صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۷:۰۴  ، 
شناسه خبر : ۳۶۴۲۹۲
حمله حزب‌الله؛ این تازه اول ماجراست، حلقه های مفقوده در تنبیه صهیونیست ها، «جهانی‌شدن اربعین» عامل وحشت مستکبران؛ تیتر یادداشت برخی از روزنامه‌های امروز می‌باشد. 

حمله حزب‌الله؛ این تازه اول ماجراست 

مسعود اکبری
1- رهبر معظم انقلاب روز گذشته در دیدار جمعی از هیئت‌های دانشجویی فرمودند:«کارزار جبهه حسینی با جبهه یزیدی تمام نشدنی است...امروز شما این را در دنیا می‌بینید قبل از دوران امام حسین علیه‌السلام هم این دو جبهه وجود داشت، در زمان بعد از ایشان هم وجود داشت و امروز هم وجود دارد و تا آخر هم وجود خواهد داشت.» 
2- امروز، آمریکا و اسرائیل مصداق اتّم جبهه یزیدی و جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت مصداق بارز جبهه حسینی است. دیروز در 324 اُمین روز نبرد طوفان‌الاقصی شاهد جدیدترین تقابل این دو جبهه با یکدیگر بودیم. 
حزب‌الله لبنان در پاسخ اولیه به جنایت رژیم صهیونیستی در ترور شهید «فواد شکر» فرمانده نظامی ارشد حزب‌الله، با حمله موشکی و پهپادی به اهدافی در سرزمین‌های اشغالی حمله کرد. حزب‌الله لبنان در این عملیات دست‌کم ۱۱ پایگاه ارتش رژیم صهیونیستی در شمال اراضی اشغالی و منطقه جولان اشغالی را در هم کوبید. روز گذشته یدیعوت آحارونوت در گزارشی به نقل از تحلیلگران صهیونیست نوشت: به نظر می‌رسد عملیات و حملات حزب‌الله بسیار موفقیت‌آمیز بوده است.
روز گذشته مقامات و برخی رسانه‌های رژیم صهیونیستی مدعی حملات پیشدستانه و خنثی کردن عملیات مقاومت شدند. سید حسن نصرالله، دیروز در پاسخ به این ادعای مضحک گفت:«هر آنچه طبق برنامه‌ریزی عملیات قصد داشتیم شلیک کنیم، انجام شد. مدت‌ها پیش تمامی دره‌ها را از موشک‌های دقیق و بالستیک تخلیه کردیم و آنچه دشمن روز یکشنبه بمباران کرد، دره‌های خالی بود.»
3- حمله روز گذشته حزب‌الله لبنان، رسوایی جدیدی برای سیستم فشل و معیوب اطلاعاتی رژیم صهیونیستی رقم زد. رسانه‌های لبنانی اعلام کردند که گستره مرحله نخست واکنش حزب‌الله لبنان به ترور شهید «فؤاد شکر» شامل ۱۵۰۰ کیلومتر مربع از مناطق شمالی سرزمین‌های اشغالی بوده است. 
حمله حزب‌الله لبنان در آغاز با پرتاب ۳۲۰ موشک برای فریب سامانه گنبد آهنین آغاز شد و در پی آن حملات پهپادی حزب‌الله انجام شده است. نکته قابل توجه اینجاست که رژیم صهیونیستی نتوانسته مانع از شلیک موشک‌ها و پهپادهای حزب‌الله به سوی سرزمین‌های اشغالی شود. در حقیقت رژیم صهیونیستی در پیش‌بینی و شناسایی عملیات انتقام حزب‌الله دچار شکست اطلاعاتی فاحشی شد. 
4- رسانه‌های رژیم صهیونیستی فاش کردند که شرکت‌های خارجی دهها پرواز خود را به فرودگاه بن گورین متوقف کرده‌اند. منابع صهیونیستی از لغو ۵۰ پرواز به فرودگاه بن گورین خبر دادند. همزمان رسانه‌های رژیم صهیونیستی به مختل شدن و از کار افتادن سایت فرودگاه بن گورین اشاره کردند.
همچنین رسانه‌های رژیم صهیونیستی از اعلام وضعیت اضطراری۴۸ ساعته در سرزمین‌های اشغالی خبر دادند. پس از عملیات طوفان‌الاقصی، اقتصاد رژیم صهیونیستی خسارت‌های هنگفتی را متحمل شده که از جمله آنها توقف فعالیت ده‌ها شرکت هواپیمایی بین‌المللی در تل‌آویو است. در همین رابطه بخش گردشگری رژیم صهیونیستی نیز با مشکلات عمده‌ای مواجه شده است.
سایت صهیونیستی «کالکاسیت» در گزارشی با اشاره به این خسارت‌ها نوشت که گردشگری در سرزمین‌های اشغالی به ویژه در مناطق شمالی کاملاً فلج شده و دیگر هیچ گردشگری به این مناطق سفر نمی‌کند. بر اساس گزارش مرکز آمار تل‌آویو، از ژانویه تا ‌آوریل سال ۲۰۲۴ تنها ۲۸۸ هزار نفر به سرزمین‌های اشغالی سفر کرده‌اند و این درحالی است که این رقم طی مدت مشابه سال قبل ۱.۳ میلیون نفر بود. این موضوع نشان می‌دهد که بخش گردشگری در سرزمین‌های اشغالی با خسارت ۸۰ درصدی مواجه است.
رژیم صهیونیستی در سال گذشته میلادی پذیرای ۳ میلیون گردشگر بود که این عده بالغ بر ۵ میلیارد دلار پول به اقتصاد تل‌آویو تزریق کردند، اما جنگ باعث شد بخش‌های عمده‌ای از صنعت گردشگری رژیم صهیونیستی تعطیل شود. در حال حاضر شرکت‌های هواپیمایی بزرگ بین‌المللی پروازهای خود به فرودگاه‌های سرزمین‌های اشغالی را تعطیل کرده‌اند و هتل‌ها در سرزمین‌های اشغالی مملو از آوارگانی است که از مناطق جنگی فراری هستند.
5- همزمان با حمله موشکی حزب‌الله به اهدافی در سرزمین‌های اشغالی که از آن به عنوان مرحله اول انتقام‌گیری از ترور فرمانده شهید مقاومت «فؤاد شکر» یاد شده است، شبکه الجزیره در گزارشی مشروح تحت عنوان «پنج دلیل بر قدرت موشکی حزب‌الله» به قدرت موشکی حزب‌الله پرداخته و به عنوان قدرتی که نمی‌توان به راحتی از آن چشم‌پوشی کرد، یاد کرده است.
