کسی که برای انتخاب شدن؛ به ناحق و یا حتی به حق، رقبای خود را تخریب میکند و یا میلیونها و بلکه میلیاردها تومان صرف هزینههای تبلیغاتی مانند؛ شام و ناهار و اعطای هدایا و برگزاری مراسم نامتعارف میکند و یا با دادن وعدههای ناممکن و خارج از حیطه اختیاراتِ موقعیت و مَنصب احتمالی خود در آینده، شعور مردم را به سُخره گرفته و مورد اهانت قرار میدهد، تنها به دنبال کسب حقوق محدود موقعیت آتی خود نیست، بلکه قطعاً بهره بردن از موقعیت اداری و اجتماعی جدید برای کسب منافع اقتصادی و سیاسی را هدف قرار داده و لذا چنین فردی به هیچوجه شایستگی نمایندگی مردم در هیچ سطح و جایگاهی را ندارد.
در نظام جهوری اسلامی ایران، شاخصههای ارزشی متعددی برای گزینش کاندیداهای برتر در انتخابات مختلف وجود دارد که بخشی از آنها جنبه قانونی و رسمی دارد و متناسب با ارزشهای حاکم بر جوامع، در سایر کشورهای جهان نیز متداول است و برخی از آنها در ردیف مواردی قرار دارد که به شکل عرفی و اجتماعی و در قالب قوانین نانوشته، وضع شده و مختص جامعه اسلامی و بعضاً ایرانی است.
به عنوان مثال؛ در فرهنگ عمومی ایران اسلامی، سیادت و منتسب بودن به خاندان عصمت و طهارت یک افتخار است، طلبگی و در کسوت روحانی بودن یک ارزش محسوب میشود، قرار داشتن در ردیف نامآوران و قهرمانان ملی به خصوص دانشمندان و نخبگان علمی و همچنین قهرمانان ورزشی و چهرههای شاخص هنری،محبوبیت و اقبال عمومی را به همراه دارد، خوشرویی و خوشچهرگی یک مزیت نسبی است. همانند سایر کشورها، برخورداری از تحصیلات عالی یک معیار مهم در انتخاب افراد به حساب میآید.
علاوه بر این موارد گاهی نسبتهای فامیلی نیز معیار انتخاب تلقی میشود و یا حرمت نان و نمکی که از دیگران خوردهایم مبنای انتخاب ما قرار میگیرد، بیشک تمام این موارد نکات مثبتی هستند که میتوانند در تصمیمگیری برای انتخاب فرد مورد نظر به ما کمک کنند، اما در نظر گرفتن این ویژگیها؛ آنگاه صحیح، ارزشمند و با تأثیرگذاری مطلوب توأم است، که با تعهد و تخصص متناسب با موضوعِ انتخاب ما همراه باشد.
به عبارت دیگر؛ هیچ یک از موارد فوق نمیتواند به تنهایی ملاک انتخاب افراد باشد، مگر این که اصل شایسته سالاری مورد توجه قرار گیرد و فرد منتخب و متصف به ویژگیها و صفات مورد اشاره، به شکل واقعی بتواند در جایگاه مسئولیتی خود، نقش و وظایف خویش در قبال مردم و کشور را به درستی ایفا نماید، در غیر اینصورت، نه تنها رأی دادن به اینگونه افراد توجیه منطقی نداشته و نتیجه مورد نظر را عاید نمیکند، بلکه در درازمدت و حتی در کوتاهمدت برای جامعه و حتی فرد انتخاب کننده زیانبار خواهد بود.
اما انتخاب افراد وقتی با خسارت مضاعف همراه است که وعده و وعید کاندیداهای فرصتطلبی که با اتکاء به دارائیهای بعضاً نامشروع خود و یا دیگران، قصد فریب مردم را دارند، مبنا و معیار انتخاب ما قرار میگیرد، کسانی که برای سوءاستفاده از موقعیت احتمالی خود در آینده، کیسه دوختهاند و حاضرند منافع و مصالح کشور و ملت را فدای اهداف و منافع حزبی و جناحی و به ویژه اهداف و منافع فردی و شخصی خویش نمایند.
تردیدی وجود ندارد کسی که برای انتخاب شدن؛ به ناحق و یا حتی به حق، رقبای خود را تخریب میکند و یا میلیونها و بلکه میلیاردها تومان صرف هزینههای تبلیغاتی مانند؛ شام و ناهار و اعطای هدایا و برگزاری مراسم نامتعارف میکند و یا با دادن وعدههای ناممکن و خارج از حیطه اختیاراتِ موقعیت و مَنصب احتمالی خود در آینده، شعور مردم را به سُخره گرفته و مورد اهانت قرار میدهد، تنها به دنبال کسب حقوق محدود موقعیت آتی خود نیست، بلکه قطعاً بهره بردن از موقعیت اداری و اجتماعی جدید برای کسب منافع اقتصادی و سیاسی را هدف قرار داده و لذا چنین فردی به هیچوجه شایستگی نمایندگی مردم در هیچ سطح و جایگاهی را ندارد.
البته ممکن است، در بین کاندیداها افراد صاحب ثروتی نیز پیدا شوند، که تمام اموال خود را از راه کاملاً مشروع و قانونی کسب نموده و از تعهد، تخصص و سایر شایستگیهای قانونی و عرفی لازم برای تصدی موقعیت مورد نظر نیز برخوردار باشند، که طبیعتاً میتوانند در فهرست انتخاب ما قرار گیرند، با اینحال به نظر میرسد، مسئول و نمایندهای میتواند با کارآمدی و کارایی بیشتری عمل نماید، که خود از قشر محروم و یا متوسط جامعه باشد و ضمن آشنایی با مشکلات و نیازهای واقعی کشور، با درد مردم نیز کاملاً آشنا بوده و به اصطلاح، این مشکلات را از نزدیک لمس کرده باشد.
گروه دیگری که باید به شدت از انتخاب آنها پرهیز کرد، کسانی هستند که به شکل غیرمنطقی و نامعقول، مرعوب و یا مجذوب فرهنگ و تکنولوژی بیگانگان شدهاند و تصور میکنند، رشد و پیشرفت کشور تنها از طریق سرسپردگی به غرب و شرق ممکن است، زیرا بهنظر میرسد این گروه پیشرفت را تنها در برخورداری از ثروتهای مادی و تکنولوژی نوین کسب شده در غرب خلاصه کرده و در عینحال هیچگاه از خود نپرسیدهاند، که ثروت و فنآوریهای نوین موجود در این کشورها چگونه و با چه قیمتی پدید آمده است و چرا ما نباید برای کسب مشروع و منطقی آن، به ظرفیتها، منابع و نیروهای فراوان درون زای موجود در کشور اتکاء کنیم؟
بدیهی است که خطرناکترین گروه در بین اشخاص فاقد صلاحیت، افراد جاهل و یا منافقی هستند که با آگاهی کامل و یا بدون شناخت کافی از اصول و مبانی اسلامی و بدون توجه به نقاط مثبت و دستاوردهای عظیم انقلاب اسلامی، در یک قضاوت ناجوانمردانه و ناعادلانه، ناتوانی، خیانت، کمکاری و یا ضعف برخی مدیران و کارکنان ناکارآمدِ شاغل در دستگاههای مختلفِ دولتی و غیردولتی را به حساب اسلام نوشته و با سیاهنمایی و شایعه پراکنی، نظام اسلامی را مقصر جلوه میدهند، در حالیکه این عملکرد هرگز مورد تأیید نظام اسلامی نبوده و در طول حیات طیبه جمهوری اسلامی ایران، عوامل مختلفی مانع از کسب کامل اهداف انقلاب شدهاند.
در رأس این عوامل باید از فشارها و توطئههای مستمر دشمنان این مرز و بوم، حوادث و بحرانهای داخلی، در برخی از موارد هم انتخاب نادرست مردم و یا عدم شایستهسالاری و الویتگذاری غلط از سوی مسئولین و در یک کلام عدم توجه شایسته و مطلوب به منویات راهبردی و کاربردی ولیامر مسلمین حضرت امام خامنهای (دامت برکاته) به عنوان مهمترین موانع در مسیر پیشرفت و گسترش کشور نام برد.
به این ترتیب؛ انتخابات با همه محاسن مترتب بر آن، چنانچه به شکل صحیح، درست و اصولی صورت نگیرد، نه تنها متضمن کسب اهداف تعیین شده برای دست یافتن به جایگاه شایسته و موردنظر در منطقه و جهان نخواهد بود، چه بسا بر میزان نابسامانیها و ناهنجاریهای پنهان و آشکار در جامعه خواهد افزود، به همین دلیل است که همواره حضور گسترده توأم با شور و شعور انقلابی در انتخابات و سایر صحنههای دفاع از انقلاب، مورد تأکید مسئولین و مردم متدین و فهیم ایران اسلامی قرار داشته است.