(روزنامه جمهوري اسلامي - 1394/07/15 - شماره 10424 - صفحه 10)
دکتر حسن روحانی رئیسجمهور در هفتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد سخنرانی کرد. با موشکافی در محتوای کلام وی میتوان پنج پیام اصلی و مهم را دریافت.
به گزارش ایرنا دکتر روحانی دوشنبه شب ششم مهرماه به وقت تهران، در نشست هفتادم مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد. ضرورت مسوولیت پذیری بانیان حادثه «منا»، لزوم ایجاد جبهه متحد مبارزه با افراطگرایی و خشونت، تحقق حقوق هستهای به رغم بیعدالتیها، ضرورت همکاری میان کشورهای منطقه پس از «برجام» و در نهایت توجه و تمرکز جهانی بر صلح و توسعه از مهمترین پیامها و محورهای مورد تاکید وی در این سخنرانی بود.
1- ضرورت مسوولیتپذیری سببسازان حادثه منا
بی کفایتی و بیمسوولیتی اداره کنندگان مراسم حج بار دیگر فاجعه آفرید و امسال به شکلی اسفناکتر از هر سال، هزاران مسلمان از جمله صدها زایر ایرانی در عید قربان جان خود را از دست دادند. این در حالی است که مقامهای عربستان سعودی طی روزهای اخیر با سرپوش گذاشتن بر بیکفایتی خود، در تلاش برای فرار از بار مسوولیت حادثه و حتی فرافکنی بودهاند و در رسیدگی به امور حادثه دیدگان و حتی شناسایی قربانیان بیشترین کارشکنی را صورت دادهاند.
در چنین فضایی، اهمیت غیرقابل انکار نشست مجمع عمومی سازمان ملل مانع از آن نشد تا رئیس جمهوری کشورمان به آسانی از رخدادهای منا گذر کند و پیگیری این فاجعه را اندکی فروگذارد. در همین پیوند، روحانی نخستین محور سخنرانی خود را به این حادثه اختصاص داد.
روحانی در سخنان خود از مقامهای ریاض خواست تا به مسوولیت بینالمللی خود در تامین دسترسی کنسولی فوری برای شناسایی سریع و بازگرداندن بدون تاخیر اجساد مطهر عمل کنند. وی همچنین بر اهمیت بررسی مستقل و دقیقِ علتهای این فاجعه و روشهای پیشگیری از تکرار آن تاکید کرد.
پس از ایراد این سخنان بود که رئیس جمهوری برنامههای از قبل پیشبینی شده خود را ناتمام گذاشت و برای حضور در مراسم استقبال از حاجیان جانباخته مکه به کشورمان بازگشت.
هرچند دولت تدبیر و امید همزمان با تلاش برای بهبود روابط با کشورهای فرامنطقه، از هیچ کوششی در بهبود روابط با کشورهای همسایه فروگذار نکرده است اما شماری از اقدامهای خصمانه برخی دولتها به ویژه عربستان سعودی تاکنون مانع از بهبود روابط شده است. در حادثه منا نیز سعودیها با نوع رفتار خود نشان دادند که به دنبال پاسخگویی به حسن نیت ایران با زبانی غرض ورزانه هستند.
در این میان، سخنان روحانی خطاب به سران ریاض به نوعی بازروایی سیاست تعامل سازنده در پیوند با پیگیری حقوق شهروندان ایرانی و تذکر به حاکمان سعودی برای عمل به مسوولیتهای انکارناپذیر در قبال مسلمانان و به ویژه زایران ایرانی بود.
2- لزوم ایجاد جبهه مبارزه با افراطگرایی
مبارزه با خشونت و افراط گرایی در طول سه دوره حضور روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد همواره به عنوان نقطه محوری سخنان وی خود را نشان داده است. روحانی در حالی در هفتادمین نشست مجمع، کشورهای جهان را به ایجاد «جبهه متحد مبارزه با افراط گرایی و خشونت» دعوت کرد که با توجه به اهمیت موضوع در نشستهای پیشین نیز بارها بر این ایده پای فشرده بود.
طرح «جهان علیه خشونت و افراطی گری» در نشست شصت و هشتم از ابتکارهای رئیس جمهوری کشورمان بود که مورد استقبال کشورهای جهان قرار گرفت و با همراهی 190 کشور عضو مجمع تصویب شد. در آن زمان گروه تروریستی داعش تازه سربرآورده بود و در بخشهایی از سوریه به دهشت افکنی و کشتار را گسترش میداد.
