در چهل وسومین جشنواره فیلم فجر حدود ۴۵ فیلم سینمایی به نمایش درآمد که از این تعداد ۳۷ فیلم، شامل ۳۳ فیلم سینمایی و چهار اثر در قالب پویانمایی در بخش مسابقه بودند. در این گزارش مروری داریم بر برخی از مهمترین فیلمهای بخش مسابقه جشنواره فجر:
فیلم «موسی کلیمالله» ساخته ابراهیم حاتمیکیا، یک تجربه مهم و چالشبرانگیز در سینمای ایران به شمار میآید. حاتمیکیا که برای اولین بار به ژانر تاریخی ـ مذهبی ورود کرده است، با استفاده از فناوریهای جدید در تصویرگری سینمایی و جلوههای ویژه، توانسته فیلمی جذاب و آبرومند بسازد. با اینکه داستان فیلم برای مخاطبان آشناست، کارگردان با پرداختن به شخصیتها و رویدادها و ایجاد فضایی دراماتیک، روایتی پرجاذبه ارائه داده است. بازیگران فیلم، به ویژه مریلا زارعی، بهنام تشکر و شکیب شجره، نقشآفرینی برجستهای داشتهاند و فیلم را از نظر بازیگری تقویت کردهاند. این فیلم در حالی که داستانی تاریخی را روایت میکند، مضامین امروزی، همچون منجیگرایی و مقاومت در برابر ظلم را به خوبی در خود جای داده است. به ویژه اشاره غیرمستقیم فیلم به حوادث معاصر غرب آسیا، مانند کودککشیها در غزه، خوانش سیاسی خاصی از آن ارائه میدهد و آن را به فیلمی با پیامهای اجتماعی و ایدئولوژیک معاصر تبدیل میکند. در نهایت، فیلم به اهمیت خانواده و به ویژه نقش مادر در تربیت شخصیتهای عظیم تاریخی نیز پرداخته است. «موسی کلیمالله» با وجود برخی ضعفها، در مجموع از نظر بصری، محتوایی و بازیگری موفق عمل کرده است.
فیلم «خدای جنگ» ساخته حسین دارابی داستان واقعی تلاشهای ایران برای ساخت اولین موشک نقطهزن را روایت میکند و به شکلی باورپذیر و انسانی، به مجاهدتها و فداکاریهای افرادی توجه دارد که در دل جنگ و تحریمها به ساخت قدرت دفاعی کشور پرداختهاند. قهرمان فیلم، برداشتی از «شهید طهرانیمقدم» است و داستان اصلی، همان مسیر چگونگی بومیسازی تولید موشک با هدایت این سردار قهرمان را روایت میکند. با این حال جزئیات و روایتهای فرعی، تخیلی هستند. این فیلم در جشنواره فجر از نظر برخی داوران نادیده گرفته شد، که به نظر میرسد نتیجه وجود داورانی با معیارهای متفاوت باشد. با وجود این، «خدای جنگ» به دلیل ساختار استاندارد، بازیهای قابل توجه و داستانی الهامبخش، یکی از آثار برجسته جشنواره است که جایگاه خود را در تاریخ سینمای ایران خواهد یافت.
فیلم سینمایی «بچه مردم» ساخته محمود کریمی (از عوامل سابق برنامه خندوانه) که نخستین تجربه کارگردانی او در سینمای بلند است، در تلاش است تا از منظر اجتماعی و در بستر تاریخی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به سرنوشت کودکان بیسرپرست توجه کرده و جستوجوی هویت این افراد را روایت کند. کریمی با استفاده از زیرگونه کمدی درام، بیشتر بر شخصیتپردازی و کشف هویت در کشاکش معضلات اجتماعی تمرکز کرده و این امر را با طنز و جزئیات دقیق به تصویر کشیده است. اگرچه این فیلم در برخی مواقع به کلیشهها و تکرار الگوهای شناخته شده در سینما نزدیک میشود، اما توانسته است با طراحی لباس و فضاسازی دقیق و همچنین درامی که تا پایان از نفس نمیافتد، فضای اجتماعی و انسانی خود را به خوبی ترسیم کند. نکته مثبت فیلم، تمایل نداشتن به شعارزدگی و ارائه یک تجربه صادقانه از جستوجوی هویت به وسیله شخصیتهاست. فیلمی که هویتیابی شخصیت محوریاش را با انقلاب اسلامی و دفاع مقدس گره زده است.
