گروه سياسي/ مقام معظم رهبري در رابطه با پيشرفت علمي کشور نکات مهمي را در جمع اساتيد دانشگاه فرمودند که توجه به ابعاد آن ميتواند تحولي در عرصه علم و دانش در کشور ايجاد نمايد.
در همين راستا خبرنگار پايگاه بصيرت گفت و گويي را با دکتر مصطفي ملکوتيان از اساتيد علوم سياسي دانشگاه تهران ترتيب داده که شما را به خواندن آن دعوت مينماييم.
شرايط و لوازم رشد مطلوب علمي کشور کدامند؟
در دنياي حاضر که کشورهاي توسعهيافته از دهها سال پيش شروع به رشد علمي نمودهاند، براي پر کردن فاصله و پيشي گرفتن از آنها، بايد با تلاشهاي هدفدار، گسترده و دستيابي به رقمهاي بالاي رشد علمي در اين مسير گام نهاد. کسب رقمهاي بالاي رشد علمي، هم به تداوم و تقويت انگيزههايي در سطح ملي نياز دارد و هم به برنامهريزي و داشتن مرکزيت مقتدر هدايت و پيگيري.
يکي از اهداف مهم انقلاب اسلامي، دستيابي به قلههاي پيشرفت علمي و فناوري و دور شدن از عقبماندگي تاريخي کشور بوده و ميباشد. وقتي پيشرفت بخشي از اهداف انقلاب را تشکيل ميدهد، حاملان انديشه انقلاب تلاش ميکنند با بسيج امکانات و نيروها و به ميدان آوردن آنها به اين هدف جامه عمل بپوشانند.
انگيزه و اراده و روحيه انقلابي، بدين ترتيب هم ميتواند باعث رشد علوم فني مهندسي و پيشرفت در فناوريهاي مربوطه شود و هم در رشد علوم انساني اجتماعي و رفتاري تأثير نهد. البته با توجه به تفاوتهاي بنيادين در مباني فکري فلسفي انقلاب اسلامي با تمدن غربي در انسانشناسي، هستيشناسي و معرفتشناسي و با توجه به تکبعدي بودن و مادينگري در غرب و نگرش جامع و صحيح تفکر اسلامي، نتيجه رشد علمي در علوم انساني اجتماعي و رفتاري در ديدگاه اسلامي با نظريههاي موجود غربي که سيطره کميت بر آنها وجود دارد، کاملاً متفاوت خواهد بود و نظريههاي پديد آمده از اعتبار علمي بسيار بيشتر و دقيقتري برخوردار خواهند بود.
عامل با اهميت ديگر براي رشد مطلوب علمي، عمل بر مبناي برنامهريزيهاي هدفدار و زماندار و هدايت و پيگيري مداوم اين امر ميباشد. اين امر بايد در دانشگاهها خود را از سه طريق نشان دهد:
(1) داشتن کلان پروژه حاوي پروژههاي تحقيقي متعدد براي پاياننامههاي کارشناسي ارشد و دکترا و ساير تحقيقات علمي دانشگاهي، به منظور پر کردن خلاءهاي علمي موجود در هر رشته.
(2) برقراري ضمانت اجرا براي رشد علمي و دوري اعضاي هيات علمي از رکود.
(3) تبديل دانشگاه به يک مرکز رقابت سالم علمي و بردن اين رقابت به سمت اکتشافات نوين علمي و توليد نظريههاي بومي.
براي جلوگيري از کند شدن حرکت علمي کشور بايد چه کنيم؟
رهبري معظم انقلاب اسلامي در ديدار اخيرشان با رؤساي دانشگاهها در اين رابطه نکته بسيار با ارزشي را بيان نمودند. ايشان فرمودند کاري کنيد که در دانشگاه فضاي غالب دست جوانان متدين با انگيزه باشد و مجموعههاي مؤمن حرف اول را بزنند. ايشان همچنين فرمودند در حالي که همه دنيا ميگويند ايران کشور عزيز و مقتدري است، برخي در دانشگاه يا روزنامه با خودکمبيني ميگويند ما چيزي نيستيم و منزوي هستيم!
آنچه ميتواند موتور محرک رشد علمي و فضاي سالم در دانشگاهها باشد، حس اعتماد به نفس و اعتقاد به توانستن و داشتن انگيزه و اراده جدي براي پيشرفت است. بنابراين براي جلوگيري از رکود علمي در درجه اول بايد مواظبت نمود تا تأثيربخشي گروههاي خودکمبين در دانشگاهها خنثي و فضاي مبتني بر حس توانستن و اعتماد به نفس تقويت گردد.
از طرف ديگر بايد با برگزاري کرسيهاي متعدد نقد نظريهها، نوآوري و نظريهپردازي و نيز فراهم کردن لوازم و زمينههاي رشد از طرق مختلف مانند آموزشهاي پژوهشمحور و پژوهشهاي کاربردي، راه پيشرفت علمي در دانشگاهها را هموار نمود.
دانشگاه چگونه ميتواند در ايجاد تمدن نوين اسلامي ايفاي نقش نمايد؟
در رابطه با مباحث تمدني، دو مطلب امروزه آشکار شده است: يکي وجود مجموعهاي از بحرانهاي فکري فلسفي، فرهنگي اجتماعي، اقتصادي و سياسي در تمدن غربي و ديگري نشانههاي ظهور يک تمدن نوين اسلامي که از پس از پيروزي انقلاب اسلامي آرام آرام خود را نشان ميدهد. نتيجه تمدن غربي استعمار ملل ديگر و تعقيب نفعطلبي و بيعدالتي در روابط بينالملل تحت عنوان منافع ملي بوده و اين تمدن حتي در درون جوامع خودش نيز به استثمار و بيعدالتي انجاميده و اين مسائل زمينه ايجاد و تقويت بحرانهاي پيش گفته را فراهم نموده است. در زمان حاضر، يک چالشگر برون تمدني (بيرون از تمدن غربي) و واقعي يعني انقلاب اسلامي ايران با آرمانهاي عدالتطلبانه و جهانشمول، اين تمدن وحشي را به مبارزه طلبيده و توانسته با گذشت زمان بر اقتدار و اثربخشي جهان خود بيفزايد. اين چالشگر، غرب داراي اعتماد به نفس گذشته را منفعل نموده و ضعف منطق آن را در مقابل جهانيان به نمايش گذاشته است.
در اين شرايط، دانشگاه بايد وظيفه خود را که عبارتست از دستيابي به قلههاي پيشرفت و رشد علمي ايفا نمايد. دانشگاه تمدنساز دانشگاهي است که در نقد نظريههاي مبنايي علمي غربي فعالانه تلاش نمايد و با نوآوريهاي علمي، زمينههاي ظهور نظريههاي جديد و معتبر علمي را فراهم سازد. بدين ترتيب بايد شور و شوق رشد علمي در ميان استادان و دانشجويان در دانشگاه موج زند و پيشرفت دانش به موضوع جدي رقابت دانشگاهيان تبديل شود.
با ظهور اسلام، سراسر وجود مسلمانان را شور و شوق علمي فرا گرفت و در حالي که غربيان وارد قرون وسطي شده و دنياي مسيحيت تحقيق علمي را تخطئه ميکرد، مسلمانان براي خريد يک کتاب گاهي به اندازه وزن آن طلا ميدادند. بدين صورت بود که تمدن اوليه اسلامي تشکيل و صدها دانشمند برجسته در علوم مختلف زمانه از رياضيات، طب و ستارهشناسي گرفته تا فلسفه، جامعهشناسي، منطق و جغرافيا در صحنه حضور يافتند.
اکنون نيز که با پيروزي انقلاب اسلامي و امواج جهاني آن، شرايط براي ظهور يک تمدن نوين اسلامي فراهم گشته است، پيشرفت و رشد همه جانبه علمي از شرايط لازمه تشکيل و اعتلاي اين تمدن است و اين امر نقش ويژه دانشگاهها و مراکز علمي و پژوهشي را مورد تأکيد قرار ميدهد.
در اين رابطه واضح است که رشد در علوم انساني،اجتماعي و رفتاري در تمدن نوين اسلامي مبتني بر مباني فکري فلسفي و انديشههاي اصيل اسلامي خواهد بود و حتي در علوم فني مهندسي و تجربي نيز بايد اصول بنيادين ديني در زمينه حيطه و قلمرو تلاشهاي کشف علمي مورد توجه قرار گيرد.
پيشرفت علمي چه تأثيري در حوزههاي اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي خواهد داشت؟
در پاسخ به اين سؤال، حداقل موارد هفتگانه زير قابل بيان است:
1- امروزه از اقتصاد دانشبنيان به عنوان شرط لازم رشد و پيشرفت اقتصادي ياد ميشود. قاعدتاً هر چه دانش در يک کشور پيشرفتهتر باشد، انواع فناوريها پيشرفت بيشتري خواهد نمود و تبديل دانش به توليد و ثروت، در بالا بردن سطح زندگي مردم و نيز افزايش قدرت رقابتي اقتصادي کشور در صحنه بينالمللي تأثير خواهد گذاشت.
2- پيشرفت در علم و فناوري با ايجاد استقلال اقتصادي و اقتصاد خودکفا، کشور را از زورگوييها، تحميلها و تحريمهاي اقتصادي دولتهاي زورگو و استعماري بر حذر ميدارد و با خارج ساختن اين اهرمها از دست آنها، در افزايش توليد ملي و ثروت ملي تأثير نهاده و شرايط بهتري براي ايجاد تعادل اقتصادي ميان آحاد جامعه فراهم ميسازد.
3- پيشرفت علمي در واقع به معني افزايش قدرت و ثروت ملي است و در اين زمينه پيشرفت در هر دو شاخه اصلي علمي يعني علوم فني تجربي و علوم انساني، اجتماعي، رفتاري مدنظر است.
4- پيشرفت علمي ميتواند بهترين امکانات را براي حل معضلات اقتصادي مانند بيکاري، رکود، دلالبازي و مانند آن فراهم نمايد.
5- پيشرفت علمي فناوري با به نمايش گذاردن تواناييهاي کيفي و کمي توليدي و فناورانه کشور، ميتواند زمينههاي سرمايهگذاري در سرزمينهاي ديگر در يک روند عادلانه و نه زورگويانه غربيها و يا صادرات کالاهاي صنعتي پيشرفته به نقاط مختلف جهان را فراهم و در نتيجه بازگشت سودهاي حاصل از آن راه به همراه آورد.
6- پيشرفت علمي فناوري ميتواند به جذب گسترده دانشجويان خارجي حتي از کشورهاي پيشرفته بيانجامد، اين امر هم منافع اقتصادي در پي دارد و هم به امر صدور آرمانهاي انقلاب اسلامي کمک مينمايد.
7- رشد بالاي اقتصادي و بالا رفتن درآمد و ثروت ملي که تا حد زيادي با پيشرفت علمي مرتبط است، ميتواند به عوامل ديگر اضافه شده و به عنوان يک عامل شتابزا در تشکيل تمدن نوين اسلامي عمل نمايد.
سيد محمد مشکوة الممالک