الجزیره در این گزارش، افزایش برد و تنوع موشکی، بهبود دقت در هدف‌گیری، سکوهای پرتاب انعطاف‌پذیر، بهبود کلاهک‌ها و ادغام سیستم موشکی و پهپادی را به عنوان پنج دلیل قدرت موشکی حزب‌الله ذکر کرده است. نکته قابل تأمل اینجاست که حزب‌الله لبنان در عملیات روز گذشته، تنها از بخش بسیار کوچکی از توانمندی‌های خود استفاده کرد. به همین دلیل الجزیره در بخشی از گزارش خود تاکید کرده است که «درحال حاضر، حزب‌الله دارای موشک‌هایی مانند فاتح 110 در طراز مختلف آن است که برد آن‌ها به بیش از 300 کیلومتر می‌رسد و می‌توانند، عمق اسرائیل و اهداف مشخص راهبردی را هدف قرار دهند... برآوردهای نظامی نشان می‌دهد، زرادخانه حزب‌الله با 120 تا 200 هزار موشک، حاوی صدها موشک هدایت‌شونده نقطه‌زن با قابلیت‌های تخریبی بالا است.»
6- حمله حزب‌الله لبنان به سرزمین‌های اشغالی، صهیونیست‌ها را در شوک فرو برد. روز گذشته با وجود تقلای رژیم صهیونیستی برای سانسور گسترده تبعات حمله حزب‌الله، رسانه‌های این رژیم از آتش‌سوزی گسترده در سرزمین‌های اشغالی و آسیب‌دیدن شهرک‌های صهیونیست‌نشین خبر دادند. 
با وجود سانسور گسترده تبعات حمله دیروز حزب‌الله، برخی رسانه‌های صهیونیستی از قطعی گسترده برق در شمال سرزمین‌های اشغالی خبر دادند. بر طبق این اخبار، برق این مناطق حدود 11 ساعت متوالی قطع بوده است. قطع ۱۱ ساعته برق این مناطق، آن هم در یک عملیات محدود، مشخص کرد که اگر جنگ در ابعاد بزرگ‌تری رخ دهد، صهیونیست‌ها باید روزها و هفته‌ها در تاریکی و گرما به سر ببرند.
«سید حسن نصرالله» دیروز در بخشی از سخنرانی خود گفت:«عملیات ما در پاسخ به ترور حاج فؤاد، صد و ده کیلومتر از خاک لبنان دورتر است و فقط پانصد متر با تل‌آویو فاصله دارد.» به همین دلیل بود که شهرداری تل‌آویو اعلام کرد که به واسطه تحولات امنیتی در شمال و به دستور فرماندهی جبهه داخلی، شهرداری تمامی پناهگاه‌های عمومی شهرداری را باز کرده است. شهر تل‌آویو، ۲۴۰ پناهگاه عمومی دارد که در سراسر شهر پراکنده است و همه این پناهگاه‌ها در حالت آماده‌باش قرار گرفته است. پیش از این شهرداری قدس اشغالی دستورالعمل‌هایی را به ساکنان در مورد تمهیدات در صورت حمله به شهر صادر کرده بود که در آن به ساکنان تاکید شده باید بتوانند در عرض تنها ۹۰ ثانیه به یک پناهگاه دسترسی پیدا کنند.
7- حزب‌الله لبنان همان‌طور که قبلاً وعده داده بود، انتقام عملیات شهادت فؤاد شکر را مستقل و مجزا انجام داد. نشان به آن نشان که انصارالله یمن ضمن تبریک عملیات حزب‌الله لبنان، تاکید کرد «پاسخ یمن قطعاً در راه است و روزها، شب‌ها و میدان جنگ‌ این امر را ثابت می‌کند.» 
علاوه‌بر این، سردار سلامی فرمانده محترم کل سپاه عصر شنبه در حاشیه بازدید از مرز خسروی در حلقه زائرانی قرار گرفت که شعارهای مرگ بر اسرائیل سر می‌دادند و خواستار انتقام خون شهید اسماعیل هنیه بودند. وی قبل از ترک محل بازدید و حین سوار شدن بر خودرو در یک جمله در پاسخ به افرادی که درباره انتقام از وی پرسیدند به یک جمله بسنده کرد و گفت:«درباره انتقام خبرهای خوبی می‌شنوید، ان‌شاءالله.»؛ بله، این تازه اول ماجراست. 
اکنون به دلایل متعدد، آمریکا و رژیم صهیونیستی دو بازنده بزرگ در منطقه غرب آسیا هستند. امروز وقتی در مورد باب‌المندب، مدیترانه شرقی و تنگه هرمز صحبت می‌شود دیگر چیزی از هژمون آمریکا باقی نمانده است و اسرائیل نیز در مخمصه قرار گرفته است.
8- با وجود تقلای امپراطوری رسانه‌ای غرب برای تطهیر و بزک رژیم صهیونیستی، اما وجدان‌های بیدار مردم در اقصی نقاط جهان، این فضاسازی دروغین را شکسته و شعار «همه ما غزه هستیم» در اروپا و آمریکا، لرزه بر اندام رژیم صهیونیستی و حامیان آن انداخته است. در حقیقت رژیم صهیونیستی، علاوه‌بر میدان نبرد، در رسانه و دیپلماسی عمومی نیز شکست خورده است. روزنامه صهیونیستی جروزالم پست در گزارشی نوشت:«تاثیرپذیری نسل Z از شبکه‌های اجتماعی، به گونه‌ای است که این جمعیت ۲ میلیارد نفری در دنیا را از نظر فکری شبیه جوانان غزه خواهد کرد. اگر طرفداران اسلام بتوانند این نسل را متأثر از خود کنند نسل‌های بعدی نیز از دست خواهند رفت.» نشریه اکونومیست اخیرا در گزارشی نوشت:«۱۴ درصد از جوانان ۱۸ تا ۲۹ ساله آمریکایی از اسرائیل و کشتار کودکان در غزه حمایت می‌کنند و ۳۳ درصد از جوانان آمریکایی از فلسطینی‌ها حمایت می‌کنند؛ نسل Z ضدصهیونیستی در راه است.»
9-«جان مرشایمر» استاد مشهور روابط بین‌الملل اخیرا در اظهارنظری گفته است:«اسرائیل در وضعیت وخیمی قرار دارد. هرچه به جلو نگاه می‌کنیم، مشکلاتش بیشتر و بیشتر می‌شوند.اگر به نحوه برخورد اسرائیل با حمله ایران نگاه کنید، کاملاً واضح است که اسرائیلی‌ها به ایالات متحده نیاز دارند. برای مدت طولانی، استقلال یکی از ارکان اصلی سیاست امنیتی اسرائیل بود. اما این استقلال دیگر وجود ندارد و از بین رفته است.»
مرشایمر در ادامه تصریح کرد:«این موضوع نشان می‌دهد که موشک‌هایی که در خاورمیانه(غرب آسیا) گسترش یافته‌اند و اکنون در اختیار گروه‌هایی مانند حزب‌الله، حماس، حوثی‌ها و ایرانیان قرار دارند، چقدر بازی را تغییر داده‌اند و مهم هستند.»
جمله آخر مرشایمر را مقایسه کنید با اظهارنظری که چند سال پیش مطرح شد مبنی بر اینکه «دنیای فردا، دنیای گفتمان و مذاکره است و نه موشک‌ها»!؛ بله، در دنیایی که به واسطه اقدامات مخرب و جنایتکارانه دولت‌های سلطه‌گر، «قانون جنگل» بر آن حاکم است، این اقتدار است که حرف اول و آخر را می‌زند. 
 
