این روزها شاهد هستیم فیلمی قبحشکن با تبلیغات گسترده غیرمجاز و ماهوارهای به مدد مدیران سینمایی کشور در بهترین شرایط اکران میشود و میتواند حدود هشت میلیارد تومان فروش داشته باشد [...]
یادداشت: سکوتی عجیب در
برابر قبح شکنیهای علنی در سینما حاکم است، در حالی که فروش فیلمهای
سینمایی در اکران نوروزی همه را شگفتزده کرد و ما نیز در نشریه اخبار و
تحلیلها از ضرورت توجه بیشتر به حوزه سینما سخن به میان آوردیم، ولی در
واقعیت ماجرا اتفاقات دیگری در حال رخ دادن است.
فیلمی که متعلق به
گفتمان انقلاب اسلامی است پس از آنکه در جشنواره فیلم فجر با بیمهری
روبهرو میشود، در ایام اکران نیز با محدودیتهایی روبهرو است و یک خط در
میان از پایان نمایش آن سخن به میان میآید، اما متأسفانه از سوی دیگر
آنچه در سالنهای سینما با همراهی مسئولان به نمایش درمیآید، درست خلاف
انتظار از سینمای ایران اسلامی است، چنانچه این روزها شاهد هستیم فیلمی
قبحشکن با تبلیغات گسترده غیرمجاز و ماهوارهای به مدد مدیران سینمایی
کشور در بهترین شرایط اکران میشود و میتواند حدود هشت میلیارد تومان فروش
داشته باشد و هیچکس نیز پیدا نمیشود به اعتراضات و انتقادات از اکران
چنین فیلمی پاسخ دهد. به راستی چرا باید فیلمهایی از این دست پروانه ساخت
بگیرند؟! چرا باید بهترین شرایط برای فیلمهایی اینچنینی وجود داشته
باشد؟! کسی نیست که تهیهکننده و شرکت پخش این فیلم را مؤاخذه کند که چرا
برخلاف قانون آگهیهای تبلیغاتی به شبکههای ماهوارهای سفارش دادهاند؟!
فیلمی که آشکارانهترین شوخیهای جنسی، نمایش پوششهایی خارج از عرف سینمای
ایران (بخوانید بیحجابی بازیگران)، شوخی گرفتن و استهزای بسیاری از
عرفها و هنجارهای جامعه ایرانی و... بخشهایی از آن هستند. البته این فیلم
تنها فیلم خارج از عرف و مبتذل در سینمای ما نیست، متأسفانه طی سالهای
اخیر در حوزه سینما شاهد این نوع رفتارهای قبحشکنانه، سخیف و مشمئزکننده
هستیم که در سایه بیتفاوتی مسئولان حوزه سینما قارچگونه در حال رشد
هستند؛ قارچهای سمیای که بیتردید ادامه یافتن رشد آنها تأثیری ناگوار بر
فرهنگ جامعه ما خواهد گذاشت.