(روزنامه آرمان ـ 1395/10/15 ـ شماره 2942 ـ صفحه 6)
** برنامه اصلاحطلبان در صورت موفقیت بر منافع ملي متمركز است؛ كمك به دولت در چارچوب قانون جهت حل و فصل مشكلات بر زمين مانده و وعدههاي دولت يازدهم از جمله مسائل معيشتي و اقتصادي در مرحله پساتحريم از جمله اقدامات و برنامههاي اصلاحطلبان پس از كسب كرسيهاي مجلس خواهد بود. يكي از مسائل قابل تمركز و اقدامات مهم اصلاحطلبان در صورت برد در مجلس آتي تعامل و قدرتمندتر كردن مجلس، بازگرداندن و ارتقاي پارلمان شوراي اسلامي به جايگاه حقيقي و اصلي خود است. آنها در مسائل مختلف فرهنگي، آموزشي، اجتماعي، زنان و خانواده، اقتصادي، سياسي، بينالملل و امنيت ملي براساس يك ليست و استراتژي همگام با دولت يازدهم در مجلس آتي ظهور پيدا خواهند كرد.
* همانطور كه اشاره کردید يكي از مسائلي كه اصلاحطلبان و همچنين اعتداليون بر آن بسيار تاكيد دارند تعامل با دولت است. درصورت برآمدن مجلسي معتدل این مساله چه تاثيري ميتواند بر آينده روحاني و پيشبرد برنامههاي دولت داشته باشد؟
** باتوجه به مسائل موجود در زير ساختهاي توسعهاي كشور و آشفتگيهاي به جای مانده از دولت دهم و تحريمهاي ناشي از پي.ام.دي گرچه در اين دوره تورم كنترل شده اما در حال حاضر كشور در شرايط اقتصادي مطلوبی به سر نمیبرد. در حقيقت به نوعي دچار يك اقتصاد ركود ـ تورمي است. دولت يازدهم به تنهايي قادر به مبارزه با این وضعیت نيست. شايد بيش از هر چيز نياز به بسيج مردمي، ياري نخبگان دانشگاهي و كارشناسان امر باشد، چرا كه همچنان رگههاي بيمارگونه از سوي دلالان اقتصادي با دور زدن قانون فعال بوده و آنها به خاطر تزريق سياستهاي غلط در جامعه از سوي دولت سابق آموختند كه به وسيله سادهترين و بدترين راه ممكن منافع خود را تامين كنند. در نتيجه براي اينكه دولت بتواند در اين برهه مهم تاريخي سلامت را به ساختار اقتصادی كشور بازگردانده و همچنين پاسخگوي نيازهاي معيشتي و ساير مسائل جامعه ايراني باشد برآمدن مجلسي معتدل و به دور از افراط ضروري است. براي اينكه اين امر محقق شود نهادهاي ملي از جمله صدا و سيما بايد رفتاری ملي را سرلوحه منش و رفتار رسانهاي خود قرار دهند.
هراسي كه برخي از رسانههاي مكتوب و تندروها بر دل مردم نسبت به اصلاحطلبان و اعتدالگرايان مياندازند غيراخلاقي است چرا كه رسانهها با جوسازيهاي منفي و با تحميل و القاي ديدگاههاي منفي خود نسبت به جريان رقيب به عنوان چهارمين ركن از دموكراسي راهي خلاف رسالتشان در پيش ميگيرند و این موضوع نشان از دلواپسي و عصبانيت آنها نسبت به اقبال مردمي و گرايش عمومي به اصلاحطلبان، اعتدالگرايان، عقلا و دانايان در انتخابات هفتم اسفند ماه دارد، چرا كه آنها از نوعي دوپينگ سياسي استفاده كرده و براي اينكه دولت بتواند با آرامش ضمن همراهي و نظارت مجلس برنامههاي خود را رو به جلو پيش ببرد اين دغدغه جدي را به وجود آورده است. از اين رو مردم و همه جريانهاي آگاه اجتماعي كه خود شرايط سخت اقتصادي و همچنين ساير مسائل دشوار را در جامعه پشت سر ميگذارند قطعا جهت برآمدن مجلسي معتدل و حامي دولت كمك خواهند كرد. اين مساله رسالت مجلس را بسيار سنگينتر ميكند كه با توجه به اينكه قيمت نفت در جهان بسيار پايين آمده و توليدكنندههاي طلاي سياه در سراسر دنيا با بودجههاي پايين نيز روبهرو بوده و با بودجههاي سالانه خود را با اين حجم كم ميبندند، اين ماجرا نشان ميدهد كه در سال آينده دولت ايران بر اساس قيمت پايين دلار بايد بودجه خود را ببندد و تقديم مجلس كند. از اين رو با مديريت كارآمد دولت همراه با همكاري و مشاركت مجلس ميتوان مشكلات بر زمين مانده را مورد حل و فصل قرار داد.
