صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۶:۱۷  ، 
کد خبر : ۲۸۷۱۹۷

یادداشت روزنامه‌های 21 بهمن ماه

روزنامه کیهان **

انقلاب اسلامی بهار بی‌خزان / سیدمحمد ترابی

بيست و سوم آبان ماه 1356، شاه براساس دعوتي که سايروس ونس (وزير امور خارجه آمريکا) به او ابلاغ کرده بود، براي ديدار با کارتر (رئيس‌جمهور آمريکا) راهي آمريکا شد. شاه طي 27 سال پیش از آن، 39 بار به‌طور رسمي و غيررسمي به آمريکا سفر کرده بود و با هفت رئيس‌جمهور آمريکا به دفعات ملاقات داشت.

شاه پس از ورود به کاخ سفيد، قاليچه خيره‌کننده‌اي مزين به تصوير جورج واشنگتن را به خانواده کارتر تقديم کرد. در اين سفر، شاه به گرمي مورد استقبال کارتر و مقامات کاخ سفيد قرار مي‌گيرد. قراردادهاي مهم اقتصادي، نظامي و سياسي ميان دو طرف مورد مذاکره قرار مي‌گيرد و آمريکایي‌ها برخلاف انتقادات صوري خود عليه رژيم ايران، اعلام مي‌کنند که شاه را در تمام زمينه‌ها حمايت مي‌کنند. شاه به شدت خوشحال مي‌شود و احساس پشتگرمي و غرور مي‌کند. حدود دو ماه بعد، جيمي کارتر به همراه سايروس ونس (وزير خارجه) و برژينسکي (مشاور امنيت ملي) در اول ژانويه 1978 در سر راه خود به هندوستان، به تهران مي‌آيند و مورد استقبال گرم مقامات ايران قرار مي‌گيرند.

در ضيافت شامي که شاه به افتخار کارتر ترتيب داده بود، کارتر در حالي که جام شراب خود را به سلامتي شاه مي‌نوشيد، گفت: « اين بسيار نيکوست که در شروع سال جديد، ما اوقات خود را با کساني مي‌گذرانيم که نسبت به آنها اطمينان عميق داريم و مسئوليت مشترکي را نسبت به حال و آينده احساس مي‌کنيم ... ايران به سبب رهبري داهيانه شاهنشاه، يک جزيره ثبات در يکي از آشوب‌زده‌ترين مناطق جهان است و اين واقعيت مديون شما اعليحضرت و در نتيجه رهبري شماست و هم‌چنين مديون احترام و ستايش و مهري است که ملت‌تان نسبت به شما ابراز مي‌دارد (!) ... ما در جهان، سرزمين ديگري را نمي‌شناسيم که اين چنين به ما نزديک باشد و با آن براي امنيت متقابل نظامي‌مان برنامه‌ريزي کنيم و درباره مسائل منطقه‌اي مورد علاقه دو کشور مشاوره نزديک داشته باشيم؛ و هيچ رهبر ديگري نيست که من نسبت به او اين چنين احساس عميق سپاسگزاري و دوستي شخصي داشته باشم.»

آن روز اگر کسی می‌گفت حدود یک سال دیگر تاج و تخت شاه سرنگون شده و این جزیره ثبات دستخوش تغییر می‌شود که نه تنها ایران بلکه منطقه و حتی جهان را دچار تحول می‌کند، احتمالاً به توهم متهم می‌شد! آن روز هم آمریکایی‌ها از لحاظ سخت‌افزاری و نرم‌افزاری و تحلیل و محاسبه در رتبه نخست دنیا قرار داشتند و مدعی بودند؛ گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد/ جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست!

اما آنچه جرقه انقلاب اسلامی را دهه‌ها پیش از روز 22 بهمن سال 1357 زد، در درجه اول تکیه حضرت امام خمینی(ره) به نصرت الهی بود. آن زمان که حضرت امام(ره) طلبه ساده‌ای بودند در سال 1323 نقشه راه مبارزه علیه استکبار و استبداد را در مانیفست «قیام‌الله» به رشته تحریر درآورده و مرقوم فرمودند؛ «بخوانید و به کار ببندید... خودخواهی و ترک قیام برای خدا، ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده قیام برای منافع شخصی است که روح وحدت و برادری را در ملت اسلامی خفه کرده» امام(ره) آنگاه علمای ربانی، خداخواهان حق‌پرست و شرافتمندان وطن‌خواه را مورد خطاب قرار می‌دهد که «موعظت خدای جهان را بخوانید و یگانه راه اصلاحی را که پیشنهاد فرموده بپذیرید و ترک نفع‌های شخصی کرده تا به همه سعادتهای دو جهان نایل شوید.» نگارش چنین دستورالعملی در چنان روزگاری خارج از قواعد ظاهری عقل زمینی است. با کدام عِده و عُده؟! آغاز، استقامت، پیروزی و استمرار این حرکت عظیم و پرمخاطره جز با تکیه بر نصرت الهی ممکن است؟ رهبر معظم انقلاب اسلامی دراین‌باره می‌فرمایند؛ «در دنیای مادّی، در دنیای تسلّط ابرقدرت‌ها، در دنیای ستیزه‌گری همه‌جانبه‌ با اسلام و معارف اسلامی و ارزشهای اسلامی، یک نظامی به‌وجود بیاید برپایه‌ اسلام، آن هم درست در نقطه‌ای که بیش از همه‌جای دنیا تأثیر عوامل آن قدرت‌های منحرف‌کننده نفوذ داشتند و حضور داشتند. [این] چیز عجیبی است؛ من و شما عادت کردیم. این همان «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم» است. وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم؛ دچار تزلزل هم نمی‌شوید، کما اینکه نشدیم.» (16/4/1393)

امروز نیز در آستانه جشن سی و هفتمین سالروز این پیروزی معجزه آسا و الهی، وقتی به پشت سر و حوادث و مخاطرات گوناگونی که طی این قریب به چهار دهه پشت سر گذاشته‌ایم، بنگرید، پیش و بیش از همه دست نصرت الهی را در عبور از گردنه‌های خطرناک و مهلکه‌های نفس‌گیر می‌بینید. آنچه دشمنان غدار خارجی و معاندان وطن فروش داخلی طی این دوران کردند، برای سرنگونی ده‌ها نظام سیاسی کافی بود، از جنگ تحمیلی هشت ساله بگیرید که بیش از 40 کشور دنیا مستقیماً با جمهوری اسلامی در نبرد بودند تا فتنه پیچیده و چندلایه 88 و تحریم‌های سنگینی که با بهانه و بی‌بهانه از ابتدای پیروزی انقلاب، بر ملت مسلمان ایران تحمیل کردند.

آنچه از شواهد و قرائن برمی‌آید آن است که دشمنان انقلاب اسلامی به ناکارآمدی روش‌های پیشین خود پی برده‌اند و عزمی دیگر کرده‌اند. به قول استاد سخن سعدی؛ «دشمن چون از همه حيلتي فرو ماند سلسله دوستي بجنباند. پس آنگه به دوستي کارها کند که هيچ دشمني نتواند.»

اواخر آبان ماه بود که روزنامه آمریکایی واشنگتن‌پست در تحلیلی نوشت؛ «36 سال تحریم به تغییر نظام (در ایران) منجر نشد؛ آنها نه تنها در رفتار ایران در منطقه تغییر جدی ایجاد نکردند، بلکه آن را بدتر کردند»، از طرح عملیات جدید آمریکا پرده برداشت؛ تحریم مثبت! واشنگتن پست این طرح جدید را این‌گونه تعریف کرد؛ «تعامل با تهران و ترغیب آن با چماق‌های کمتر و هویج‌های بیشتر با استفاده از «تحریم‌های مثبت» که زمامداری اقتصادی و قدرت بازار نرم در شکل کمک‌های خارجی، سرمایه‌گذاری، بازرگانی و انتقال‌های فناوری را شامل می‌شود... عمل نمادین رفع تحریم‌ها، صرف‌نظر از میزان دستاوردهای مالی به ایران این سیگنال را خواهد رساند که آمریکا، یک شریک مذاکره‌ای جدی، قابل اعتماد و قابل اتکا است.»!

فردا ملت بصیر ایران در شهرهای بزرگ و کوچک – از شرق تا غرب، از شمال تا جنوب - با حضور و شور و شعور خود، به دشمن خواهند گفت فریب لبخند ظاهری‌اش را نمی‌خورند. این روزها برخی کوچه‌ها مزین به حجله جوانان رشیدی است که ردپای خون پاک آنان را باید در چنگال آمریکا دید. لبخند کاخ سفید نمی‌تواند چنگال خون آلودشان را بپوشاند. واشنگتن باید آرزوی دیدن خزان انقلاب اسلامی را به گور ببرد. به قول حضرت آقا؛ «خصوصیت این انقلاب عظیم اسلامی که شما ملت ایران راه انداختید، این بود که به فضل الهی آن بهار تا امروز خزان نداشته است.»

***************************************

روزنامه قدس **

شکستن انحصار ماهواره، راه مبارزه با جنگ نرم است

یکی از موضوعات مورد توجه در مقوله جنگ نرم و جنگ سخت، جنگ و تقابل رسانه‌ای و تبلیغات روانی برای تأثیر گذاری بر افکار عمومی با شایعه پراکنی و فریب افکارعمومی انجام می‌شود. بی‌شک تبلیغات روانی و شایعه پراکنی در قالب تبلیغات می‌تواند براندیشه، تفکر و باورهای مخاطب تاثیر عمیقی بگذارد. متأسفانه استکبار جهانی از توانمندی‌های مادی، طراحی و مهندسی به‏روز و کارآمدتری برخوردار بوده و بواسطه برخورداری از چنین امکاناتی به صورت آشکار با جهان اسلام در تقابل است.

حاکمیت حکام مستبد، حاکمیت سانسور و خفقان موجود در جهان اسلام هرگز مجال و فرصت مغتنمی را به عرصه رسانه و تبلیغات برای تاثیرگذاری در عرصه بین‌الملل نداده است. باز شدن فضای رسانه‌ای و تبلیغی اخیری که در برخی از کشورهای عربی منطقه دیده می‌شود، ناشی از توسعه فضای مجازی، سایبری و اینترنتی در جهان اسلام است که در مقایسه با گذشته وضعیت تبلیغات و رسانه‌ها در جوامع اسلامی را اندکی تغییر داده است.

درمقام مقایسه می‌توان گفت متأسفانه جهان غرب، منظومه استکبار جهانی و صهیونیسم در عرصه رسانه و تبلیغات نسبت به کشورهای جهان اسلام وایران اسلامی برتری رسانه‌ای دارند. بنابراین در جهان کنونی تنها عاملی که می‌تواند پیام جهان اسلام و انقلاب اسلامی را به گوش جهانیان رسانده و حقانیت، شفافیت و مظلومیت جهان اسلام را بازگو کند، استفاده از رسانه‌هایی است که در این عرصه بتوانند موثر عمل کنند. تبلیغات و رسانه‌ای کردن پیام جهان اسلام، پیام انقلاب، ارزش‌ها، فضیلت‌ها ونوآوری‌های گفتمان انقلاب اسلامی می‌تواند برمخاطبان اثر بگذارد. کاستی‌هایی که دراین حوزه مشاهده می‌شود ناشی از تقصیرها و قصورها است. ضعف در امکانات، طراحی و مهندسی فنی و تحمیل تحریم‌ها به کشور و تأثیراتی که هر یک از عوامل یاد شده بر رسانه‌ها، فضای مجازی، تلویزیون، مجلات و روزنامه‌ها می‌گذارد در زمره قصورات می‌گنجد. متأسفانه در بحث تقصیر که براحتی هم از آن نمی‌توان گذشت و در عرصه تبلیغات، ضعف مدیران اجرایی کاملاً مشهود است، ضعف طرح‌ها و برنامه‌های درازمدت، تأمین امکانات، عدم تخصیص بودجه لازم برای امرتبلیغات و تفاوت سیاست‌ها در ارگان‌های مختلف منجر به عدم وحدت و انسجام در نقشه راهی که باید قدرت نفوذ و پیام انقلاب اسلامی ایران را به گوش جهان برساند، شده است. اهمال برخی از مسؤولان، عدم اولویت‌بخشی به مقوله فرهنگ و تبلیغات رسانه‌ای موجب شده تا فرهنگ اسلامی ایران انعکاس، بازتاب و تاثیری را که از آن انتظارمی‌رود، نداشته باشد. وقتی فرهنگ به گوش جهانیان نرسد، آنها چگونه می‌توانند از آنچه درایران و بر مردم منطقه می‌گذرد آگاهی بیابند. بی‌تردید عدم برخورداری ازرسانه‌ها و تبلیغات اثرگذار و منسجم، مانعی برای تحقق اهداف اسلامی وآگاهی مردم دنیا از توطئه‌های سران غربی و اسرائیل علیه جهان اسلام شده است.

اهمیت مقوله تبلیغات را بنده در یکی از سخنان ارزشمند و تاثیرگذار حضرت امام خمینی(ره) در اوایل انقلاب درک کردم که ایشان فرمودند: اثر تبلیغات دشمنان از اثر گلوله بیشتر است.

این جمله ناظر براین واقعیت است که گلوله جسم را از بین می‌برد، اما تبلیغات زهرآگین قلبِ حقیقت می‌کند و با واژگونی واقعیت‌ها هر آنچه که دشمن در پی آن است تسهیل کرده و امکان تحقق آن را بیشتر می‌کند. بی‌تردید تبلیغات رسانه‌ها بر باورهای درونی، ذهنی و اعتقادات مردم اثر می‌گذارد و مانع رسیدن صدای مظلومان جهان به مردم اقصی نقاط دنیا می‌شود تا دریابند که جهان غرب چگونه حقانیت انقلاب اسلامی، ارزش‌های انقلاب و مظلومیت مسلمانان منطقه را وارونه نشان داده و مردم مسلمان فلسطین، لبنان، یمن، بحرین، عراق، سوریه و... را به خاک و خون می‌کشد. بنابراین می‌توان گفت مقوله تبلیغات ابعاد مختلفی دارد وآنچه سهم ماست، برطرف کردن دو معضل تقصیرها و قصورها است. بی‌تردید اگر چاره‌ای برای رفع تقصیرها و قصورها اندیشیده نشود و بودجه، متخصصان، امکانات و ابزارهای لازم و مدرن که با امکانات و ابزارهای دنیا رقابت کند در اختیار اصحاب رسانه قرار نگیرد، همچنان یک پای تبلیغات ما می‌لنگد. امیدواریم مدیران ارشد توجه بیشتری به افزایش امکانات رسانه‌ای داشته باشند و با بروز کردن امکانات رسانه‌ای از جمله ماهواره‌ها بتواند در عرصه رسانه با دیگر کشورها رقابت کنند و این مسأله را که عامل تاثیرگذاری برای تحمیل برخی مسائل بر ایران است برای همیشه مرتفع سازند. مسلماً پرتاب ماهواره جمهوری اسلامی ایران به فضا و شکستن انحصاری ماهواره و خارج شدن از تهدیدهای ماهواره‌هایی چون هاتبرد، یوتل ست، نایل ست است. پرتاب ماهواره ایرانی به فضا روشنگر چشم مسلمانانی بود که ندای مظلومیت آنها هرگز به گوش مردم جهان نرسیده است، بنابراین افزایش توان تبلیغاتی و رسانه‌ای جمهوری اسلامی ایران می‌تواند نویدبخش رساندن ندای احرار عالم به گوش مردم جهان باشد.

***************************************

روزنامه جمهوری اسلامی**

22 بهمن فرصتی برای تضمین تداوم انقلاب

بسم‌الله الرحمن الرحیم

فردا بیست و دوم بهمن، سالروز پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و سرآغاز حاکمیت ملت در سرزمینی است که مردمش برای استقلال و آزادی از یوغ استبداد و استعمار به صحنه آمدند، مبارزه کردند، خون دادند، خون دل خوردند و سرانجام ریشه‌های رژیم ستم شاهی را سوزاندند و نهال انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی را با خون خود آبیاری کردند.

این افتخار بزرگی برای ملت سلحشور ایران است که با دست‌های خالی و البته با هوشمندی و درایت خاص خود تحت زعامت امام خمینی توانست بر نیروهای تا بن دندان مسلح رژیم ستم شاهی غلبه کند و پیروزی خون بر شمشیر را در میدان عمل به نمایش در آورد.

امام خمینی بارها در مناسبت‌های مختلف یادآور این حقیقت بود که پیروزی اسلام و حاکمیت اصول و آرمان‌های والای این ملت را باید به منزله تحقق وعده‌های الهی بدانیم که همواره مومنان را به نصرت الهی وعده داده است.

امام خمینی همواره به مردم هشدار می‌داد که حفظ نظام مردمی و اسلامی با تمامی ویژگی‌ها و آرمانهایش از برقراری آن مهم‌تر است و لازم است آحاد ملت برای حفظ نظام نیز بیش از آنچه در گذشته جانفشانی کرده‌اند، در صحنه حاضر و ناظر باشند و به «تکلیف» خود به درستی عمل نمایند. انقلاب اسلامی سرمنشاء یک تحول عظیم روحی در جامعه شد و آنچنان روحیات و خلقیات مردم را دگرگون ساخت که با تمامی وجودشان برای حفظ نظام و مقابله با دشمنان به فداکاری پرداختند و از بذل جان در راه اعتلای اسلام و انقلاب و کشور دریغ نورزیدند. این بدان معنی است که ملت ما این انقلاب و نظام برآمده از «الله اکبر»‌های مردم را ارزان به دست نیاورده و آنرا سرآغاز تاریخ نوین کشور می‌داند که رشد و بالندگی ملت در زمینه‌های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، صنعتی، علمی و به ویژه فناوری‌های نوین را مرهون آن هستیم. در این دوره با تنگناهائی نیز مواجه بودیم که طبیعت یک حرکت خلاقانه ایجاب می‌کرد هر چند بخشی از آن نیز بخاطر خیانت و کارشکنی دشمنان داخلی و فشار بیگانه از طریق جنگ تحمیلی، تحریم‌های ظالمانه و فضاسازی‌هائی در چارچوب «ایران هراسی» به ملت ما تحمیل شد. ابعاد این توطئه‌ها آنقدر بود که هر یک برای به زانو در آوردن ملتی کافی بود لکن افتخار ملت ما اینست که با استقامت مثال زدنی و تحمل سختی‌ها با حفظ وحدت کلمه توانست آن عقبه‌های سخت و سرنوشت ساز را پشت سر بگذارد و «نماد مقاومت» در برابر استبداد و استکبار شود.

