دولت آمریکا و کنگره این کشور خیلی زود خود را بار دیگر لو دادند و طاقت نداشتند تا بیش از این، دست پولادین خود را زیر دستکش مخملی پنهان کنند. تلاش های آمریکا برای نفض برجام و تهی کردن امتیازات نسبی که در معامله برجام به ایران داده است، ادامه دارد و مسئولان وزارت خارجه با ادبیّاتی نسبتا نرم آن ها را محکوم می کنند. آیا از این ادبیّات، اقدامات جدی مقابله به مثل در مقابل عهدشکنی های آمریکا، برخواهد آمد؟
حضور آمریکا در منطقه غرب آسیا یکی از دغدغه های جمهوری اسلامی ایران در37 سال اخیر بوده است. عدم اعتماد حضرت امام خمینی(ره) با تعابیری چون آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند؛ آمریکا این تروریست بالذات؛ با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد مگر این که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد و .... شائبه برقراری هر گونه رابطه ای را با این کشور از بین برده بود.
این استراتژی توسط مقام معظم رهبری نیز ادامه پیدا کرد، ایشان در یکی از سخنرانی های امسال در این باره می گویند: «معنای این که می گوییم با آمریکا مذاکره نمی کنیم این نیست که با اصل مذاکره مخالفیم؛ نه، با مذاکرهی با آمریکا مخالفیم. این یک علّتی دارد، این را انسان هوشمند باید بفهمد که چرا؛ مذاکرهی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، یعنی نفوذ؛ تعریفی که آن ها برای مذاکره کردند این است و آن ها می خواهند راه را برای تحمیل باز کنند. امروز غول عظیم تبلیغاتی دنیا در مشت آمریکا است؛ امروز جریان صهیونیستیِ بشدّت دشمن بشریّت و دشمن فضیلت، با آمریکا، هر دو در یک لباسند، دستشان از یک آستین میآید بیرون و با هم هستند. مذاکرهی با این ها یعنی راه را باز کردن برای این که بتوانند، هم در زمینهی اقتصادی، هم در زمینهی فرهنگی، هم در زمینههای سیاسی و امنیّتیِ کشور نفوذ کنند.»(15/7/1394)
در این میان اگرچه مذاکرات هسته ای با 5+1 و از جمله آمریکا صورت پذیرفت و تنها به خاطر مسئله هسته ای بود، لیکن نگاه برخی نسبت به آمریکا به خاطر گذشته و دورنمای فعالیت های این کشور در آینده، تغییری نکرده است، یعنی عده ای گمان می کنند از رهگذر گفتگوهای هسته ای با آمریکا که منجر به صدور برجام شد، زمینه جهت عادی سازی روابط و حل چالش ها در حوزه های دیگر نیز فراهم می شود، در حالی که از آنجا که اختلاف ایران و آمریکا به مبانی فکری و راهبردی دو کشور بر می گردد، امکان تعامل پایدار وجود ندارد. آمریکا از یک طرف تظاهر به دادن امتیاز می کند تا امتیازی از ایران بگیرد و از طرف دیگر به سیاست های خصمانه خود ادامه می دهد و البته در جدیدترین رخدادها بار دیگر شاهد تجدید حیات سیاست های خصمانه آمریکا نسبت به ایران هستیم که نمونه بارز آن مصوبه جدید کنگره آمریکا درباره روادید است که به تصویب نهایی و امضای رئیس جمهور این کشور نیز رسید و آن اقدامی آشکارا در نقض برجام محسوب می شود.
بر اساس این مصوبه اگر شهروندان ۳۸ کشوری که در حال حاضر بدون ویزا به آمریکا سفر می کنند (غالب کشور های توسعه یافته)، در پنج سال گذشته به سوریه، عراق یا کشورهای حامی تروریسم از نظر وزارت خارجه آمریکا (ایران، سودان و سوریه) سفر کرده باشند، نمیتوانند مانند گذشته بدون ویزا وارد آمریکا شوند، به علاوه کسانی که تابعیت دوگانه این کشورها را هم دارند، از جمله ایرانیهایی که شهروند کشورهای معاف از ویزا مانند بریتانیا، استرالیا یا فرانسه هستند، باید با اجرای قانون تازه برای سفر به آمریکا درخواست ویزا کنند.
این مصوبه محدودیت های زیادی را برای تجار ایرانی و غیر ایرانی در سفر به ایران و آمریکا به وجود می آورد. بدیهی است چنین مصوباتی با روح برجام مغایرت دارد و نامه جان کری مبنی بر بی تأثیری آن بر روند برجام کمکی به حل موضوع نمی کند. واقعیت این است که چنین عملکردی در ماهیت برخورد آمریکایی ها وجود دارد و اگر آن ها نتوانسته اند در برجام به خواسته های خود برسند، سعی می کنند از طرق دیگر جبران کنند.
تلاش نهادهای آمریکایی جهت پیدا کردن راه های جایگزینِ برجام برای اعمال فشار بر ایران، برنامه کاری این روزهای آن هاست. نمونه بارز در این باره این که در روزهای قبل نمایندگان کنگره آمریکا در طرحی ضد ایرانی به برداشت بخشی از دارایی های مسدود شده ایران رای دادند.
به گزارش خبرگزاری مهر، سایت مجلس نمایندگان آمریکا با انتشار گزارشی از مسدود کردن دارایی های بانک مرکزی ایران در آمریکا خبر دادند. ۲۲۶ نماینده کنگره به برداشت ۱/۵۷ میلیارد دلار از حسابهای بلوکه شده بانک مرکزی رای دادند.
پایگاه خبری تحلیلی فردا در این باره می نویسد: قانونگذاران آمریکایی از دیوان عالی این کشور خواستهاند فرجامخواهی بانک مرکزی ایران در پرونده برداشت ۱/۷۵ میلیارد دلار از داراییهای مسدود شده این بانک را رد کرده و به پرداخت این مبلغ به «قربانیان بمبگذاری سال ۱۹۸۳ بیروت» و «بمبگذاری برجهای خبر، در سال ۱۹۹۶ در عربستان» حکم دهد، در حالی که ایران هر گونه دخالت در انفجار سال ۱۹۸۳ در پایگاه نیروی دریایی آمریکا در بیروت که به مرگ ۲۴۱ سرباز آمریکایی منجر شد را رد کرده است. اتهامپراکنی درباره نقش ایران در بمبگذاری در حالی مطرح شده که «ویلیام پری»، وزیر دفاع آمریکا در زمان ریاستجمهوری «بیل کلینتون»، در سال ۲۰۰۷ اعلام کرد به این نتیجه رسیدهاند که بمبگذاری کار القاعده بوده و نه ایران.
این در حالی است که باراک اوباما، در اقدامی تناقض آمیز، مرداد ماه سال جاری، در پاسخ به «دیوان عالی آمریکا» که خواستار اظهار نظر دولت واشنگتن درباره این پرونده شده بود از این دادگاه خواسته بود درخواست تجدید نظر بانک مرکزی ایران را رد کرده و مبلغ ۱.۷۵ میلیارد دلار را از حساب این بانک برداشت کند.
حسین جابرانصاری، سخنگوی وزارت خارجه در واکنش به احکام صادره کنگره آمریکا برای مصادره اموال بانک مرکزی گفت: در صورت دستبرد به اموال ایران و نهادها و اتباع آن، دولت آمریکا مسئول جبران خسارت و پرداخت غرامت است.
جابر انصاری افزود: سالهاست که دستگاه قضایی آمریکا با حمایت دولت و کنگره آن کشور، ضمن نقض مبانی اولیه حقوق بینالملل و با استناد به اتهامات واهی و بیاساس، اقدام به صدور و اجرای آرای غیرقانونی علیه جمهوری اسلامی ایران میکند.
وی در ادامه گفت: تلاش اخیر در دیوان عالی آمریکا برای مصادره اموال جمهوری اسلامی ایران، مرحله نهایی دعوای طرح شده از سال ۸۶ در محاکم مختلف آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران است که بر خلاف اصول مسلم حقوق بینالملل بوده و هیچ اعتبار حقوقی ندارد.
بدیهی است که این اقدام کنگره آمریکا نیز آشکارا نقض صریح برجام محسوب می شود، چرا که طبق برجام یکی از تعهدات صریح آمریکا در خصوص آزاد سازی پولهای بلوکه شده ایران است، در حالی که آمریکائی ها به بهانه ای کاملا واهی و بی پایه، برای عدم پرداخت آن ها مصوبه می گذارند. در حقیقت با این روند، وعدههای نسیه آمریکا در برابر اقدامات نقد ایران یک به یک نقض میشود.
در همین باره اگر بگوئیم در موضوع هسته ای بزرگترین امتیازی که آمریکا به ایران داد، بحث لغو تحریم ها بود، طبیعی است انتظار داشته باشیم که چنین اتفاقی باعث تسهیل روابط اقتصادی ایران و به ویژه فروش بیشتر نفت توسط ایران شود؛ ولی در عمل مشاهده می کنیم هم زمان با آغاز فرآیند اجرای برجام چند اتفاق دیگر به وقوع می پیوندد: یک نمونه از آن کاهش شدید قیمت نفت است که به اعتقاد کارشناسان، همکاری آمریکا و عربستان سعودی منجر به چنین اتفاقی شد. با یک محاسبه ساده متوجه می شویم که در آمد حاصل از فروش یک میلیون بشکه نفت با قیمت 120 دلار در دوران تحریم بیشتر از درآمد فروش حتی 3 میلیون بشکه نفت با قیمت 30 دلار در دوران پسابرجام است. یعنی آمریکا با همکاری عربستان سعودی توانست یکی از دستاوردهای بزرگ ایران در برجام را بی ارزش کند.
بنابراین دولت آمریکا و کنگره این کشور خیلی زود خود را بار دیگر لو دادند و طاقت نداشتند تا بیش از این دست پولادین خود را زیر دستکش مخملی پنهان کنند. تلاش های آمریکا برای نفض برجام و تهی کردن امتیازات نسبی که در معامله برجام به ایران داده است، ادامه دارد و مسئولان وزارت خارجه با ادبیاتی نسبتا نرم آن ها را محکوم می کنند. آیا از این ادبیات، اقدامات جدی مقابله به مثل در مقابل عهدشکنی های آمریکا، برخواهد آمد؟/