* گفته ميشود بدنهاي كه در ليست اصلاحطلبان قرار ميگيرد از نظر ظرفيتهاي اصلاحطلبي تفاوتهاي فكري با جريان اصلي اصلاحطلبي دارد. اين مساله به ضرر اصلاحطلبان نخواهد بود؟
** اصلاحطلبان در موقعيت بسيار محدودي فرصت بستن ليست در انتخابات مجلس و حتي شوراها داشتند. از اين رو فرايندي كه پيش روي اصلاحطلبان قرار دارد، فرايندی بوده كه جريان اصلاحطلبي ماهها روي آن كار كرده است. بنابراين با توجه به اينكه همه جريانها و ظرفيتهاي اصلاحطلبي با هر رده سني و جايگاهي در جامعه بيشتر تمركزشان بر منافع ملي و تعامل با دولت است، اصلاحطلبان تصميمشان بر آن است كه از همه ظرفيتهاي متمايل به اين جريان براي بستن ليستي مطلوب و با در نظر گرفتن همه جوانب بهره ببرند. در حوزههاي انتخابيه طبيعتا بايد كانديداهاي اصلاحطلبان مورد مقبوليت اكثريت جريانهاي شاخص اصلاحطلبي باشند. لذا اگر از يك برنامه، كانال اجتماعي و سياسي برخوردار باشند قطعا به سهولت خواهند توانست مورد مقبوليت اكثريت اصلاحطلبان قرار بگيرند، چرا كه نمايندهها و فراكسيونها ميتوانند به سلامت پارلمان ياري برسانند. نمايندهها به عنوان وكلاي مردم در مجلس بايد مطالبات عمومي را رصد كرده تا از بروز و تشديد انحراف در جامعه جلوگيري به عمل آيد.
در بدنه اصلاحطلبان نيروهاي توانمندتري هم نيز وجود دارند اما بنا به دلايلي براي ثبت نام در انتخابات اقدام نكردند. به هر رو، يكي از شاخصهاي اصلاحطلبي اخلاقمداري است. اين مساله نه تنها براي اين جريان سياسي بلكه حتي براي هواداران از همه طيفهاي اجتماعي و عمومي مهم است. در اين دوره به خاطر تجربههاي بد گذشته و بالا رفتن سطح آگاهيهاي جامعه نسبت به مسائل سياسي جريانهاي ناشي از آن، دقت و تمركز مردم بر اين مسائل خواهد بود. در حقيقت اينبار مردم بسيار هوشمندانه كانديدهاي انتخاباتي خويش را از هر جريان و تشكلي مورد راستيآزمايي قرار ميدهند. اميد ميرود با توجه به ظرفيتي كه در بدنه اصلاحطلبي وجود دارد براي اين جريان در انتخابات هفتم اسفند ماه شانس بُرد و اقبال عمومي بالايي وجود داشته باشد و پارلمان دهم مجلسي دغدغهمند و توانا باشد، چرا كه امروز وجود مجلسي دغدغهمند و مردمي در كنار دولتي توانمند احساس میشود.
