تاریخ انتشار : ۰۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۲  ، 
کد خبر : ۲۹۱۱۷۸
داود هرميداس باوند در گفت‌وگو با آرمان:

احتمال درگيري نظامي ميان ايران و عربستان وجود ندارد

مقدمه: در محافل سياسي و بين‌المللي هرگاه بحثي درباره خاورميانه مي‌شود، ذهن‌ها قبل از هر چيز بر دو قدرت بزرگ اين پهن‌دشت متمركز مي‌شود. ايران و عربستان حدود نيم قرن است اهرم‌هاي قدرت خاورميانه را در دست دارند؛ ايران حدود ۳۰ سال است كه رهبري جبهه مقاومت و عربستان رهبري جبهه سازش را برعهده دارند. بعد از حادثه يازده سپتامبر و ورود ايالات متحده آمريكا به عراق و افغانستان معادلات خاورميانه دگرگون شد. قبل از ورود آمريكا، عراق، ايران و عربستان سعي داشتند سطحي از روابط ديپلماتيك را در ميان خود حفظ كنند. در گذشته عربستان دقت داشت كه در محدوده خط قرمز ايران وارد نشود، ولي بعد از اينكه موضوع خلع قدرت در عراق با سقوط صدام‌حسين به وجود آمد، عربستان نتوانست تحمل کند كه ايران در عراق بازوي اصلي قدرت باشد، لذا سعي كرد به تحركاتي در عراق بپردازد و اين ابتداي شروع رويارويي عربستان با ايران بود. عربستان در مرحله بعد سوريه را به عنوان زمين نبرد با ايران انتخاب كرد و بعد از توافق ايران با غرب به يك‌باره توان خود را كاهش يافته ديد و از انتحاريون خود در عراق و سوريه استفاده كرد تا در مقابل ايران بايستد. عربستان در يمن و بحرين هم برخلاف مسائل حقوق بين‌الملل تحركات نظامي انجام داد. اخيرا نيز روابط خود را با ايران قطع كرده و تلاش دارد در پی دستیابی به منفعت‌طلبی‌های جاه‌طلبانه خود باشد. به بهانه مواضع اخير عربستان در مقابل ايران «آرمان» با دكترهرميداس باوند استاد روابط بين‌الملل به گفت‌وگو پرداخته است که در ادامه مي‌خوانيد:
پایگاه بصیرت / احسان اسقايي

(روزنامه آرمان ـ 1394/10/22 ـ شماره 2948 ـ صفحه 6)

* روابط ايران و عربستان را در آينده با توجه به تحولات خاورميانه چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

** چون ايران و عربستان در یک منطقه قرار گرفته‌اند ممكن است به طور طبيعي مشكلاتي با يكديگر در رابطه با مسائل منطقه با توجه به جايگاه خود داشته باشند. در تحولات خاورميانه، عربستان به دنبال خواسته‌هايي بود كه بسياري از اين خواسته‌ها محقق نشده است. بنابراين این کشور براي جبران نافرجامي‌هاي خود در معادلات خاورميانه سعی دارد بحران تازه‌اي را در منطقه به وجود بیاورد و فضا را به نفع خود تغيير دهد. عربستان سعي دارد كشور‌هاي عربي و متحد خود را در اين رويداد با خود همراه كند و تا حدودي هم توانسته است در اين زمينه موفقيت‌هايي را به دست آورد.

* چه عواملي ممكن است روابط ايران و عربستان را دچار تحول كند؟

** مسائل يمن و سوريه ممكن است تحولاتي را به وجود آورد و معادلات عربستان را برهم بزند. غربي‌ها نگران تاثير منفي مشكلات به وجود آمده ميان ايران و عربستان هستند كه تاثير منفي بر مذاكرات سوريه بگذارد؛ مذاكراتي كه در پيش است اگر به نقطه مطلوبي برسد بی‌شك نگراني‌هاي غرب نيز تعديل خواهد شد و در مجموع با توجه به آنچه رخ داده و پیش خواهد آمد بعيد است به زودي ميان ايران و عربستان روابط حسنه شود.