حلقه های مفقوده در تنبیه صهیونیست ها
حجت الاسلام حجت گنابادی نژاد 
رژیم صهیونیستی با خیانت و جنایات ۷۰ ساله اش، امروز تنفر و انزجار جهانی در میان مردم ،جوانان و آزادگان عالم را به وجود آورده است. اقدامات و فجایع غیرقانونی و ضدبشری که از همان روزهای اول پس از عملیات ترکیبی و غرورآفرین ۷ اکتبر تاکنون در غزه اتفاق افتاده، مزید بر علت شده و فرصت دفاع حتی از حامیان اسرائیل را سلب کرده است. امروز علاوه بر بیزاری فراگیری که از رژیم صهیونیستی ایجاد شده است، هر فرد و حکومتی که کمترین حمایت و جانبداری از اسرائیل را داشته باشد، به سرعت در لیست منفورین جهانی قرار خواهد گرفت. شهادت مجاهد فلسطین شهید اسماعیل عبدالسلام احمد هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران  نیز که ناجوانمردانه و با نقض همه معاهدات بین المللی و به عنوان مهمان در یک رویداد مهم و رسمی ایران به شهادت رسید، تصویر دیگری از تبار وحشیانه رژیم صهیونیستی در گستره جهانی را به تصویر کشید و برائت و محکومیت این رژیم را در سطح وسیعی احیا و بازخوانی نمود. آن‎چه الان اهمیت دارد و قابل توجه است این‎که نوعی اجماع و توافق فراگیر جهانی به‎وجود آمده که تاکید دارد اسرائیل بایستی مجازات و تنبیه شود و این مطالبه و خواسته نه تنها در صف مخالفان رژیم صهیونیستی بلکه بسیاری از هم‎پیمانان قدیمی رژیم هم آمادگی این تنبیه را دارند و از همه مهم‎تر در داخل سرزمین های اشغالی ،حاکمان و هم مردم اسرائیل لحظه به لحظه چشم انتظار این مجازات و تنبیه هستند. اما آن‎چه به نظر می رسد در این مقطع زمان ضرورت دارد توجه به برخی حلقه ها و اضلاع این مجازات و تنبیه است که جای دارد علاوه بر تنبیه نظامی در این نوبت مورد توجه ویژه قرار گیرد. الف. پیش بینی یک کمپین جهانی برای فراخوان و دعوت عمومی مردم ،با مشارکت و اظهارنظرشان در عرصه هایی از قبیل چه کسانی مجازات شوند؟ چه مجازات هایی پیش بینی شود؟ در چه محل هایی مجازات و به چه میزانی انجام شود؟ و سایر الزامات مرتبط ب. یک طراحی رسانه ای قوی و فراگیر که عموم مردم بتوانند در فرایند این تنبیه اظهارنظر و مشارکت داشته باشند و امکان مشاهده آن در سطح جهان باشد. ج.در آستانه دولت جدید جا دارد توافق و هماهنگی خوبی بین کشورهای مختلف و نخبگان جهانی و تشکل‌های مردم نهاد مدافع حقوق کودکان،زنان، بهداشت و سلامت و ... ایجاد شود تا در اکثر محافل حقوقی و بین المللی خط محاکمه و محکومیت رژیم صهیونیستی از سوی دولت ها و ساختارهای سیاسی رسمی به‎علاوه سمن های مردم نهاد و حتی کمک به مردم فلسطین و غزه  برای طرح و ثبت و پیگیری لوایح حقوقی شکایت از اسرائیل با هدف ایجاد جبهه حقوقی فراهم گردد.  د. یک هماهنگی بین رهبران مذهبی ادیان و مذاهب توحیدی جهان می تواند در مطالبه‌گری و تبیین خط وحشی گری اسرائیل به روند کمی و کیفی این تنبیه کمک نماید و برای اولین بار در سطح جهانی یک پیوست تربیتی علیه رژیم صهیونیستی هم ایجاد شود. ه. شناسایی و فعال شدن نخبگان و چهره های هنری، ادبی، سینمایی، رسانه ای، فضای مجازی با رویکرد فعال شدن در روند محکومیت و اعلام تنفر از رژیم صهیونیستی و تولید و ارائه آثار،محصولات و رویدادها ضلع دیگری از روند تنبیه را ایجاد نمایند. به نظر می رسد با فضای ایجاد شده برای تنبیه رژیم صهیونیستی در این نوبت، این ظرفیت به وجود آمده  که روند تنبیه نظامی و دفاعی با قرین و تکمیل شدن سایر اضلاع، یک مجازات کم نظیر و تاثیرگذار علیه اسرائیل را با همراهی و حمایت اکثریت مردم و نخبگان جهان شاهد باشیم.  

