پایگاه بصیرت؛ گروه سیاسی/ برای شناخت حوادث و تحولات تاریخی شاید باید سالهای متمادی بگذرد تا ابعاد مختلف آن آشکار گردد و اسناد و مدارک ارائه شود که در فهم حقیقت پدیدههای سیاسی موثر افتد. به عنوان نمونه میتوان به ماجرای کودتای سیاه 28 مرداد 1332 اشاره کرد که بعد ازگذشت نین قرن، در سالهای اخیر اسناد و مدارکی افشا گردیده که ابعاد جدیدی از ماجرا را از ابهام خارج میسازد.
فتنه سال 1388 نیز، سناریویی به هم پیچیده و دارای لایههای پنهان فراوانی است که در گذر زمان بخشهای مختلفی از آن آشکار شده و دستهای پنهان سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی دشمنان ملت ایران در پیوند با ایادی داخلی آنان عیان خواهد شد.
در این زمین به تازگی "مایکل لدین" مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا اظهاراتی داشته است که پرده از بخشی از تاریکخانه فتنه 88 برمیدارد. «لدین» از چهرههای برجسته محافظهکار روز یکشنبه با انتشار مطلبی در نشریه «فوربس» متن کامل نامهای که گفته می��ود از سوی سران فتنه و در پاسخ به پیام دولت آمریکا نوشته شده را منتشر کرده است.
وی در این مطلب که به بهانه مخالفت «چاک شامر» سناتور دموکرات آمریکایی با توافق هستهای نگاشته شده، نوشته است که شامر رابط این نامهنگاری بود و به همین دلیل هم حالا مخالف توافق با ایران است.
لدین که از حامیان ایجاد انقلاب رنگی در ایران است و بارها به مقامات آمریکایی توصیه کرده برای تحقق این هدف تلاش کنند، با اشاره به انتخابات سال 1388 و اتفاقات پس از آن، نوشته است: «دولت (آمریکا) تصمیم گرفت پیامی برای گروه (میر حسین) موسوی، جنبش سبز، بفرستد. سناتور شامر دوستی در وال استریت داشت که با سبزها در ارتباط بود و همان فرد به عنوان رابط انتخاب شد.»
وی که در سال 2012 نیز به وجود چنین نامهای اشاره کرده بود، افزود: «از شامر خواسته شد از طرف دولت این پیام را به رهبران سبزها منتقل کند: "سبزها باید بدانند که این سوالات از جانب وزیر خارجه (آمریکا) ارسال شده است. سوالات اینهاست: ما باید چه کاری انجام دهیم؟ چه کاری نباید انجام دهیم؟»
لدین در ادامه نوشته است: «پاسخ در قالب یک یادداشت تایپشده 8 صفحهای، به تاریخ 30 نوامبر 2009 (9 آذر 1388)، بود. نویسندگان (نامه) بسیار دقت کردهاند. این (نامه) امضا نشده و من دلایل روشنی دارم که چند نفر در تهران روی آن کار کردهاند.» (متن نامه)
در این نامه نظام ایران با «شدیدالحنترین» الفاظ نظیر «خشن» و «دیکاتوری» توصیف و در آن نوشته است که رفتار نظام ایران تغییر نمیکند. لدین نوشته شده است: «اما این یادداشت تاکید دارد که نیروهای حامی تغییر داخل ایران، قدرتمند هستند و به خوبی رهبری میشوند.»
نویسندگان آن نامه به واشنگتن هشدار دادهاند که اگر با تهران به توافق هستهای دست یابد، باید در برابر رویکردهای خارجی و داخلی تهران سکوت کند.
در بخشی از آن نامه آمده است: «در این لحظه سرنوشتساز، این به کشورهای جهان آزاد بستگی دارد که تصمیمشان را بگیرند. آیا آنها به مسیر خوشخیالی ادامه داده و تصمیمات را به آینده، زمانی که دیگر دیر شده موکول میکنند یا اینکه به مردم شجاع ایران پاداش داده و در عین حال منافع غرب و صلح جهانی را پیش میبرند؟»
لدین در ادامه نوشته است: «به گفته دوست او (شامر) در والاستریت که من با او صحبت کردهام، این یادداشت به شامر تحویل داده شده است. وزارت خارجه میگوید چیزی در مورد آن نمیداند و دفتر شامر هم از بحث در این رابطه خودداری میکند، اما نمیتوانم تصور کنم که او آن را به هیلاری کلینتون، دوست و همکاری سابقش نداده است. مهمتر اینکه، قطعا زمانی که او (شامر) در حال تفکر بود که باید چه تصمیمی در مورد توافق بگیرد، آن برهه تأثیرگذار بوده است. سبزها به دولت اوباما دقیقا گزینههای واقعی را گفتند: یا از رژیم حمایت کنید یا از به حمایت از آزادی و نتیجه تشویق تغییر دموکراتیک در ایران بپردازید.» دولت آمریکا هنوز در مورد گزارش لدین اظهار نظر نکرده است.
با انتشار چنین اظهاراتی باید منتظر واکنش سران و اصحاب فتنه بود که این روزها در مقام تطهیر عملکرد خود برآمدهاند و در تلاشند تا عملکرد سیاه خود را از اذهان عمومی پاک نمایند. حتی سودای بازگشت به قدرت و حضور در انتخابات آتی را دارند و طلبکارانه از ضرورت تایید صلاحیت سخن میگویند! اما سوالات اساسی در مورد اصحاب فتنه همچنان پابرجاست و این افراد که اینچنین اسناد متعددی در پیوند با بیگانگان از آنان آشکار گردیده آیا از حداقل صلاحیت برای سپردن امور برخوردارند؟ چه تضمیمنی وجود دارد که این ارتباطات قطع شده است؟ چه تضمینی وجود دارد که این ارتباطات مجددا در بزنگاهها برقرار نخواهد گردید؟! چرا نسبت به چنین اظهاراتی سکوت کردهاند؟ چرا در مقام رد چنین اظهاراتی بر نمیآیند؟ چرا این جریان در معرض اتهام وابستگی و همکاری با بیگانگان است؟!
سوالاتی از این قبیل همچنان توسط فتنه گران بدون پاسخ باقی مانده و این افراد نه تنها از اقدامات گذشته خود اظهار ندامت و برائت نکردهاند، بلکه همچنان طلبکارانه خود را صاحب حق دانسته و نظم را به ظلم و بیعدالتی متهم میکنند. اما باید به این نکته توجه داشته باشند که افکار عمومی همچنان به این افراد به چشم تردید مینگرد و چون امین بودن آنان زیر سوال است امکان سپردن مسئولیت در نظام اسلامی به ایشان وجود نخواهد داشت.