تاریخ انتشار : ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۷:۳۰  ، 
کد خبر : ۲۹۰۳۲۳
سيدحسن رسولي در گفت‌وگو با آرمان:

ارتقای سطح مجلس هدف اصلاح‌طلبان است

مقدمه: ۵۸ ساله است. آرام سخن می‌گوید اما قاطعیت را می‌توان از کلامش فهمید. اگر کسی یک‌بار هم نام او را نشنیده باشد و نداند که استاندار دولت اصلاحات بوده و امروز عضو بنیاد باران و بنیاد امید ایرانیان است، از سخنانش، به راحتی می‌توان به این موضوع پی برد که او یک اصلاح‌طلب واقعی است. آرام، قاطع و صد البته معتدل! نفی انحصار‌طلبی، باور به آزادی و ایمان به انقلاب را یقینا از لیدر اصلاحات وام گرفته است. او گرچه بر رقابت با جناح مقابل اذعان می‌کند، اما جز با احترام از رقیب یاد نمی‌کند. «سیدحسن رسولی» نه تنها سخنگوی ستاد انتخاباتی محمدرضا عارف، در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ بود، بلکه همراهی و رفاقتی دیرینه نیز با او دارد. سیدحسن رسولی، استانداری خراسان و لرستان، مدیرکلی سیاسی انتظامی استانداری زاهدان، فرمانداری زاهدان، معاونت سیاسی و اداری استانداری لرستان و همدان و سمت‌های دیگری را در کارنامه سیاسی خود دارد. دو روز مانده به دور دوم انتخابات، این فعال سیاسی اصلاح‌طلب به گفت‌وگو با «آرمان» پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:
پایگاه بصیرت / کورش چهاردوری

(روزنامه آرمان ـ 1395/02/09 ـ شماره 3025 ـ صفحه 6)

* پیروزی هفتم اسفند، دومین موفقیت پی در پی اصلاح‌طلبان در مقام کنشگری سیاسی در عرصه انتخابات بود. چه برای انتخابات ریاست‌جمهوری و چه انتخابات مجلس شورای اسلامی، جریان اصلاحات اهداف خاص خود را مدنظر داشته و دارد. از دیدگاه شما اصلاح‌طلبان با چه هدفی در عرصه انتخابات مجلس شرکت کردند؟

** هدف اصلاح‌طلبان از ورود به پروژه انتخابات مجلس، کمک به تحقق مشارکت حداکثری مردم و نیز تشکیل مجلس کارآمد، معتدل، کارشناس و ارتقای سطح مجلس از وضعیت فعلی به سطحی است که قانون اساسی برای این نهاد مهم تعیین کرده و جایگاهی که مجلس در ساختار واقعی قدرت در جمهوری اسلامی دارد و کمک به قرار گرفتن مجلس در تراز نهادی که بایستی در راس امور و خانه ملت، مرکز قانونگذاری، نظارت و حساب‌کشی در همه امور کشور و نسبت به همه قوا و نهادهای جمهوری اسلامی باشد. این‌ها اهداف اساسی ما بوده و هست. در همین راستا، استفاده از فرصت انتخابات در جهت توسعه تفاهم ملی، وحدت همگانی، کاستن از آثار و تبعات نامطلوب ملی دوران ناکارآمد دولت‌های نهم و دهم و همچنین، مجالس هفتم، هشتم و تا حدودی هم نهم، از دیگر اهداف ما بود.

* فکر می‌کنید اصلاحات با چه مکانیزمی به این اهداف دست پیدا می‌کند؟

** جریان اصلاحات، با تکیه بر بینش و گرایش اصلاح‌طلبی که مبتنی است بر اصلاح رویه‌های نامطلوب و تقویت روش‌های کارآمد، به دنبال آن بوده و هست که با استفاده از فرصت انتخابات و آگاه‌سازی جامعه نسبت به حقوق اساسی خویش، به این اهداف دست پیدا کند.

* انتخابات هفتم اسفند نشان داد راهکاری که اصلاحات برای حضور در انتخابات مجلس در دستور کار قرار دادند، راهکاری بکر بود که مردم به خوبی از آن استقبال کردند. دیدیم که رای به تمام افراد هر دو لیست، حداقل در تهران به عنوان پایتخت، چه پیامی برای اصلاحات و همچنین، جریان تندرو داشت. بفرمایید اصلاح‌طلبان از چه وقت به این فکر افتادند که باید برای انتخابات مجلس چاره‌ای اندیشید و چاره هم همان «ائتلاف» است؟

** تجارب تلخ و شیرین انتخابات‌های گذشته، از یک سو و رشدیافتگی و بلوغ سیاسی بیشتر اصلاح‌طلبان از سوی دیگر، و بخصوص، نتایج مثبت تصمیم راهبردی اصلاح‌طلبان و لیدری اصلاحات در سال ۹۲ مبتنی بر حمایت از آقای دکتر روحانی با هدف کمک به بازگرداندن شرایط اداره امور کشور در قوه مجریه، به روال طبیعی ما قبل آن، باعث شد که اصلاح‌طلبان نسبت به گذشته، واقع‌بینانه‌تر و عملگرایانه‌تر و با سعه صدر، مدارا و خویشتنداری بیشتری در عرصه انتخابات، بروز و ظهور پیدا کنند. پایه‌های اصلی ائتلاف با هواداران دولت در ۲۴خرداد سال ۹۲ و با تشخیص مهم و به‌موقع رئیس دولت اصلاحات و نیز تمکین و اجابت آقای دکتر عارف، به عنوان تنها کاندیدای اصلاح‌طلب ریاست جمهوری دوره یازدهم شکل گرفت. با توجه به نتایج مثبت برآمده از همگرایی پیش گفته، همان مدل و همان ساز و کار در انتخابات هفتم اسفند نیز به کار گرفته و تمدید شد. دامنه این ائتلاف در مجلس دهم، از سوی اصلاح‌طلبان، با نصب‌العین قرار دادن برتری منافع ملی نسبت به منافع جناحی از حوزه اصلاح‌طلبان و هواداران دولت فراتر رفت و تعدادی از چهره‌های اصولگرای شناخته‌شده را نیز که در دو ساله اخیر و به‌ویژه در پرونده برجام، مطابق خواست و اراده ملی از سیاست‌های تنش‌زدایانه دولت آقای روحانی حمایت کردند نیز شامل شد. شخصیت‌هایی مثل آقای دکتر لاریجانی در حوزه انتخابیه قم و تعدادی دیگر از اعضای حلقه اول ایشان مثل آقای دکتر جلالی و آقای نعمتی را دربرگرفت. من فکر می‌کنم در مرحله دوم انتخابات، مسیر ائتلاف چند قدم به جلوتر حرکت خواهد کرد و در سطح مناطق، استان‌ها و حوزه‌های انتخابیه کلانشهرها و غیرکلانشهرها نیز شاهد توسعه، جذب و یارگیری جریان اصلاح‌طلب، از اردوگاه اصولگرایی خواهیم بود.

* این اولین‌بار بود که در انتخابات مجلس شورای اسلامی، مردم به «لیست» رای دادند. شما رای مردم را چطور ارزیابی می‌کنید؟

