آنچه روح و جوهره حكومت اسلامي است، تحقق عملي احكام و فرامين مترقي است كه در
سايه آن زمينه رشد و تعالي افراد جامعه آماده خواهد شد. لازمه چنين جامعهاي وجود
افراد شايسته و باصلاحيتي در راس مسئوليتهاست كه توانايي اداره جامعه را داشته و
بتوانند اهداف حکومت اسلامي را محقق نمايند. به همين خاطر در اسلام معيارها و
صلاحيتهايي براي حاکمان و مسئولين نظام اسلامي عنوان گرديده که وجود آن در
مسئولين، شرط لازم براي مشروعيتيابي ايشان است و اعتبار حاکمان نيز به تداوم اين
معيارهاست. با تاکید بر این مساله میتوان گفت يکي از شاخصههاي انتخابات شايسته
نظام اسلامي آن است که فرآيند انتخابات به نحوي باشد که در نهايت شايستگان و
اصلحان بر مسند قدرت تکيه زنند. اما این اصلح گزینی با ملاحظاتی همراه است که بدون
توجه به آن نمیتوان خواست و مطلوب نظام اسلامی را محقق نمود.
یکی از مسایل مهم در انتخاب اصلح توجه به این حقیقت است که تشخيص و انتخاب
اصلح برعهده مردم واگذار شده است نه بر عهده مسئولين و نخبگان! و در تعبیری از
رهبری، اصلح گزینی "هنر مردم" خوانده شده است. اين تعبير البته بدان
معنا نيست كه توده هاي ملت نيازمند راهنمايي و مشورت با نخبگان و آگاهان نيستند.
بلکه بدان معناست که قرار نيست نخبگان به جاي تودهها تصميم بگيرند و ملت در امر
انتخابات مقلد نخبگان گردند! به واقع رهنمود و توصيه نخبگان و آگاهان ملت تنها در
سطح ارشاد و راهنمايي باقي است و تصميم نهايي به ملت واگذار شده كه آزادانه و
البته آگاهانه به پاي صندوقهاي راي رفته و نامزدهاي مورد علاقه خود را تعيين كنند
و هر چه حاصل خروجي اين فرآيند باشد قطعا مورد تائيد نظام اسلامی خواهد بود.
یکی از ملاحظات ضروری در انتخاب اصلح آن است که ضمن آنکه باید برای شناخت و تشخيص
گزينه اصلح و راي دادن به وي بايد "حجت شرعي" داشته و مبتني بر معيارهاي
ناصواب و يا عدم شناخت و تحقيق و تنها مبتني بر ظواهر و احساسات و فارغ از
معيارهاي غيرعقلي عمل ننمود، از سوي ديگر، تلاش براي
انتخاب اصلح نبايد به وسواس در گزينش بينجامد. لذا رهبر معظم انقلاب انذار ميدهد
كه «بعضيها در شناخت اصلح دچار وسواس و دغدغهي زياد ميشوند. شما تلاش خود را
بكنيد؛ مشورت خود را بكنيد؛ از كساني كه فكر ميكنيد ميتوانند شما را راهنمايي
كنند، راهنمايي بخواهيد؛ به هر نتيجهيي كه رسيديد، عمل كنيد و رأي بدهيد؛ اجر شما
را خداي متعال خواهد داد.« (3/3/84)
سخن دیگر آنکه باید توجه داشت تلاش براي يافتن اصلح البته در ميان ملت نيز به
خروجی واحدی ختم نخواهد شد. بالاخره تفاوت معيارها، تنوع سليقهها و اختلاف تشخيص
ها، منجر به آن ميشود كه نوعي تكثر و تعدد در تشخیص گزينه اصلح نيز حاصل شود كه
اين البته طبيعي است و نبايد نگران آن بود. رهبر معظم انقلاب اسلامي در اين باره
باصراحت ميفرمايند: «البته صلاحيتها يك اندازه نيست؛ صالح داريم، اصلح داريم؛
تشخيصها مختلف است؛ يكي چيزي را ملاك قرار ميدهد و كسي را اصلح ميداند و كسي
چيز ديگر را ملاك قرار ميدهد. اشكالي ندارد»(28/2/80)
ملاحظه دیگر آنکه حساسیت و
دقت نظر در شایسته گزینی نبايد با افراطيگريها همراه گردد. از جمله آنکه
"اصلح گزيني" نبايد موجب اختلافات و درگيري در ميان اقشار جامعه گردد و
هدف بالاتر انتخابات که "افزايش همبستگي ملي" است را خدشهدار کند، لذا رهبر
معظم انقلاب اسلامی با صراحت اعلام ميدارند: «افرادي كه از تأييد شوراي نگهبان
عبور كردهاند، قانوناً صالحند. البته صلاحيتها يك اندازه نيست؛ صالح داريم، اصلح
داريم؛ تشخيصها مختلف است؛ يكي چيزي را ملاك قرار ميدهد و كسي را اصلح ميداند و
كسي چيز ديگر را ملاك قرار ميدهد. اشكالي ندارد؛ اينها نبايد موجب اختلاف شود.
مبادا به خاطر علاقهمندي يك دسته به يك نامزدِ رياست جمهوري و دستهي ديگر به يك
نامزد ديگر، بين آحاد مردم شقاق و اختلافي پيدا شود. » (28/2/80)
اهميت حفظ وحدت و پرهيز از
مناقشات و دامن زدن به اختلافات در جامعه تا بدانجاست که معظم له پيش از اين با
صراحت معظم له فرموده بودند : «حفظ وحدت را اصل قرار بدهيم و اگر تكليف شرعييي هم
احساس كرديم، ولي ديديم عمل به اين تكليف ممكن است مقداري تشنج به وجود آورد و
وحدت را از بين ببرد، قطعاً انجام آنچه كه تصور ميكرديم تكليف شرعي است، حرام است
و حفظ وحدت واجب خواهد بود»(12/4/68)
ملاحظه آخر آنکه "اصلح گزینی" نباید به تفرق آرائی بینجامد که حاصل
آن شکسته شدن آراء و به قدرت رسیدن گزینهای باشد که از کمترین شایستگیها
برخوردار است. به واقع در شرایطی که نامزد ناصالحی به عنوان رقیب، از امکان پیروزی
در انتخابات برخوردار است و حضور متکثر و متعدد نامزدهای صالح همفکر و همسو به
توزیع و تجزیه آراء خواهد انجامید، پافشاری بر انتخاب گزینه مورد علاقه نقض غرض
بوده و سزاوار آن است که در اقدامی همگرایانه و مبتنی بر همدلی و تفاهم، در مسیر
وحدت حرکت کرد تا با تجمیع آراء متفرق، فرصت را از به قدرت رسیدن گزینه ناصالح خارج
نمود، هرچند حاصل آن انتخاب گزینهی باشد که همه ویژگی مورد نظر ما را تامین
ننماید.