تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۸  ، 
کد خبر : ۲۷۵۹۲۷

نگاهی به پدیده شایعه‌سازی خبری در شبکه‌های اجتماعی (بخش نخست)


گالیا توانگر

- میدان هفت تیر اسید پاشی شد...امروز صبح به صورت چند دختر در میدان توحید اسید‌پاشی شد.

- نیروهای داعش به پشت دروازه‌های بغداد رسید!

- عقاب باید به نوک کوهی که در آنجا آشیانه دارد پرواز کند. در آنجا عقاب نوکش را آن قدر به سنگ می‌کوبد تا نوکش از جا کنده شود. پس از کنده شدن نوکش، عقاب باید صبر کند تا نوک تازه‌ای در جای نوک کهنه رشد کند، سپس باید چنگال‌هایش را از جای برکند. زمانی که به جای چنگال‌های کنده شده، چنگال‌های تازه‌ای درآیند، آن وقت عقاب شروع به کندن همه پرهای قدیمی‌اش می‌کند.سرانجام، پس‌از پنج ماه عقاب پروازی را که تولد دوباره نام دارد، آغاز کرده … و 30 سال دیگر زندگی می‌کند!(این خبر ظاهرا علمی از یک فیس بوک شخصی کپی شده و بعد میلیون‌ها بار در فضای مجازی کپی شده است. هیچ کاربری هم نپرسیده که منبع این خبر به ظاهر علمی کدام مرکز تحقیقاتی و یا کدام متخصص اهل فن است؟!)

-پزشکان می‌گویند مصرف قند باعث از کار افتادن ریه‌ها خواهد شد.

-بزرگترین پزشک ژاپنی می‌گوید:«برای پیشگیری از ابتلا به سرطان معده باید هر روز برگ چنار بجوشانید. »

-رئیس مرکز «قلب» ژاپن گفته است:«سیگنال موبایل برای «مغز» مضر است!»

آنچه در بالا خواندید نمونه‌هایی از شایعه‌سازی‌ها در فضای مجازی هستند که این روزها به سرعت کپی شده،گوشی به گوشی و رایانه به رایانه می‌چرخند و پخش می‌شوند. اگر در گذشته حرف‌های خاله زنکی دهان به دهان می‌گشت و افراد شایعه‌ساز از یک باهم‌نشستن ساده در میانه کوچه و محله شایعات را به راه می‌انداختند،اما امروزه شایعه‌سازها پشت فضای مجازی کمین کرده و قادرند از هر نقطه دنیا با شایعات بدون منبع موثق خود جریاناتی از حرف و حدیث به راه بیندازند.

پشت خیلی از این شایعات هم اهداف پیدا و پنهانی وجود دارد. برای مثال در شایعه نظیری همه محصولات آرایشی و بهداشتی شرکت‌های فلان و بهمان غیراستاندارد اعلام شده الا محصولات شرکت ...!مشخص است که در پی این شایعه،هدف جلب مشتری پنهان شده است و با تیترهای زرد جنجالی همراه با عکسی فتوشاپی نظیر یافت شدن مار در جمجمه کودکی هدفی جز جلب بازدید کنندگان آن سایت و یا صفحه شخصی فیس‌بوک، اینستاگرام، توئیتر، لاین و...نداشته‌اند. شایعه‌سازی‌ها همه گونه اخبار کذبی را شامل می‌شوند؛ ازاخبار کذب در باب پیروزی‌های داعش گرفته تا خبر فوت فلان ستاره سینما.

از صبح تا حالا سر کار بودید!

سوال اصلی کاربران اینترنتی این بوده که آیا راهی وجود دارد که بتوانیم سره را از ناسره تشخیص داده و خبرهای حقیقی را از اطلاعات دروغین تمیز دهیم؟

روح‌الله مومن‌نسب معاون فن‌آوری اطلاعات و رسانه‌های نوین مرکز فضای مجازی بسیج کشور در گفت و گو با گزارشگر کیهان می‌گوید:«شبکه‌های اجتماعی فضای مجازی عملا ابزار دست دشمن هستند. آنها از این ابزار علیه محتوای مفید استفاده می‌کنند؛ شایعات را پخش کرده و حقیقت را کتمان.همیشه باید به یاد داشت که این قبیل شبکه‌ها تنها کد‌دهنده خبرند، نه تولید‌کننده آن.لذا باید هموراه در باب صحت اخباری که از این طریق به  گوش و چشممان می‌رسند،در تردید باشیم و هر چیزی را چشم بسته نپذیریم.»