«جهانی‌شدن اربعین» عامل وحشت مستکبران 

رسول سنائی‌راد

مراسم راهپیمایی اربعین که پس از سقوط رژیم دیکتاتوری صدام، احیا شده، به تعبیر یک کشیش مسیحی شرکت‌کننده در آن، «بزرگ‌ترین گردهمایی سالانه صلح‌آمیز در جهان است» که حضور شرکت‌کنندگان در آن روندی صعودی دارد، با این حال، امپراطوری رسانه‌ای وابسته به نظام استکبار همچنان سیاست بایکوت و سانسور را نسبت به آن دنبال کرده و هیچ انگیزه‌ای برای انعکاس اخبار مربوط به این رویداد بزرگ، مهم و جذاب ندارد. 
بی‌تردید علت این رویکرد و سیاست مغایر با رسالت رسانه‌ای را باید در وحشت مدعیان تمدن غربی از جهانی‌شدن اربعین و انعکاس پیام حماسی قیام حسینی به جهان دانست؛ مراسمی که با برخورداری از ویژگی‌های منحصربه‌فردش دارای جذابیت بالا برای بشریت امروز است؛ ویژگی‌هایی چون:
۱- ماهیت معنوی و معنابخشی و ارزش‌های الهی و انسانی که با مغناطیس جاذبه قهرمانی آزاده و ظلم‌ستیز، چون امام حسین (ع)، ایثار، ازخودگذشتگی و دیگرخواهی و سخاوت را به زیبا‌ترین شکل مجسم می‌کند و به نمایش می‌گذارد. 
۲- عبور از تمامی مرز‌های جغرافیایی، قومی و مذهبی که گرچه موضوع و بهانه به قیام امام حسین (ع) و عقاید شیعی مربوط است و میزبانی را شیعیان عراقی بر عهده دارند، اما هیچ منعی برای حضور مشتاقان و حتی کنجکاوان در آن وجود ندارد و حضور تمامی ملت‌ها، اقوام و پیروان مذاهب در آن آزاد است و مورد استقبال قرار می‌گیرد. 
۳- با وجود اینکه اربعین فریاد بلند مبارزه با ظلم و دفاع از مظلومیت به حساب می‌آید، اما در شکلی کاملاً مسالمت آمیز و صلح‌جویانه برگزار می‌شود و تمامی اختلافات در این مراسم رنگ می‌بازد و در سایه محبت امام حسین (ع) کنار گذاشته می‌شود، به گونه‌ای که آن را بزرگ‌ترین راهپیمایی صلح‌جویانه جهان نیز نامیده‌اند. 
۴- منتهی‌شدن راهپیمایی به کربلا و حرم مطهر امام حسین (ع) که نماد قیام حماسی و شجاعانه در برابر ظلم، فساد و تباهی در شرایط نابرابر و اثبات پیروزی خون بر شمشیر است و به شرکت‌کنندگان اعتماد‌به‌نفس و انگیزه ایستادن در برابر ظالمان و جباران را می‌بخشد. 
۵- عظمت مراسم با حضور جمعیت گسترده و پرشمار دلدادگان و مشتاقان امام حسین (ع) که گویای تغییر وضعیت تاریخی به نفع حسینیان و به ضرر لشکریان یزید ستمکار است، خود الهام‌بخش عمل حسینی در برابر ستم یزیدی است. 
با توجه به همین ویژگی هاست که نظام استکبار این مراسم را برای خویش یک تهدید واقعی یافته و برای جلوگیری از گسترش و جهانی‌شدن آن، سیاست انفعالی بی‌تفاوتی و بایکوت‌سازی آن را پیشه کرده است. 
اما با رشد و توسعه فضای مجازی و ریزرسانه‌های غیررسمی و حضور ملت‌های مختلف در این مراسم و انعکاس اخبار مربوط به این رویداد بزرگ معنوی ازسوی خود شرکت‌کنندگان، سیاست احمقانه بایکوت رسانه‌ای، نتوانسته است مانع بازتاب و آگاه‌سازی افکار عمومی نسبت به حقایق و واقعیت این اجتماع بزرگ جهانی شود و روند آگاهی جهانی از این رویداد مثل روند تصاعدی شرکت‌کنندگان در آن، از رشد و نفوذ قابل توجهی برخوردار است، از این رو باید منتظر سیاست جبرانی امپراطوری رسانه‌ای استکبار هم بود که احتمالاً به تحریف و وارونه‌نمایی حقایق و واقعیت‌های مربوط به آن رو آوردند و تخریب و بی‌اعتبارسازی آن را پیشه کنند، از این رو این مراسم معنوی نیازمند تبیین هوشمندانه است که باز بهترین آن‌ها همان شرکت‌کنندگان در آن هستند که باید روایتگر بهنگام، جذاب و منطقی حقایق این راهپیمایی بزرگ صلح‌آمیز، اما الهام‌بخش ایستادگی در برابر ظلم و ظالمان باشند.

تغییر معادله بازدارندگی به سبک نصرا...

محمد قادری 

بامداد یکشنبه مصادف با اربعین حسینی، سیدحسن نصرا...، دبیرکل حزب‌ا... لبنان پس از اقامه نماز صبح، فرمان آغاز مرحله اول پاسخ به ترور شهید حاج‌فؤاد شکر را رأس ساعت ۵:۱۵صادرکرد. این عملیات ترکیبی و دقیق درحالی کلیدخورد که رژیم‌صهیونیستی از حدود یک‌ساعت قبل‌تر حملاتی را به سمت جنوب لبنان آغاز کرده بود تا به زعم خود در عملیاتی پیشدستانه ماشین جنگی حزب‌ا... را متوقف کند.

