در حالی که رئیسجمهور سابق آمریکا با خط و نشانهایی که علیه ناتو و اتحادیه اروپا کشیده، موجبات نگرانی سران کنونی اروپا را در خصوص بازگشتش به کاخ سفید فراهم ساخته است، اما برخی متحدان ترامپ نسبت به بازگشت وی به قدرت لحظه شماری میکنند! حتی این سیاستمداران ابایی از ابراز خرسندی نسبت به موقعیت نه چندان مطلوب دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری ماه نوامبر ندارند.
متحدان ترامپ در اروپا کیستند؟
از دولتهای مجارستان و اسلواکی گرفته تا احزاب اپوزیسیونِ طرفدار روسیه، رئیسجمهوری سابق آمریکا دوستان و متحدانی در سراسر قاره سبز دارد. با توجه به اهمیت انتخابات ریاست جمهوری نوامبر در ترسیم معادلات قدرت در ناتو و اروپای واحد، رهبران اروپایی از پیش خود را برای ریاست دوباره احتمالی دونالد ترامپ بر کاخ سفید آماده میکنند؛ رویدادی که نه تنها بر سطح تجارت و روند دیپلماسی میان دو سوی آتلانتیک تاثیرگذار خواهد بود، بلکه پیامدهای بزرگی نیز بر ساختار امنیت جمعی خواهد گذاشت که پس از پایان جنگ جهانی دوم در این ساختار تعریف شده است.
در حال حاضر، کارزار انتخاباتی دونالد ترامپ عمدتاً بر محور مسائل داخلی متمرکز شده است، اما دوره پیشین ریاستجمهوری ترامپ مملو از تجربههای نه چندان خوشایندی در خصوص نحوه سیاستگذاریهای دولت تحت ریاست او در تعامل با کشورهای اروپایی است. اصرار رئیسجمهور سابق آمریکا بر لزوم پرداخت هزینههای دفاعی اروپا توسط خود این مجموعه و حمایت وی از فروپاشی و انهدام ساختار اتحادیه اروپا (که پس از انعقاد پیمان ماستریخت و بر اساس هم افزایی و اتحاد کشورهای اروپایی بنا نهاده شد)، سبب شده تا افرادی مانندجوزف بورل، مکرون و شولتس با نگرانی مضاعفی تحولات انتخاباتی جاری در آمریکا را رصد کنند.
متحدان اروپایی ترامپ
اما همانگونه که اشاره شد، رئیسجمهور سابق آمریکا متحدانی نیز در قاره سبز دارد: از لوپن در فرانسه تا اوربان در مجارستان. این افراد عمدتا گروهی از رهبران راستگرای دولتها و چهرههای مخالف با سیاستهای همگرا در اروپا هستند که بسیاری از آنها با دیدگاه منفی دونالد ترامپ نسبت به نهادهای بینالمللی، چندگانگی فرهنگی، سیاستگذاریهای اجتماعی ترقیخواهانه و نیز تجارت آزاد همرایاند. در عین حال، تحولات سیاسی در کشورها و مناطق مختلف از جمله جنگ اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، به این معنی است که یک دولت جدید در آمریکا به ریاست دونالد ترامپ باید در پی ایجاد روابط و مناسبات متفاوتی باشد و مشکلات تازهای را مدیریت کند.
ترامپ و حلقه نزدیکانش مدتهاست که تحت تأثیر ویکتور اوربان، نخست وزیر مجارستان قرار دارند که با وجود اختلافات دامنهدار با اتحادیه اروپا بر سر حاکمیت قانون در کشورش، با شور و اشتیاق نسخه خود از «روش حکمرانی مستقل» را تبلیغ کرده است. نکته جالب توجه اینکه مجارستان اکنون (از بخت بد مخالفان اروپایی ترامپ) رئیس دورهای اتحادیه اروپاست. نوع ادبیات جمهوریخواهان افراطی در قبال اوربان نشان میدهد که اونه تنها حکم یک شریک سیاسی، بلکه حکم یک الگو را برای رئیس جمهور سابق آمریکا دارد! بسیاری از افراد منتسب به تی پارتی و حتی برخی نومحافظه کاران آمریکایی پیشتر به صراحت از نحوه رهبری اوربان به عنوان الگویی برای «نجات» آمریکا تجلیل کردهاند!
