور تحمیل کرده است و شرکای مهم تجاری را از ایران دور می‌کند. چرا که مهم‌ ترین محدودیت ناشی از قرار گرفتن در لیست سیاه اف ای تی اف، از بین رفتن امکان نقل‌وانتقال پول با بانک‌های خارجی است و تمامی‌کشورهای شرقی و غربی در صورت معامله با ایران، درگیر جریمه‌های سنگین خواهند شد. کما اینکه حتی کشور‌های دوست و همسایه مثل عراق نیز در مورد تحریم‌ها با ایران بسیار جدی برخورد می‌کنند و کشورهایی نظیر روسیه و چین نیز همواره بر این نکته تاکید می‌کنند که تداوم و پیشرفت روابط اقتصادی آنها با کشورمان منوط به پیوستن ایران به اف ای تی اف است. در این راستا، پیشبرد موفق روابط با کشورهای عضو بریکس و شانگهای نیز منوط به خارج شدن از لیست سیاه اف ای تی اف است

روزنامه شرق

ظرفیت یادگیری سیاسی اصولگرایی

کیومرث اشتریان: 

1- انتخابات مقدس نیست؛ بلکه عرصه‌ای برای مبارزه قدرت و مقام و منزلت و منافع گروه‌های گوناگون است. اگرچه انتخابات در هنگامه‌هایی خاص، کارکردهای امنیت ملی دارد، اما آن را نباید همیشه و ضرورتا به کل انقلاب و نظام و اسلام و ایران گره زد. اغلب این دعوای من و توست برای دستیابی به منابعی که در کشور وجود دارد یا برای دستیابی به مقام و موقعیت. چرا باید این دعوای شخصی یا گروهی را به یک دعوای ملی یا دینی تبدیل کنید؟ چرا باید دعوای منافع را در زرورقی از ارزش‌ها بپوشانیم؟ بسیاری از عرصه‌ها منطقه‌الفراغ است و حکومت تا آنجا که می‌تواند باید بنای مشروعیت خویش را از آن بیرون بکشد، از انتخابات بگیرید تا نظارت استصوابی و بسیاری از تصمیمات بخش عمومی. اینها هیچ‌کدام امور مقدس نیستند. آن‌گاه که چنین بیندیشیم، زمینه برای یادگیری سیاسی فراهم می‌شود.

2- پیش‌بینی‌ناپذیری رفتار انتخاباتی و بی‌ثباتی سیاسی یکی از موضوعات اساسی در این انتخابات بود که باید به آن هشدار داد. میزان مشارکت و آرای برخی از نامزدها با اغلب نظر‌سنجی‌ها مغایر بود. یکی از علل بی‌ثباتی فکر سیاسی این است که دیر‌زمانی است که در این کشور به شکلی پنهان با تحزب مبارزه می‌شود تا مبادا «قدرت اغیار» شکل بگیرد. این خود سبب می‌شود تا در این فرایند تاریخی، یادگیری سیاسی نداشته باشیم. به هر اندازه که در مبارزه با تحزب موفق می‌شوید، به همان اندازه کشور را با سیلاب‌های خاموش و نهان مواجه می‌کنید و به همان اندازه زندگی سیاسی مردمان را با بی‌اطمینانی. نکته تأسف‌بار این است که برخی از اشخاص و نهادها که چنین کرده‌اند، هنوز نمی‌دانند با کشور چه کرده‌اند. به جای اینکه احزاب سیاسی مبارزه قدرت را در سطح مدنی به پیش ببرند، آن را به پستوهای پنهان نهاد‌های خاص برده‌اند. در چنین ابهامی است که اینک برای آن 60 درصد که مشارکت نکرده‌اند، مدعیان بی‌شمار سر برآورده‌اند.

3- نکته دیگر آنکه کارکردهای اصلاحی انتخابات را از کار می‌اندازید. چه‌بسا مردمان در کوچه و بازار می‌گویند خوب! بر فرض که رأی دادیم. از همان ابتدا نهادها و گروه‌هایی که همه ما می‌شناسیم، شروع به سنگ‌اندازی می‌کنند. مثلا هرچند می‌دانیم که گروهی در اقلیت‌اند اما صداوسیما و بسیاری دیگر از نهادها را در اختیارشان قرار می‌دهید. اجازه می‌دهید که تصمیم‌گیری در نهادهای مهم را تسخیر کنند. تلاش خواهند کرد که ملت نتیجه عملیاتی از انتخاب خود نگیرد. این یکی از مهم‌ترین علل کاهش مشارکت است.

4- اما پرده اساسی اینجاست که یک رژیم شناختی و یک سازه فکری از طرف اصولگرایی ایجاد شده‌ است که فهم از موقعیت را برای خود و هوادارانش ناممکن می‌کند و این مهم‌ترین ویژگی تفکر آنان است که سبب می‌شود به دامن نوعی رفتار فرقه‌ای بیفتند. جناب آقای ضرغامی گفته‌اند: «درس‌های ۸ تیر را به فضل الهی مرور خواهیم کرد/ بنای تاریخی روحانیت در کشور نیاز به مرمت دارد، جای مطهری خالی است».