این کارشناس اهل فن به به‌کارگیری هوش مصنوعی در علم  «دیتا ماینینگ» برای پردازش اطلاعات و راستی‌آزمایی اشاره کرده و توضیح می‌دهد: «الان این علم در دنیا مطرح شده و حتی در خیلی جاها کاربرد هم پیدا کرده است.دیتا ماینینگ فرایندی است برای مرتب‌سازی از میان داده‌های بسیار ناهمگون.همچنین علم استخراج اطلاعات مفید از میان مجموعه‌های بزرگ داده‌ها معنی می‌شود.»

علم دیتا ماینینگ تا کنون توسط سازمان‌های تجاری زیرک و تحلیلگران مالی مورد استفاده قرار گرفته است. اما این علم در مورد راستی‌آزمایی اخبار منتشره در فضای مجازی می‌تواند چه کمکی داشته باشد؟ در اخبار آمده محققان دانشگاه شفیلد انگلیس مدعی‌اند سیستم آشکارسازی ساخته‌اند که می‌تواند شایعات آنلاین در شبکه‌های اجتماعی را فورا شناسایی و صحت آنها را بررسی کند. بدون شک اساس کار آنها همین علم دیتا ماینینگ بوده است. هدف از ساخت این دستگاه، کمک به سازمان‌ها مانند دولت‌ها و خدمات اورژانس برای واکنش موثرتر به رویدادها یا شرایط گزارش شده در شبکه‌های اجتماعی آنلاین عنوان شده است.سیستم پیشنهادی به بررسی داده‌هایی شامل نوشته‌ها در سایت توئیتر، نظرات ارسالی در انجمن‌های مراقبت‌های پزشکی، نظرات عمومی در سایت فیس بوک یا سایر فعالیت‌های آنلاین پرداخته تا چهار نوع شایعه آنلاین شامل گمانه زنی‌ها، جنجال‌ها، اطلاعات غلط (شایعاتی که ناخواسته منتشر می‌شوند) و اطلاعات گمراه‌کننده (اخبار غلطی که با سوءقصد گسترش می‌یابند) را شناسایی کند.

به گفته محققان، این سیستم، منابع اطلاعات را براساس ارزیابی اعتبار آنها طبقه‌بندی کرده و تاریخچه اطلاعات اینترنتی آنلاین یا سابقه آن‌را برای تعیین امکان ایجاد آن به منظور شایعه پراکنی بررسی می‌کند.این طبقه‌بندی شامل خبرگزاری‌ها، روزنامه‌نگاران، کارشناسان، شاهدان و دیگر اعضای جامعه است که به‌طور خودکار نوشته‌هایی در رسانه‌های اجتماعی ارسال می‌کنند.نتایج بدست آمده از جستجوهای این سیستم بر روی یک «داشبورد تصویری» به نمایش درآمده تا کاربران بتوانند از صحت شایعات باخبر شوند. در پایان این پروژه، محققان امیدوارند بتوانند آن را به عنوان یک ابزار خاص در اختیار روزنامه‌نگاران قرار دهند.

روح الله مومن نسب در باب چگونگی عملکرد شایعه در فضای مجازی بر ذهن مخاطب می‌گوید: «خیلی از مخاطبین به تجربه دریافته‌اند که نباید به اخبار منتشره در فضای مجازی اعتماد صد در صدی داشت. با این حال و علی رغم اینکه می‌دانند این‌گونه اخبار منبع موثقی نداشته و قابل اعتماد نیستند، اما با مواجهه با یک خبر و یک تیتر به دفعات مکرر در شبکه‌های اجتماعی مختلف اندک اندک باورشان می‌شود که «تا نباشد چیزکی ،مردم نگویند چیزها!» بنابراین شایعه بر لایه سطحی ذهن مخاطب تاثیر عمیقی می‌گذارد و به او اجازه تجزیه و تحلیل و جستجوگری نمی‌دهد.