* با توجه به گفتمان مطلوب دولت روحاني تا چه اندازه مجلس دهم ميتواند تحت تاثير دولت يازدهم باشد؟ آيا تجربه مجلس ششم در دولت اصلاحات ممكن است در اين دوره يكبار ديگر تكرار شود؟
** فضاي سياسي كشور در آن دوره به گونهاي بود كه مطالبات مردمي انباشته شده بيشتر جريانهاي اجتماعي، صنفي و حزبي را به ميدان كشاند اما نميتوان گفت كه مجلس ششم برآمده از همان دولت اصلاحات بوده است. دولت يازدهم گفتمان بسيار غالبي در جامعه داشته و بخش مهمي از حاميان روحاني در ستادهاي انتخاباتي در حقيقت از هر دو جريان اصلاحطلب و اصولگرا بودند. حزب اعتدال و توسعه تنها بخشي از بدنه سياسي ستاد دكتر روحاني را تشكيل ميداد. به همين ترتيب ممكن است حتي در ميان اصولگراها هم كانديداهایي وجود داشته باشند كه مورد حمايت اصلاحطلبان هم قرار بگيرند. لذا مجلس دهم نميتواند تنها برآمده از دولت باشد. در اين شرايط بيشتر به نظر مجلس دهم با توجه به تجربههاي گذشته، بیشتر برآمده از جريانهاي سياسي، صنفي و بدنه اجتماعي جامعه باشد. به همين دليل لازم است آحاد مردم كانديداهاي مورد قبول خود را در ليستها و حوزههاي انتخاباتيه بشناسند تا در نهايت شاهد روي كار آمدن مجلسي مطلوب و كارآمد باشيم. در اين ميان رسانهها بايد مانند گذشته در به وجود آوردن و ايجاد شور و نشاط در ميان مردم نيز پوياتر باشند و فضاي عمومي را براي صحنه انتخابات مطلوب و به ميدان كشاندن اكثريت جريانهاي اجتماعي آماده سازند. متاسفانه برخی رسانهها ميلي به ايجاد فضايي پرشور ندارند، زيرا در مجلس به نوعي مصوب كردند كه با ۲۰ درصد آراي محفوظه يك كانديداي انتخاباتي ميتواند به مجلس راه پيدا كند. اين فرايند را در حقيقت در غياب احزاب و نهادهاي فراگير قدرتمند و با حذف بخش مهمي از آراي مردم امكانپذير ساختند تا در نهايت با حداقل مشاركت ملي مجلس دهم شكل گيرد.
* حداد عادل طي روزهاي گذشته از ائتلاف با جريان منتسب به احمدينژاد سخن به ميان آورد، كما اينكه چند تن از اعضاي اين جريان به اصولگراهاي سنتي و معتدل پيوستند. در اين صورت ميتوان براي اصولگراها در مجلس دهم شانس بُردي متصور شد؟
** مجلس دهم بايد به گونهاي باشد كه فاصله ميان اقليت و اكثريت زياد نبوده و در حقيقت كشور شاهد پارلماني يكدست نباشد. زماني كه مجلس از وجود اقليتي قدرتمند و توانا محروم شود قواعد بازي رعايت نشده و همچنين كشور بسيار هزينه خواهد داد. بدينترتيب اميد ميرود كه تعادل و توازني با توجه به اينكه تقريبا در اواخر دهه ۴۰ به سر ميبريم در بدنه مجلس آتي وجود داشته باشد. باید همه جريانهاي سياسي، حزبي و تشكلي اعم از اصلاحطلب، اصولگرا، جريانهاي معتدل و مستقل به اين فرايند ورود پيدا كنند. پارلماني كه از همه جريانهاي اجتماعي، سياسي و حزبي در كشور نماينده داشته باشد، ميتواند پارلمان كارآمد و موفق باشد، چرا كه مجلس دهم و خبرگان پنجم از حيث زماني با توجه به مشكلات و مسائل موجود در منطقه و داخل كشور از اهميت بسيار بالايي برخوردار هستند. از اين رو حتي لازم است كه جريانهاي معتدل و اصولگرا هم در كنار همه جريانهاي حزبي ديگر چون اصلاحطلب و اعتداليون نيز به مجلس دهم ورود پيدا كنند.
* در انتخابات سال ۹۲ چه مسائلي سبب پیروزی اصلاحطلبان و جريان معتدل كشور شده و در حال حاضر چه مولفهاي ميتواند تحقق اين امر را امكانپذير سازد؟
** در سال ۹۲ اصلاحطلبان به جد تصميم گرفته بودند كه در آن شرايط حداقلي به پاي صندوقها بيايند و لايههايي از جريانهاي اجتماعي كه گفتمان حداكثري است را به جنبش وادار سازند. در اين شرايط، اين عزم عمومي در جوانان، دانشجويان، روشنفكران جامعه و طبقه متوسطي كه آسيب بسيار جدي از برخی سياستهاي غلط دولت قبل ديده بودند به وجود آمد، خصوصا رسانههاي اجتماعي بسيار تاثيرگذار بودند و در حقيقت انصراف دكتر عارف و اقدام ايشان كمك بسيار موثري در آن دوره به نتيجه انتخابات كرد. بدينترتيب آراي جريان اصلاحطلبي و برخي از اصولگراياني كه دغدغه ملي بسيار جدي داشتند به نفع روحاني در سبد راي ملي قرار گرفت. در آن دوره محسن رضايي به مسالهاي تحت اين عنوان كه اقتصاد کشور آسیب دیده و جريانهاي اجتماعي اين مساله را با گوشت و پوست و استخوان خود لمس كردند اشاره کرد. كمااينكه مقام معظم رهبري نيز در آن روز كه براي دادن رايشان به صحنه انتخابات آمدند به مسالهاي تحت اين عنوان كه «راي يعني حق الناس» اشاره فرمودند. سخن ايشان فضاي بسيار مطلوب و پرشور و از سويي اعتماد بالايي مبني بر اينكه از راي مردم نيز مراقبت خواهد شد در ميان مردم به وجود آورد. علاوه بر آن، ايشان در همان روزهاي پرشور انتخابات به اين مساله نيز اشاره فرمودند: «اگر جمهوري اسلامي را قبول نداريد به خاطر ايران بيايید و راي بدهيد.»
بنابراين روحاني با راي اكثريت مردم بر كرسي رياستجمهوري نشست. اين همدلي و حس مشترك در كشور به وجود آمد كه با نشستن بر كرسي رياست جمهوري شرايط رو به بهبود خواهد رفت. در حقيقت به نوعي حس مشترك، همدلي و همزباني در كشور به وجود آمده و با انتخاب آقاي روحاني رفتهرفته شرايط كشور هر چند با سرعت كم ولي در حال بهبود است و تهديدهاي جدياي كه هزينههاي جبرانناپذيري را به اقتصاد تحميل كرد درحال از بين رفتن است. پس با توجه به شرايط موجود، لازم است مردم براي اينكه مجلسي تشكيل دهند كه از دستاوردهاي انتخاب آنها در سال ۹۲ صيانت كند باید در انتخابات حضور موثر داشته باشند، آنها يك مجلس قدرتمند و داراي قدرت كارشناسي بالا بايد تشكيل دهند تا دستاوردهاي عمومي در سال ۹۲ حفظ را كرده و علاوه برآن در دو سال باقيمانده كه از نظر اقتصادي شرايط سختي پيش روي كشور است به نحوي مطلوب توسط دولت مديريت شود.
* تا چه ميزان ممكن است عملكرد اصلاحطلبان منطبق بر عملكرد سال ۹۲ باشد؟
** قبل از پيروزي انقلاب، حتي در ابتداي انقلاب و همچنين در زمان جنگ جناحهاي سياسي كشور همواره با يكديگر همكاري داشتند ولي زيادهخواهي يك اقليت از تندروها كه با روش مديريتي خود بسياري از منابع را از بين بردند اختلافاتي را به وجود آورد. لذا اصلاحطلبان بارها و بارها به افكار عمومي نشان دادند که در شرايط مختلف در جهت حفظ منافع ملي كشور حاضرند از قدرت بگذرند. خروجي عملكرد مجلس اصولگراي فعلي داراي مشكلات فراواني است. از اين جهت ممكن است اگر اصلاحطلبان كانديداهاي قوي در برخي از حوزهها ببينند در آن حوزه كانديدا معرفي نكنند اما وقتي در حوزهاي كه كانديداهاي قوي دارند ميتوانند از منافع ملي و همه اقشار دفاع كنند لذا اصلاحطلبان همواره با رقباي شناسنامهدار خود در نهايت كنار خواهند آمد زيرا آنها نيز به منافع ملي اعتقاد دارند. قطعا زياديخواهيها باعث نخواهد شد كه اصلاحطلبان، اصولگرايان مطرح را كنار بگذارند، در صورتي كه اصولگرايان مجلس فعلي حتي حاضر نيستند بپذيرند كه سهم زيادي در ناكارآمدي دولت قبل داشتند.