پاسخ این است: نمی‌توانید.

اصولگرایی سیاسی به دلیل ساختار ضد فکری خود اساسا نمی‌تواند بیندیشد، چون قوه فکری خود را به اسارت درآورده است. در همین انتخابات دیدید که جامعه اصولگرایی در پی کسب نظر فلان منبری و بهمان مداح بود. نه اینکه فکر کنید این رفتار جنبه تبلیغات انتخاباتی داشت، نه. کاملا مشخص بود که این فراتر از یک مرجعیت رسانه‌ای برای انتخابات است؛ بلکه این پیامد این امر است که نه‌فقط هواداران، بلکه نخبگان این جریان سیاسی نیز عقل خود را به مداحان و منبری‌ها (و نه حتی «علما») وانهاده‌اند.

مسئله مهم فکری این جریان این است که همه چیز و ازجمله اخلاق را جدلی می‌کند. نسبی‌گرایی افراطی اخلاقی گریبان‌گیر آنان شده است. عبرت‌آموز است که آن کسانی که طبق اصول باید منادی دین و معنویت و اخلاق باشند، به ورطه دروغ و تهمت سقوط کرده‌اند.

و مهم‌تر از آن اساسا امکان درک و فهم را از خود سلب کرده‌اند. چنین رویکردی به کلی نخبگان و هواداران را به اسارت فرقه‌هایی در‌می‌آورد که از حداقل‌های درک سیاسی برخوردار نیستند و به خواب و رؤیا و مکاشفات دروغین و قصه‌های آخرالزمانی برخی سخنرانان خیال‌پرداز روی می‌آورند. عملا جریانی از خرافه و شبه‌علم و مکاشفات دروغین به منبع اصلی تغذیه فکری بزرگ و کوچک آنان تبدیل شده است. دیگر جایی برای مطهری و بهشتی نمانده است. این درخت سترون است.

روزنامه رسالت

چند پرده از هشتم تیر

سیدمحمد بحرینیان

یک. انتخابات ریاست جمهوری با مشارکت ۴۰ درصدی مردم‌به‌دور دوم کشید. این عدد، مطلوب و متناسب باسابقه ۴۵ ساله ما نیست و باید مورد تحلیل و واکاوی قرار گیرد.
دو. از سال ۹۲ به این‌سو، انتخابات شوراهای شهر و روستا همواره بر ریاست جمهوری منطبق شده و با توجه به این‌که انتخابات محلی و منطقه‌ای، معمولا مشارکت قومی، گروهی و خویشاوندی در سطح کشور و به‌ویژه حوزه‌های کوچک‌تر ایجاد می‌کند، عدم هم‌زمانی دو انتخاب ریاست جمهوری و شورا در این دوره می‌تواند باعث افت مشارکت باشد. 
سه. عامل دیگر فشار و شرایط اقتصادی است. موج فعلی تورم اگرچه بلندترین در تاریخ بعد از انقلاب اسلامی نیست اما طولانی‌ترین است. حدود ۷ سال تورم پی‌درپی، بخش‌هایی از جامعه مشارکت جوی ایرانی را به وادی ناامیدی از تأثیر سیاست بر معیشت رسانده و به لایه‌های خاموش جامعه بدل کرده است. این فشار اقتصادی، متناسب با گزارش مرکز آمار بر دوش سه دهک اول سنگین‌تر است. آمار مشارکت تفکیکی استان‌ها در انتخابات اخیر نیز نمایانگر آن است که جز استان تهران که افزایش مشارکت ۱۴ درصدی داشته، تمام استان‌ها (به‌جز قم) با کاهش مشارکت مواجه بوده‌اند و این کاهش در استان‌های محروم بیشتر است. مشاهدات میدانی در شهر تهران نیز نشان می‌دهد که در ساعات پایانی رأی‌گیری، صندوق‌های مناطق مرفه شلوغ و مناطق پایین‌تر به نسبت خلوت بوده است.
چهار. فرآیند انتخابات ریاست جمهوری که با توجه به دومرحله‌ای شدن همچنان در جریان است، از دو جهت قابل‌توجه بود. اول آن‌که نتیجه، به‌راحتی قابل پیش‌بینی نبود و برخی اعداد، تا کمی شگفتی محسوب می‌شود. نکته دوم آن‌که بسیاری از افراد و جریان‌هایی در این دوره پای‌کار آمده و با صدور بیانیه یا موضع‌گیری، عملا در رقابت مشارکت کردند که تا پیش‌ازاین، در مورد صحت انتخابات، حرف‌های دیگری می‌زدند. دو ویژگی یادشده نشان از این دارد که در ایران اسلامی، اولا رأی خوانده می‌شود و ثانیا مهندسی هم در فرآیند انتخاب صورت نمی‌گیرد که اگر جز این بود، شاید نتیجه هم چیز دیگری بود
روزنامه وطن امروز
 