آنچه، اما در عمل رقم خورد، موفقیت کامل عملیات طراحی‌شده حزب‌ا... بود که با عبور از سامانه‌های دفاعی و ناکام گذاردن گنبد آهنین، به‌طور کامل توانست اهداف از پیش تعیین‌شده را مورد اصابت قرار داده و نقاط مد نظر ازجمله اماکن اطلاعاتی و استخباراتی مرتبط با موساد، شین‌بت و واحد اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل موسوم به ۸۲۰۰ را منهدم کند. «ناتوانی پدافندی» و «غافلگیری اطلاعاتی» رژیم‌صهیونیستی دو نکته بسیار مهمی بود که در این عملیات بار دیگر رخ‌نمایی کرد و نشان داد که آنچه صهیونیست‌ها در تبلیغات رسانه‌ای خود درخصوص آمادگی نظامی ــ اطلاعاتی و نفوذناپذیری سامانه‌های گنبد آهنین بیان می‌کنند، کاملا دروغ بوده و نسبتی با حقایق موجود در صحنه نبرد ندارد. حزب‌ا... لبنان در یکی از بیانیه‌های خود در این خصوص نیز بر این موضوع تصریح کرد که مرحله اول انتقام با موفقیت به پایان رسیده است. در این بیانیه ضمن ذکر اسامی ۱۱ سایت مورد هدف قرار گرفته، اعلام شد که هدف از این مرحله، مورد اصابت قراردادن پادگان‌ها و مکان‌های اسرائیلی برای تسهیل عبور از پهپاد‌های تهاجمی به سمت هدف مورد نظرشان در عمق نهاد بوده و تعداد موشک‌های کاتیوشای پرتاب‌شده به سمت مواضع دشمن از ۳۲۰ فروند فراتر رفته است. این درحالی‌بود که مقامات صهیونیستی از ساعات اولیه صبح دیروز تلاش گسترده‌ای برای بایکوت و سانسور اخبار مربوط به این عملیات به‌کار بستند تا شاید بتوانند با روایت‌سازی جعلی، ابعاد گسترده ضربه‌پذیری خود را پنهان کنند. از همین رو، کابینه نتانیاهو بلافاصله مجموعه‌ای از مقررات جدید را برای رسانه‌ها صادر کرد تا آسیب‌های ناشی از حملات راکتی به زیرساخت‌های راهبردی و پایگاه‌های نظامی لاپوشانی شود. شکست اقدامات پنهان‌کارانه کابینه نتانیاهو، اما دست‌کم از دو وجه کاملا هویدا بود. اول آن‌که با وجود دروغ‌پردازی بسیاری از رسانه‌های جریان اصلی غربی ــ صهیونیستی برای وارونه‌نمایی حقیقت ماجرا، روایت اصلی و محوری که در فضای رسانه‌ای و افکارعمومی منطقه به‌ویژه شهروندان اسرائیلی از عملیات «اربعین» تثبیت شد، هیچ نسبتی با منویات رسانه‌ای دولت رژیم‌صهیونیستی نداشت و دوم آن‌که عموم کاربران اسرائیلی فضای مجازی از همان ساعات اولیه صبح، بدون توجه به روایتگری و تبلیغات دروغ دستگاه‌های رسانه‌ای رژیم و رسانه‌های اصلی همسو با آنان، مترصد آغاز سخنرانی دبیرکل حزب‌ا... لبنان در ساعت ۱۸ بودند تا روایت صحیح و صادقانه از آنچه اتفاق افتاده را از زبان سیدحسن نصرا... بشنوند. در همین راستا، رویترز در اولین خبر خود اعلام کرد: «حزب‌ا... در پاسخ به ترور فرمانده خود، صد‌ها موشک به سمت شمال اسرائیل پرتاب کرده است.» العربیه نیز در خبری فوری اعلام کرد: «حزب‌ا... ادعای ارتش اسرائیل مبنی بر خنثی‌سازی حملات را تکذیب کرده و در همین حال یک منبع نزدیک به حزب‌ا... اعلام کرد که این گروه، عملیاتی گمراه‌کننده علیه اسرائیل انجام داده و در سایه آن یک هدف مهم در عمق خاک اسرائیل را مورد هجوم قرار داده است.»
دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) نیز در واکنش به عملیات موفق حزب‌ا... لبنان در پیامی عملیات مقاومت را «سیلی محکمی» به اشغالگران صهیونیست دانست و تصریح کرد: «ما پاسخ منحصربه‌فرد و قابل‌توجهی که حزب‌ا... علیه چندین هدف حیاتی و راهبردی در عمق رژیم‌صهیونیستی را انجام داد، تمجید کرده و تبریک می‌گوییم. این واکنش محکم و هدفمند سیلی به صورت دولت اشغالگر و پیامی است که تروریسم و اقدامات جنایتکارانه آن بی‌پاسخ نخواهد ماند.» با این تفاسیر، آنچه در پی انجام مرحله اول عملیات حزب‌ا... لبنان در پاسخ به ترور شهید حاج‌فؤاد شکر واضح و مبرهن است این‌که؛ اولا این عملیات هیچ ارتباطی به عملیات قطعی جمهوری اسلامی ایران در خونخواهی مهمان گرانقدر خود شهید اسماعیل هنیه نداشته و در یک برنامه‌ریزی مجزا از سوی حزب‌ا... رقم خورده است. دوم این‌که؛ این عملیات نه‌تن‌ها به‌درستی پرده ازوخامت حال رژیم جعلی وغاصب اسرائیل برداشت و نشان داد که هیچ‌یک از تبلیغات رسانه‌ای صهیونیست‌ها درخصوص آمادگی خود برای مقابله با مقاومت بهره‌ای از واقعیت ندارد، بلکه حکایت از تغییر معادله‌ای در مؤلفه بازدارندگی قوا در سطح منطقه غرب آسیا دارد که آمریکا و اسرائیل با زیر برف کردن سر خود نمی‌خواهند آن را تثبیت‌شده بدانند. در همین رابطه می‌توان به روایت جان مرشایمر، استاد آمریکایی مشهور روابط بین‌الملل از اوضاع وخیم رژیم‌صهیونیستی نیز اشاره کرد که در آخرین سخنرانی خود گفته بود: «اسرائیل در وضعیت وخیمی قرار دارد. هرچه به جلو نگاه می‌کنیم، مشکلاتش بیشتر و بیشتر می‌شود. اگر به شیوه برخورد اسرائیل با حمله ایران نگاه کنید، کاملا واضح است که اسرائیلی‌ها به آمریکا نیاز دارند. برای مدت طولانی، استقلال یکی ازارکان اصلی سیاست امنیتی اسرائیل بود، اما این استقلال دیگر وجود ندارد و از بین رفته است. این موضوع نشان می‌دهد موشک‌هایی که در خاورمیانه گسترش یافته‌اند و اکنون در اختیار گروه‌هایی مانند حزب‌ا...، حماس، انصارا... و ایرانیان قرار دارند، چقدر بازی را تغییر داده‌اند و مهم هستند.»