ناکامی دشمنان انسانیت را نه در ناتوانی دشمن که در اقتدار ملت، هوشمندی و استقامت آحاد مردم باید جستجو کرد که چگونه در صحنه‌های انقلاب، جنگ تحمیلی و در برابر تحریم‌های ظالمانه و به ویژه در موضوع هسته‌ای، به مسئولیت‌های خود عمل کردند و خم به ابرو نیاوردند.

سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، جشن پیروزی و سرافرازی ملتی است که خاضعانه، دراوج سخاوت و در عین صداقت به حفظ و حراست از انقلابی پرداختند که خود آنرا شکل دادند و با پیروی از امام و رهبری، زمینه‌های دوام و قوام آنرا فراهم ساختند. وحدت برای ما فقط یک شعار نیست بلکه «رمز پیروزی» و خمیر مایه اهداف استراتژیک نظام است که در پرتو آن توانستیم قدرت‌های جهانی را به پذیرش حقوق قانونی خود وادار سازیم و کاری کنیم که به حقانیت ایران در موضوع هسته‌ای اعتراف کنند و موضع متین و منطقی ما را بپذیرند.

وحدت از این دیدگاه، رمز و دوام و بقای انقلاب و نظام و کشور محسوب می‌شود و هرگز به مصلحت کلیت جامعه نیست که بیهوده و بی‌دلیل، کسانی را از زیر «خیمه انقلاب» طرد کنیم و به حاشیه برانیم. همه دلسوزان نظام و کسانی که دل در گرو انقلاب و کشور دارند، از هر گروه و جناحی که باشند، باید بتوانند در زیر «خیمه انقلاب»، اعتبار خود را حفظ کنند و حتی ارتقاء دهند. این انقلاب مدیون و مرهون هیچ حزب و گروه و جناحی نیست و لاجرم هیچکس یا گروه و جناحی نمی‌تواند ادعای «انحصار» کند و دیگران را طرد یا حذف نماید.

التزام عملی همگی ما به قواعد حفظ انقلاب و نظام و کشور است که ضامن حفظ و بقای آرمان‌ها است و بیم آن می‌رود که هرگونه لغزش ما از اصول و محکمات انقلاب، منجر به سستی عقیده و اراده دیگران شود و به وحدت مردم و اقتدار نظام لطمه‌های جبران ناپذیری را وارد کند. شاخص و شاقول ما در تشخیص درستی و نادرستی تصمیمات و اقدامات در فرآیند کشورداری، همین محکماتی است که برگرفته از رهنمودهای امام خمینی است. طبعاً به مصلحت نیست کسانی ذهنیات افراطی خود را به نام اسلام و انقلاب به ثبت برسانند و آثار و تبعات مذموم آن را به حساب کشور بگذارند و نظام را دچار مشکلات و بحرانهائی کنند که نمونه‌های عینی آنرا در آن دوره 8 ساله دیدیم و پیامدهای آنرا هنوز هم بر سرنوشت انقلاب و نظام و کشور ملاحظه می‌کنیم. ریل‌گذاری صحیح و هوشمندانه برای تضمین مصالح انقلاب و منافع کشور به جز از طریق تدبیر، عقلانیت و اعتدال میسر و ممکن نیست و هر اقدامی خارج از این چارچوب عقلائی، فضای پیش روی ملت را به بن بست و بیراهه می‌کشاند که هزینه‌های سنگینی آنرا نسل امروز و چه بسا نسل‌های آینده، مجبورند بپردازند. از این منظر، چه بسا لازم است یکبار دیگر براساس تعالیم دینی و تجربه‌های گرانسنگ 37 سال گذشته، انقلاب و مصالح و منافع خود را تعریف کنیم تا فرصتی برای سوءاستفاده و سوء تعبیر کسانی که با توسل به رفتارهای تهاجمی، تندروی، ناسزا گفتن و پرخاش‌جوئی سعی دارند چهره بی‌جاذبه و غیرقابل دفاعی از انقلاب و نظام را به نمایش بگذارند پیش نیاید.

حفظ اصول و آرمان‌ها نیازمند درک بهتر و عمیق‌تری نسبت به تحولات پرشتاب کشور و به ویژه محیط پیرامونی و معادلات جهانی قدرت است که در چارچوب آن الزامات، فرصت‌ها و خطوط قرمز نظام را طوری ارزیابی کنیم که بتوانیم بیشترین و بهترین زمینه‌ها برای دفاع هوشمندانه از انقلاب و نظام و کشور را فراهم سازیم.

22 بهمن بهترین فرصت برای نشان دادن توانمندی‌ها و قابلیت‌های ملت در قلمرو انقلاب است، روزی که مردم ایران با حضور پرشور در راه‌پیمائی سراسری بر این واقعیت مهر تایید می‌زنند که انقلاب اسلامی می‌تواند بهترین راهکار برای حال و آینده این ملت باشد و تداوم انقلاب را تضمین نماید.

***************************************

روزنامه خراسان**

مردم، معیار انقلاب/ امیرحسین یزدان پناه

هنگام راهپیمایی ها و انتخابات ها که فرا می رسد، درباره مردم بیشتر از روزهای قبل در رسانه ها می بینیم و می شنویم. «حضور مردم»، «اعتماد مردم»، «مشارکت مردم» و عبارت هایی از این دست را می شود این روزها در لابه لای جملات مختلف مسئولان و رسانه ها دید و شنید. کسی که برای انتخابات شعار می دهد هم هدفش را خدمت به «مردم» معرفی می کند و قس علی هذا. این البته مختص زمان کنونی نیست و به خصوص در 4 دهه اخیر، رجوع به «مردم» در امور مختلف را شاهد بوده ایم. همه این ارجاعات به مقوله بسیار مهمی چون «مردم» نشان دهنده اهمیت این مرجع است. مردمی که اگر نبودند، نهضتی شکل نمی گرفت، مبارزه ای ایجاد نمی شد، و در نهایت انقلابی نبود که به پیروزی برسد و به فرموده امام خمینی(ره) جایی که مردم را ولی نعمتان انقلاب می نامند، می فرمایند: «اگر این ها (مردم) نبودند، ما یا در تبعید بودیم یا در حبس بودیم یا در انزوا، این ها بودند که همه ما را از این مسائل نجات دادند. »

حتی آن هایی که از منظر ساختگرایی و یا کارکردگرایی، انقلاب اسلامی ایران را تحلیل می کنند نمی توانند نقش مردم را در این برهه مهم و تاریخ ساز نادیده بگیرند.