همان چند ثانیه اول تاثیرگذاری بر لایه سطحی ذهن مخاطب کافی است  تا او را وادار به کپی کردن آن مطلب و انتشارش در شبکه دیگری را بدهد. بنابراین در روبرو شدن با یک شایعه ذهن مخاطب  همواره طوری هدایت می‌شود که هم بپذیرد و هم نپذیرد. برای دروغ‌پراکنان بزرگ خبری و شایعه‌سازان بویژه در ژانر اخبار سیاسی همین چند ثانیه تاثیر‌گذاری بر لایه‌های سطحی ذهن مخاطب اهمیت دارد. تا بخواهند اخبار حقیقی شایعه را رد کنند، اندکی طول کشیده و اگرچه دروغ شایعه بعد از مدتی آشکار گردد، اما به دلیل تکرار شدن خبر کذب در گوشه ذهن مخاطب جا گرفته و به این آسانی‌ها بطور کامل پاک نخواهد شد.»

وی در ادامه می‌گوید: «آن‌قدر اخبار کذب مکرر در شبکه‌های مجازی منتشر می‌شوند که کم کم فراوانی انتشار یک خبر مثلا در وایبر یا واتساپ منبع مخاطب می‌شود و به آن استناد می‌کند. وایبر مطمئنا منبع نیست، ولی شأنیت منبع پیدا می‌کند.شایعه پراکنان از حربه تکرار یک خبر استفاده کرده و مترصد دریافت عکس‌العمل‌ها در همان لحظه اول انتشار خبرند. گاه آنقدر خبر زیرکانه تنظیم می‌شود که خیل عظیمی از مخاطبین در همان لحظات اولیه در ذیل خبر به بحث و مباحثه در باب آن نیز می‌پردازند،اما در واقع اگر لحظه‌ای از خود بپرسند که پس منبع اصلی خبر کجاست؟ و یا به منبع اصلی یاد شده در متن خبر مراجعه کرده و ببینند آیا اساسا چنین خبری در متن اخبار منبع اصلی آورده شده یا خیر؟ سریعا می‌توانند درک کنند که فلان خبر صحت دارد و یا خیر؟

برای مثال یکی از سایت‌های خبری همین امروز خبری را از قول یکی از خبرگزاری‌های معتبر نقل کرده بود. 400 کاربر بی‌آنکه حتی یکبار به منبع اصلی خبر مراجعه کنند و ببینند آیا اساسا چنین خبری توسط آن خبرگزاری منتشرشده و یا خیر؟ در باب آن خبر بحث و جدل داشتند. من به سایت‌آن خبرگزاری (منبع اصلی) مراجعه کردم و دیدم اصلا چنین چیزی توسط آن منبع مخابره نشده است. در زیر 400 کامنت ارسالی نوشتم: حتی یک‌بار هم به منبع اصلی مراجعه نکردید. همگی شما از صبح تا به حال سرکار بوده‌اید!»

تربیت شهروندان راستی‌آزما با آموزش سواد رسانه‌ای

علی جعفری پژوهشگر مطالعات فرهنگ و ارتباطات معتقد است با به‌کارگیری آموزش سواد رسانه‌ای در متون درسی آموزش و پرورش می‌توان مخاطبین باهوشی تربیت کرد که دیگر خیلی ساده به دام شایعات در نیفتند.

وی در گفت و گو با گزارشگر کیهان توضیح می‌دهد:«اولین کتاب در حوزه آموزش سواد رسانه‌ای توسط دانشگاه امام صادق(ع) تحت عنوان «سواد رسانه‌ای و فرهنگ معاصر» نوشته دیوید بایکینگهام و ترجمه حسین سرافراز چند سال پیش منتشر شد.بعد از آن در ویژه‌نامه‌های مرکز رسانه  در باب آن مقالاتی به چاپ رسید. در سمینار انجمن روابط عمومی ایران به آن پرداختند و این گونه بود که ادبیاتش ورد زبان‌ها گشت.الان هم در سیاست‌های آموزش و پرورش آموزش سواد رسانه‌ای مد نظر قرار گرفته است.آموزش سواد رسانه‌ای به این معناست همان‌طور که یک شهروند ایرانی باید سواد خواندن و نوشتن داشته باشد، باید بتواند بقیه رسانه‌ها را هم مثل کتاب قرائت کند. بنابراین معنای سواد‌آموزی از یادگیری صرف خواندن و نوشتن فراتر رفته است. دانش آموز باید بتواند وقتی یک فیلم را در تلویزیون و یا سینما  می‌بیند،آن را مثل کتابی خوانده، پلاریزه اش کرده و درکش کند.»