وفاق ملی؛ یک فرصت تاریخی

علی دارابی

آزمون موفق مجلس شورای اسلامی و دولت در پی شکل گیری کابینه دولت چهاردهم اقدامی عملی برای «وفاق ملی» است. هر دو قوه سربلند از آن بیرون آمدند و باید از آنان تشکر و قدردانی کرد.
«وفاق ملی» یعنی توافق و همدلی گسترده میان اعضای یک جامعه بر پایه ارزش ها، باورها و منافع مشترک. نیرویی که مانع تفرقه و اختلاف و نقطه اتصال وحدت و اتحاد است.
اصول گرایی و اصلاح طلبی واقعی، گفتمان مورد تأیید نیروهای سیاسی درون نظام و انقلاب است که در عین خدمات و تلاش های ارزنده ای که داشته اند، فهرستی از کژی ها، نواقص و آسیب ها را در درون خود دارند که جای پرداختن به آن در این مجال نیست.( در کتاب جریان شناسی سیاسی در ایران به تفصیل در این باره نوشته ام.)اما هردوجریان باید ازتندروى ورادیکالیسیم منسوب به خودفاصله بگیرند.
اینک دوران چند صدایی، قدرت یافتن طبقه متوسط شهری، برآمدن نسل جوان موسوم به نسل زد (ZD) و مطالبات و تقاضای خاص آنان، افول و جابجایی گروه های مرجع رسمی، نقش آفرینی شبکه های اجتماعی نوین و کاهش شدید قدرت رسانه های رسمی، تحولات حیرت آور فناوری ها در عصر متاورس و هوش مصنوعی، احراز جایگاه اثر بخشی و تأثیرگذاری استارت آپ ها و فناوری های جدید است.
باید نگاهی نو به حکمرانی، ریل گذاری جدید، رویکردها و شیوه های آن بیندازیم. این نگاه نو الزاماً به معنای دگرگونی یا تجدید نظر در آرمانها، اهداف و ارزش ها، نباید تلقی شود. اصیل فکر کنیم، اما معاصر و امروزی عمل کنیم.
جامعه امروز ما تحمل این همه تنش، درگیری و هزینه تراشی برای مدیریت و اداره کشور ندارد. باید همه با هم باشیم، متحد و یکپارچه تا بتوانیم اکنون و فردای بهتر و امیدوار کننده ای را برای فرزندانمان رقم بزنیم. دوران مچ گیری، تسویه حساب های سیاسی، قبیله گرایی و باند بازی و در یک کلام دوران افراطی گرایی و رادیکالیسم به سر آمده است، باید عقلانیت، اعتدال، خرد جمعی و توجه به منافع ملی براساس شایسته سالاری مدیریت کرد.
دولت چهاردهم و رویکرد رئیس جمهور محترم دکتر مسعود پزشکیان نسخه ای علاج بخش برای برون رفت از وضع موجود است. رهبر معظم انقلاب فرمودند: موفقیت آقای پزشکیان رئیس جمهور محترم و دولت ایشان موفقیت همه ماست» این یک فرصت تاریخی است، قدر آن را بدانیم.

وفاق ملی و رفاه ملی

محمدکاظم انبارلویی
۱- پزشکیان با گفتمان وحدت ملی و وفاق ملی به دنبال اقتدار ملی و بازیافت و بازتولید سرمایه اجتماعی انقلاب است. این گفتمان، گمشده احزاب و گروه‌ها و نهادهای سیاسی و اجتماعی است. پیدا و پدیدار شدن آن را باید به فال نیک گرفت.

