(ماهنامه نامه ـ تيرماه 1382 ـ شماره 24 ـ صفحه 37)
روايتي ديگر از ناآراميهاي خرداد 82
با دستگيري تعدادي از تجمعكنندگان شب نخست كه رقم آن بين 30 تا 50 تن اعلان شد و در اين ميان، تعدادي دانشجو نيز حضور داشتند، زمينه تداوم تجمعات اعتراضآميز شكل گرفت. به گونهاي كه در شب دوم، تعدادي از دانشجويان پشت نردههاي كوي تجمع كردند و به دنبال اقدامات تحريكآميز لباس شخصيها با شكستن يكي از نردهها از كوي خارج شدند. در شب دوم، درگيريها گستردهتر و خشونتبارتر بود. از همان ساعات اول، سنگپراني از دو سو ميان لباس شخصيها و تجمعكنندگان جريان داشت. با اين تفاوت كه بعضي از لباس شخصيها از ادواتي نظير بيسيم، گاز اشكآور و سلاحهاي سرد نيز برخوردار بودند. با پيوستن موتورسواران منتسب به انصار حزبالله، ابعاد درگيريها گستردهتر شد چنانكه خيابانهاي اطراف كوي بسته بود و پليس ميكوشيد حتي به قيمت درگيري با دو طرف، از ابعاد ماجرا بكاهد. در اين ساعات، تا چندين خيابان اطراف، كوي شاهد صف اتومبيلهايي بود كه با بوق ممتد يا آهنگهاي تند غربي كه از ضبط صوتهايشان پخش ميشد، به شكلي جديد پيوستگي خود با معترضين را اعلام داشتند، چنانكه يك منبع خبري گفته صداي بوق اتومبيلها با ديدن يك فرد لباس شخصي، تشديد ميشد.
از حوادث مهم ناآراميهاي شب دوم كه تا ظهر پنجشنبه ادامه يافت، بازداشت سه فرد منتسب به انصار حزبالله از سوي دانشجويان بود. يكي از اين سه تن، داراي گاز اشكآور و بيسيم نيز بود. دانشجويان بلافاصله پس از بازداشت اين سه تن كه به داخل كوي آمده بودند، اطلاعيهاي صادر كردند و آزادي آنها را به آزادي دانشجويان بازداشت شده طي دو شب ناآرامي از سوي نيروي انتظامي مشروط ساختند. در پي مذاكراتي كه دو نماينده جنبش دانشجويي در مجلس و مسؤولان دانشگاه و وزارت علوم با دانشجويان داشتند، در نهايت افراد منتسب به انصار تحويل وزارت اطلاعات شدند. در مقابل، تنها دو تن از دانشجويان بازداشت شده از سوي نيروي انتظامي آزاد شدند و همين امر، كافي بود تا دامنه اعتراضات به شب سوم كشيده شود.
در سومين شب اعتراضات كوتاهتر، اما درگيريها گستردهتر بود. گزارشهاي رسيده از شب نخست حاكي از طرح شعارهاي تند سياسي بود، اما از شب سوم به بعد، ادبيات برخي معترضين به نوع فحاشي و آلودگي گراييد كه پيش از آن دست كم در جريان اعتراضات دانشجويي سابقه نداشت. درگيريهاي گسترده شبهاي دوم و سوم باعث شد تا شوراي تامين استان تهران در جلسه اضطراري روز جمعه خود مصوبهاي را بگذراند كه براساس آن، پليس اجازه يافت درون كوي دانشگاه مستقر شود. از ديگر اتفاقات مهم روز جمعه يكي هم پيشبيني «غلامرضا ظريفيان» معاون دانشجويي وزارت علوم بود كه پيشبيني ميكرد امشب (جمعه شب) آرام خواهد بود. اين در حالي بود كه يك اتفاق ديگر در جريان نماز جمعه تهران رخ داده بود كه واكنش معترضان را به دنبال داشت. «اكبر هاشميرفسنجاني» از جايگاه خطيب جمعه پايتخت معترضان را «جمعي بچه ساواكي، سوسول و سلطنتطلب» خواند و از دانشجويان خواست تا «در چاه آمريكا نيفتند». اين موضعگيري در ناآراميهاي چهارمين شب خود را نشان داد. چنانكه با وجود همه اقدامات پليس، دريگريها نه تنها در كوي دانشگاه ادامه يافت، بلكه به شكلي شديدتر در چندين خوابگاه دانشجويي ديگر تهران نيز رخ نمود. تا آنجا كه در خوابگاه طرشت متعلق به دانشگاه علامه طباطبايي لباس شخصيها در واكنش به اعتراض دانشجويان وارد خوباگاهها شدند و با تخريب اتاقها، از بين بردن وسايل و ضرب و شتم شديد دانشجويان، نسخهاي جديد از حمله به كوي دانشگاه در بامداد 18 تير 78 را ارايه دادند. در خوابگاه دانشجويي دانشگاه شهيد بهشتي نيز لباس شخصيها پس از درگيري با پسران تجمعكننده در محوطه خوابگاه قصد حمله به خوابگاه دختران را داشتند كه با مداخله پليس در اقدام خود ناكام ماندند.
در شب پنجم ناآراميهاي تهران به تدريج و بويژه در محل خوابگاههاي دانشجويي فروكش كرد و عمده درگيريها در تجمعاتي بود كه در برخي ميادين نظير نور و تهرانپارس ميان شهروندان و لباس شخصيها صورت گرفت و به مداخله پليس ميانجاميد. دانشجويان هم با برگزاري تجمعات و تحصنهايي درون دانشگاهها به بازداشتهاي انجام شده و عدم برخورد جدي با لباس شخصيها اعتراض كردند. اما نكته جالب توجه اين بود كه بتدريج از شب چهارم (جمعه شب) با كاسته شدن دامنه اعتراضات و ناآراميها در پايتخت، حوادث مشابهي در شهرهاي بزرگ و به تدريج متوسط كشور رخ داد.
بطوريكه جمعه شب شهرهاي شيراز، تبريز، اهواز و اصفهان شاهد درگيريهاي ميان تجمعكنندگان معترض با نيروهاي منتسب به انصار حزبالله و مداخله پليس بود. در اهواز، تجمع گسترده در محله كيانپارس رخ داد كه به بازداشت حدود 100 تن انجاميد. در شيراز و در بلوار تفريحي چمران، درگيري خشونتباري ميان تجمعكنندگان با گروههاي فشار رخ داد كه گفته شد يك جوان 18 ساله در جريان آن هرچند كه فرماندار اين شهر، مرگ اين جوان را ناشي از يك درگيري غير سياسي اعلام كرد. در اصفهان هم با اعتراض دانشجويان و حمله لباس شخصيها، بخشي از خوابگاه پسران دانشگاه صنعتي اين شهر به آتش كشيده شد.
در تداوم اعتراضات اين شهر، تعداد زيادي بازداشت شدند كه اين امر، تحصن و سپس اعتصاب غذاي 25 عضو انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي اصفهان را به دنبال داشت. اعتصاب غذايي كه پس از 7 روز و با بستري شدن سه تن از دانشجويان، در نهايت با حضور آيتالله طاهرياصفهاني در جمع دانشجويان و درخواست ايشان شكسته شد. از سنندج نيز خبرهايي مبني بر حمله به خوابگاههاي دختران و پسران اين شهر و زخمي شدن شديد دو پسر و يك دختر منتشر شد، اما درگيري گستردهتر در همدان و دانشگاه بوعلي سينا بود كه با حمله گروههاي فشار به خوابگاه دانشجويان، تعداد قابل توجهي از دانشجويان بازداشت و مجروح شدند. نكته جالب توجه آن بود كه استاندار اين استان نه تنها اقدام مشخصي در مقابل گروههاي فشار انجام نداد، بلكه با كنار گذاشتن مديركل سياسي، انتظامي خود كه از نيروهاي اصلاحطلب بود، چراغ سبزي نيز به مخالفان دولت خاتمي نشان داد و همين امر باعث اعتراض شديد گروههاي دوم خردادي همدان و درخواست آنها از وزير كشور براي بركناري استاندار شد. در كرمان و قم نيز تجمعاتي در ميادين شهر برگزار شد كه تجمع قم در همان شب نخست با شدت برچيده شد و در كرمان نيز پس از چندين شب ناآرامي با بازداشتهاي گسترده، آرامش نسبي به شهر بازگشت. در اروميه نيز تجمع دانشجويان با واكنشي غير منتظره مواجه شد.
اخباري نيز از سوي منابع مختلف درباره ديوارنويسيها و تجمعات و درگيريهاي پراكنده در شهرهاي كوچكتر كشور منتشر شده است.
با فروكش شدن تدريجي ناآراميها، بحث بازداشتهاي انجام شده بالا گرفت. مجلس با فشار فراكسيونهاي اصلاحطلب و بويژه فراكسيون دانشجويي خود، دو جلسه غير علني با حضور مقامات مسؤول دولتي و امنيتي تشكيل داد. كميسيونهاي اصل 90 و آموزش مجلس براي پذيرش شكايات يا كسب اطلاع از دانشجويان مفقود شده اعلام آمادگي كردند. وزير كشور در يك موضعگيري صريح اعلام كرد كه بازداشتهاي انجام شده مخالف مصوبه شوراي عالي امنيت ملي مبني بر سپردن دستگيرشدگان به وزارت اطلاعات بوده است.
اعضاي شوراي عمومي تحكيم وحدت و به دنبال آن اعضاي فراكسيون دانشجويي مجلس در محل پارلمان دست به تحصن اعتراضآميز زدند. بيش از 100 فعال جنبش دانشجويي در نامهاي به رييسجمهوري با انتقاد شديد از سكوت وي و بازداشتهاي اخير، اعلام كردند كه اين نامه آخرين گفتوگوي آنان با حاكميت جمهوري اسلامي است. اين در حالي بود كه جبهه مشاركت و نضهت آزادي در بيانيههايي نسبت به بازداشت دانشجويان و نيز جمعي از فعالان سياسي از جمله محسن سازگارا، رضا عليجاني، هدي صابر، تقي رحماني، امير طيراني و حميد آصفي اعتراض كردند. فعالان سياسي اپوزيسيون و ايرانيان خارج از كشور نيز تجمعاتي را در حمايت از معترضان داخل كشور برپا ساخته و نيز با ارسال نامهاي به كوفي عنان خواستار مداخله سازمان ملل در برابر بازداشتهاي گسترده در ايران شدند.
مجموع اين حوادث در يك ماه اخير در حالي رخ داد كه نهادهاي اجرايي و امنيتي كشور انتظار داشتند چنين حوادثي در 18 تيرماه يا حول و حوش آن رخ دهد. گرچه شايد بنا بر نظر برخي تحليلگران حوادث مذكور محتمل است كه به نوعي «هدايتشده» باشد، ولي در صورت صحت اين احتمال طراحان آن بسرعت دريافتند سير اعتراضات توانايي قابل توجهي در «خروج از كنترل» دارد. چنانكه گويي خرمني آماده سوختن يا انباري باروت است كه حتي اگر جرقه نخست و آتش اول به ارادهاي خارجي مرتبط باشد، انفجار و اشتغال نهايي آن قابل پيشبيني نيست و چهبسا با آمدن بادي موافق، سمت و سويي كنترلناشدني بيابد...
ش.د820390ف