متاسفانه با وجود استقبال کشورهای عضو مجمع از این طرح، گامهای عملی برای اجرایی سازی این ایده برداشته نشد که مسوولیت اصلی این سهل انگاری متوجه قدرتهای غربی بود. در شصت و نهمین نشست سالانه مجمع دیگر بار رئیس جمهوری کشورمان بر طرح ابتکاری خود تاکید کرد. در آن زمان گروه تروریستی داعش از مرزهای سوریه گذشته و وارد عراق شده بود.
امروز برای بار سوم زمانی روحانی شعار ایجاد جبهه مبارزه با افراط گرایی را سر میدهد که کشورهای خاورمیانه در گرداب ناامنی دست و پا میزنند و دولتهای غربی بیش از پیش تهدیدهای گسترش تروریسم و خشونت را پیش روی خود میبینند. در همین پیوند، راهکارهایی نظیر تدوین و نگارش برنامه جامع اقدام مشترک به عنوان عاملی در کاهش شکافها و اختلافهای جهانی و نیز منطقهای میتواند زمینه ساز رفع فقر، فساد، دیکتاتوری و در نهایت افراطی گری شود.
در این زمینه با بهره گیری از الگوهای دیپلماتیک و سیاسی که سبب دستیابی به برجام شد میتوان با ایجاد حرکتی جمعی و جهانی بحران و معضل جدی افراطی گری و خشونت را خشکاند. در این فضا، بمباران غیرنظامیان و ترویج خشونت پایان خواهد یافت و پس از آن میتوان انتظار فرایندهایی را در منطقه داشت که در آن مردم بدون نزاع درونی و مداخلههای خارجی بر خود حکومت کنند.
البته در این میان نمیتوان از نقش حامیان و بانیان گروههای دهشت افکن غافل ماند. گروههای تروریستی به شکل امروزی تا قبل از حمله آمریکا و متحدانش به افغانستان وجود نداشت. بنا براین، حمله نظامی آمریکا به افغانستان در سال 2001 و عراق در سال 2003 نه تنها کمکی به حل معضل تروریسم در منطقه نکرد بلکه بر گستره و پیچیدگی این بحران نیز افزود.
به این ترتیب میتوان گفت اینک برای رویارویی با بحرانهای کنونی، قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای به ویژه آمریکا مسوولیتی سنگینتر از دیگران دارند.
3- تحقق حقوق هستهای به رغم بیعدالتیها
دیگر محور سخنان رئیس جمهوری در مجمع عمومی سازمان ملل به پیشینه فعالیتهای هستهای ایران برمی گردد. به رغم تلاش ایران برای اثبات صلح آمیز بودن فعالیتهای هستهای خود طی یک دهه، تا زمان توافق تاریخی وین، غرب و مجامع بینالمللی از پذیرش حقوق هستهای کشورمان خودداری کردند. جمهوری اسلامی ایران ضمن اینکه عضوی از اعضای «پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای» (ان. پی. تی) به شمار میرود و به صورت داوطلبانه نیز «پروتکل الحاقی» را اجرا میکند اما سالیان سال با بیعدالتی جهانی رو به رو بود.
تحریمهای تحمیلی زیر 6 قطعنامه سنگین شورای امنیت سازمان ملل تنها گوشهای از این اقدامهای ناعادلانه بود حال آن که ایران بر اساس فتوای رهبری و همچنین دکترین دفاعی خود هرگز در پی تولید و کاربرد سلاحهای هستهای نبوده است. به دنبال تلاشهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران، امروز قدرتهای جهانی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی از ادعاهای واهی گذشته خود عقب نشستهاند.
در همین پیوند بود که رئیس جمهوری کشورمان اقدام سازمان ملل در پذیرش حقوق هستهای ایران و صدور قطعنامه 2231 را - که لغو همه قطعنامههای گذشته را به دنبال دارد - نخستین تصمیم درست این سازمان در برابر ایران دانست.
تکیه بر ابزار دیپلماسی و گفت وگو نقش چشمگیری در اثبات حقانیت و پذیرش حقوق هستهای ایران داشت؛ گفت وگوهایی که نزدیک به 2 سال میان ایران و 6 قدرت جهانی در قالب مذاکرات 1+5 ادامه یافت تا سرانجام در تیرماه امسال به توافق جامع و نهایی رسید. از طرفی پایداری ایران در مقابل موجی از تحریمهای جهانی باعث شد تا غرب از کاربرد این ابزار فرسوده دست بکشد و دیپلماسی را برای حل این بحرانی 12 ساله برگزیند.