۲- مجلس شورای اسلامی در پاسخ به رأی ملت و گفتمان رئیس‌جمهور یکجا به کابینه پزشکان رأی داد ۱۵ وزیر بالای ۲۰۰ رأی و بقیه هم رأی قابل‌قبول داشتند متوسط رأی ۲۳۱ رأی بود. رأی وزیر دفاع در این غوغای آشوب منطقه و این‌که ایران در آستانه بازدارندگی و اقدام پیشدستانه به سر می‌برد معنای خاص خود را دارد.
۳- مردم از دعواهای سیاسی رجال سیاسی و مذهبی دلخورند. دعوای آن‌ها را مسائل خود نمی‌دانند. طبیعی است به کسی که پرچم وفاق و وحدت را صادقانه بردارد روی خوش‌نشان می‌دهند.مجلس به نمایندگی از ملت این فهم و درک مردم را در رأی بالا به کابینه پزشکیان نشان داد.
۴- منظور از شکل‌گیری دولت وفاق ملی چیست؟ مردم سؤال می‌کنند آیا آبی برای حل مشکلات کشور ازجمله مشکلات اقتصادی گرم خواهد شد؟!
آیا دولت «وفاق ملی» منجر به «رفاه ملی» می‌شود؟ مجلس و دولت باید یک پاسخ دقیق به این پرسش دهد.
۵- خوشبختانه مبانی دولت وفاق ملی یک‌مشت مفاهیم صوری و غیرواقعی و یک سری تعارفات سیاسی نیست. جنبه عملیاتی ، علمی در منطق حکمرانی دارد. این مبانی ریشه در اسلام و اصول قانون اساسی و به‌ویژه خطوط روشن سیاست‌های کلی رهبری و برنامه هفتم دارد.
پس دستور کار دولت وفاق ملی معلوم است. همین دستور در منطق نظارت و تقنین در مجلس وجود دارد.
هر جریان و هر کس متن این دستور کار را به حاشیه ببرد و آن را به فرا متن یا فرومتن بکاهد معلوم می‌شود از شکل‌گیری دولت وفاق ملی فاصله دارد.
۶- دولت وفاق ملی قرار است دریچه‌های فساد را ببندد. دولت وفاق ملی قرار است دهان‌هایی که برای بلعیدن رانت و امتیاز بازشده را ببندد.
اگر این دو اقدام دقیق صورت گیرد می‌توان امیدوار بود به سمت عدالت اجتماعی و اقتصادی حرکت می‌کنیم و فاصله طبقاتی یا شفاف‌سازی فرآیندهای تصمیم گيری و تخصیص درست منابع کاهش خواهد یافت.
۷- رأی قاطع مجلس به وزرای پزشکیان بر اساس این فهم شکل گرفت که موفقیت دولت موفقیت مجلس و موفقیت همه است. این رأی بر این صورت‌بندی استوار است که از حاکمیت گذشته از این‌که اجزای آن با چه گرایش سیاسی تشکیل‌شده باید یک‌صدا بیرون بیاید. این یک صدایی در حاکمیت، دشمن را سر جای خود می‌نشاند و دل ملت را شاد می‌کند.
یک صدایی در حاکمیت اصلی‌ترین کلید حل مشکلات کشور است. از یک صدایی و حاکمیت باید حل مشکلات اصلی کشور بیرون بیاید، این یک رویکرد مبارک است.بدخواهان این رویکرد را ذیل عنوان «یک دستی حاکمیت» مذموم می‌دانستند و محکوم می‌کردند . باید از این رویکرد انحرافی پرهیز کرد. 
برای رسیدن به «رفاه ملی» راهی جز «اجماع ملی» نیست.
۸- حزب‌الله دیروز مرحله اول پاسخ قاطع خود در تلافی ترور فواد شکر را داد . در آستانه انتقام خون اسماعیل هنیه از صهیونیست‌ها، در جمهوری اسلامی ایران باید یک‌صدا به علامت اقتدار ملی در منطقه و جهان شنیده شود. رأی مجلس علی‌رغم گله‌هایی که از برخی وزرا وجود داشت کاملا هوشمندانه و مقتدرانه بود.
 