* پس از حمله به سفارت عربستان از سوي افراد خودسر شاهد بوديم كه كشورهاي كوچك اطراف عربستان با ايران قطع رابطه كردند. تحليلتان در این مورد چيست؟

** تشكيل ائتلاف كشورهاي اسلامي به رهبري عربستان به دليل ترس از قدرت منطقه‌اي ايران است. مجازات شيخ نمر با توجه به رویه خودسرانه عربستان قابل پيش‌بيني بود ولي سازمان‌هاي بين‌المللي و جوامع حقوق بشري با توجه به تلاش‌هايي كه انجام داده بودند فكر مي‌كردند چيزي جز اعدام در رابطه با شیخ نمر اعمال شود ولي عربستان به طور ناگهاني او را اعدام كرد چرا كه مي‌دانست در ايران واكنش‌هايي به همراه خواهد داشت. با اعدام شيخ نمر تمام مجامع بين‌المللي عربستان را محكوم كردند و ایران می‌توانست از این فرصت به بهترین شکل استفاده کند ولي با حمله به سفارت اين كشور، نگاه‌ها متوجه ايران شد. به دنبال اين موضوع عربستان نيز بسيار مظلومانه اين واقعه را مطرح كرد.

* مبناي اختلاف بين ايران و عربستان در مشكلات خاورميانه نيست؟

** مبناي اختلاف بين ايران و عربستان مساله سوريه و يمن و نفوذ ايران در عراق و لبنان است كه مهم‌ترين مساله در اين ميان براي ايران موضوع سوريه و براي عربستان مساله يمن است. بنابراين به نظر مي‌رسد اگر اين دو مساله وضعيت بهتري بيابد و از دامنه درگيري‌ها در سوريه و يمن كاسته شود امكان حل مشكلات وجود دارد و فضا براي بهبود روابط ايران و عربستان هم مساعد خواهد بود.

* چرا عربستان به يك باره تصميم گرفت معادلات خاورميانه را تغيير دهد؟ این کشور سال‌ها به تقسيمات قدرت در خاورميانه تن داده بود.

** اين مساله بازمي‌گردد به مساله اصلي منطقه؛ برای مثال مصر نقش محوري و تاريخي در منطقه دارد و عربستان هم سعي دارد جايگاه تاثيرگذاري براي خود در جهان عرب به وجود آورد و تا حدودي هم موفق بوده است، زيرا با قدرت مالي خود توانسته است اثرگذار باشد. بعد از ۱۱ سپتامبر كه ايران جايگاه ويژه‌اي در عراق پيدا كرد و قبلا هم با سوريه در۱۹۸۰ و با لبنان۱۹۸۲ رابطه قوي گرفته بود و در افغانستان نيز داراي نفوذ بود، باعث شد كه عربستان اين ادعا را مطرح كند كه ايران در منطقه در حال نفوذ است و خاكريز‌هاي خود را به كشورهاي عربي منتقل كرده است.

* شتاب عربستان در مواضع خود بعد از بيداري اسلامي چرا شدت بيشتري گرفت؟

** عربستان بعد از اينكه در ليبي و تونس رويداد‌ها را ديد كه باعث تغيير وضعيت در اين كشورها شد تصور کرد با انتقال اين جنبش‌ها به سوريه مي‌تواند اسد را شكست دهد ولي به اين آرزوي خود نرسيد و حتي انتظار داشتند كه آمريكا وارد بحران سوريه شود كه عملا آمريكا هم زير بار اين مساله نرفت و تغيير رويه داد و فراتر از همه مذاكرات هسته‌اي با ايران هم به برجام منتهي شد و روابط ايران و غرب هم بهبود يافت. از طرف ديگر آمريكا هم قصد دارد از خاورميانه به سمت آسياي جنوب شرقي حركت كند و در قضیه تامین نفت نیز آمريكا ديگر به نفت اعراب وابسته نیست و از نفت شل استفاده می‌کند. مجموعه اين عوامل و رويداد‌ها برخلاف انتظارات عربستان سعودي شد و تمام حوادث منطقه رفته‌رفته به نفع ايران و به ضرر عربستان در حال تغيير است، حتي تركيه هم که مدعي رفتن اسد بود شكست خورد و نتوانست اسد را وادار به كناره‌گيري كند. لذا عربستان دچار نوعي استيصال سياسي شده است. عربستان در اقدام اخير خود سعي كرد فضا را تا حدودي به نفع خود تعدیل كند و مقدمتا هم موفق شد. اگر در يمن و سوريه دست عربستان كوتاه شود در موازنه‌های منطقه‌ای خود شكست خواهد خورد. لذا تلاش دارد در اين دو حوزه به موفقيت دست يابد.

