(روزنامه آفتاب يزد ـ 1394/12/22 ـ شماره 4572 ـ صفحه 8)
زمانی که این شخص که از طرف هفتهنامه معتبر تایم آمریکا به عنوان شخصیت سال شناخته شد و از او به عنوان معمار چین مدرن نام میبرند وقتی که از طرف نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا در مورد حقوق بشر در چین مورد انتقاد قرار گرفت به او پاسخ داد که آیا سیر کردن شکم یک میلیارد و چهارصدمیلیون نفر رعایت حقوق بشر نیست البته نه تنها دنگ شیائوپینگ مورد چنین انتقاداتی قرار میگرفت بلکه شاید یادآوری این واقعیت تاریخی بیمورد نباشد زمانی که ناپلئون بناپارت به جزیره بد آب و هوای سنت هلن تبعید شد انگلیسیها انواع و اقسام آزارها را در مورد او روا میداشتند از جمله اعزام افرادی به عنوان خبرنگار. یکی از این خبرنگاران از او پرسید امپراتور میگویند که شما فرد بسیار ثروتمندی هستید آیا درست است، او پاسخ داد در اینکه فردی ثروتمند هستم هیچگونه شکی وجود ندارد ولی آنها اینجا نیستند. برج اتوال پاریس را من ساختم، سیستم کدگذاری خیابانها را برای نخستینبار در جهان من ابداع کردم زمانی که اسپانیا را فتح کردم برادرم را به عنوان پادشاه اسپانیا گماشته و اولین فرمانم به او ساخت دانشگاه مادرید بود. راههای ارتباطی امپراطوری فرانسه را من ساختم، پیروزی در جنگ تاریخی آوسترلیتس که از افتخارات همیشگی فرانسه است و بسیاری کارهای دیگر. ولی اینجا جز چند ظرف نقره که برای پرداخت هزینه وفادارانی که با من به اینجا آمدهاند چیزی ندارم. زمانی که این نکته تاریخی را میخواندم به یاد آقای هاشمی برخاسته از انقلاب اسلامی افتادم که در مورد او هم چنین مطالبی گفته میشود ثروتهای ایشان در دل بیابانها و کوهها هستند. دهها سد بسیار بزرگ، چندین کارخانه فولادسازی، دهها کارخانه سیمان و بسیاری از کارهای دیگر.
متاسفانه گاهی این سرنوشت مختوم کسانی است که از دل هر انقلابی میتوانند بیرون آیند. بررسی تاریخ توسعه اقتصاد ایران سهدوره را نشان میدهد نخستین دوره از سال 1306 تا 1319 شکل میگیرد. زیربناهای توسعهای مانند راه آهن، کارخانههای قند، پارچه بافی و سیمان ساخته میشوند پساز آن به دلیل اشغال ایران توسط نیروهای متفقین و سپس غائله آذربایجان و مسائل دیگر، اقتصاد ایران به یک دوره رخوت طولانی میرود که تقریبا دو دهه ادامه پیدا میکند. از اواسط دهه چهل خورشیدی تصمیم گرفته میشود که ایران به کشور صنعتی تبدیل شود؛ زیرساختهای لازم مانند اصلاح قانون مالیاتها به سود تولید، تدوین قانون جذب سرمایهگذاری خارجی، تصویب قانون بورس اوراق بهادار با همکاری کارشناسان بلژیکی در سال 1345 توسط مجلس شورای ملی و از 1346 کار خود را به عنوان ابزاری برای تجهیز منابع مالی برای سرمایهگذاریهای مولد آغاز میکند.
نهاد توسعهای سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران با الگوبرداری از قانون تاسیس سازمان توسعه صنعتی ایتالیا IRI تدوین میشود. بانک توسعهای صنعتی و معدنی ایران با مشارکت بانکها و موسسههای مالی معتبر جهانی برای دادن وامهای یارانهای به سرمایهگذارهای تولیدی تاسیس میشود. آمار و ارقام آن دوران نشان از رشد اقتصاد و صنعتی آن دوران دارد که تا سال 1356 بیشتر ادامه نیافت. بروز انقلاب اسلامی، بیثباتیهای طبیعی پس از انقلاب و سپس جنگ تحمیلی طومار توسعه اقتصاد ایران را درهم پیچید و علیرغم تلاشهای دولت زمان جنگ، رشد اقتصادی و صنعتی در کشور عملا متوقف شد. پس از پایان جنگ و بر سر کار آمدن دولت سازندگی ورق برگشت. تمامی شاخصهای اقتصادی دوره هشت ساله سازندگی گواهی هستند بر این مدعا. دوره هشت ساله بعد فرآیند توسعه اقتصادی و صنعتی کم و بیش ادامه یافت لیکن در هشت سال پس از آن تونل تاریک عدم فرآیند توسعه در کشور آغاز شد و فرصتهای طلایی از ایران گرفته شد. دولت یازدهم با شعار تنشزدایی از روابط خارجی و تدبیر و امید کار خود را با پشتوانه حمایت شدید مردمی آغاز کرد، آنچه در طول دو سال و نیم اخیر روی داده بیشتر به یک معجزه شبیه است.
باز شدن درهای اقتصاد کشور روی ورود تکنولوژیهای روز بارقه امید فراوانی در مردم به وجود آورده است. توده مردم ممکن است که مسائل پیچیده اقتصادی را نتوانند تجزیه و تجلیل کنند ولی موقعیت بسیار استثنایی در اختیار ایران قرار داده شده است. زمانی نرخ بهره بین بانکی در کشورهای پیشرفته صنعتی حدود 5 تا 6 درصد بود این رقم در حال حاضر به رقم ناچیزی کاهش پیدا کرده است، به عبارتی مناسبترین زمان برای استفاده از امکانات بازار مالی جهان است. کشورهای غربی و شرقی اعم از کشورهای اروپایی، ژاپن و چین نیازمند گسترش روابط اقتصادی و صنعتی با ایران هستند. چین و اروپاییها دارای تکنولوژی هستند، روسیه تولیدکننده تکنولوژی نیست مانند کشورهای جهان سوم دارای اقتصاد مبتنی بر فروش مواد خام و عمدتا نفت و گاز طبیعی است و کمکی هم به ایران نمیتواند بکند بدین خاطر است که در حاشیه قرار گرفته است، ضمن اینکه تاریخ نشان میدهد که روسیه چه در زمان تزارها و چه در زمان شوروی سابق تمایلی به توسعه اقتصادی ایران ندارد به طوری که یکی از مورخین روسی در کتابی با عنوان تاریخ نوین ایران که توسط حزب توده به فارسی ترجمه شد و در شمارگان گسترده در ایران به چاپ رسید عنوان میدارد که برای ما (شوروی) وجود کشوری مانند ایران در مرزهای جنوبی ما که دارای ذخایر معدنی فراوان و به ویژه انرژی است در راستای منافع بلندمدت شوروی نیست که این کشور به ابزار تولید صنعتی پیشرفته دست پیدا کند. با سر کار آمدن دولت یازدهم حال و روز اقتصاد ایران خوب نیست.
نرخ واقعی بیکاری آشکار و پنهان چیزی بالای 35 درصد است. طبق آمار منتشره توسط صندوق بینالمللی پول سالانه پانصدهزار نفر از ایران به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند که بین 170- 180 هزار نفر آنان دانش آموختگان دانشگاهی هستند. مدال آوران المپیادی ایران به جای اینکه در خدمت کشور باشند جذب مراکز علمی جهان میشوند. خانمیکه جایزه معادل نوبل در ریاضیات را گرفته است از برندگان المپیادی ایران است، جوانی فارغالتحصیل دانشگاه تبریز عضو هیئت علمی دانشگاه ایمپریال کالج لندن که معتبرترین مرکز علمی اروپاست میشود ولی دلش برای ایران میتپد برای حل مشکلات آب در ایران به پژوهشهای گسترده علمی میپردازد. از این نمونهها فراواناند. کمتر دانشگاهی در جهان است که استاد ایرانی نداشته باشد. سهم صنعت در تولید ناخالص داخلی کشور که در پایان دولت هشتم به حداکثر خود یعنی 16درصد رسید به علت فرصتسوزیهای دولتهای نهم و دهم هم اکنون به 11/2 درصد کاهش یافته است. کشورهای اسلامی مانند اندونزی، ترکیه و... بدون آنکه ادعایی داشته باشند در جرگه بیست اقتصاد بزرگ جهان قرار دارند. تولید ناخالص داخلی جمهوری اسلامی ایران حدود 400 میلیارد دلار است. یعنی یک سوم ترکیه. البته نیازی به گفتن مطالبی از این دست نیست، زیرا مراکز آماری معتبر این آمار را در اختیار مقامات ذیربط قرار میدهند.