4- ضرورت همکاری میان کشورهای منطقه پس از برجام
دستیابی ایران و 6 قدرت جهانی به «برنامه جامع اقدام مشترک» میتواند آغازی بر مناسبات تازه باشد. در همین راستا بود که روحانی در سخنان خود تاکید کرد:«امروز، فصل جدیدی در روابط ایران با جهان آغاز شده است.»
مردم در خردادماه 1392 خورشیدی با بیش از 18 میلیون رای، رویکرد تعامل سازنده با جهان را به جای رویکردهای پیشین برگزیدند. به این ترتیب، مذاکرات هستهای بر بستر تعامل سازنده به پیش رفت و اختلافهای هستهای که بیش از یک دهه محل چالش و تنش بود با «تفاهم لوزان» و سپس «توافق وین» رو به پایان است.
حل و فصل مسالمت آمیز اختلافها در پرونده هستهای ایران پس از این نیز میتواند به عنوان الگویی پایدار برای حل و فصل دیگر تعارضها مورد توجه قرار گیرد. افزون بر آن، این توافقهمانطور که رئیس جمهوری در سخنان خود به آن اشاره کرد میتواند سرآغاز دورهای تازه باشد و پیامدهای مثبتی را برای صلح در منطقه به ارمغان آورد. بنا بر این، در نظر گرفتن توافق هستهای به عنوان هدف، بسیار ساده انگارانه است و این دستاورد میتواند به عنوان تحولی در آغازِ راه تلقی شود.
اهمیت این توافق برای هموار شدن مسیر آینده به حدی بود که روحانی و «باراک اوباما» همتای آمریکایی وی در سخنرانی اخیر خود، این دستاورد را از مجمع عمومی سازمان ملل به گوش مردم جهان رساندند؛ موضوعی که تنها با کاربرد ابزار دیپلماسی و رایزنی پس از 22 ماه سرانجام به نتیحه رسید.
جالبتر آن که گفت و گوهای مهم هستهای در مهرماه 1392 برای نخستین بار نیز در حاشیه همین نشست کلید خورد و بستر برای گفت وگوهای پیچیده و مستمر فراهم شد. در اهمیت راهکار دیپلماتیک رفع اختلافهای هستهای بود که روحانی در سخنان خود از توافق وین به عنوان «سازه استوار» نام برد و تاکید کرد: «برای نخستین بار در تاریخ ملل، 2 طرف به جای مذاکره پس از جنگ برای دستیابی به صلح، پیش از مخاصمه به مصالحه دست یافتند.»
5- صلح و توسعه
همجواری و همپیوندی صلح با توسعه از محورهای برجسته در سخنرانی رئیس جمهوری بود. پس از تلاش در 2 سال گذشته با هدف بهبود روابط با کشورهای منطقه و فرامنطقه، کشور ما امروز در جایگاهی قرار گرفته است که از دیدگاه جهان دیگر خطر و تهدید تلقی نمیشود و در برابر به عنوان لنگرگاه ثبات به چشم میآید. توافق هستهای به عنوان دستاوردی مهم و ماندگار، نگاهها را به سوی ایران متمرکز کرده است تا پس از چند دهه، هیاتهای اقتصادی، سیاسی و... از سراسر جهان بار دیگر با هدف برقراری و بهبود روابط در زمینهها و سطح گوناگون راهی ایران شوند.
در این فضا تکیه صرف بر بدعهدیها و بیعدالتیهای گذشته علیه ایران، شانس پیشرفت و توسعه را از کشور ما سلب خواهد کرد. در این زمینه رئیس جمهوری تاکید کرد: «ما جنگ و تحریم را از یاد نمیبریم اما به صلح و توسعه فکر میکنیم.» وی همچنین تصریح کرد: « ما گذشته را فراموش نمیکنیم اما نمیخواهیم در گذشته بمانیم.»
بی تردید، ماندن در گذشته موجب از بین رفتن فرصتهای پیش رو خواهد شد؛ فرصتهایی که به آسانی حاصل نشده است و نتیجه سالها تلاش و کوشش شبانه روزی مقامهای عالی رتبه و همچنین تیم دیپلماسی کشورمان است.
http://jomhourieslami.net/paper/?newsid=64722
ش.د9402659