راز پیروزی در مرحله دوم
جعفرعلیان‌نژادی
به دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری آیا باید به دیده شانس مجدد نگاه کنیم یا موقعیت ازدست‌رفته؟ همیشه شنبه پس از برگزاری انتخابات، با موقعیتی عادت‌وار مواجه بودیم که 2 حس کلی و قطعی شکست و پیروزی را تداعی می‌کرد. گروهی شادمان و گروهی غمگین بودند اما این انتخابات، داستان کمی فرق می‌کند. حالا در این موقعیت تازه قرار گرفته‌ایم که تا حدی برای هم‌نسلان ما تجربه‌ای جدید محسوب می‌شود. 
هرچند از تجربه 2 دوره‌ای شدن انتخابات در سال 84، زیاد دور نشده‌ایم اما ویژگی‌های متمایزی ما را در موقعیت تجربه جدیدی قرار داده است. انتخابات برگزار شد نه البته  آنچنان که مورد توقع و انتظار جریانات سیاسی بود. فرض جریان اصلاحات آن بود که با مشارکت بالا امکان تحقق پیروزی ممکن می‌شود و بر این مبنا تلاش می‌کرد با حداکثر توان، هواداران خود و اقشار مختلف اجتماعی را به پای صندوق بکشاند. در مقابل فرض جریان اصولگرا تا لحظه آخر این بود که می‌تواند با تکنیک ائتلاف پیروز انتخابات در دور اول باشد.
اما شرایط طوری رقم خورد که شانس جریان اصلاحات و اصولگرا برای تمسک به سناریوهای پیروزی، از دست رفت. نرخ مشارکت غیرمنتظره، هم اصلاح‌طلبان را متعجب ساخت و هم جبهه انقلاب را با پرسش‌های زیادی مواجه کرد. هیچ نامزدی حائز اکثریت مطلق آرا نشد و انتخابات به دور دوم رفت. این موقعیت مساله‌ای مشترک را پیش روی 2 جبهه قرار داد: دلایل کاهش انگیزه مشارکت در روزهای پایانی چه بود؟ 
واقعیت فعلی پس از برگزاری انتخابات در دوره اول، اشتراک 2 جبهه در مساله مشارکت است. این موضوع حکمت اصرار و تاکیدات بسیار زیاد مقام معظم رهبری به مشارکت حداکثری و اولویت آن را مشخص می‌کند. حالا که در موقعیت دور دوم انتخابات قرار گرفته‌ایم 2 جریان سیاسی به نحو واقعی متوجه اهمیت مساله مشارکت شده‌اند. حالا معلوم شده است که هیچ جریان سیاسی نفعی از مشارکت پایین نخواهد برد.
بنابراین نه آن فرض جبهه اصلاحات که سال‌هاست مدعی آن هستند، صحیح است، نه فرض جریان اصولگرا که یک سبد رای ثابت 18 میلیونی دارد. این انتخابات نشان داد ذهنیت مردم تا حد قابل‌ توجهی از ذهنیت جریانات سیاسی فاصله دارد. میل به مشارکت بنا بر نظرسنجی‌ها کم نبود و متوسط این میل نزدیک به 50 درصد بود. مرددان و تصمیم‌نگرفته‌ها نیز به طور متوسط می‌توانستند نرخ را به عددی بین 55 تا 60 درصد نزدیک کنند اما چه شد که جریانات سیاسی نتوانستند از این فرصت استفاده کنند؟
پاسخ نگارنده در یک جمله «عدم درک منطق موقعیت توسط جریانات سیاسی» است. کنش جریان اصولگرا در مقوله تبلیغات و ائتلاف، پیام مثبتی به افکار عمومی منتقل نکرد. کنش تبلیغاتی جریان اصلاحات و عاریه‌ای و ناآماده عمل کردن نامزد این جریان نیز نتوانست مردم  و مرددان را قانع سازد. به قول یک شهروند معمولی، مردم نامزدی را در قد و قواره ریاست‌جمهوری ندیدند.
حالا که انتخابات به مرحله دوم رسیده، پاسخ دور اول مردم به ویترین ارائه‌شده نامزدها می‌تواند درس‌های خوبی برای کنش موفق انتخاباتی آنها در هفته جاری به همراه داشته باشد. درک منطق موقعیت در این لحظه به معنی باز کردن گره کور مشارکت توسط جریانات سیاسی است. باید برنامه‌ها شفاف‌تر و به زبان عمومی نزدیک‌تر باشد. باید مردم ببینند فردی که انتخاب می‌کنند آیا عرضه کار و توان اجرا و حل کردن مشکلات سخت اقتصادی را دارد یا خیر؟ پیروزی واقعی جریانات سیاسی وقتی رقم می‌خورد که آنها پاسخ کاملی به میل واقعی مشارکت سیاسی مردم ارائه دهند. 
مشارکت بالا، متضمن این پیروزی است. هر جریانی که موفق شود انگیزه‌های عمومی مشارکت را بالاتر ببرد، یقینا پیروز انتخابات 15 تیر خواهد بود.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات