ماه گذشته پلیس اروپا اعلام کرده بود اغلب 5 هزار نفری که از اروپا به داعش پیوسته بودند، اینک بار دیگر به اروپا بازگشته اند. در واقع اروپای امروز، تاوان سیاست های اشتباه سال های اخیر خود در جنوب غرب آسیا را می دهد. بعید به نظر می رسد که سران اروپا به زودی متنبه شوند. چندی پیش بود که فرانسوا اولاند بالاترین نشان فرانسه –لژیون دونور- را به ولیعهد سعودی اعطا کرد
در حالی که فرانسه و بلژیک در حال برپایی جشن و ستایش از یکدیگر به دلیل دستگیری صلاح عبدالسلام –از عوامل حملات مرگبار پاریس در نوامبر 2015- بودند، سه شنبه هفته گذشته وقوع دو انفجار در بروکسل، جشن اروپائیان را به عزا تبدیل کرد و علاوه بر سی و چند کشته و بیش از 200 مجروح، سوالات و تردیدهای بسیاری را برای اتحادیه اروپا برجای گذاشت. درباره این حملات اجمالاً می توان به نکات زیر اشاره کرد:
1- اوج قدرت نمایی داعش در تابستان سال 2014 میلادی بود. از آن زمان تا کنون، داعش در مناطق تحت کنترلش در عراق و سوریه، شهر های بسیاری را از دست داده است و هزاران تن از نیروهای آن نیز کشته شده اند. ستاره اقبال داعش رو به افول است و حملاتی مانند پاریس و بروکسل تلاش برای عوض کردن زمین بازی از جنگ متقارن به نامتقارن است. اروپا در این محاسبه هدفی جذاب، پر سر و صدا و تا حد زیادی سهل الوصول برای داعش محسوب می شود و در میان شهرهای مختلف اروپایی، بروکسل شاید مناسب ترین هدف باشد. این شهر علاوه بر بلژیک، پایتخت اتحادیه اروپا نیز شناخته می شود و اغلب نهادهای کلیدی این اتحادیه در این شهر مستقر هستند. حمله به بروکسل، حمله به قلب اروپاست و پیامی نمادین دارد.
2- حملات بروکسل نشانه ای از شکست و ناکارآمدی و عدم هماهنگی نهادها و سازمان های امنیتی و اطلاعاتی اروپایی است. مدت هاست –بخصوص پس از حوادث پاریس- سطح هشدارهای امنیتی در اروپا بسیار بالاست و کسی نمی تواند ادعا کند تروریست ها غافلگیرانه اقدام کرده اند. حتی چندی پیش جشن کریسمس در بروکسل به دلیل احتمال حمله تروریستی لغو شده بود. البته در این میان نگاه بدبینانه تری نیز وجود دارد. آن هم این که سرویس های امنیتی –یا حداقل بخشی از آن ها- در این بازی خونبار دخیل و سهیم هستند. پرداختن به این موضوع مجالی مفصل تر می طلبد. هنوز هم پس از گذشت 15 سال از حوادث 11 سپتامبر، موضوع دخالت سرویس های امنیتی آمریکا در آن یک فرضیه بسیار جدی است.
3- حوادث بروکسل تنها اثرات امنیتی ندارد و می تواند اثرات سیاسی عمیقی نیز بر جای گذارد که مهم ترین آنها تهدید موجودیت اتحادیه اروپاست. اتحادیه اروپا مانند فرد بیماری است که از مشکلات متعددی مانند نرخ بالای بیکاری، بحران های اقتصادی، تهدید انگلیس به خروج از اتحادیه و... رنج می برد. حوادث بروکسل و امثال آن می توانند نقش مکمل این عوامل را برای فروپاشی این اتحادیه بازی کنند. این فروپاشی لزوماً حقوقی و شکلی نخواهد بود و می تواند در مرحله ابتدایی به صورت محتوایی و ماهیتی بروز کند.
4- عوامل حوادث تروریستی پاریس و بروکسل همگی از مسلمانان ساکن اروپا که تحت تأثیر تفکرات وهابی و تکفیری قرار گرفته اند، بودند. این که چرا این افراد دست به چنین اقداماتی زده و میزنند ماجرای دیگری است، اما این حوادث نشانگر شکست اروپا در یکپارچه سازی فرهنگی است. مسلمان متأثر از سلفی های وهابی، در فرهنگ اروپا هضم نشده است و خود را بیگانه از فرهنگ غالب می داند. رشد جمعیت مسلمانان اروپا و شکست سیاست یکپارچه سازی فرهنگی، چالشی بلند مدت و عمیق برای این قاره است.
5- وقایع تروریستی در اروپا به رشد سیاست های ناسیونالیستی در کشورهای مختلف اروپایی می انجامد. افزایش محبوبیت احزاب و گروه های افراطی و دست راستی، گسترش اسلام هراسی و مسلمان ستیزی از دیگر نتایج این وقایع است که در یک دور بسته به تشدید عامل پیشین منجر شده و زمینه را برای تکرار چنین حوادثی آماده تر می کند.
6- ترس، مناسب ترین واژه برای توصیف جو حاکم بر مردم و سران اتحادیه اروپاست. در چنین فضایی، آغوش باز و به ظاهر گرم آمریکا، مکان خوبی برای مقابله با این ترس است. واشنگتن از جنگ جهانی دوم به این سو نقش پدرخوانده را برای اروپا بازی کرده است. وقتی فرد اروپایی اینچنین خود را ناتوان و وحشت زده می بینند، فضا برای مانور آمریکا مهیاتر می شود و وابستگی و دنباله روی اروپا از آمریکا افزایش می یابد.
7- ماه گذشته رئیس یوروپل –پلیس اروپا- اعلام کرده بود اغلب 5 هزار نفری که از اروپا به داعش پیوسته بودند، پس از تجربه جنگ و آموزش های تروریستی در سوریه و عراق، اینک بار دیگر به اروپا بازگشته اند. پس تکرار چنین حوادثی در آینده غیرمنتظره نخواهد بود. در واقع اروپای امروز، تاوان سیاست های اشتباه سال های اخیر خود در جنوب غرب آسیا –بویژه سوریه- را می دهد. بعید به نظر می رسد که سران اروپا به زودی متنبه شوند. همین چندی پیش بود که فرانسوا اولاند بالاترین نشان فرانسه –لژیون دونور- را به ولیعهد سعودی اعطا کرد. نکته مضحک ماجرا این بود که ریاض علت دریافت این مدال را نقش خود در مبارزه با تروریسم و افراطی گری در منطقه عنوان کرد و کاخ الیزه نیز جز سکوتی معنادار، واکنش دیگری نشان نداد. /