(روزنامه آفتاب يزد - 1394/06/14 - شماره 4418 - صفحه 11)
* آقای تبرایی ظاهرا در کشورما بحث احزاب همواره با افت وخیزهایی همراه بوده است و بی پرده باید گفت که مشکلات بسیاری هم در این زمینه داریم، آیا به نظرتان در شرایط فعلی میتوان به سرو سامان گرفتن تشکلهای حزبی در کشور امیدوار بود، پیش بینی شما ازعملکرد آتی فعالیتهای احزاب، چه حزبهای نوپای به وجود آمده و چه حزبهای با سابقه بیشتر در گذشته چیست ؟
** شما اگرتاریخ اقتصاد سیاسی هفتاد سال اخیر به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم، را بخوانید، در مییابید که دنیا به سمت حکمرانی حزبی حرکت کرده است، اینکه شما بدون حزب بتوانید کشوری را اداره کنید امکان ندارد!! سرمایه اجتماعی کشور در مرحله نخست در حزب، جمع آوری و ساماندهی میشود و سپس به دولت ورود پیدا میکند، همین الان کشور جمهوری خلق چین با جمعیت یک میلیارد و 400میلیونی و با پس انداز مالی بیش از 3500 میلیارد دلار، به امریکا صادرات دارد، شاید این سوال پیش بیاید که حزب کمونیست چین چه وضعیتی در ساختار سیاسی کشور دارد؟ دانستن این موضوع برای ما آموزنده خواهد بود.
بگذارید به خاطره ای در اینباره اشاره کنم، شش سال پیش حزب کمونیست چین از خانه احزاب ایران برای حضور در این کشور دعوت به عمل آورد، با هیئتی 10 نفره به شهر پکن چین رفتیم، درآنجا سران حزب چین می گفتند که ما الان دچار مشکل هستیم با تعجب سوال کردیم چرا ؟عنوان کردند که ما ده سال زودتر به اهداف برنامه دولت وحزب رسیدیم !! شاید جالب باشد بدانید که حزب کمونیست 60میلیون عضو دارد، اگر کسی میخواهد عضو حزب شود باید امتحان کنکور و هوش دهد، در حال حاضر هم اعلام کردند چینیهایی که بالای دو میلیارد دلار سرمایه دارند در کمیته سرمایه گذاری حزب کمونیست چین عضو بشوند .
نکته دیگر آنکه حزب کمونیست چین مانند انگلیس، دولت درسایه دارد، عنصر تشکیلات، شاخص مهم سازماندهی آنهاست، نتیجه این امر چیست ؟ اینکه از هر10 چینی که ماشین خریداری میکنند، 4نفرازآنها اولین بارسواربنز اس500 میشوند و بیشترین خریدار مسکن لوکس در امریکا چینیها هستند واغلب هم خریدهایشان نقدی است ونه با وام بانکی . دربهترین دانشگاههای کانادا و امریکا بیشترین سهم دانشجو را چینیها دارند .
درحال حاضر بزرگترین ثروتمندهای مالزی، تایوان، تایلند، سنگاپورنیز چینی هستند.حالا شما بگویید میتوانید بگویید که حکمرانی چین بدون حزب امکان پذیربود؟!!
یا اینکه به ترکیه نگاه کنید حزب عدالت و توسعه اردوغان، بدهکارترین کشور دنیا را تحویل گرفت، بعد از 10سال ترکیه از جایگاه اقتصادی 60 به 15کشور اول دنیا صعود کرده است، درسال 2014 قوی ترین صنعت توریسم را راه انداخت و40میلیون نفر توریست جذب کرد و جزء سه کشوراول صنعت توریسم جهان بعد از امریکا و فرانسه شد. طبقه متوسط ترکیه شهروندان شاداب و آرامیهستند، دادگاههای ترکیه خلوت شده است، مردم آنجا عصبی نیستند .در ترکیه هم، رژیم حزبی و قانون مداری دو عنصر مهم توسعه آنها شده است.
هیچ کشوری تا کنون نتوانسته است که بگوید بدون حزب به توسعه رسیدیم، پس از این نگاه مختصر به چین و ترکیه اجازه دهید به سراغ کشور خودمان بیاییم .
ایران درجغرافیای سیاسی خاورمیانه اولین کشوری بود که مشروطیت را شروع کرد اما حرکت آن درعرصه سیاست " سینوسی" بود، زایش حزب گرایی در ایران خیلی زود شکل گرفت، شما اگر سفرنامه رضاشاه و دولتمردان قاجار را بخوانید میفهمید که مردم ایران زمانی دنبال حزب و مشروطیت رفتند که 95درصد آنان بی سواد و جامعه اش عشایری و روستایی بود درحالی که مثلا 300 سال پیش درانگلیس،50 درصد مردم انگلستان، کتاب رومان میخواندند و فرهنگ مدنیت درآنجا خیلی تدریجی شکل گرفت .
همچنین درتاریخ معاصر ایران اتفاقهای عجیبی افتاد، مثلا درپالایشگاههای نفتی خوزستان که 70 سال پیش توسط انگلیس اداره میشد تعدادی از کارگران فنی ایرانی به لندن فرستاده شدند تا تکنولوژی را یاد بگیرند، کارگرهای باهوش ایرانی به تدریج عاشق مکتب کمونیست وسوسیالیزم شده ووقتی به ایران بازگشتند، مبنای دعوای سیاسی طبقه فرودست و بوروژوا را راه انداختند اما در جامعه فئودالی ایران این دعوا محلی نداشت، این دعوا برای جغرافیای سیاسی اروپا و امریکا بود و با کشورمان همخوانی نداشت که بازهم در حزب گرایی و سیاست ناکام ماندیم .حال نگاهی به امروزمان، نشان میدهد که 90 درصد مردم، شهری شدند. 39هزار روستا خالی از سکنه شده، مردم به واسطه ماهواره و اینترنت و تلگرام و وایبر،جهانی هستند،اکثر شهروندان به دنبال رفاه و سلامتی و جهانگردی اند، مسئله آب و محیط زیست وتربیت مهم شده است، با این اوصاف پس چه کسی باید حکمرانی موثر را انجام دهد؟ آیا جز اداره حزبی کشور راهی داریم؟
اصلا تا به حال فکر کرده اید که چرا اختلاسهای بزرگ تاریخ درایران انجام شد؟ مطمئن باشید درایران، اگر احزاب و مطبوعات فعال تر بودند زودتر اختلاسها رومیشد، در ابتدای بحثم درباره چین گفتم، میدانید که دراین کشور بالای سه هزار نفر از مقامات را به جرم اختلاس اعدام کردند؟ الان در چین قبل از کسب مقام سیاسی خانواده وی را به تور زندان گردی برای عبرت گرفتن از سرنوشت اختلاس و رشوه میبرند تا جایی که تن مقامات سیاسی چین میلرزد، اگر بخواهند رشوه بگیرند، این درحالی است که اگر اختلاسها را در ایران مهندسی حسابداری کنید به جای این حجم اختلاس میتوانستیم200هواپیما ایرباس بخریم، آنهم در شرایطی که درحال حاضرامارات 500 هواپیما دارد وما 247 فروند داریم (!) ما میتوانستیم بیش از10فرودگاه و 10000هزارکیلومتر اتوبان و 5000 هزارکیلومتر برای قطار سریع السیرو 500 تا بیمارستان بسازیم و جلوی ورشکستگی صنایع کشور و جلوی برگشتی 20میلیون فقره چک در نظام قضایی کشور را بگیریم ولی این دلارها کجا رفت ؟!!!
* آیا شما امید دارید که بتوانیم از نظام اقتصادی فعلی و رکود و تورم موجود خارج شویم یعنی به نظر شما آیا نظام حزبی میتواند دراین امر نقش آفرینی کند و ما به سمت اقتصاد تولیدی برویم ؟
** ما درحال حاضر دوره حکومت داری برمبنای ایدئولوژیکی را پشت سر گذاشتیم .هنگامیکه حاکمیت میگوید باید با بازی برد - برد با دنیا تعامل کنیم، یعنی منافع ایران مهم است . ترکیه درهمسایگی ماست، وقتی اردوغان به ایران میآید، 300 تاجر را هم با خودش همراه میکند و20میلیارد دلار خروجی میگیرد، اردوغان درزمان تحریم اقتصاد ایران، بیشترین کاسبی و دلالی را کرد و ازکناراختلاف و تضاد ایران با دنیا ومنطقه خیلی نان گیرش آمد، نتیجه هم این شد که ترکیه مرفه شد. یعنی باید محاسبه کرد که یک دولتمرد چه کمکی به بهبود وضعیت معیشت مردم میتواند بکند.
دوره سخنرانی و همایش و خطابه تمام شد، دولتمرد ایرانی باید سرجمع کل سخنرانی اش در سال 10 ساعت نشود نخست وزیرچین درسال بیش ازیک ساعت سخنرانی نمیکند که آن حرفها را هم از روی کاغذ انتقال میدهد. درحال حاضرکشورعربستان با ذخیره ارزی بیش از800 میلیارد دلار کشورش را اداره میکند وهزینه ماجراجویی اش در یمن و دیگر کشورها با سود ذخیره ارزی فراهم میشود ونه اصل ذخیره ارزی. امارات و قطر و دبی و عربستان از درآمد نفتی اشان خلاص شدند یعنی اداره کشورشان بدون درآمد نفتی است.
علی رغم پیشرفت این کشورها وعدم توفیق ما، خوشبختانه امروزدولتمرد اول اجرایی کشورحسن روحانی فرهنگ بازی مبنی بر برد- برد را در ساحت سیاست قدرت کشور جا انداخت .بدین معنی که منافع مردم بی اهمیت نیست، چیزی که به ویژه درمذاکرات بین المللی سیاسی 1+5 کاملا از آن بهره جستیم ویک ایدئولوژیک زدایی دراین زمینه انجام شد و نتیجه،آن بود که نگاه سیاه و سفید در بازیهای سیاسی کشور کمرنگ شد. این کاردر عالم سیاست به "لیدرشیپ " معروف است .