** امروز، گفتمان اصلاح‌طلبی و اعتدالگرایی، برای دومین بار ظرف دو سه سال اخیر مورد اقبال مردم قرار گرفته است. خاصه در حوزه انتخابیه تهران که تابلوی تعیین‌کننده خواست و اراده سیاسی اکثریت مردم است، این پاسخدهی به نحو احسن و اکمل از سوی مردم مشاهده شد به گونه‌ای که هر ۳۰ نفر نامزد معرفی شده لیست اصلاح‌طلبان و حامیان دولت، به شکلی بی‌سابقه و برای اولین‌بار، توانست رای اعتماد از مردم بگیرد و برای مجلس خبرگان رهبری نیز ۱۵ نفر از ۱۶ نفر معرفی شده، مورد قبول افکار عمومی قرار گرفت. من فکر می‌کنم در سال‌های اخیر و در تحولات پیش روی کشور، شاهد توسعه این رشدیافتگی و بلوغ خواهیم بود. معتقدم که افکار عمومی ملت ایران به درستی دریافته که تامین منافع ملی کشور در گرو توسعه تفاهم، اخوت و همدلی بین نیروهای انقلاب، پیشبرد سیاست تنش‌زدایانه توام با عزت و مصلحت کشور در حوزه بین‌المللی و اهتمام به اصلی‌ترین مساله امروز جامعه یعنی مسائل اقتصادی و معیشت مردم است. من فکر می‌کنم ده سال دوری اصلاح‌طلبان از عرصه فعالیت‌های سیاسی معطوف به قدرت، باعث شد که این حد از تجربه انباشته شده و در انتخابات هفتم اسفند به کار گرفته شود. پیش‌بینی من این است که این گفتمان و رویکرد، در تحولات آتی کشور، تکرار خواهد شد.

* روز جمعه شاهد برگزاری دور دوم انتخابات مجلس دهم خواهیم بود. از یک طرف، شاهد این مساله بودیم که حزب اعتدال و توسعه در بعضی از حوزه‌ها لیست جداگانه داد و چنین بیان کرد که با وجود اینکه با اصلاح‌طلبان و اصولگرایان معتدل در ائتلاف هستیم اما در چند حوزه به نتیجه نرسیدیم که طبیعی است و ما لیست خود را دادیم. از طرف دیگر، رسانه‌های وابسته به جناح شکست خورده در انتخابات هفتم اسفند، این اختلاف‌نظر را بهانه کردند و این‌طور القا کردند که نیروهای ائتلاف لیست جداگانه دادند. شما وضعیت حاکم بر دور دوم انتخابات مجلس را چطور ارزیابی می‌کنید؟

** یکی از نقاط عطف انتخابات اخیر مجلس در حوزه اصلاح‌طلبی، تاکید و تمرکز بر ظرفیت‌های منتشره اصلاح‌طلبی در استان‌ها و حوزه‌های انتخابیه کشور بود به گونه‌ای که به عنوان یک کارشناس مطلع، می‌توانم عرض کنم که برای هیچ نقطه‌ای از کشور، تهران و مراکز استان‌ها در مرحله نامزدگزینی، مداخله‌ای نداشتند. طبیعی است که جریان رقیب ما با توجه به پیروزی شگفت‌انگیزی که اصلاح‌طلبان و معتدلین در مرحله اول انتخابات در تهران و سایر کلانشهرهای کشور کسب کردند، در جهت کمرنگ کردن این موفقیت‌ها تلاش می‌کند و با توجه به ظرفیت بسیار گسترده‌ای که رقیب ما در حوزه اطلاع‌رسانی، اعم از عرصه رسانه‌های واقعی و شبکه‌های مجازی دارد، از این قبیل جریان‌سازی‌ها داشته و خواهد داشت. اما همان‌گونه که در مرحله اول، وجدان آگاه افکار عمومی نسبت به این روش‌های نخ‌نماشده اعتنایی نکرد، پیش‌بینی می‌کنم. باز هم با رویکردی خردورزانه مشی سیاسی خود را انتخاب می‌کند.

* آقای حداد عادل چند روز پیش در جدی‌ترین موضعگیری بعد از انتخابات هفتم اسفند، بیان کرد کسانی که در سال ۸۸ قانون‌شکنی کردند، امروز مدعی پیروزی قاطع در انتخابات مجلس هستند. ایشان البته از اهمیت دور دوم انتخابات و حتی ریاست مجلس و رقابت بین آقایان عارف و لاریجانی سخن به میان آورد. شما چه نظری در باب نظرات ایشان دارید؟