* اتحاديه عرب عليه ايران بيانيه داده است و به نوعي بر مواضع عربستان تاكيد كرده است. چرا آنها عليه ايران موضع‌گيري مي‌كنند؟

** مواضع اتحاديه عرب و شوراي همكاري خليج فارس درباره ايران قابل پيش‌بيني بود زيرا از نظر شكلي اعراب دنباله‌رو عربستان هستند و در مساله جزاير خليج فارس نيز بدون اينكه ماهيت و سوابق اين جزاير را در نظر بگيرند ظاهرا به عنوان همبستگي با عربستان هماهنگ مي‌شوند. در اين مورد چون شوراي امنيت تندروها را محكوم كرد، آنها هم ايران را محكوم كردند ولي همان‌طور كه مي‌دانيم موضع‌گيري‌هاي اتحادیه عرب چندان مهم نيست، زيرا اتحاديه عرب در مجموع مشكلات خاص خود را دارد و در خليج فارس، شاخ آفريقا يا سوريه مشكلاتي وجود دارد و حتي اين اتحاديه نمي‌تواند مشكلات خود را حل و فصل كند چه برسد به اینکه بخواهد با عربستان به صورت عملي هماهنگ شود.

* ايران در برابر مواضع كشورهاي خليج‌فارس بايد چگونه موضع‌گيري كند؟

** ايران اگر بتواند با ديگر كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس روابط نسبتا حسنه‌اي برقرار كند و عربستان عملا در نوعي انزوا قرار بگيرد، بعد از مدتي خود عربستان بر آن مي‌شود تا از طريق كشوري ثالث وارد گفت‌وگو با ايران شود. در اين مسير ايران مي‌تواند روي سه كشور سرمايه‌گذاري كند. نخستين كشور عمان است كه هميشه نوعي رويه متفاوت با ديگر كشورهاي حاشيه خليج فارس، حتي در زمان جنگ ايران و عراق داشته است. كشور دوم قطر است كه يك اختلاف بنيادين با عربستان دارد و گرچه ملاحظاتي را رعايت مي‌كند اما بالقوه اين آمادگي را دارد كه با ايران رابطه نسبتا قابل قبولي داشته باشد. كويت نيز گرچه كم و بيش ملاحظات عربستان را رعايت مي‌كند اما در عين حال مايل نيست رابطه نامطلوبي با ايران داشته باشد. لذا ايران مي‌تواند با اين سه كشور روابط خود را توسعه دهد تا عربستان در يك انزواي سياسي قرار بگيرد. عربستان همچون ديگر جوامع مي‌داند كه واقعيت جغرافيايي را نمي‌توان تغيير داد و جوامع بايد شرايط مختلف را بپذيرند و در كنار هم اگر همكاري و همگرايي ندارند لااقل زندگي مسالمت‌آميزي داشته باشند.

* تا چه ميزان احتمال رودررويي ايران با عربستان وجود دارد؟

** بعيد است اختلافات ايران و عربستان تا جايي عميق شود كه به رويارويي دو كشور منتهي شود. حتي باوجود اينكه عربستان توافقي با مصر مبني بر همبستگي امنيتي انجام داده است باز هم مشكلات فراوان كشورهاي عربي به آنها اجازه بدهد كه وارد درگيري مستقيم نظامي در منطقه شوند.

* از چه طريق مي‌توان مشكلات به‌وجودآمده در رابطه با ايران و عربستان را كاهش داد؟

** غرب در اين مورد به خوبي تاثيرگذار است و به خوبي مي‌تواند از درگيري بيشتر در خاورميانه جلوگيري كند. اتحاديه اروپا هر چند سعي دارد طرف ايران و عربستان را نگيرد ولي به صورت تلويحي از ايران حمايت مي‌كند. بنابراين آنها به خوبي مي‌توانند نقش بازدارنده در مقابل عربستان داشته باشند و با يك موضع‌گيري جدي در مقابل هر تحولي كه منجر به درگيري و تشديد بحران در خاورميانه شود ايستادگي كنند. ساير كشور‌هاي عربي نيز به هيچ‌وجه مهم نيستند. آمريكا، روسيه و اتحاديه اروپا مي‌توانند در رابطه با ايران و عربستان موضع‌گيري كنند. غرب اروپا و روسيه بنا به مقتضیات خود به مصلحت نمي‌بينند كه يك درگيري نظامي جديد در منطقه به وجود آيد.

* آينده منطقه خاورميانه را در پرتو تنش در روابط ايران و عربستان چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

** آينده منطقه بستگي به نتايج حوادث سوريه و يمن دارد. بعيد است به دليل عميق شدن اختلافات، امنیت شکل بگیرد. ولي در بلندمدت شايد بتوان اميدوار بود كه نوعي امنيت در اين منطقه رفته‌رفته به وجود آيد و طرفين بتوانند مشكلات منطقه را با حضور نيروهاي فرامنطقه‌اي حل و فصل كنند.

http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/140164

ش.د9405211

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات