جريان اصولگرايي روزهاي سختي را سپري ميكند و هر يك از طيفهاي آن به سمتي براي خود در حركت هستند. براي آنها تفاوتي نميكند كه حاميانشان در انتظار وحدتي هستند كه از آن دم ميزنند و برايشان تنها نه غلبه بر رقيب سنتي يعني اصلاحطلبان بلكه پيروزي بر رقيب درونطيفي اولویت دارد. اكنون اصولگرايي عليه اصولگرايي در جريان است و سه طيف در رقابت با يكديگر هستند. طيف سنتي كه شامل لاريجاني و ناطق نوري و امثالهم است. طيف نيمهسنتي كه موتلفه و ايثارگران و احزابي در اين رده را دربرميگيرد، طيف ديگر جبهه پايداري است. اكنون طيف سوم كه روزي مغضوب اصولگرايان دو طيف ديگر بود تحت حمایت آیتا... مصباحيزدي درصدد فراخواندن طيف نيمهسنتي است كه در اين مسير هم ظاهرا موفقيتهايي كسب كرده است چنانكه روز پنجشنبه مرتضي آقاتهراني در قامت دبيركل جبهه پايداري از پيوستن محمدرضا باهنر و غلامعلی حدادعادل به جلسات اين جبهه خبر داد؛ جلساتي كه موتلفه و جمعيت ايثارگران هم در آن حضور دارند.
دو طيفي كه به نظر ميرسيد تا چندي ديگر در جمع سنتيهاي اصيل ميتوانستند به ايفاي نقش بپردازند اما به طرف پايداري پيچيدند و از جاده سنتيها منحرف شدند. باهنر هم دبيركل جامعه اسلامي مهندسين است و از او بعيد بود با مخالفان لاريجاني همسفره شود چرا كه روابط خوبي با رئيس مجلس دارد و در همه مراحل در نقش مدافع لاريجاني به ايفاي نقش پرداخته است. جمعيت ايثارگران اما از همان ابتدا ترجيح داد در مواجهه با جبهه پايداري موضع سفت و سختي نگيرد و آنها را جدا از اصولگرايي تعريف نكند. فصل مشترك اين احزاب و افراد كه دور هم جمع شده و شوراي هماهنگي اصولگرايان را تشكيل دادهاند مخالف بودن با علي لاريجاني است.
چرا با لاريجاني مخالفند؟
اكنون بايد بررسي شود كه چرا جريان اصولگرايي به چند بخش تقسيم شده است. پر واضح است اصليترين دليل اين انشقاقها نبود لیدر سياسي واحد است و هر يك از آنها به دور يكي از قديميهاي جريان اصولگرايي جمع شدهاند كه بعضا داراي ديدگاههاي يكسان با هم نيستند. به عنوان مثال زماني كه مرحوم حبيبا... عسگر اولادي در قيد حيات بود نقش محوري در تصميمگيريها را بر عهده داشت هر چند خودش بهطور مستقيم دخالت نميكرد اما سايهاش به عنوان بزرگتر اهل اعتدال سبب ميشد كه اصولگرايان از تندروي پرهيز كرده و با گروههايي كه به اين صفت معروف هستند همسفره نشوند. با رحلت عسگراولادي فضا براي خودنمايي ديگران باز شد و سعي كردند خود و آنهايي كه به دورشان جمع شدهاند را به عنوان محور برنامهريزي و تصميمسازي معرفي كنند و طبيعي است كه در اين مسير مانع پررنگ شدن بزرگاني شوند كه ميتوانند محور وحدت شوند.
برخي از اعضاي جبهه پايداري در مجلس وظيفه هجمه به لاريجاني را بر عهده گرفتند و برخي ديگر مسئول رايزني و وعده دادن به ديگر اصولگرايان شدند كه در طي آن البته سياهنمايي عليه رئيس مجلس را فراموش نكردند. خط قرمز لاريجاني تندروي است و هيچگاه نميپذيرد كه ائتلافي با تندروها داشته باشد حتي اگر گفته باشند وحدت اصولگرايان در گرو همراهي با طيف تندرو است. شايد او در قامت رئيس مجلس بيش از ساير اصولگرايان به تفكرات و ذهنيت تندروها به واسطه عملكردشان در مجلس آشنا باشد و ميداند كه اگر بار ديگر روی کرسیهای بهارستان بنشینند چه تبعاتي ميتواند داشته باشد كه همين آگاهي او سبب هراس پايداريها شده است.