** تا جایی که بنده مطلع هستم، هیچ کدام از احزاب و شخصیت‌های اصلاح‌طلب، پس از اعلام نتایج انتخابات هفتم اسفند مجلس دهم، اعلام نکرد که پیروز قاطع انتخابات هستند ولی بدون شک ما به پیروزی نسبی چشمگیری دست پیدا کرده‌ایم و اطمینان داریم که با همت مردم و با استعانت از خداوند متعال، به هر میزان از کرسی‌های باقیمانده تعداد بیشتری را بتوانیم به اصلاح طلبان و حامیان دولت اختصاص دهیم این اکثریت ما نسبت به وضع فعلی تعیین‌کننده‌تر خواهد بود.

* بحث تعیین ترکیب مجلس هم بحثی است که بسیار مورد علاقه رسانه‌ها بوده است. آقایان عارف و لاریجانی به عنوان اصلی‌ترین گزینه‌های ریاست مجلس دهم، هر دو در این خصوص سکوت اختیار کردند. اما شما به عنوان شخصیتی اصلاح‌طلب، اگر بخواهید بین این دو شخصیت بررسی تطبیقی انجام دهید، کدام‌یک را برای داشتن مجلسی فعال که بتواند دولت را در مسیرش یاری کند، مناسب‌تر می‌دانید؟

** مساله تعیین ریاست مجلس و سایر ارکان مجلس، مثل هیات رئیسه، اولا موضوعی درون‌مجلسی است و طبیعی است که فراکسیون‌های قدرتمند و توانمند شکل گرفته در مجلس دهم، در این باب تصمیم‌گیری خواهند کرد. همچنان که آقای دکتر عارف هم اشاره کردند، هر نوع ورود زودهنگام، قبل از مرحله دوم انتخابات که روز دهم اردیبهشت خواهد بود، ما را از اهداف استراتژیک خود دور می‌کند. به همین جهت، بنده هم به تبعیت از این سیاست راهبردی، ترجیح می‌دهم به این موضوع ورود نکنم. اما پیش‌بینی می‌کنم در فضایی بسیار دوستانه این موضوع توسط برگزیدگان ملت در موقع مناسب خود، تعیین تکلیف خواهد شد و جای نگرانی نخواهد داشت.

* احمدی‌نژاد موضوع سوال بعدی من است. یقینا شما هم زمزمه‌های بازگشت او به عرصه سیاست را شنیده‌اید. وعده‌هایی که داده و دیدارهایی که داشته است مدتی رسانه‌ها را به خود مشغول کرد. با توجه به اینکه بازگشت احمدی‌نژاد، با شناختی که از او و روش‌های او داریم، دور از ذهن نیست، فکر می‌کنید دولت حسن روحانی چه نقاط ضعفی دارد که این امکان وجود داشته باشد که از آن نقاط ضربه بخورد؟ خاصه اینکه کشور همچنان با دو معضل رکود و بیکاری دست و پنجه نرم می‌کند.

** جریان حامی آقای دکتر احمدی‌نژاد، در بطن و متن جناح اصولگرا بوده و هست و طی دو سه سال اخیر، نه تنها در سپهر سیاسی ایران غایب نبوده است بلکه بسیار هم فعال بوده و هست. این تفکر امروز در بطن و متن جامعه، جاری، ساری و زنده است و در حوزه قدرت هم اساسا، غیبتی نداشته است که بخواهد با بازگشت دوباره روبه‌رو باشد. اصولا تفکرات سیاسی، با اذن این و آن قابل حذف نیستند چرا که با اجازه این و آن نیامده اند که با رخصت دیگران رخت ببندند. اما همیشه فراز و فرودهایی داشته و دارند. موفقیت احتمالی جریان رادیکال اصولگرای حلقه یک آقای احمدی‌نژاد، بستگی به عوامل مختلفی دارد. من جمله اینکه، جریان معتدل اصولگرا، بایستی تعیین تکلیف کند که آیا در افق آینده سیاسی کشور، همچنان و مانند یک دهه گذشته، می‌خواهد همه مصالح و اعتبار خود را در سبد تفکر رادیکالی اصولگرایی بگذارد؟ آیا همچنان بنا دارد که با عدم توجه به منافع ملی، با توسل به رویکردهای سیاسی و تبلیغاتی به ظاهر پسندیده، به حیات سیاسی خود ادامه دهد؟ یا نه، همانند اصلاح‌طلبان و بر اساس تجربه‌ای که در سال ۹۲ و ۹۴ به‌دست آورده و عکس‌العملی که از سوی اکثریت رای‌دهندگان، متوجه این جریان شده، بنا دارد که تغییر کند و سرنوشت و مسیر این جریان اصیل و ریشه‌دار را از تندروی‌های مخربی که همگان می‌دانیم، جدا کند.
در ثانی، دولت آقای روحانی، به‌رغم همه مخالفت‌ها، در عرصه سیاست خارجی، بزرگترین برگ برنده کارآمد را در اختیار دارد که مورد توجه افکار عمومی است و مخالفت‌ها و تخریب‌هایی که مرتبا علیه این موفقیت صورت می‌گیرد، خیلی کارساز نبوده است. نمونه‌اش آنکه اگر این فعالیت‌های تخریبی کارساز بود، مردم تهران نباید کسانی که بیشترین هجمه را علیه دولت داشتند، در رده‌های ۶۰ و ۷۰ و ۸۰ قرار می‌دادند. در حوزه داخلی هم، هرچند هنوز همه وعده‌های آقای رئیس جمهور به دلیل موانع جدی محقق نشده ولی به نظر من بی انصافی است اگر اذعان نکنیم که امروز دولت آقای روحانی با همه کاستی‌ها و موانعی که در پیش دارد، توانسته ریل نحوه اداره کشور را از حالت نوسانی، تزلزل و روند غیرقابل پیش‌بینی و پرشتاب، به سمت توسعه بحران‌ها را به پایان برساند. امروز دیگر مردم شاهد صف کشیدن‌های شبانه در شعب بانک‌ها برای خرید سکه و دلار نیستند.

نرخ تورم ۴۰ درصدی به حدود ده یا یازده درصد کاهش یافته است. ثباتی در حوزه اقتصادی در کشور حاکم شده، البته این اقدامات به مثابه عملیات اورژانسی است ولی درمان اساسی این بیماری اقتصادی کشور، نیازمند تحقق سایر اهداف دولت است. به نظر من، به هر میزانی که این دو عامل، تحقق بیشتری پیدا کند - و عامل سوم، که آگاهی مردم است - خطر پوپولیسم کمتر می‌شود. در انتخابات هفتم اسفند افکار عمومی ایران نشان داد که به تخریب‌های تریبون‌هایی که عمدتا، رویکرد و عملکرد جناحی دارند، اقبال و روی خوش نشان نداده است. من فکر می‌کنم تصمیم اتاق فکر جریان اصیل اصولگرا، چهره‌های کلیدی و لیدرهای جناح اصولگرا، در همراهی یا عدم همراهی جریان پوپولیستی یا احمدی‌نژادی است. تعیین‌کننده مسیر آینده، میزان کسب توفیق دولت در غلبه بر مهم‌ترین مشکل کشور یعنی مشکل اقتصادی است. مورد بعد، تداوم همین روند تولید، توزیع و پخش اطلاعات، از طریق شبکه‌های مجازی، در بین لایه‌های مختلف اجتماعی است که به هر میزان که بیشتر ادامه پیدا کند، می‌تواند جلوی بازگشت پوپولیسم مخرب را بگیرد. به هر میزان که این‌گونه عوامل کارکرد ضعیف یا معکوسی داشته باشند، طبیعی است که می‌توان نگران بود که مجددا کشور به دامان اوجی از شعارها و رویکردهای احساسی، لحظه ای، ماجراجویانه و به ظاهر مردم‌پسندانه اما در واقع، خانمان‌برانداز برای منافع ملی خواهد افتاد.

http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/149896

ش.د9500009

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات