سند چشمانداز افق 1404 و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت از جمله مؤلفههاییاند که به صورت مدون ، تحقق بخشی راهبردهای کلان انقلاب اسلامی بر پایهی رویکرد نه شرقی و نه غربی و توجه به توان و ظرفیت کشور را در دستور کار خود قرار داده است، از این رو دنبال پیاده کردن مدلی در جامعه بر اساس توجه به هنجارها و ارزشهای درونی جامعه جهت تقویت عزتمندی و اقتدار بیش از پیش ملت و دولت است؛ چند سالی است که شعارهای سال از سوی طراح و استراتژیست انقلاب یعنی مقام معظم رهبری با درایت و بصیرت خاص ، بر مبنای توجه به فرهنگ و ارزشهای بومی، متأثر از شرایط اقتصادی جامعه و آنارشی، منافع محوری و قدرت محوری حاکم بر روابط و مناسبات منطقهای ـ بینالمللی رنگ و بوی اقتصادی به خود گرفته است. مؤلفه اقتصاد مقاومتی امروزه سرلوحه کاری متولیان مربوطه قرار گرفته است. در این باره باید گفت که اقتصاد مقاومتی با الهام گیری از هستی شناسی و معرفتشناسی اقتصاد اسلامی، با بهرهگیری از تمام ظرفیتها و تواناییهای کشور، ضمن نقد جریانات حاکم بر جهان فعلی - در قالب فردگرایی و جمعگرایی صرف کاپیتالیسم و سوسیالیسم – همزمان به بعد عدالت، آزادی و مالکیت فردی و اجتماعی افراد بر مبنای ویژگیهایی چون هدایت و نظارت توأم دولت و ملت.، عدالت محوری و تولید ثروت در چارچوب مبانی شرعی و بومی تأکید جدی دارد.
مقدمه
اقتصاد و ابزار اقتصادي به عنوان فاکتور مهمي در جهت اهداف سياسي دولتها براي برقراري تعاملات بيشتر ميان دولتها و همچنين به عنوان عاملي محدود کننده عليه يک دولت، توسط دولتهاي ديگر جهت نائل شدن به اهداف سياست خارجي، در عرصه بينالمللي، مورد استفاده قرار ميگيرد.
انقلاب اسلامي ايران، به عنوان یک حرکت نادر در منطقه استراتژیک غرب آسیا با پیروزی خود، سنت الهي حاكميت مستضعفان تاريخ بر جهان را نويد داد و تحولي تاریخساز بود كه مسير حركت تاريخ را دگرگون ساخت؛ به طوریکه باعث گشوده شدن فضاي عقلانيت، معنويت و برخورداري از روحيه پرنشاط جهاد در مقابل استكبار در طي گذشت سه دهه در سطح منطقه و جهان گردید و مسلمانان و مستضعفان جهان را به سوی موفقيت و كاميابيهاي فراوان هدايت نمود.
با توجه به شرايط امروز جامعه ایران و انتظار افکار عمومی جهان بویژه مسلمانان از ج.ا.ا برای اصلاح نقاط ضعف خود، چند سالي است كه شعارهاي سال رنگ اقتصادي به خود گرفته است؛ چه اينكه دشمن مأيوس از مقابله با اين نظام، همت خويش را مصروف ايجاد تنگناهاي اقتصادي به عنوان پاشنه آشیل ایران كرده تا شايد با تحريمها و محدوديتهايي كه براي ملت ايران ايجاد ميكند، بتواند به اهداف خود برسد. در پی راهبردهای کلان مدیریتی برای تحقق الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران جرقههای آن زده شد و به طور خاص از دههی 80 این چشمانداز برای آینده طراحی شد.