فیلم «ناتور دشت» به کارگردانی محمدرضا خردمندان، درامی اجتماعی است که از داستانی واقعی در استان گلستان الهام گرفته است. این فیلم با روایت قهرمانمحور و ساختار استاندارد خود، تلاش دارد مسائل اجتماعی و اخلاقی را در قالبی امیدبخش نمایش دهد. کارگردان در این فیلم، با استفاده از قاببندیهای دقیق، نورپردازی حسابشده و بهرهبرداری هوشمندانه از طبیعت، فضایی جذاب و تأثیرگذار را به مخاطب منتقل میکند. این تکنیکها به خوبی در ایجاد تعلیق و تنش مؤثر بودهاند. با این حال، روایت فیلم در میانه افت میکند و افعال شخصیتها ازجمله ربایش کودک به دست جوان، مخاطب را اقناع نمیکند. محور اصلی فیلم بر وفاق و همبستگی مردم در بحرانها تأکید دارد. فیلم بهخوبی نشان میدهد چگونه اتحاد میان مردم و نهادها در مواقع بحرانی میتواند نتیجهبخش باشد. این فیلم همچنین بر اهمیت روابط خانوادگی و عشق والدین به فرزندان تأکید دارد و تصویر مثبتی از پدر را در مقابل الگوهای منفی معمول در سینمای ایران ارائه میدهد.
فیلم «اسفند» به کارگردانی دانش اقباشاوی، یکی از آثار برجسته جشنواره امسال بود که با رویکردی دقیق و متفکرانه به جنگ و دفاع مقدس توجه داشته است. این فیلم روایتگر داستان «سردار شهید علی هاشمی» و قرارگاه سری «نصرت» است که به منزله یکی از مهمترین و شگفتانگیزترین بخشهای دوران دفاع مقدس، ماجراهای شناسایی در هورالعظیم و ارتباط با اعراب محلی را روایت میکند. کارگردان با استفاده از فیلمنامهای سنجیده، توانسته است بهطور مؤثر بر جزئیات زندگی شخصیتها تمرکز کند. پرداختن به دغدغههای انسانی خانوادهها و چالشهایی که سردار هاشمی و همرزمانش با آن مواجه بودند، عمق عاطفی فیلم را بالا برده است. افزون بر این، فیلمساز با پرهیز از نمایش صحنههای اضافی و خشونتهای بیمورد، توانسته فضای جنگی را با نگاهی انسانی و معنوی به تصویر بکشد.
فیلم «اشک هور» ساخته مهدی جعفری، یک روایت انسانی و احساسی از جنگ و تأثیرات آن بر خانوادههای شهداست. این اثر با تمرکز بر یک مادر منتظر که سالها در جستوجوی خبری از پسر شهیدش است، به تصویر کشیده میشود. قصه فیلم در قالب زمان غیرخطی پیش میرود، با رفت و برگشتهای متعدد به گذشته و آینده که به درستی احساسات پیچیده و انتظار طولانی مادر را نشان میدهد. محتوای اصلی فیلم به قوتهای احساسی و انسانی آن بازمیگردد؛ جعفری به خوبی توانسته داستان را با تمرکز بر جنبههای روحی و روانی خانوادهها و به ویژه مادر شهید روایت کند. بازی «رویا افشار» در نقش مادر، با به تصویر کشیدن درد، کشمکشهای درونی و امیدواریهای مادرانه، به شدت اثرگذار است. این بازی در کنار سکانسهای جنگی و لحظات دراماتیک همچون امتناع مادر از انجام آزمایش DNA برای شناسایی جسد پسرش، به عمق فیلم میافزاید. اگرچه فیلم از نظر بصری و تکنیکی موفق است، خصوصاً در صحنههای جنگی که به زیبایی فیلمبرداری شدهاند، اما برخی مشکلات از جمله ریتم کند و شخصیتپردازی ضعیف در بعضی بخشها وجود دارد. این مشکلات سبب میشود که برخی از شخصیتها و واکنشهایشان برای مخاطب گنگ و غیرقابل درک به نظر برسد. داستانهای فرعی هم به نظر نمیآیند که به خوبی در خدمت درام اصلی باشند. در نهایت، «اشک هور» با وجود نواقصی که دارد، اثری قابل توجه در سینمای دفاع مقدس است که افزون بر تأثیرگذاری بر روی مخاطبان خاص، با ارائه تصویری پرقدرت از شجاعت و فداکاری مردان جبهه، جایگاهی ویژه در تاریخ سینمای ایران پیدا میکند.