لاريجاني و ولايتي چه ميكنند؟
اما لاريجاني با تجربهاي كه دارد زمين بازي را به تندروها نسپرده است بلكه راهكار جديدي در نظر دارد كه در اين مسير علياكبر ولايتي هم با او همراه است. لاريجاني از حمايت فراكسيون رهروان ولايت به عنوان اصليترين فراكسيون مجلس برخوردار است و ميداند بيشتر اعضاي اين فراكسيون با او همراه هستند. از سويي نیز حمايت علما و مراجع قم را دارد كه سرمايهاي بزرگ است پس ميتواند با اتكا به اين داشتهها برنامههاي خوبي براي مجلس دهم داشته باشد. از سوي ديگر مشخص است كه ولايتي از چندي قبل فعاليتهاي خود را براي برگزاري انتخاباتي خوب با مشاركت حداكثري آغاز كرده است و در اين مسير همانند لاريجاني يك هدف را دنبال ميكند كه آن هم مسدود كردن مسير ورود تندروها به مجلس است.
تندروها دل زياد خوشی از ولايتي ندارند و نبايد فراموش كرد آنها سعيد جليلي را به عنوان لیدرسياسي خود قبول دارند. نمونههاي ناسازگاری پايداريها با ولايتي فراوان است مثلا جليلي بعد از دوسال در يك همايش دانشجويي پاسخ ولايتي را آن هم بدون آوردن نامش و فقط با ذكر عنوان«آن آقا» ميدهد و گلايه از اينكه او مساله را به شكل ديگري مطرح كرد و البته ولايتي هم نحوه مذاكره كردن جليلي را زيرسوال برده و آن را به «كلاس فلسفه» تشبيه كرده بود و نهايتا در برابر چشم ميليونها بيننده خطاب به جليلي گفته بود كاري كردند كه نشان دادند نميخواهند كار پيش برود: «ديپلماسي، بيانيه پشت ميزخواندن نيست. اگر اينطور نبود، وضع ما به اينجا نميرسيد. مردم ميبينند شما چند سال مسئول بوديد و وضع بدتر شده است. هنر ديپلمات اين است كه نگذارد كار رزمندهها هدر برود.»
برخلاف امثال جليلي اما ولايتي از حمايت آيتا... هاشمي بر خوردار است و در برهههاي مختلف اين حمايت مشخص ميشود به عنوان نمونه؛ آيتا... هاشمي بر نقش ولايتي در مذاكرات قطعنامه ۵۹۸ و تراز آن با مذاكرات هستهاي اشاره و تاكيد ميكند و ميگويد: «كار آقاي ولايتي در آن زمان و در مقطع پذيرش قطعنامه ۵۹۸ از كار آقاي روحاني و ظريف در مذاكرات هستهاي دشوارتر، مهمتر و حساستر بود.» يك نمونه ديگر از تلاشهاي ولايتي براي تشكيل مجلسي خوب اين بود كه اعتدالطلبان را به سمت خود فراخواند تا در اين مسير او را همراهي كنند. در این راستا جلساتی هم برگزار شده که نمیتوان نام ائتلاف بر آن گذاشت بلکه هماندیشی بزرگان است و دیروز آیتا... مرتضی مقتدایی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، با اشاره به خبر برخی رسانهها درباره جلسه چهارجانبه حجتالاسلام ناطقنوری، علی لاریجانی، آیتا... مقتدایی و علیاکبر ولایتی، حضور خود در این جلسه را تایید کرد. وی گفت که فقط یک جلسه برگزار شده است.
رقابت اعتدال با تندروها
با توجه به اين مقولات بايد اذعان داشت كه برنامه جديدی بین اصولگرايان شكل گرفته كه لاريجاني و ولايتي در صدر آن هستند و ميانهروها هم به آن ملحق خواهند شد. با توجه به ويژگيهاي شخصيتي اين دو، انتظار ميرود با تشويق آنها افراد صالحي به مجلس راه پيدا كنند و سايه اعتدال بر ساختمان هرمي شكل بهارستان بیفتد. همراهي لاريجاني و ولايتي ميتواند متضمن ادامه حماسه ۲۴ خرداد ۹۲ باشد.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/135963
ش.د9404612