در آستانه مراسم تحلیف ترامپ و بازگشتش به کاخ سفید، گمانهزنی درباره سیاست خارجیاش در قبال ایران شدت گرفته و خط و نشان کشیدنهای مکرر تیم احتمالی رئیسجمهور جدید صدرنشین اخبار شده است. «محمدعلی شفیعی» کارشناس مسائل آمریکا در گفتگو با «صبح صادق» ترامپهراسی شایع در جامعه ایران را ماحصل بزرگنمایی تأثیر سیاست فشار حداکثری و خروج وی از برجام بر نابهسامانیهای امروز اقتصاد کشور دانست و گفت: «اگرچه احتمال میرود در چهار سال آینده لفاظیهای مقامات آمریکایی علیه ایران تندتر شود، اما با تغییر اولویتهای سیاست خارجی آمریکا و تغییر شرایط بینالملل، فضا برای برونرفت ایران از فشار حداکثری ۲ فراهم است.»
وی تصریح کرد: «گزینههایی که ترامپ برای دور دوم ریاستجمهوری خود انتخاب کرده، اغلب گرایش فکری نزدیکی به رژیم صهیونیستی و به ویژه جریان راستگرای آن دارد و احتمال میرود ادبیات تندتری علیه ایران داشته باشند؛ اما آنچه به عنوان سیاست تحریم و فشار حداکثری ۲ نام برده میشود، با رویه پیشین متفاوت خواهد بود. نخست اینکه فضای جامعه جهانی با دوران نخست ریاستجمهوری ترامپ به شدت متفاوت است و بازیگران آن رفتارهای متفاوتی در پیش گرفتهاند که حصول اجماع علیه ایران را سختتر کرده است.»
این کارشناس مسائل آمریکا با تأکید بر اینکه نظم آمریکا محور و غرب محور دچار تزلزل شده، تصریح کرد: «در حال حاضر حتی میان کشورهای غربی نیز اختلافات جدی به وجود آمده و از شواهد امر برمیآید که شکاف میان اروپا و آمریکا بیشتر خواهد شد. این تغییر فضا را در اختیار ایران قرار میدهد تا بتواند با گروهها و اتحادهای دیگر همکاری کرده و راهی برای برونرفت از فشار حداکثری ۲ فراهم کند.»
وی افزود: «دولت ترامپ تاکنون نشان داده دو رویکرد را در چهار سال آینده دنبال میکند: تمرکز بر چین و نیمکره غربی. تمرکز بر نیمکره غربی با دکترین مونرو جدید شناخته میشود و مباحثی که در خصوص کانال پاناما، خلیج مکزیک، کانادا و گرینلند اخیراً مطرح شده و سر و صدای زیادی را نیز به پا کرده، در همین راستاست. چین هم از زمان اوباما به موضوع اصلی سیاست خارجی ایالات متحده تبدیل شده و نگاه حاکمیت آمریکا از منطقه غرب آسیا به شرق آسیا تغییر کرده است. به ویژه که در حال حاضر تصور غربی بر این است که محور مقاومت تضعیف شده است.»
وی با بیان اینکه جمهوری اسلامی نیاز دارد با بازتعریف همکاریهای بینالمللی خود، به اعتمادسازی مبادرت کند، افزود: «این اعتمادسازیها لزوماً از چهارچوب غربی نمیگذرد. مثلاً تهران میتواند با به دست گرفتن ابتکار عمل و مانور روی گزارشهایی که در راستای منافع ایران توسط بازرسان آژانس منتشر میشود، کشورهای همسوتر مانند چین، روسیه، برزیل یا حتی هند را به همکاری بیشتر ترغیب کند. در بحث شفافیت مالی نیز اتحادهایی مانند بریکس، شانگهای و... سازکارهای پولشویی و مبارزه با تروریسم خاص خود را دارند که زمینه برای فعالیت ایران در آن فراهم است.»
شفیعی با اشاره به حصول توافق آتشبس در آستانه تحلیف ترامپ اذعان داشت: «پس از چندین ماه مذاکره، آتشبس با همان بندهایی تصویب شد که ماههای گذشته مطرح شده بود. به عبارت دیگر، صهیونیستها تحت فشار مجبور شدند از مواضع خود عقبنشینی کرده و شرایط آتشبس را بپذیرند. این امر نشان میدهد تمام لفاظیها و تهدیدهای ترامپ صرفاً بازی روانی علیه جبهه مقاومت بوده است. متن توافق نیز متنی است که توسط دولت بایدن نوشته شد؛ اما به ثمر رسیدن آن بر اثر اصرارهای ترامپ بود که میخواست قبل از تحلیف خود، آتشبس انجام شود.»
این کارشناس مسائل آمریکا درباره رویکرد ترامپ در قبال ایران، خاطرنشان کرد: «ترامپ به طور کلی به دنبال اعلام پیروزی در هر زمینهای است و در قبال ایران نیز همین است. پیشبینی میشود مذاکرات بیحاصل و بینتیجهای که در دور اول با کره شمالی برگزار کرد و از آن برای اهداف تبلیغاتی بهره گرفت، این بار در قبال ایران اجرا کند. این مذاکرات جدی نیست و صرفاً، چون آقای ترامپ به دنبال آن است که خود را رئیسجمهور صلح معرفی کند، با حضور در چنین مذاکراتی قصد دارد ادعا کند مانع از دستیابی ایران به سلاح هستهای شده و صلح را در منطقه غرب آسیا اجرا کرده است.»
وی راهکار پیشروی ایران را تثبیت قدرت خواند و افزود: «ایران باید قدرت بازدارندگی کامل خود را نشان دهد تا بتواند مذاکره موفقی داشته باشد؛ وگرنه مذاکره با غرب در شرایطی که دشمن تصور دارد دستان ایران بسته و محور مقاومت تضعیف شده، مذاکره صد درصد باخت است.»