این پژوهشگر در ادامه می‌گوید: «مطبوعات اولیه خیلی ساده بودند؛ مثل یک کتاب. در سه، چهار دهه اخیر خیلی پیشرفت داشته‌اند. بخش عظیمی از این پیشرفت‌ها را مدیون پیشرفت تکنولوژی چاپ نظیر ظهور فتوژورنالیسم هستیم. از سوی دیگر فضاهای مجازی متولد شدند و رشد قابل ملاحظه‌ای داشتند.شبکه‌های  اجتماعی متن‌های متاخر فضاهای مجازیند.ابتدا تنها متن خبری داشتیم. بعد وبلاگ نویسی رواج یافت و سایت‌ها ایجاد شدند. سپس نرم افزارهای فضای مجازی نظیر وایبرو واتس آپ و غیره آمدند. در حال حاضر دیگر متن اندک اندک به حاشیه می‌رود و برای مثال در اینستاگرام فقط با تصویر ارتباط برقرار کرده و اخباری را رد و بدل می‌کنیم. بعید نیست در آینده با فیلم کوتاه با هم ارتباط بگیریم. بنابراین سرعت و دامنه این پیشرفت به ما می‌فهماند که سواد رسانه‌ای تا چه حد پیچیده شده و هر روز دامنه و مفاهیمش در تغیی�� و گسترش است.»

جعفری تاکید دارد: «در کشورهای پیشرفته هم اکنون برای آموختن سواد رسانه‌ای واحد درسی زیادی دارند. اما در ایران علی رغم استقبال زیاد از ابزار رسانه‌ای نوظهور در پی آموزش رسانه‌ای نبوده‌ایم. رسانه‌ها در حال حاظر وارد متن زندگی روزمره ما شده‌اند. چنانچه سواد رسانه‌ای از مدرسه در فرد نهادینه شود،هم می‌تواند به عنوان یک شهروند باهوش در آینده به بهترین نحو از رسانه استفاده کرده، هم از آسیب‌ها مصون بماند و هم فضای زندگی‌اش را دچار تشویش نکند.بخشی از ادبیات رسانه‌ای مربوط به پالایش افکار است. مثلا به فلان روزنامه اعتماد داری وآن برایت خبرها را ادیت می‌کند .اما درفضای مجازی هر کس می‌تواند تولید خبر داشته باشد. با شکل گیری شهروند خبرنگار دیگر نمی‌توان این پالایش خبری و دروازه بانی را به یک روزنامه، رسانه و یا یک سازمان مشخص سپرد. در سواد رسانه‌ای کنترل احساسات، چگونگی تفکر پیرامون یک خبر و پی بردن به صحت و سقم آن آموزش داده می‌شود. این‌طور نیست که شهروندان در پی اعتماد تام به یک منبع سال‌ها آسیب بخورند و بعد به یکباره متوجه بشوند که گول خورده‌اند.»

همان‌طور که در مهارت‌های زندگی اصل نه گفتن مهم است در مهارت ارتباطات نیز باید مهارت دفع ارتباطات را آموخت. این کارشناس اهل فن برایمان توضیح  می‌دهد: «اینجا مهارت دفع ارتباط هم لازم است تا در بین اشباع خبری تنها ارتباطات با منبع و اخبار صحیح حفظ شود. باید قدرت تشخیص در مخاطب با علم آموزش سواد رسانه‌ای تقویت گردد تا وی قادر باشد با قدرت اراده خویش ارتباط رسانه‌ای به درد بخور را کشف کند و ادامه دهد. متاسفانه مخاطب ما هنوز در پی ارتباط حداکثری و احتمالا موثر است. اما باید برویم به سمت قطع موثر ارتباطات.بسیاری از مشکلات در پی اعتماد بی‌حد و حصر به شبکه‌های اجتماعی و نیز قضاوت عجولانه شبکه‌های اجتماعی در اخبار منتشره شان شکل می‌گیرند.»

تکرار یک خبر دلیل صحت آن نیست

سید محمد رضا فخری مدیریت پارسی بلاگ معتقد است که رسانه‌های مجازی اغلب در پی استفاده از افکار عمومی برای نیل به اهداف خاصی هستند. لذا در چنین شرایطی اعتماد کامل معنایی ندارد.وی برای راستی‌آزمایی  خبری در فضای مجازی پیشنهاداتی دارد.