درست است که مجارستان جزو بزرگترین کشورهای اروپایی به حساب نمیآید، اما همین کشور در عین حال میتواند در نهادهای مختلف اتحادیه اروپا و ناتو از حق وتو استفاده کند، اختیاری که دولت اوربان به همراه ترکیه به مدت چند ماه برای ممانعت از الحاق سوئد به پیمان آتلانتیک شمالی از آن استفاده کردند. مجارستان همچنین تا پایان امسال ریاست دورهای اتحادیه اروپا را بر عهده دارد و اوربان از این فرصت برای حل اختلافات با کمیسیون و پارلمان اتحادیه اروپا استفاده خواهد کرد؛ هر چند برخی اقدامات وی تاکنون چالشبرانگیز بوده است.
نخست وزیر مجارستان به ویژه درپی ملاقات حضوری با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه در تابستان امسال خشم و انتقادهای تند رهبران اروپای را برانگیخت. وی به نظر میآید در همین راستا، همچنان با شور و حرارتی خاص، سیاست خارجی ب خود را که در تضاد با دیدگاه بسیاری از پایتختهای اروپایی است، دنبال میکند.
یکهتازی راست اوربان در اروپا
با این حال، اوربان در میان رهبران اتحادیه اروپا استثنا و یک چهره غیرمعمول محسوب میشود. در حال حاضر، هیچ دولت دیرپای دیگری نزدیک به گریش سیاسی او در اتحادیه وجود ندارد.
در لهستان، یکی از مهمترین دولتهای همسو با او در این طیف ایدئولوژیک که پیشتر در این کشور بر سر کار بود، تقریباً یک سال پیش از قدرت کنار گذاشته شد. تنها کشوری که در حال حاضر سیاستهایی نزدیک به اوربان را در دستور کار خود قرار داده، اسلواکی است، جایی که رابرت فیچو، نخستوزیر محافظه کار این کشور سال گذشته میلادی به قدرت بازگشت. فیچو که مانند ترامپ اخیراً از یک سوء قصد جان سالم به در برده است، گرایشی ضد دگرباشان جنسی و ضد مهاجرتی دارد. او همچنین بر خلاف اکثر رهبران اروپایی روابط گرم و صمیمانهای با پوتین دارد.
متحدان دیگر ترامپ در اروپا
یکی از اصلیترین متحدان بالقوه دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر ایالات متحده، جورجا ملونی، نخست وزیر ایتالیا است. در حال حاضر او ملی گراترین رهبر گروه هفت به حساب میآید و تاکنون بسیار در جهت تقویت روابط خود و کشورش با جریانهای ملی گرای افراطی در جهان تلاش کرده است. خانم ملونی در صورت انتخاب مجدد ترامپ، یک متحد ایدئولوژیک حاکم در آن سوی اقیانوس اطلس خواهد داشت. اگر او به اندازهای که در ساختن روابط با دیگر دولتها کارآمد بوده، در ایجاد رابطه با دولت ترامپ نیز موفق عمل کند، میتواند به نوعی پل ارتباطی بین دولت جدید ترامپ و اتحادیه اروپا باشد؛ نهادی که اولویتهایش ممکن است به شدت تحت تأثیر برنامههای احتمالی دولت آینده ایالات متحده قرار داشته باشد.
با این حال، ترامپ وفادارترین حامیان اروپایی خود را در میان نیروهای تندرو و ملیگرای افراطی خواهد یافت که بیشتر آنها یا در اپوزیسیون هستند یا از بیرون از قدرت حاکمه بر افکار عمومی تأثیر میگذارند. این دسته از نیروهای سیاسی از جمله احزابی مانند وُکس در اسپانیا، اجتماع ملی در فرانسه، آلترناتیو در آلمان و رفورم در بریتانیا هنوز نتوانستهاند به دولتهای ملی راه یابند، اما طی دهه گذشته پیشرفتهای بزرگی از حیث جلب اقبال عمومی و کسب کرسیهای بیشتر در پارلمانها داشتهاند. آلترناتیو برای آلمان تازهترین نمونه از این جریانهای راست افراطی است که به تازگی به یک پیروزی تاریخی در ایالت تورینگن آلمان دست یافت و در انتخابات منطقهای ایالت زاکسن نیز به عنون دومین نیروی سیاسی شناخته شد. جایگاه مارین لوپن رهبر جبهه ملی فرانسه نیز دراین معادله مشخص است:سیاستمداری که رسما خود را متغیری وابسته به ترامپ در معادلات فکری و سیاسی خود تلقی میکند.