راه قدس، راه اربعینی‌ها
بهرام رخزادی
تاکنون تفاسیر و تعابیر متعددی از بیان معروف و پرتکرار حضرت امام(ره) که در  آن گفته بودند: «راه قدس از کربلا می‌گذرد»، شنیده‌ایم. این بیان امام، مربوط به یکی از ماجراهای دوران دفاع ‌مقدس است که در  دهه60 اتفاق افتاد. اما  این جمله، چه در لحظه بیان و چه بعد از آن، خود را از قید زمان و مکان خاص، جدا ساخت. چنین خصیصه‌ای البته به معنای بی‌جایی و بی‌زمانی چنین بیانی نیست، بلکه به معنای دربرگیرندگی معنای آن است که در هر دوره زمانی و دقیقه تاریخی، قابل تأویل بوده و از توانایی معنابخشی به پدیده‌ها برخوردار  است. 
مسلم است که از لحاظ جغرافیایی عبور راه قدس از کربلا منطقی نیست، جغرافیا محدودیت‌های خود را بر تفسیر موسع و تعبیر عمیق این گفتار تحمیل می‌کند. چه بسا تا حدی بتوان این تفسیر را مناسب دوره بیان امام تلقی کرد که منجر به تمرکز حواس و تجمیع نیروی رزمندگان در یک جغرافیا شد. 
معلوم بود جغرافیا کشش تحمل این بار معنایی را نداشت. با اینکه فهم رزمندگان از آن جمله، تقدم آزادسازی کربلا بر آزادسازی قدس بود اما طبیعتاً این فهم در سال‌های پس از دفاع‌ مقدس و علی‌الخصوص سقوط صدام، نمی‌توانست حاوی همان بار معنایی اولیه خود باشد. 
در دوره پس از جنگ، آزادسازی کربلا با آرزوی سقوط دیکتاتوری صدام به عنوان مانع اصلی راه کربلا، همراه شد. اواخر عمر حکومت صدام که شرایط باز شدن محدود راه کربلا فراهم شد و گروهی از مردم، نخستین تجربه زیارت کربلا را پس از ده‌ها سال حسرت چشیدند، اختناق حاکم بر فضای عراق و محدودیت‌های فوق‌العاده رژیم بعث بر زیارت زائران، این تصور عمومی را در ذهن مردم تقویت کرد که آزادسازی راه کربلا بستگی به رهایی عراقی‌ها از استبداد دیکتاتوری عراق دارد. با حمله آمریکا به عراق و سقوط صدام، خلأ حاکمیت این کشور را آمریکایی‌ها پر کردند. چندی نگذشت که ناتوانی آمریکایی‌ها در تامین امنیت داخلی کشور عراق عیان شد. به یک معنا این ناامنی‌ها واکنش علیه دخالت خارجی در امورات داخلی کشور عراق بود. به صورت روزانه گزارش انفجار بمب‌های کنارجاده‌ای علیه نیروهای نظامی آمریکایی یا اقدامات انتحاری به گوش می‌رسید. آزادسازی راه کربلا، در این دوره، هم‌معنا با برقرای نظم و امنیتی بود که خارجی‌ها در آن نقشی نداشته باشند. 
این فضا، نیاز به تشکیل دولتی ملی را که نه استبدادی باشد و نه تحت کنترل آمریکا، ایجاد کرد. این نیاز  یعنی، عراق را عراقی‌ها اداره کنند. از آن تاریخ تا کنون، با وجود فراز و نشیب‌های بسیار، از جمله ماجراجویی‌های داعش و باقیمانده نیروهای آمریکایی در عراق، آنچه در حال رشد و شکوفایی است، صاحب نقش شدن بیشتر مردم در این کشور است. تشکیل نیروهای مردمی حشدالشعبی که با پیروزی آنان بر داعش و تامین امنیت داوطلبانه عراق همراه شد، نشانه این تغییر شکل بود. همزمان با چنین تغییری، شاهد عمومی شدن و مردمی شدن بیشتر موضوع زیارت یا باز شدن راه کربلا بودیم. تقریبا از 20 سال گذشته تا کنون، مراسم اربعین حسینی، امکان فراخی را با راه باز، وسیع، کم‌هزینه و غیرطبقاتی در اختیار مردم ایران و دیگر ملت‌ها گذاشت. 
هر چند اکنون زیارت کربلا برای ایرانیان، با همراهی دولت‌های مردمی ایران و عراق، ممکن شده و هر سال تسهیل می‌شود اما هنوز بسیاری از ملت‌های منطقه با موانع دولت‌های مستقری مواجهند که یا منع کامل یا محدودیت بسیاری برای شرکت در چنین مراسمی ایجاد می‌کنند.  
حال اگر مجددا آن بیان امام(ره) را به خاطر بیاوریم، معانی و دلالت‌های وسیع‌تری پیش‌روی ما قرار می‌گیرد. اگر در آن دوره مخاطب امام در ظاهر امر، رزمندگان دفاع‌مقدس بودند، اکنون مشخص است، این مخاطب نه تنها مردم ایران و عراق، بلکه تمام ملت‌های مظلومی هستند که با مانع و محدودیت‌هایی مواجهند که شرایط حیات مادی و معنوی آنان را با مشکل مواجه کرده است. 
با این مبنا آزادسازی راه کربلا هم‌معنا با آزاد‌سازی راه قدس است. مراسم اربعین حسینی را باید در چنین بستری درک کرد. رونق اربعین بر این مبنا، فرآیند آزادسازی تدریجی مردم و ملت‌ها از راه‌بندان‌ها و موانعی است که حیات مادی و معنوی‌شان را محدود کرده است. طبیعی است رونق و پیشرفت سالانه اربعین، خواهی نخواهی آرمان آزادسازی راه قدس را به واقعیت موضوع نزدیک می‌سازد. در یک کلام رونق اربعین، 2 دستاورد عینی را موجب شده و می‌شود. اول، رشد آگاهی از اختناق است، فهم استبدادی است که چنان طبیعی و تثبیت شده که امکان زیر سوال رفتنش را ناممکن کرده است، فهم موقعیت مظلومیت است، فهم رابطه سلطه است که گروهی را در موقعیت دائمی سلطه و گروهی را در موقعیت دائمی سلطه‌پذیر قرار داده است. 
دوم، عمل در راستای این آگاهی است. به تعبیر دیگر  جرأت‌بخشی به مردم تحت ستم، سلطه و ظلم است. نشان می‌دهد که اگر پای مقاومت وسط باشد هیچ رابطه سلطه‌ای برقرار نخواهد ماند. بندهای وابستگی و اختناق با چنین شجاعت و جرأتی قابل زدودن است. 
در کنار این آثار آفاقی، باید دانست  رونق اربعین، دستاوردهای انفسی هم خواهد داشت. گویا این بیان امام که راه قدس از کربلا می‌گذرد، اول خود وجودی ما را مخاطب قرار داده است. باید دانست ما همیشه در همه قلمروهای زندگی‌مان در معرض راه‌بندان قرار داریم؛ در محل کار، مدرسه، دانشگاه، خیابان و... .  
این بستگی به ما دارد که تبدیل به کارمند، دانش‌آموز، دانشجو و شهروند منفعل شویم یا عاملیت خود را بازیافته و تبدیل به عنصری فعال، پیشرو، پیش‌آهنگ و تکان‌دهنده روال‌های عادی و معمولی شویم. طبیعی است که آدم‌ها در ساختارها تمایل به عادی شدن، عافیت‌طلبی، نظم‌پذیری منفعلانه و وقت تلف‌کنی پیدا کنند. 
آنچه این روال‌های منفعلانه را تثبیت می‌کند، ساحت‌های مفهومی فرسوده‌کننده است که تعریفی نانوشته و شایع از کارمند، دانش‌آموز، دانشجو و شهروند ارائه می‌کند و بازیابی عاملیت علیه این ساحت‌های مفهومی که میل به همگون‌سازی و انکار تفاوت‌ها و نادیده گرفتن استعدادها دارد، در وهله اول نیاز به یک مکث یا تامل آگاهی‌بخش دارد؛ مکثی که به مثابه  توقفی علیه این روال‌های عادت‌گونه باشد. رونق شرکت در مراسم پیاده‌روی اربعین که به معنای قبول زحمات و مشقات بسیار زیاد مسیر است، به شکل طبیعی چنین مکث و تاملی را موجب می‌شود. سرسپردگی کامل به هدف، خانه‌به‌دوشی و نداشتن مکان و مأوای مشخص، معانی دیگری را در ذهن و جان پیاده‌رو فرو می‌نشاند.
چه بسا درک مشقات مقاومت جانانه مردم فلسطین، با تحمل این سختی‌ها تا حدی قابل لمس شود، بنابراین یکی از دستاوردهای انفسی پیمایش راه کربلا، آگاهی نسبت به موقعیت منفعلانه خود در محیط زندگی است. این آگاهی درونی شده می‌تواند آن ساحت‌های مفهومی و متعارف را که تعاریف عادت‌گونه را نمایندگی می‌کنند، واسازی کند. بر این منهج طبیعتا تداوم راه کربلا در محیط زندگی، به معنای بازیابی نوعی از عاملیت است که شب و روز نشناسد، متوکلانه جلو برود، روابطی را که با واسطه تعاریف رایج کد‌گذاری شده، به روابط برادرانه و همدلانه تبدیل کند، عقلانیت مسیر اربعین را که همان ایمان به رسیدن تا انتها است، حفظ  و روحیه عبور از خود را در فرد تقویت کند. 
در آخر باید گفت این بیان که «راه قدس از کربلا می‌گذرد»، هم خود تمدنی ملت‌های مظلوم را  مخاطب قرار می‌دهد، هم خود هویتی و شخصی مسلمانان را. اربعین به معنای واقعی کلمه طریق الاقصی است و راه قدس از مسیر اربعین می‌گذرد؛ هر قدمی که در این راه گذاشته شود، یک گام به آزادسازی قدس نزدیک‌تر می‌شویم. پیاده‌روی اربعین محدود به زمان مشخص نیست، چون همه سال اربعینی‌ها وقف همان لحظات است... .