مدیریت پارسی بلاگ به گزارشگر کیهان می‌گوید: «باید شناخت پیدا کرد که استخراج کننده،انتشار‌دهنده و گوینده خبر در پی چه اهدافی بوده است؟ این مهم میسر نخواهد شد مگر اینکه با پیشینه، سوابق و افکار سیاسی و اجتماعی منبع خبر آشنا باشید.از سوی دیگر برخی کارشناسان تکرار خبر به‌ویژه در منابع معتبر خبری را ملاک صحت یک خبر قرار می‌دهند و معرفی می‌کنند. البته این مورد اخیر نمی‌تواند یک معیار صد در صدی برای راستی‌آزمایی خبری باشد؛ چرا که ما به تجربه دیده ایم که چطور در باب موضوعی که به نفع سردمداران سلطه‌گر دنیاست، امپراطوری‌های خبری دست به یکی کرده و جریانی از خبر‌های کذب را به خورد مخاطبینشان می‌دهند. همیشه به یاد داشته باشید که میزان صحت یک خبر 50 درصد است.50 درصد دیگر را باید با سواد رسانه‌ای خود تحقیق و کشف کنید.»

این کارشناس اهل فن در باب اینکه آیا فیلترینگ خبری باید اجرا شود یا خیر؟ می‌گوید: «فیلترینگ خبری در همه جای دنیا اعمال می‌شود و قابل دفاع است. اما محل بحث و اختلاف بر سر کمیت و کیفیت فیلترینگ است. باید قانون و قواعد شفاف داشته باشد. هم دقیق اجرا شود و هم نهاد نظارتی داشته باشد. متاسفانه در کشور ما هنوز نهاد نظارت مشخصی برای آن معرفی نشده است.»

کشتن فرزند برای گرفتن لایک!

شایعه‌سازی و جذب لایک در صفحات شخصی می‌رود که به یک پدیده نوظهور روانی در بین کاربران اینترنتی و نرم‌افزارهای گوشی تلفن همراه تبدیل شود. بیماری‌ای که در پی انتشار خبر قتل یک پسر بچه آمریکایی توسط مادرش برای جلب لایک بیشتر در فضای مجازی به جنجالی مبدل شده و گروه‌های پژوهشگری دنیا را بر آن داشته درباره این بیماری خطرناک نوظهور هر چه سریع‌تر تحقیقاتی داشته باشند و نتایج تاثیر شبکه‌های مجازی بر روح و روان و جوامع بشری را برررسی کنند.

همین اواخر در اخبار آمده بود که یک مادر آمریکایی برای گرفتن لایک بیشتر در محیط مجازی تنها فرزند خود را دائما مسموم و مریض می‌کرده است. مادری که اهل حومه نیویورک بوده و یک وبلاگ مادرانه را می‌نوشت،پس‌از قتل فرزند خردسالش به‌وسیله تزریق بیش از حد نمک،به قتل درجه دوم محکوم شده و مجازات بیست سال زندان را دریافت کرد.این زن قصد داشت با چنین عملی، توجهات را در شبکه‌های اجتماعی به بیماری مرموز پسرش جلب کند.لسی اسپیرز 27 ساله مدتی بود که وقایع مربوط به بیماری پسر 5 ساله اش را در یک وبلاگ و شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کرد.وی در آخرین پست اش نوشته بود: «گارنت، فرشته شیرینم بیست و سومین بار است که به بیمارستان می‌رود.

کاش زودتر بتوانیم به خانه بر گردیم.» گارنت کودک نرمال و سالمی بوده و بیماری‌های او نظیر اختلالات گوارشی اش توسط مادرش ایجاد می‌شد. وکیل دادگستری این پرونده  توضیح می‌دهد: «این مادر در نهایت به‌وسیله قرار دادن مقدار کشنده‌ای نمک در محفظه تزریق بیمارستانی باعث مرگ فرزندش شد. وی از تمام این مراحل عکس گرفته و در فیس بوک منتشر می‌کرد. این زن همواره تلاش داشت پسرش را مریض جلوه داده و نیاز خود به توجه را از این طریق جبران کند. سرم بیمارستان در نهایت تبدیل به سلاحی برای او شد تا فرزندش را بکشد!»

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات