مساله انتخابات و برجام دو موضوعي است که در اين روزها سخت به يکديگر پيوند خوردهاند. يکي از سوالاتي که در اين ميان مطرح ميگردد آن است که «نتيجه انتخابات چه تأثيري بر اجراي برجام خواهد داشت؟» اين سؤال را ميتوان اينگونه تبيين کرد که برخي باتوجه به در پيش بودن انتخابات مجلس شوراي اسلامي از يک سو و اجراي برجام از سوي ديگر، اين بحث را مطرح مي کنند که اگر طرفداران فلان جناح، پيروز انتخابات شوند و بتوانند حائز اکثريت کرسي هاي مجلس شوراي اسلامي شوند، اجراي برجام لطمه خواهد خورد. در پاسخ بايد به چند نکته اشاره کرد:
1- اجراي برجام آغاز شده و پذيرش اجراي برجام، سياست نظام است و اينگونه نيست که پيروزي يک جناح در انتخابات مجلس بتواند آن را به طور کامل منتفي کند.
2- مسأله مهم که به نوعي نتيجه انتخابات هم در آن تأثير ميگذارد، کيفيت اجراي برجام است؛ در برجام يکسري امتيازات داده و يکسري امتيازات هم از طرف مقابل گرفته ايم و شرط اينکه طرف مقابل به تعهدات خود در قبال ما پايبند باشد، انسجام دروني و پايبندي بر مواضع خود در قبال دشمن است و گرنه با خوشبيني به دشمن و بزک کردن وي، چيزي عايد ملت نخواهد شد. به تعبير عاميانه «اگر شل بگيري، سفت ميخوري»، با خوش خيالي نميتوان به اجراي تعهدات دشمن در برجام اميدوار بود. بنابراين، مجلس مطلوبي که بتواند تضمين کننده اجراي برجام باشد و عامل قدرتي براي دستگاه ديپلماسي و سياست خارجي کشورمان باشد، مجلسي انقلابي و استکبارستيز و مجلسي است که آمريکا را دشمن درجه يک نظام اسلامي بداند و حاضر به پذيرش شرايط ظالمانه آمريکا نباشد.
3- اصل مسأله اي که زمينه شکل گيري اين بحث است، اين است که برجام را حلال تام مشکلات کشور ميدانند. در صورتي که در خوشبينانه ترين حالت، برجام صرفاً مي تواند نقش کاتاليزور در حل مشکلات کشور داشته باشد. بنابراين، اگرچه اجراي دقيق و کامل برجام مسأله اي مهم است، اما مهمتر از آن اين است که دقت کنيم که کدام گروه ها و جريان ها درصدد حل مشکلات مردم هستند. به عبارت ديگر، از آنجا که ماهيت مشکلات کشور، اقتصادي - معيشتي است، بايد ديد که کدام گروهها و جريانها دغدغه حل اين مسائل را دارند و خود را براي حل اين مشکلات آماده کرده اند. چنانچه گروه و جرياني اينگونه ويژگيهايي داشته باشد، اجراي برجام و استفاده از امکاناتي که با اجراي برجام به دست ميآيد، مي تواند به آن جريان در حل مشکلات کمک کند. در نقطه مقابل، چنانچه جرياني صرفاً تمام هم و غم خود را معطوف به اجراي برجام کند و انتظار داشته باشد که با ورود سرمايه و نيروي کار خارجي و... يا به تعبيري، «بين المللي شدن ايران» مي توان مشکلات داخلي را حل کرد و خود چندان دغدغه حل مسائل، با نگاه به درون و بکارگيري استعدادها و ظرفيت هاي دروني، را ندارند، اجراي کامل برجام هم نمي تواند چاره کار مشکلات کشور باشد.