به همین جهت است که به جرات می توان «مردم» و یا به بیان دقیق تر «رجوع به مردم» را به مثابه یک «معیار» برای انقلاب اسلامی در نظرگرفت. معیاری که حداقل در 3 برش، نقش آن را به عینه می توان صریح و روشن دید: «وابسته بودن اصل انقلاب و تحولات و نقاط عطف آن به حضور مردم»، «وظیفه مسئولان در قبال مردم» و«هدف گذاری دشمنان درباره مردم». البته بدون شک «مردم» نیز به سبب جایگاه ویژه و تاثیرگذاری که در انقلاب اسلامی دارند، وظیفه ای بردوش دارند که در ادامه به اختصار به این نکات پرداخته می شود.

1- وابسته بودن اصل انقلاب و تحولات و نقاط عطف آن به حضور مردم

این موضوع دیگر یک اصل غیرقابل کتمان است که در طول سال های مبارزه نهضت امام خمینی (ره) با رژیم پهلوی و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مهم ترین تحولات و رویدادها، وقتی رقم خورد که مردم حضور داشته اند. پای کار بودن مردم در نهضتی که از خرداد 42 آغاز شده بود، شب و روزهای مبارزه در دهه 50 به خصوص سال 57 و شب های آخر عمر رژیم پهلوی، غائله های پس از پیروزی انقلاب، عرصه های شکل گیری نظام مردم سالارانه ایران با اتکا به آراء وحضور مردم؛ حتی زیر بمباران ها، جنگ تحمیلی، حوادث و فتنه های مختلف نظیر وقایع تیر 1378 و فتنه 88، عرصه های مقاومت در مقابل فشارهای سیاسی و اقتصادی غرب و تحریم های شدید اعمال شده و . . . تنها بخشی از حضور مستمر مردم به عنوان صاحبان اصلی انقلاب، پای انقلاب شان است. در طول تاریخ نیز همین طور بوده است. آن جایی که حکومت ها در ارتباط گرم و دوستانه با مردم بوده اند، در ایجاد موفقیت ها و عزت ملی بهتر عمل کرده اند و برعکس، آن جایی که حکومت ها از مردم منقطع شده اند، همه چیز از دست رفته است؛ که نمونه های آن در تاریخ 100 ساله اخیر نیز در دوران قاجار و پهلوی، قابل رجوع است(به خصوص در ماجرای نهضت مشروطه و ماجرای ملی شدن صنعت نفت). به این ترتیب مردم به عنوان عوامل اصلی شکل گیری، تثبیت و توسعه یک تحول نقشی اساسی داشته و دارند و از این منظر، «مردم» جایگاهی معیارگونه در انقلاب اسلامی دارند.

2- هدف گذاری دشمنان درباره مردم

دقیقا به دلیل آن چه در بالا به آن اشاره شد، و جایگاه تاثیرگذار و معیارگونه مردم، این مقوله همیشه به عنوان یکی از اهداف همیشگی دشمن در طراحی علیه انقلاب اسلامی مطرح بوده است. کسب استقلال، آزادی و ایجاد نظام مبتنی بر جمهوریت و اسلام و قدرت گرفتن این نظام در دنیایی که قدرت های مشهور آن، برپایه مکاتب غیر دینی و وابسته به نگاه های سرمایه داری و کمونیستی شکل گرفته اند، طمع مخالفان را بر می انگیزد تا اجازه ندهند چنین ساختاری در جهان مطرح شود. بنابراین یکی از مهم ترین تلاش های دشمنان و نیز محورهای خبری و تحلیلی علیه ایران در 37 سال اخیر، ایجاد دوگانگی میان «مردم» و «نظام» بوده است. هدفی که به گواهی حضورهای مداوم مردم در عرصه های مختلف، برآورده نشده است. موضوعی که البته نقش مردم را به عنوان صاحبان اصلی انقلاب سنگین تر می کند تا در شرایطی که همه تحولات نشان می دهد که دشمنان انقلاب و اتاق های فکر غربی منتظر تغییر نگرش مردم ایران نسبت به آرمان های شان و «تغییر از درون» هستند، مردم با ایستادگی پای این آرمان ها و اصولی که برای کشور، «استقلال» و «امنیت» را در منطقه ای ناامن به ارمغان آورده است خط بطلان بر انتظار بیهوده کسانی بکشند که می گویند «منتظر انتخابات آینده ایران هستیم. »مردمی که البته در همه این سال ها، وفاداری و باطن انقلابی و اسلامی خویش را به دشمنان پیش رو ثابت کرده اند، تاجایی که جان کری به ظریف بگوید: «شما خود و ملت‌تان را با دیگران مقایسه نکنید. » این اشاره و اعتراف کری نیز خود از جایگاه والای مردم در نظام اسلامی حکایت دارد.

3- وظیفه مسئولان در قبال مردم

با نظر به جایگاه معیارگونه مردم در انقلاب اسلامی که در بخش اول اشاره شد و نیز هدفگذاری دشمنان که در بخش دوم به آن پرداختیم، علاوه بروظیفه ای که مردم در قبال انقلاب اسلامی خود دارند که دربرهه کنونی بسیار خطیر و مهم است و ان شاء ا. . . فردا گوشه هایی از حماسه مردم در پاسداری از انقلاب شان را خواهیم دید و دشمنان و بدخواهان را مایوس خواهند کرد، اما مسئولان نیز در قبال مردم وظیفه ای سنگین دارند. امروز انقلاب اسلامی ایران، به حدی از قدرت و نفوذ رسیده که هیچ کس نمی تواند آن را نادیده بگیرد، اندیشکده های غربی برای تضعیف انقلاب برنامه می دهند و کشورهای مرتجع نیز، قدرت ایران را ناشی از انقلاب اسلامی می دانند.

با این حال گرچه در حوزه های مختلف دارای قدرت و نفوذ شده ایم اما کماکان در اقتصاد و معیشت، در آسیب های اجتماعی و . . . ، پای ما می لنگد. به خصوص از اقتصاد باید به عنوان پاشنه آشیل انقلاب نام برد، جایی که باید به جای اظهارنظرهای سیاسی و تنش زا، محل توجه جدی دولت و همه کسانی باشد که در این باره مسئولیت به دوش دارند. مردمی که «معیار انقلاب» هستند فردا پای انقلاب خود خواهند ایستاد و از مسئولان نیز انتظار می رود پای وظیفه ای که در قبال آن ها دارند، بایستند.

***************************************

روزنامه ایران**

تهران؛ امن تر و زیباتر از استانبول/ احمدرضا رسولی

مصاحبه تلویزیونی اخیر روحانی حاوی نکاتی قابل تأمل در زمینه بازسازی ناوگان حمل و نقل کشور اعم از سیستم ریلی، هوایی و زمینی بود.

رئیس جمهوری با صراحت یکی از اهداف استراتژیک قراردادهای اخیر ایران و جهان خارج را تأمین زیرساخت‌های توریسم و گردشگری خواند. در گفتار روحانی به حقایقی تلخ درباره واریز ثروت و درآمد ایرانیان به جیب تورها و شرکت‌های هوایی و توریستی اشاره شد.

اما همزمان با اظهارات مهم رئیس جمهوری خبرهای امیدوارکننده‌ای می‌رسد که موج تازه‌ای از گرایش برای سفر به ایران در میان شهروندان امریکا و اروپا نمایان شده است. نمونه بارز آن، گزارش نیویورک تایمز است که به صورت مبسوط از رونق کار تورهای اعزام گردشگر به ایران در ایالت‌های مختلف امریکا گزارش داده است.

در این مجال به یک واقعیت تازه می‌خواهم اشاره کنم و آن، اینکه کانون‌ها و قطب‌های بزرگ گردشگری در خاورمیانه آسیب دیده است. پیش از این شهرهای قاهره، دمشق، بیروت و استانبول کانون‌های اصلی جذب توریسم بودند اما جنگ ویرانگر سال‌های اخیر پایتخت‌های عربی را از لیست گردشگری خارج کرد. اما ضربه اصلی را در این حوادث، کشور همسایه غربی ایران متحمل شد.

همین ماه گذشته بود که انفجار بمب در استانبول، کلانشهر 14 میلیون نفری ترکیه، جان 10 نفر را گرفت که 9 نفر از آنان گردشگران آلمانی بودند. البته استانبول طی ماه‌های اخیر، به طور مداوم شاهد اتفاقات دیگری نظیر به آتش کشیدن خودروهای مردم و اتوبوس‌های دولتی از سوی هواداران پ.ک.ک نیز بوده اما حمله تروریستی انتحاری اخیر، به یکباره مورد توجه رسانه‌های جهان قرار گرفت.

احمد داوود اوغلو، نخست وزیر ترکیه و رهبر حزب عدالت و توسعه در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که عامل این حمله تروریستی، وابسته به گروه تکفیری داعش بوده است. رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه نیز در تماس تلفنی با آنگلا مرکل صدراعظم آلمان، کشته شدن توریست‌های آلمانی را به او تسلیت گفت.

داعش حملات تروریستی خود در خاک ترکیه را از دو شهر کردنشین دیاربکر و سوروچ (پرسوس) آغاز کرد و سپس به آنکارا و بالاخره به استانبول رسید. حمله تروریستی در استانبول، نشان داد که ترکیه بشدت و براحتی در معرض اقدامات تروریستی داعش قرار دارد و با توجه به طول 900 کیلومتری مرز ترکیه و سوریه، احتمال تکرار چنین اقداماتی در ترکیه، دور از ذهن نیست. با در نظر گرفتن موارد بالا می‌توان گفت ترکیه در سال 2016 در حوزه امنیتی، با چالش‌ها و مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می‌کند.

در مردادماه سال جاری نیز ۹ بار به خودروهای ایرانی در خاک ترکیه حمله شد. محمدجواد عطرچیان، مدیرکل دفتر ترانزیت و پایانه‌های مرزی سازمان راهداری و حمل و نقل جاده‌ای در گفت‌وگو با پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی گفت: متأسفانه افراد ناشناس به چند کامیون ایرانی در منطقه چالدران ترکیه حمله کردند و کامیون‌ها به آتش کشیده شدند و سوختند.

روز ۸ مردادماه سال جاری نیز قطار مسافری آنکارا به تهران به شماره ۱۱۵۱۲ ترانس آسیا به دلیل انفجار مین توسط گروه پ.ک.ک در بین دو ایستگاه سوورن- گنچ از توابع استان بینگل در شرق این کشور خسارت دید. این قطار ۱۷۰ مسافر داشت. رسانه‌های ترک دلیل حادثه را خرابکاری گروه پ.ک.ک عنوان کرده بودند.

بعد از انفجار در مسیر قطار آنکارا به تهران، یک دستگاه اتوبوس ایرانی ساعت ۱۱ صبح روز ۱۶ مرداد در منطقه چالدران ترکیه از سوی افرادی که در کوه‌های اطراف کمین کرده بودند، مورد حمله قرار گرفت. در جریان این حمله و تیراندازی، راننده و چند نفر از مسافران زخمی شدند که در مسیر انتقال به بیمارستان متأسفانه راننده جان خود را از دست داد. سایر مسافران با اتوبوس دیگر به ایران بازگشتند.

تنها به فاصله ۵ روز پس از حمله افراد مسلح به اتوبوس ایرانی در ترکیه، در تاریخ ۲۰ مردادماه یک کامیون ایرانی در ترکیه مورد حمله قرار گرفت و پس از وقوع این حمله مرز بازرگان به سمت ترکیه برای مدت چند ساعت بسته شد. البته در پی این حمله خوشبختانه راننده کامیون زنده ماند اما بار و کامیون وی به آتش کشیده شد.

این اتفاق‌ها در حالی رخ داده که به نظر می‌رسد در سفرهای هوایی نیز مردم ایران از گزند اتفاقات در امان نیستند چرا که اخیراً در خبری اعلام شد دو بانوی ایرانی مورد هتک حرمت مأموران فرودگاهی در ترکیه قرار گرفته‌اند.

ماجرا هم از این قرار بوده که پرواز شماره ۵۱۳ هواپیمایی پگاسوس از فرودگاه امام به مقصد فرودگاه استانبول با حدود ۸ ساعت تأخیر پرواز کرد. قبل از پرواز، مسافرانی که پرواز‌های کانکشن به کشور‌های دیگر داشتند، می‌دانستند که پرواز بعدی خود را از دست داده‌اند و از نماینده شرکت هوایی مزبور درخواست کردند که اجازه دهند تأخیری که با از دست دادن پرواز بعدی باید در استانبول باشند را در تهران بگذرانند ولی با اطمینان خاطر از سمت این مسئول مبنی بر اینکه حتماً با پرواز جایگزین به مقصد نهایی فرستاده خواهند شد، تصمیم می‌گیرند که سوار هواپیما شوند.

در فرودگاه استانبول مسافرانی که مقصد بعدی‌شان شهر اسلو بوده، متوجه می‌شوند که باید ۳ روز منتظر پرواز بعدی باشند. مسافران از شرکت هواپیمایی می‌خواهند که با پرواز دیگر و زودتر حرکت کنند. صحبت‌ها بالا می‌گیرد و کارمند شرکت پگاسوس بی‌احترامی و پرخاش می‌کند که این بی‌احترامی‌ها با اعتراض مسافران همراه می‌شود و چند نفر از مسافران برای ثبت و ارائه این حرکت به مسئولان بالاتر، شروع به فیلمبرداری می‌کنند.

با دیدن این صحنه، کارمندان پگاسوس، پلیس فرودگاه را در جریان می‌گذارند و پلیس فرودگاه بدون لباس پلیس و نشان دادن مدارک اقدام به درگیری با مسافران می‌کنند. در این میان یک دختر نروژی- ایرانی را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند و به صورت وی سیلی می‌زنند. آنها ۳ نفر از مسافران را که خانم‌هایی جوان بودند، بازداشت می‌کنند.

حمایت‌های اخیر برخی کشورها از داعش و انتشار برخی اخبار در مورد برخورد بد با اتباع ایرانی در کشورهایی مانند ترکیه در فضای مجازی سبب شده تا اولین قدم‌ها برای راه‌اندازی فراخوان «تحریم سفر به کشورهای حامی داعش» برداشته شود.

در هفته‌های اخیر در پی برخی تنش‌های سیاسی، مسافران و توریست‌های ایرانی در سفر به برخی کشورها از جمله ترکیه، مواردی از رفتارهای بد ترکیه‌ای‌ها با توریست‌های ایرانی را گزارش داده‌اند. برخوردهایی که در فضای مجازی بازخوردهای پیاپی به همراه داشته و بسیاری از کاربران را تشویق کرده تا به فراخوان تحریم سفر به این کشورها بپیوندند.

همین مسأله است که سبب شده بسیاری از کاربران در شبکه‌های مجازی هم عنوان کنند از دولتمردان جمهوری اسلامی به خاطر رعایت عرف دیپلماتیک انتظار نمی‌رود رفتار قهری یا ممنوعیت و محدودیتی علیه این کشورها وضع کنند، بلکه بهترین راه این است که درخصوص سفر به این قبیل کشورها که اتباع آن برخورد مناسبی با ایرانیان ندارند، هشدار لازم داده شود.

با شروع درگیری میان ارتش ترکیه و نیروهای پ.ک‌.‌ک و داعش در مرزهای سوریه و وقوع انفجارهای تروریستی در خاک ترکیه، دولت‌های خارجی به شهروندان خود هشدارهای لازم را برای سفر به ترکیه داده‌اند. در همین حال دولت انگلیس با قرار دادن نقشه‌ای در سایت خود، به اتباع این کشور در ترکیه و مسافران انگلیسی برای سفر به ترکیه، هشدار داده است.

***************************************

روزنامه جام جم **

راهپیمایی 22 بهمن؛ تجلی روحیه انقلابی ملت ایران / دکتر یدالله جوانی

22 بهمن، یوم‌الله و سرآغاز حکومت الله در جغرافیای سیاسی ایران است و باید این روز را پاس‌داشت.

یوم‌الله در آموزه‌های دینی به روزی گفته می‌شود که خداوند، ملت و جامعه‌ای را مورد لطف قرار داده و نصرت خودش را بر آن نازل می‌کند و این نصرت الهی بود که باعث شد در 22 بهمن، سرنوشت ملت ایران رقم بخورد و رژیم طاغوت که وابسته به بیگانه بود، فرو بریزد. برای همین بود که حضرت امام(ره)، انقلاب اسلامی را معجزه قرن نامگذاری و از آن به عنوان انفجار نور یاد کردند. درواقع 22 بهمن نقطه عطفی در تاریخ ملت ایران است و سرآغاز دوره جدید و پایان بخش دوره بسیار طولانی از سرخوردگی ملت و نفوذ و سلطه بیگانگان است.

امروز با گذشت 37 سال از آن دوران، دنیا نظاره‌گر است که ملت ایران تا چه اندازه به آن حرکت و اصول و آرمان‌های انقلاب پایبند است و راهپیمایی 22 بهمن یکی از مهم‌ترین صحنه‌های سنجش روحیه انقلابی ملت ایران است. هر سال دشمنان تصور می‌کنند با برنامه‌هایشان موفق شده‌اند در حرکت ملت ایران، خلل ایجاد کرده و جامعه را از آن تب و تاب و شور انقلابی بیندازند. اما در سال‌های قبل دیدیم که در راهپیمایی 22 بهمن همه اقشار و خصوصا جوانان حضوری پررنگ داشتند. در 22 بهمن امسال هم این حضور بسیار معنادار خواهد بود. ملت ایران به یک ملت الهام‌بخش تبدیل شده است و 22 بهمن امسال که خصوصا در دوره بعد از مذاکرات و برجام برگزار می‌شود، بشدت از سوی دوستان و دشمنان مورد توجه است و بر همین اساس به نظر می‌رسد در 22 بهمن امسال شاهد خلق شگفتی‌های بیشتری از سوی ملت ایران باشیم.

***************************************

روزنامه وطن امروز **

به نام جوان ایرانی به کام جوان فرانسوی/سعید حاجی‌پور

«من قراردادی را امضا کردم که برای کشورم، هزاران شغل ایجاد کرد». اشتباه نکنید! این جمله، جمله معروف مارگارت تاچر، نخست‌وزیر اسبق بریتانیا پس از امضای قرارداد الیمامه با عربستان سعودی است. قراردادی تسلیحاتی که طبق آن درآمدی بالغ بر 43 میلیارد پوند برای بریتانیا به همراه داشت.

«یکی از اهداف ما در ایجاد رابطه با ایران اشتغال جوانان ایرانی است» و اما این جمله معروف هم بنا بر روایت جناب دکتر روحانی، سخنان رئیس‌جمهور محترم فرانسه، فرانسوا اولاند است؛ در سفری که درآمد شرکت‌های فرانسوی از محل قراردادهای منعقد‌شده توسط 2 کشور میلیاردها دلار برآورد می‌شود. حالا چطور و با چه منطقی جناب رئیس دولت فخیمه فرانسه این عبارات را به کار می‌برد و با چه اعتماد به نفسی جناب دکتر روحانی آن را نقل می‌کنند را باید در بررسی جزئیات سفر دولتمردان به پاریس جست‌وجو کرد.

اول، قرارداد خرید 118 هواپیما از شرکت ایرباس فرانسه که ارزشی بالغ بر 10 میلیارد دلار دارد. قراردادی که 12 فروند آن هواپیمای قاره‌پیمای مدل ای380 است که فقط امکان فرود آن در فرودگاه امام خمینی وجود دارد و اگر تا 5 سال آینده که این مدل هواپیما به ایران تحویل می‌شود، فرودگاه‌های کشور گسترش پیدا نکنند، درصورت وجود شرایط نامساعد فرود، هواپیما باید در یکی از کشورهای منطقه فرود بیاید و مسافران محترم با پروازی مجدد به کشور سفر کنند. البته این امر مورد توجه مسؤولان محترم قرار گرفته است و طی قراردادی با شرکت‌های ADP و ونسی، توسعه و گسترش چند فرودگاه کشور به آنها سپرده شده است.

البته گمان نکنید این مبلغ هنگفت از پول‌های آزاد شده پس از اجرای برجام تأمین شده است. طبق ادعای مسؤولان محترم، قرارداد خرید از نوع اجاره به شرط تملیک است و اقساط آن از محل درآمدهای هواپیما پرداخت می‌شود. البته نه به این سادگی و خوشمزگی‌! حساب و کتاب‌ها نشان می‌دهد ما طی 8 سال 3 برابر قیمت هواپیمایی را پرداخت می‌کنیم که هر سال 20 درصد از قیمتش افت می‌کند.

اما نکته زیبا و نتیجه اخلاقی داستان اینجاست که شرکت فخیمه ایرباس از تجربیات شرکت محترم پژو نهایت استفاده را می‌برد و در قرارداد بندی را لحاظ می‌کند که طبق آن در صورت ایجاد محدودیت تجاری و وضع تحریم‌های جدید علیه ایران که منجر به عدم اجرای قرارداد شود، شرکت ایرباس هیچگونه خسارتی را پرداخت نمی‌کند. البته این نکته برای جماعتی که دیوار تحریم‌ها را ترک دادند و بعد از آن فروپاشیدند اصلا نکته‌ مهم و قابل‌توجهی نیست، چراکه اساسا دوران تحریم‌ها به سر آمده است و فضای جامعه جهانی، فضای احترام متقابل و دوستی است و ما هم در این فضا گسترش‌دهنده تفکر اسلام رحمانی هستیم. اما حیف است پس از این همه فتح‌الفتوح در عقد قرارداد برای خرید هواپیماهایی که فقط یک‌درصد مردم ایران از آنها استفاده می‌کنند به این نکته اشاره نکنیم که شرکت ایرباس مدعی شده به دلیل اینکه 10 درصد سهام این شرکت متعلق به آمریکاست، جهت اجرای قرارداد باید از آمریکا کسب اجازه بفرماید.

و اما پژو، نامی آشنا در صنعت خودروی ایران که همه ما خاطرات نوستالژیک با مدل‌های مختلف خودروهای آن داریم. البته بیشتر از آنکه ما متعجب از این باشیم که چرا مسؤولان پس از خلف وعده‌ها و بدعهدی‌ها، دوباره سراغ این شرکت رفته‌اند، مسؤولان شرکت پژو حیران از علاقه مفرط ما به عقد قرارداد با آنها هستند. لکن دولتمردان از کنار این خلف وعده‌ها به سادگی نگذشته‌اند و خسارتی را طلب کرده‌اند که مبلغ آن همانند مبلغ پرداخت خسارت ما به ترکیه، آمارهای اقتصادی و هزاران محرمانه دیگر، محرمانه است. اما می‌شود حدس زد که مبلغ به گونه‌ای است که نه سیخ بسوزد و نه کباب و شرکت محترم پژو هم از محل درآمد فروش محصولاتش و از جیب جماعت ایرانی آن را پرداخت می‌کند.

جماعتی هم بودند که گمان می‌کردند پس از رفع تحریم‌ها و حضور دوباره شرکت پژو قیمت خودروها کمی ارزان می‌شود که گویا خیالی بیش نبود. در عوض طبق فرمایش مدیران شرکت ایران خودرو مدل‌های جدید پژو با قیمت‌های بالای 60 میلیون تومان عرضه خواهد شد و جماعت ایرانی غیر مرفه فعلا باید به همان پراید بسنده کنند.

به نظر می‌رسد خوشحالی جناب اولاند پس از امضای این قراردادها کم از خوشحالی مارگارت تاچر پس از امضای قرارداد الیمامه نبوده است و اگر در زبان نگران اشتغال جوان ایرانی است در دل مسرور از ایجاد شغل برای هزاران جوان فرانسوی است.

***************************************


نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات