گاهی کودک، با فریاد، لجبازی، یا حتی ضربه زدن به دیگران، خشم خود را بروز میدهد. والدین در این لحظات ممکن است احساس درماندگی کنند و ندانند چگونه باید واکنش نشان دهند؛ اما حقیقت این است که پرخاشگری در کودکان، فریادِ نیاز است نه لزوماً نشانه بدرفتاری. این رفتار، زبانِ خاموش احساساتی است که کودک هنوز نمیتواند بهدرستی بیان کند. اولین گام در برخورد با کودک پرخاشگر، شنیدنِ او بدون قضاوت است. وقتی کودک عصبانی است، بیشتر از هر زمان دیگر به حس درک شدن نیاز دارد. والدین میتوانند با جملاتی، مانند «میفهمم ناراحتی» یا «میدونم دلت گرفته»، به او اطمینان دهند که احساسش پذیرفته شده است. همین پذیرش اولیه، از شدت هیجان کودک میکاهد. محبتِ بیقید و شرط به معنای بیقانونی نیست. کودک باید بداند که آسیب زدن به خود یا دیگران، خط قرمز است. والدین باید با صدای آرام و قاطع بگویند: «میدونم عصبانی هستی، اما نمیتونی دیگران رو بزنی.» این نوع مرزگذاری به کودک میآموزد که احساسش پذیرفتنی است، ولی رفتار خشونتآمیزش نه. پرخاشگری معمولاً نشانهای از اضطراب، ترس یا ناکامی است. شاید کودک در مدرسه احساس طردشدگی کرده، یا شاهد تنش میان والدین بوده است. گفتوگو، بازی و نقاشی ابزارهایی هستند که به والدین کمک میکنند تا از دل خشم، به علت واقعی برسند. کودک باید یاد بگیرد که احساسش را با کلمات بیان کند. میتوان با بازی نقشآفرینی یا کتابهای تصویری به او یاد داد بگوید: «ناراحتم»، «میترسم»، «میخوام تنها باشم». این مهارتِ ساده، یکی از مؤثرترین راههای کاهش پرخاشگری در دوران کودکی است. کودکان از والدین خود الگوبرداری میکنند. اگر والد هنگام عصبانیت فریاد بزند، کودک نیز همین الگو را تکرار میکند. آرام ماندنِ والد، حتی در سختترین لحظهها، مهمترین پیامی است که میتواند به فرزندش بدهد: «من میتوانم احساساتم را کنترل کنم و تو هم یاد میگیری.»