صبح صادق >>  فرهنگ >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱۴۰۴ - ۲۳:۳۱  ، 
شناسه خبر : ۳۷۸۳۰۰
پایگاه بصیرت / سعید رضایی

در بحبوحه جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران، بار دیگر شاهد اوج‌گیری عملکرد مغرضانه و غیرحرفه‌ای شبکه‌های فارسی‌زبان معاند، بودیم. این رسانه‌ها که سال‌هاست با شعار «بی‌طرفی» و «آزادی بیان» سعی در جلب مخاطب دارند، در این کارزار اخیر، نقاب از چهره انداخته و به‌وضوح در قامت (بلندگوی پروپاگاندای رژیم صهیونیستی) ظاهر شدند.
عملکرد این شبکه‌ها در پوشش اخبار مربوط به عملیات «وعده صادق» و پس از آن، گواهی روشن بر این مدعاست. «بی‌بی‌سی فارسی»، با سابقه دیرین در خبرسازی و جهت‌دهی، تلاش کرد تا با تقلیل عملیات ایران به (حمله‌ای ناکام) و بزرگ‌نمایی توان دفاعی رژیم صهیونی، افکار عمومی را به‌نفع تل‌آویو سوق دهد. گزارش‌های یک‌جانبه، عدم پرداخت به ابعاد دقیق عملیات ایران و تأکید مکرر بر ادعا‌های رژیم صهیونیستی، رویه ثابت این شبکه بود.
شبکه «من‌وتو» نیز که پیش از این نیز بار‌ها به‌دلیل جهت‌گیری‌های خاص خود مورد انتقاد قرار گرفته بود، در این مقطع زمانی، عملاً به ابزاری برای انتشار روایت صهیونیستی بدل شد. تحلیل‌های آبکی و مغرضانه کارشناسان مدعو، پخش تصاویر گزینشی و تلاش برای تضعیف روحیه ملی، بخش جدایی‌ناپذیری از برنامه‌های این شبکه بود.
اما در این میان، «ایران اینترنشنال» گوی سبقت را از دیگر رقبا ربود و به‌معنای واقعی کلمه، نقش «اسلحه رسانه‌ای در خدمت رژیم صهیونیستی» را ایفا کرد. این شبکه که از دیرباز به‌دلیل منابع مالی مشکوک و خط مشی ضدایرانی‌اش شناخته شده بود، در این بحران به اوج تباهی رسانه‌ای خود رسید. از پخش لحظه به لحظه تصاویر از شهر‌های اشغالی و نشان دادن (آرامش) در آنجا، تا دعوت از کارشناسان کاملاً همسو با مواضع صهیونی و پوشش گسترده بیانیه‌ها و اظهارات مقامات صهیونیستی، همه و همه نشان از یک جنگ رسانه‌ای تمام‌عیار به‌نفع رژیم متخاصم داشت. گزارش‌های دروغین و بزرگ‌نمایی خسارات وارده به ایران در صورت هرگونه پاسخ احتمالی، از دیگر اقدامات این شبکه برای ایجاد رعب‌و‌وحشت در میان مخاطبان بود.
این رویکرد یک‌جانبه و به‌شدت مغرضانه، نه‌تنها «رسوایی بزرگ» برای این شبکه‌ها به‌شمار می‌رود، بلکه بار دیگر ماهیت واقعی آنها را آشکار ساخت؛ رسانه‌هایی که نه به‌دنبال «خبر» هستند و نه «حقیقت»، بلکه تنها ابزاری در دست قدرت‌های خارجی برای پیشبرد اهداف خاص خود هستند. این (آبروریزی تاریخی) در سیمای رسانه‌های معاند، نشان داد که در بزنگاه‌های حساس، نقاب بی‌طرفی از چهره آنها فرو می‌افتد و عیان می‌شود که منافع چه کسانی را نمایندگی می‌کنند.
مخاطب هوشیار ایرانی، با رصد دقیق عملکرد این شبکه‌ها در این مقطع حساس، به‌خوبی به جهت‌گیری‌های جانب‌دارانه و منافع پشت پرده آنها پی برده و تفاوت میان خبر و پروپاگاندا را درک کرده است. این تجربه بار دیگر ثابت کرد که اعتماد به رسانه‌هایی با چنین کارنامه سیاهی، نتیجه‌ای جز انحراف افکار عمومی و تحریف واقعیت نخواهد داشت.