* ظرفيت و آمادگي زنان داوطلب منتسب به جريان اصلاحطلب را چگونه ميبينید؟
** با توجه به تجربهاي كه زنان اصلاحطلب در شوراها دارند و با توجه به ميزان دانشآموختگي، تجربه و توان در بخشهاي مختلف اجرايي كشور و همچنين تخصص در سمنها ميتوان نسبت به اين مساله ابراز اميدواری كرد. آنچه ميتوان گفت این است که موج حذف كليشههاي موجود از مسير زنان در راه است. بانوان منتسب به طيف اصولگرايي بهويژه جبهه پايداري درصدد تشكيل حزب هستند و اين يك رويداد بسيار خوشايند است، زيرا تحزب آن هم در ميان زنان به رسميت شناخته ميشود. در جبهه رقيب هم تلاشها جهت ورود به صحنه انتخابات و در نهايت مجلس دهم رو به انجام است. مساله سهميهبندي جنسيتي براي زنان تقريبا نزديك به دو سال و اندي است بهطور جد از سوي زنان فعال سياسي اصلاحطلب مورد پيگيري قرار گرفته است. اما زنان جبهه پايداري در مجلس و بخشي از زنان منتسب به جريانهاي ديگر در كشور معتقد بودند كه مساله زنان مساله سهميهبندي و سهمخواهي نيست اما در اين اواخر خود را در مقابل مطالبات زنان و كنشگري جامعه زنان دیدند؛ اعلام كردند كه چون تعدادمان در مجلس اندك بود نتوانستيم آقايان را متقاعد كنيم كه به نفع زنان تصميماتي لحاظ كنند. اين مساله نشان ميدهد كه در حقيقت درك همگان نسبت به نياز جامعه زنان و باورشان جهت تشكيل حزب و فعاليت سياسي قانونمند ارتقا پيدا كرده است. در نتيجه زنان علاقهمند هستند كه با يك تابلو و برچسب حزبي خود را معرفي نمايند. خوشبختانه اكنون اين تجربه به دست آمده كه نيازهاي زنان چيست و اين مطالبات در مجلس بايد چگونه پيگيري شود. اين پيگيري مطالبات زنان در قوه تقنيني از منظر كيفي و كمي بهويژه با تفكر و انديشه حل مشكلات ريشهاي زنان حاصل خواهد شد.
* با توجه به ثبتنام افراد و چهرههاي شاخص در اين دوره از انتخابات خبرگان چه تفاوتي ميان كانديداهاي خبرگان پنجم و خبرگان گذشته وجود دارد؟
** با توجه به مقطع زماني كنوني، فضاي سياسي حاكم و اهميت مجلس خبرگان رهبري به عنوان يكي از نهادهاي مهم نظام افراد زيادي بر خود تكليف ديدهاند كه در انتخابات شركت كنند و همچنين با توجه به اينكه محدوديتي براي ورود زنان به اين مجلس از نظر قانوني وجود ندارد و گفتمان اعتدالگرا سبب گرديد كه اعتداليون نيز در انتخابات خبرگان ثبت نام به عمل آورند. اين مساله نشان ميدهد مردم نيز انتخابات هفتم اسفند را يك انتخاب مهم براي نظام ميدانند و آنها نيز با توجه به اينكه بزرگان و دلسوزان زيادي در خبرگان رهبري ثبت نام كردهاند كمك خواهند كرد كه انتخابات پرشوري برگزار گرديده و مجلس خبرگاني در شان نظام مقدس جمهوري اسلامي تشكيل شود.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/139356
ش.د9405250