طی جلسهای با جمعی از کارآفرینان و نخبگان کشور در تاریخ 16/ 6/ 1389برای اولین واژهای تحت عنوان اقتصاد مقاومتی در قاموس نظام سیاسی ـ اجتماعی ایران مطرح گردید. در ذیل به تحلیل و تشریح این رویکرد، ابزارها و مؤلفههای کلیدی این مدل پرداخته و جایگاه آن در تحقق سند چشمانداز افق 1404 بیان خواهد شد. در این باره نگارنده فرض را بر این میگیرد که با حاکم شدن اصل آنارشی بر مناسبات و معادلات جهان، سران استکبار در راستای مقابله با الگوی مد نظر جمهوری اسلامی ایران ، آخرین گام و ابزار را در قالب تحریمهای اقتصادی به اجرا گذاشتهاند؛ لذا با تأکید بر اصل مهم اقتصاد مقاومتی می¬توان همانند دیگر موارد، این خطرات و تهدیدات داخلی و خارجی را خنثی کرد و به زندگی عزتمند با تکیه بر توان داخلی به رفاه و توسعه درونزا دست پیدا کرد.
تحریمهای اقتصادی(Economic sanctions) و اتخاذ رویکرد اقتصاد مقاومتی(Economic Strength)
روابط ایران با دنیای غرب و در رأس آن آمریکا، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به خاطر به مخاطره افکندن منافع حیاتی و استعماری این کشورها در منطقهی استراتژیک و ژئوپلیتیک غرب آسیا و دیگر مناطق و از سوی دیگر تعارضات ایدئولوژیکی، همواره تعارضآمیز و تنش آلود بوده است؛ از سوی دیگر با انقلاب ایران یکی از همپیمانان اصلی آنها که تأمینکننده منافع اصلی غرب در این منطقه بود، ساقط شد. از همین رو از همان ابتدا از سوی آنها تلاشها و اقدامات فراوانی جهت مقابله با دولت نوپای اسلامی در ایران صورت گرفت. در یکی دو دههی اخیر و تقریباً از سال 1381 به بعد با این بهانه که تلاش ایران برای دستیابی به انرژی هستهای صلح و امنیت جهان را به خطر خواهد انداخت، به صورت یکجانبه و در راستای تأمین منافع گروه خاصی از کشورها به خصوص آمریکا، تحریمهای گسترده مالی، بانکی، بیمهای و در ابعاد گوناگون در سازمان به اصطلاح ملل علیه ایران تصویب و اجرا شد(زهرانی و دیگران، 1389: 139).
واژه تحریم به طور ویژه، پس از جنگ جهانی دوم و به طور اخص جنگ سرد در حوزۀ مسائل بين¬المللي بر اساس رویکرد رئالیستی در مناسبات جهانی مورد استفاده قرار گرفت. از این واژه برداشتها و تعاریف گوناگونی صورت گرفته که در مجموع میتوان آن را مجموعهای از اقدامات یکجانبه و چندجانبه از سوی یک یا چند دولت با هدف تغییر رفتار یک دولت یا وادار کردن دولت دیگری به رعایت موافقتنامه و هنجارهای بینالمللی دانست(شریعتی نیا و دیگران،1392: 87) رویکردی که همپوشانی وسیعی با رویکرد نفوذ دارد و به عنوان یک ابزار جايگزين جنگ و اعمال قوۀ قهريه و راه ميانه¬اي براي اقدام ديپلماتيک نسبتاً آرام از یک طرف و مداخله شبهنظامي قهري از طرف ديگر را ایجاد میکند. بنابراين تحريم اقتصادي، محدوديت¬هاي هماهنگ شده بر تجارت، خدمات، معاملات و روابط مالي يک کشور است که با هدف دست¬يابي به اهداف سياسي و لطمه زدن به حيات اقتصادي آن کشور انجام مي¬گيرد. امروزه از اين ابزار براي پيشبرد اهداف مهم ديگري چون: مقابله با تروريسم و جلوگيري از اشاعه سلاح¬هاي هسته¬اي، ايجاد بي¬ثباتي در کشور هدف، کاهش توان نظامي کشور هدف، و نهایتاً رسیدن به مرحله "بازدارندگی" استفاده میشود.(عليخاني،36:1384-42).
در تحلیل اغلب سیاستمداران و تحلیل گران غربی، هدف اصلی این تحریمها، جلوگیری از دستیابی ایران به تکنولوژی و منابع بیان میشود که بسترساز وابستگی و تغییر رفتار ایران میباشد. از سوی دیگر تحلیلگران غربی در محافل علمی و تحلیلی خود پیشبینی کردهاند که با تداوم تحریمها، فروپاشی ایران دور از دسترس نخواهد بود؛ لذا طی سالهای اخیر به پاشنه آشیل ایران یعنی اقتصاد که به نوعی متکی به درآمدهای نفتی بوده است، بیشترین فشارها و تحریمها را اعمال کردهاند.
از همین رو اقتصاد مقاومتی با مبنا قرار دادن شرایط حاکم بر جامعه تلاش میکند ضمن پایین آوردن منبع درآمد کشور از وابستگی صرف به درآمدهای نفتی، بتواند تداوم و استمرار در رشد کشور را حفظ و توطئه یا تحریمهای فلج کنده را خنثی و ناکام گذارد.
اقتصاد مقاومتی:
فرهنگ معین اقتصاد را از نظر لغوی به معنی میانه نگاهداشتن، به اندازه خرج کردن و تعادل در دخل و خرج معنی کرده است و نیز علم اقتصاد را یکی از شاخههای علوم اجتماعی معرفی می¬کند که مربوط به کیفیت دخل و خرج و چگونگی روابط مالی افراد در جامعه با یکدیگر و اصول و قوانینی که به موجب رعایت آنها رفاه و سعادت افراد بشری حاصل می¬شود( معین، 1353: ذیل اقتصاد).
از دیدگاه قرآن کریم، فعالیتهای اقتصادی و بهرهگیری از مواهب طبیعی برای تأمین معاش میتواند یک عمل عبادی و مظهر عبودیت خدا باشد. چنان که میفرماید: اوست که زمین را برای شما رام قرار داد لذا جهت منافع و مصالح خود همه گونه تصرف در آن بکنید و از عطای خداوند بهرهمند گردید (سوره ملک آیه 15).
مقاومت:
واژه مقاومت از فعل ثلاثی «قام» گرفته شده است که به معنی به پا خواستن و پایدار ماندن است، فرهنگ معین مقاومت را از نظر لغوی به معنای ایستادگی و برابری کردن معرفی می¬کند و از نظر اصطلاحی آن را مبادرت به نبردی تدافعی و وضعیتی میداند که فرماندهی آن را موضع مقاومتی معرفی می¬کند؛ به عبارتی پایداری در برابر چیزی که توازن را چه از بعد داخلی و خارجی بر هم زده است ( معین، 1353: 991). در اقتصاد مقاومتی بر مبنای عنایت به مبانی فلسفهی اقتصاد اسلامی، هدف پایه¬ریزی یک نظام اقتصاد اسلامی است؛ باید گفت که مبانی فلسفی اقتصادی اسلام بر قضایای هستیشناسی مشتمل است که نوع نگرش اسلام را به خدا، جهان و انسان از زاویهی مرتبط با اقتصاد و معیشت فرد و جامعه بیان میکند.
مورد دیگری که باید به آن اشاره کرد مسئله انتظار بشر از دین در عرصه مبانی فلسفی، اقتصادی ، سیاسی و... است. بر مبنای نوع نگاه حاکم برجهان بینی موجود در دنیای غرب که الهام گرفتهشده از مبانی فلسفی و جهان شناختی مکتب دئیسم است؛ خداوند صرفاً آفریدگار و یک ساعتساز لاهوتی است که پس از خلق جهان در تدبیر و ادارهی جهان عملاً نقشی ندارد، اندیشهای که سرانجام زیربنای نظام اقتصاد سکولاریسم را منجر گردید(موسویان،1379 : 12) اما بر اساس ایدئولوژی اسلامی زیربنای نظام اقتصاد دینی، اعتقاد به حضور مداوم و مستمر خداوند در اداره جهان است که خداوند درآیات 50 سوره طه و 25 سورهی حدید به این امر اشاره میکند. خداوند در قرآن کریم به کرات در آیات گوناگون به این مورد اشاره کرده است؛ به عنوان مثال در سورههای حدید آیهی 25، نساء آیهی 135، شوری آیهی 15، ممتحنه آیهی 8، حشر آیهی 7 به مسئلهی عدالت اقتصادی از منظر چشمانداز رفاه عمومی و توازن اقتصادی و فراهم کردن بستر فقر ستیزی در جامعه و... اشاره شده است.
الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت
از مقولات قدیمی و بحثبرانگیز در ادبیات نظری رشته علوم سیاسی و آرمان همیشگی بشریت مفاهیم توسعه(Development) ، پیشرفت(Progress) و امنیت(Security) است که از آنها تفاسیر و برداشتهای گوناگونی شده است. اکثر تحلیل¬گران آن را فرآیند حرکت از وضع موجود به سمت وضع مطلوب یا حرکت به سمت جلو تعریف کردهاند؛ این تعریف مورد توجه و مقبول همهی مکاتب است، لیکن تفاوت مکاتب و بینشها، در ترسیم وضع مطلوب و در چگونگی حرکت از وضعیت موجود به سمت وضع مطلوب است(مرکز پژوهشهای علوم انسانی،1393: 28).
غربیان بر مبنای نوع نگاه خطی، ایدئولوژیکی و تکاملی، مقصد را برای همهی جوامع تعیین میکنند و تغییر را وضعیتی میدانند که در آن انسان تراز فرهنگ و فلسفهی غرب گردد، اما در نوع و نگاه اسلامی پیشرفت، اساس حرکت و جهت حرکت مشخص است اما پایان آن را تا کنون هیچ جوامعی تجربه نکرده است؛ چراکه انسانها بر مبنای فطرت ذاتی خود تکاملگرا و دنبال دست یافتن به کمال بینهایت و محقق ساختن همهی ابعاد وجودی خود در یک فرآیند مستمر هستند؛ از سوی دیگر در این الگو ضمن نقد رویکردهای اثباتگرا و صرفاً مادی محور، علوم طبیعی بر اتصال و فصل بین علوم طبیعی و انسانی در میدان اداره زندگی و رابطهی تعامل عقل و نقل در نظریهپردازی خود تأکید میکند(رفیعی آنانی،1393 6 ـ 7).
بنابراین به نظر میرسد تفاوت و تناقض اصلی در مورد ماهیت اسلامی پیشرفت و ماهیت غربی توسعه به تفاوت در هستهی مرکزی این دو الگو برمیگردد به طوریکه هستهی نظریهی توسعه حاکم بر دنیای غرب، تأکید بر توسعه و انسانی است که با کمک عقل ابزارساز، منفعت مادی خود را به حداکثر میرساند که بیشتر ماهیتی اقتصادی را در بر میگیرد ؛ اما در نظریه الگوی پیشرفت اسلامی، تأکید بر انسانی است که در فرایند شدن مستمر به سوی کمال مطلق، در حال نیل به یک خلاقیت بیپایان است که در اینجا نقش اصلی را به بعد تعلیم و تربیت و نظام فرهنگی میدهد.( لبخندق،1393 : 66).
گامها و مؤلفههای تحقق بخش جامعهی متمدن اسلامی از منظر الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت عبارتند از:
(خانمحمدی،1393: 132).
از سوی دیگر در تحلیل اکثر تحلیل گران و اندیشمندان اسلامی موارد زیر را به عنوان پایه و اساس پیشرفت در الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت مطرح کردهاند:
تلاش جهت رفع نواقص مدل پیشرفت غربی در اقتصاد مقاومتی
انقلاب اسلامی ایران شاید برای اولین بار بعد از پیروزی خود خط بطلانی بر این اندیشه و طرز تفکر خود بنیاد غرب وارد کرد و به نوعی دوگانگی ایجاد شده توسط مدرنیته برای دستیابی به پیشرفت و توسعه را زیر سؤال برد و اعلام کرد می¬توان بدون وابستگی به دو بلوک موجود بلکه با تأکید بر هویتهای بومی خود به پیشرفت و توسعه نائل شد.( محمدی، 1381 :30 ـ 35).
شاید اوج این رویکرد همانا شعار اصلی این انقلاب مبنی بر نه شرقی و نه غربی و نهایتاً الگوی سند چشمانداز(Landscape) ایران در افق 1404 باشد که به دنبال تحقق توسعه و پیشرفت بر مبنای الگوی ایرانی اسلام و بومی میباشد. در این باره رهبری میفرمایند: «غربیهایی که با مهارت در تبلیغات این را در ذهن برخی از کارگزاران ما ایجاد کردهاند که توسعه یعنی تقلید سر تا پا از ما! و هر که از مدل و الگوی ما فاصله بگیرد کشوری عقبمانده و توسعهنیافته است. بهصراحت باید بگویم که الگوی غرب یک الگوی ناموفق است؛ درست است که به قدرت رسیدند، به ثروت رسیدند، اما بشریت را دچار فاجعه کردند»، پیشرفتی که بهای پیشرفته شدن تعداد انگشتشماری کشور و اسارت، تحقیر و استعمار(Colonialism)، استثمار(Exploitation) اکثریت ملتهای دیگر گردیده است؛ «این اصول، جوانان آنان را دچار مشکلات روحی روانی، پوچی و عبث دیدن زندگی، دچار کرده است»( رهبر انقلاب،25/2/86). امام خمینی(ره) در این باره و درباره ظرفیت و توان تمدن و ارزشهای اسلامی برای ایجاد یک مدل جدید برای بشریت میگوید« اگر قوانین اسلام در همین مملکت کوچکمان عمل شود روزی بیاید که پیش قدم در تمدن جهان باشیم؛ از این رو اول باید باور کرد که ما هم انسان هستیم، ما هم قدرت تفکر داریم، ما هم قدرت صنعت داریم؛ و این قدرت در همهی افراد بشری ذاتی است؛ در حقیقت اساس وابستگی عدم تحقق همچنین جریانی در تفکر مردم، دولتمردان و حکام کشورهای مسلمانان است(به نقل از خاکبان، 1375: 4). در بیانات مقام معظم رهبری به خصوص در یکی دو دههی اخیر به صراحت بر این موارد تأکید شده است؛ ایشان در این زمینه میفرمایند:« تحقق آرمانهای اسلامی اساس کار در جمهوری اسلامی ایران است؛ هیچ فشار سیاسی، اقتصادی، داخلی ـ خارجی نباید و نمیتواند موجب صرفنظر کردن از آرمانهای اصیل انقلاب گردد و در جایی دیگر میگویند:« اما همینی که ما فهمیدهایم باید به نقشهی اسلامی ایرانی بازگردیم خودش یک موفقیت بزرگ است؛ این خودش یک مسیر واقعی و غیر تقلیدی است که از دو اردوگاه منسوخ شدهی شرق و غرب تقلید صرف مبنا نمیگیرد بلکه، با تکیه بر توان و ظرفیت بومی ـ محلی مسیر مشخص و سرعت مناسب جهت رسیدن به پیشرفت و توسعهی اقتصادی اجتماعی کشور در دستور کار قرارگرفته شده است( بیانات رهبری 14/12/1387).
نتیجهگیری
پویایی، پیشرفت و تکامل یافتن، خصیصه بارز حیات سیاسی ـ اجتماعی جوامع بشری است. ایران به عنوان یک قدرت منطقهای در یکی از حساسترین نقاط جهان مطرح است.در فضای آنارشی و هرج و مرج و عدم وجود یک نظم و قانون در نظام بینالملل نمیتوان بر مبنای رویکرد تقلید گونه و وارداتی به رقابت با دیگر ابرقدرتها پرداخت؛ در همین چارچوب، جمهوری اسلامی ایران راهبرد الگوی بومیسازی توسعه و پیشرفت اسلامی ـ ایرانی در چارچوب تحقق سند چشمانداز 1404را برای تداوم پیشرفت و توسعه داخلی و خنثی کردن تهدیدات داخلی و خارجی مبنا قرار داده است. برای نیل به راهبرد مدنظر جمهوری اسلامی ایران در این سند باید بر سه مؤلفهی "اهداف"، "ابزارها"و "روشها" توجه شود.
بر مبنای اهداف، ما باید به این نتیجه برسیم که چرا اقتصاد مقاومتی امروزه مطرحشده است؟
با چه ابزار و وسیلهای میخواهیم این الگوی کلان را در جامعه پیاده کنیم؟
روش و راههای رسیدن به این الگوی کلان چیست؟
در پاسخ به این سه سؤال کلیدی، نویسنده به این نتیجه رسیده است که هر وقت صحبت از مقاومت می¬شود همواره دو مفهوم تهدید و برنامهریزی منطقی جهت خنثی کردن تهدیدات دشمنان در ذهن متبادر می¬شود؛ لذا میتوان بر مبنای یک رویکرد بومی و منطقی این تهدیدات را خنثی و آنها را به فرصت تبدیل کرد؛ از سوی دیگر باید گفت که کشور از لحاظ منابع طبیعی و خدادادی وضعیت مطلوب و از لحاظ فرهنگ و تمدن هم شرایط خاص و ویژهای دارد از طرف دیگر با دارا بودن نیروی انسانی جوان و متخصص، امکانات تأسیسی و صنعتی در شرایط خوب میتوان ضمن توجه به ارزشها و الگوهای بومی از طریق گزینشی عمل کردن از دیگر الگوهای برونگرا، مسیر رسیدن به پیشرفت و عزت کشور را میسر کرد. اقتصاد مقاومتی به عنوان یک مدل بومی بر یک سری مؤلفههایی چون مقاوم بودن اقتصاد، تکیه بر مردم، تبیین دانشگاهی و آکادمیک اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دانشبنیان، کاهش وابستگی به نفت به عنوان تنها درآمد کشور استوار است و از سوی دیگر الزاماتی چون حمایت از تولید ملی، مدیریت منابع ارضی، مدیریت مصرف بر اساس الگوی بومی ـ اسلامی و عدم حرکت در مسیر فرهنگ مصرفی و تجملی نظام سرمایه¬داری، حرکت بر اساس برنامه، استفاده حداکثری از زمان، منابع و امکانات را داراست.
در اشکال زیر مولفه ها و الزامات اقتصاد مقاومتی که می تواند در تسریع و تحقق بخشی هر چه بهتر سند چشم انداز کمک وافری کند، اشاره شده است:
در یک حالت کلی و چرخهای، مسیر رسیدن به پیشرفت و توسعه بر مبنای اقتصاد مقاومتی در قالب رهیافت بومیسازی نشان دادهشده است:
نهایتاً باید گفت که اقتصاد مقاومتی بر مبنای توجه به رهیافت بومیسازی و نوع نگرش هستیشناسی و معرفتشناسی به دنبال پیاده کردن مؤلفههای زیر در جامعه است:
تولید علم جهت حفظ و تداوم هویتهای ملی ـ اسلامی، افزایش اعتماد به نفس فردی و ملی، پرهیز از حاکم بودن تفکر اقتباس، ترجمه و تقلید گرایی صرف، جلوگیری از هژمون شدن و گسترش تفکر سکولاریستی و اومانیستی در نظام آموزشی فرهنگی ایران، برخورد منطقی، عاقلانه و محاسبهشده با دستاوردهای بشریت در قالب پذیرش مطلق و رد مطلق و نهایتاً ایجاد و بسط علم داخلی برای رشد و توسعهی همه جانبهی کشور. اما باید گفت این کار مستلزم به وجود آمدن شرایط اجتماعی فرهنگی و سیاسی لازم در جامعه است که زمانبر، تدریجی و هزینهبر است. از سوی دیگر، برای حاکم شدن چنین رویه¬ای نیازمند پویش و جوشش درونی اجتماعات علمی و سیاسی موجود در جامعه هستیم که میبایست این مفهوم به عنوان دغدغهی اساسی بین تمام متولیان مربوطه قرار گیرد.