درمیدان بزرگ جامعه بین المللی وداخل کشورحجم عظیمیازمنافعهای گوناگون و متضاد و همراه که در عین حال مشترک هستند وجود دارد و ما آموختیم که چگونه تعامل کنیم تا اهداف مان با توجه به همه جوانب، پیش رود.
با پیروزی دیپلماتیک برد- برد در عرصه خارجی، درعرصه داخلی کشور هم، فرهنگ برد –برد نفوذ پیداکرد وبا این نگاه بودکه قفل مناقشات سیاسی خانه احزاب گشوده شد و تدبیری که وزارت کشوردر این زمینه به خرج داد، ستودنی است .
* برگردیم به سوال ما آیا اصلاح خانه احزاب در راستای خواسته دولت اعتدال بود؟
** حل مشکلات خانه احزاب در عرصه داخلی با رفع مناقشات بین المللی وهسته ای با کشورهای بزرگ همزمان شد. بی شک دولت در عرصه داخلی و خارجی توانست با تبیین صورت مسئله و ارایه راه حل به توفیق برسد.
فراکسیون سازی سه جریان مهم کشور اصلاح طلبان و اصول گرایان و اعتدال گرایان و مستقلین عملا به مشروعیت بخشی وتوجه به منافع هرجناح کمک کرد وباعث کاهش مناقشات شد .این نمونه خوب و به قول مهندسان، پایلوت شده میتواند مقدمه ای برای تشکیل رژیمی باشد که باید فعالیت احزاب و ائتلاف آنها، دولت را بر سر کار آورد .در این دوسال درگیریهای بین احزاب در مجمع عمومیبه داخل فراکسیونها منتقل شده است واحزاب، بیشتردر راستای یک عقیده و فکر میتوانند همدیگررا به چالش بکشند وخود فراکسیونها،به زایش احزاب فراگیر کشور کمک میکنند.
اگرشما مهندسی کنید که اعضای اصلاح طلبان در فراکسیون اصلاح طلبان چگونه رای آوردند در مییابید که تکثر آرا بیشتر شده است . احزاب اصلاح طلب برای اولین بارتاثیر بیشتری برتصمیم گیری شورای هماهنگی اصلاح طلبان داشتند واین نشانه ای برای دموکراسی بیشتر در داخل فراکسیون است.
روح اساسنامه خانه احزاب ایران همان ترویج حزب گرایی و توسعه سیاسی جامعه و رشد گفتگوهاست، امید آن است با ساختار جدید قدرت در خانه احزاب به سمت حل وفصل صنفی احزاب و توسعه خرد جمعی حرکت کنیم.
* شما معتقدید اگر منافع همه تامین شود، مناقشات کمتر میشود اما مکانیزم حل دعوا در نظام سیاسی کشور،حزب ومذاکرات و در نهایت انتخابات کشور است با توجه به آسیب شناسی که از فرآیند نظام حزبی در کشور کردید هم اکنون برای خانه احزاب و با توجه به تعطیلی اش در چند سال اخیر چه بیشنهادی دارید؟
** به نظرم هیئت رئیسه خانه احزاب نقش مهمیدارد و سه جریان بزرگ حزبی را نمایندگی میکند ولی با تفاهم باید بتوان دستور کار خانه احزاب را جلو برد،به نظرم سرفصل برنامهها و دستور کار آن میتواند متنوع باشد، باید فکر کنیم تاچه اندازه رژیم پارلمانی و تا چه اندازه رژیم ریاستی داشته باشیم و به این بیندیشیم که تا چه مقدارساختارحزبی، منافع ایران را تامین میکند.
دوم اینکه باید پیش نویس جرم سیاسی کشوررا برای قانگذاری ارائه بدهیم، میشودبه جایی رسید که انتخابات سیاسی کشور توسط خانه احزاب ایران انجام شود واین نهاد در این امر به وزارت کشور کمک کند، خیلی از کشورها و نظامهای صنفی این کاررا میکنند .
کاهش تصدی گری کمیسیون ماده 10 خانه احزاب و سپردن وظایف آن به خانه احزاب از طریق ارتقا جایگاه حقوقی و داوری،از جمله دیگر کارهاست.
ارتباط ما با احزاب کشورهای توسعه یافته مردم سالار، درجهت رشد دیپلماسی غیر دولتی باید افزایش یابد، از سویی تقویت فراکسیونهای خانه احزاب، جهت ارتقا گفتگوهای بیشتر میتواند مقدمه ای جهت تشکیل حزب فراگیر بزرگتر باشد. راه اندازی سایت خبرگزاری در خانه احزاب، عضویت در نهادهای بین الملل به ویژه در سازمان ملل متحد، تاسیس موزه احزاب در تاریخ مشروطه تاکنون، کمک به برگزاری مجامع احزاب، دفاع از احزاب در مناقشات داخلی و کمیسیونها، فعال کردن خانه احزاب استانها و کمیتهها ارتباط با مرکز پژوهشهای مجلس و.... وهمچنین مراکز تحقیقاتی استراتژیک از سایر کارهایی است که در بحث خانه احزاب باید مورتوجه قرار گیرد.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=12827
ش.د9402555