دو سال از ابلاغ سیاست اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری میگذرد.آنچنان کاری در این رابطه انجام نشده. عدهای که بویی از علم اقتصاد نبردهاند قانونی به نام رفع موانع تولید تصویب کردهاند که نه تنها اجرا نمیشود بلکه حتی اجرای آن نیز مشکلی از مشکلات کشور را حل نمیکند. تیم اقتصادی دولت چه در سطح مشاوران و وزیران اقتصادی ناکارآمد است یا سخنرانی میکنند یا مقاله مینویسند. مسائل کشور با سخنرانی حل نمیشود کار اجرایی با سخنرانی و مقالهنویسی تفاوت بسیار دارد. از وزرای اقتصادی تنها وزرای نفت، صنعت و معدن و تجارت و راه و شهرسازی فعال هستند. وزیر نیرو به این افتخار میکند که جلو ساخت 14 سد را گرفته است. ساختن سد در کشور نیمه بیابانی ایران هنر است نه متوقف کردن ساخت سد برای مهار روان آبها. انفعال وزارت اقتصاد در اداره بازار سرمایه، بورس را با بحرانی جدی روبهرو ساخته. کشورهای پیشرفته صنعتی تولید کالای استراتژیکی مانند فولاد را در اختیار سایر کشورها قرار نمیدهند. آمریکا که یک چهارم اقتصاد جهان را در اختیار دارد برای جلوگیری از واردات فولاد تعرفه 230 درصدی اعمال میکند. بیش از 1/5 سال است که تولیدکنندگان فولاد داخلی تقاضای وضع تعرفهای اندک حتی تا 40 درصد بر واردات فولاد درخواست کردهاند ولی بروکراسی حاکم بر اقتصاد کشور و نفوذ شدید مافیای واردات فولاد، ایران را به بهشت واردکنندگان فولاد تبدیل کرده و در حال حاضر حدود 3 میلیون تن فولاد در انبارهای تولیدکنندگان باقی مانده است. به محض ابلاغ سیاست اقتصاد مقاومتی درحالی که هزینه انرژی در سایر کشورها به علت کاهش قیمت نفت شدیدا کاهش پیدا کرده در سال 1393 قیمت گاز طبیعی و برق برای کارخانههای فولادسازی به ترتیب 85 و 25 درصد افزایش پیدا کرده است. درحالی که نرخ تورم برای صادرکنندگان افزایش یافته نرخ برابری ارزها ثابت مانده یا کاهش یافته است و جایزه صادراتی به طور کامل حذف شده است.
از سود اختصاص داده شده به سرمایهگذاری مجدد برخلاف سایر کشورها مالیات گرفته میشود. 10قلم اصلی واردات کشور را کالاهای اساسی مانند گندم، جو، کنجاله، ذرت، روغن خام نباتی و شکر و بنزین تشکیل میدهند. آیا اینها در راستای سیاست اقتصاد مقاومتی است؟ مافیای واردات شکر که در دولتهای نهم و دهم بسیار فعال شده بود، کارخانه قند دزفول که بزرگترین کارخانه قند ایران است و از پیش از انقلاب در دست ساخت بوده است را به بهانه خصوصیسازی میخرد آن را تعطیل میکند و صدها نفر را بیکار میکند تا اینکه دولت یازدهم به همت وزیر صنعت، معدن و تجارت دستور بازسازی آن را میدهد که انشاءالله در سال آینده بخشی از آن راهاندازی خواهد شد و کشاورزان شوش، تنها از طریق فروش چغندر 2500 میلیارد ریال درآمد کسب خواهند کرد. تزریق چنین مبلغی به اقتصاد شهر کوچکی مانند شوش به مثابه یک انقلاب صنعتی است. مافیای واردات روغن خام نباتی و از طریق واردات روغن خام نباتی به میزان 1/2 میلیون تن در سال نه تنها ایران را که کشوری از نظر جمعیت کوچک است را تبدیل به یکی از 5کشور بزرگ واردکننده روغن نباتی کرده است و سالیانه 4میلیارد دلار از این محل از کشور خارج میشود از آنچنان قدرتی برخوردار است که ساخت بزرگترین کارخانه روغن کشی خاورمیانه به ظرفیت ده هزار تن در روز که میتواند نیمی از نیاز کشور به روغن خام نباتی را تامین کند به حالت تعطیل کامل درمیآورد.
مسئله توسعه صنعتی مقوله بسیار پیچیدهای است به طوری که حتی کشورهای صنعتی هم به یکدیگر اعتماد ندارند. ادگارلیست، اقتصاددان برجسته آلمانی میگوید انگلیسیها نمیخواهند که ما آلمانیها حتی یک میخ تولید کنیم. صنعتی شدن یعنی تولید انبوه و ارزان، بنابراین ابزار تولید صنعتی نباید در اختیار همه کشورها باشد. بر پایه آمارهای موجود از سال 1965 میلادی صادرات تکنولوژی در آمریکا همیشه مثبت بوده و بسیاری از کالاهای استراتژیک انحصارا در آمریکا تولید میشوند. صنعتی شدن ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده به همین خاطر است که ایران در تاریخ نوین خود تنها سه دوره توسعه صنعتی داشته است به گذشته دور نیازی نیست اشاره شود، تنها به مقطع پس از انقلاب اسلامی پرداخته میشود. در سالهای 1356-1352 به علت 4 برابر شدن قیمت نفت دولت وقت سرمایهگذاریهای سنگینی را در دستور کار قرار داد. از اواخر سال 1356 به علت شرایط پیش از انقلاب روند سرمایهگذاری صنعتی و زیربنایی شدیدا کند شد. دولت موقت بزرگترین ضربهها را به توسعه اقتصادی کشور وارد کرد. اگر بخواهیم به نمونههایی از آن اشاره کنیم ناچار باید مصداقهای آن را عنوان کرد. دولت موقت قرارداد ساخت آزادراه تهران، بندر شاپور (بندر امام) خرمشهر را که مبلغ قرارداد آن یک میلیارد دلار بود و قرار بود در طول 4 سال توسط یک کنسرسیوم آمریکایی، فرانسوی و ایرانی ساخته شود را لغو کرد.
دولت ایران بابت لغو این قرارداد 250 میلیون دلار خسارت پرداخت کرد. قرارداد ساخت مجتمع بندری شه بندر (شهید رجایی) به مبلغ یک میلیارد دلار با شرکت CONDOTE DAQ uq ایتالیایی لغو شد و ایران 4/44 میلیون دلار خسارت پرداخت کرد. قرارداد ساخت مجتمع فولاد اصفهان با شرکت فولاد بریتانیا لغو و از طریق بودجه فولاد مبارکه 64 میلیون پوند به شرکت انگلیسی خسارت پرداخت شد. قرارداد ساخت کارخانه چوب و کاغذ مازندران با یک شرکت کانادایی لغو شد و خسارت هم پرداخت شد قرارداد اسکله تخلیه سنگ آهن بندرعباس لغو و خسارت نیز پرداخت شد. قراردادهای بسیاری مانند قرارداد قطار تندرو تهران – خرمشهر با سرعت 300 کیلومتر در ساعت و قراردادهای دیگری از این دست به حالت تعلیق درآمدند. وقاحت دولت موقت تا به آنجا پیش رفت که در نظر داشتند قرارداد فولاد بندرعباس (مبارکه فعلی) را باطل کنند. از آنجایی که بخشی از ماشین آلات آن به ایران حمل شده بود بخش دیگری در بنادر اروپا آماده حمل بودند و بخش دیگری نیز به سازندگان سفارش داده شده بود.
دولت موقت نتوانست قرارداد را لغو کند ولی از آنجایی که قرارداد فولاد مبارکه در سال 1976(سه سال پیش از پیروزی انقلاب) از طریق فروش نفت در مقابل واردات تکنولوژی بود دولت موقت از طریق وزیر وقت نفت خود حسن نزیه تصمیم داشت قرارداد فروش نفت در برابر واردات تکنولوژی را باطل کند که اگر چنین میشد دیگر پولی وجود نداشت که این مجموعه که بزرگترین سرمایهگذاری صنعتی تاریخ ایران است ساخته شود که عمر دولت موقت خوشبختانه به پایان رسیده بود و این کار انجام نشد. حالا این بزرگترین سرمایهگذاری صنعتی ایران که 100 هزار نفر را به کار مشغول کرده است وجود خارجی نمیتوانست داشته باشد.البته کسانی که این کارها را انجام دادند از روی نادانی نبود زیرا همه آنان عمر خود را در جهان سیاست سپری کرده بودند و آنچه انجام دادند کاملا آگاهانه و هدفدار بود.
توسعه صنعتی ایران همواره مخالفانی در داخل و خارج داشته است که با ورود کشورهای صنعتی به دوران فراصنعتی و ظهور قدرتهای دیگر مانند چین، کرهجنوبی و برزیل انتقال تکنولوژی به آسانی به کشوری مانند ایران امکانپذیر است و با کمرنگ شدن نقش کشورهای خارجی، دشمنان داخلی صنعتی شدن ایران میدان بسیار زیادی پیدا کردهاند که اوج اینگونه حملات پیوسته و لجامگسیخته به فرآیند صنعتی شدن کشور در زمان سفر رئیسجمهور به ایتالیا و فرانسه مشاهده میشود دشمنان به دستاوردهای این سفر در زمینههای صنایع فلزی، ورود قطارهای تندرو، توافق برای ساخت آزادراهها و راهآهن را نادیده گرفته و همه حملات خود را روی خرید هواپیما از شرکت ایرباس فرانسه متمرکز کردهاند حتی عنوان میدارند که نزدیکان رئیسجمهور از بابت خرید این هواپیماها کمیسیون دریافت میکنند یا بهانه میآورند که هواپیمای A380 که بزرگترین هواپیمای مسافربری جهان است و تنها در اختیار تعداد کمی از شرکتهای هواپیمایی است نمیتواند در فرودگاههای ایران فرود آید کار تا آنجا پیشمیرود که وزیر پرکار راه و شهرسازی را برای دادن توضیحات به مجلس فرامیخوانند. حال اینکه هنوز قراردادی تنفید نشده است و بانکهای اروپایی حاضر به پذیرش عاملیت این قرارداد نیستند و ضمن اینکه سفارش هواپیماهای دورپرواز A380 برای ایران اهمیت زیادی دارد و برای همین است که رسانههای امیرنشینان جنوب خلیجفارس را به وحشت انداخته است و عنوان میدارند قصد ایران حاکم کردن هژمونی خود به عنوان هاب حملونقل هوایی منطقه است نه نوسازی ناوگان هوایی خود البته این مسئله کاملا درست است زیرا به علت عدم توسعه فرودگاه امام خمینی شرکتهای هواپیمایی اروپایی مجبور هستند یک ساعت پرواز اضافی برای رسیدن به فرودگاه دبی بپیمایند که این هزینه آنها را بالا میبرد. در صورتی از پیش از این قرار بود فرودگاه تهران محل خدمت رسانی به هواپیماهایی که از اروپا به شرق آسیا میرفتند باشد. واقعیت این است که عدهای بر این باور هستند که با ایجاد تنش در روابط خارجی، کشور ایران را تبدیل به کره شمالی کنند. این اندیشه ناممکنی است.
کرهشمالی محصول جنگ شبه جزیره کره که در سال 1953 پایان یافت، میباشد. یعنی موجودیت چنددهه ای ضمن اینکه داستان کره شمالی چیز دیگری است. آمریکا از موشکهای کره شمالی نمیترسد بلکه از آنان به عنوان ابزاری برای حضور نظامی خود در منطقه استفاده میکند که چنین مسئلهای در مورد ایران صدق نمیکند. ایران دارای 10 هزار سال تاریخ مدون است و از قدرتهای بزرگ جهان بوده است، به طوری که همواره خطری برای امپراطوری رم بوده است مردم به این تاریخ میبالند. ما برای جوانان کشور در طول 37 سال اخیر حتی یک سالن سرپوشیده استاندارد نساختهایم ولی تیمهای ملی ایران علیرغم بسیاری از کمبودها در ردههای نخست آسیایی و جهانی هستند. این اندیشهها با هر نوع فرآیند توسعه ای مخالف هستند. ساخت مترو را نشانه ای از مدرنیته میدانند. وقتی سدی میخواهد آبگیری شود میگویند 500 هکتار از جنگلهای شمال زیر آب میرود ولی چشم خود را روی تخریب سالیانه بیش از 5 هزار هکتار از جنگلهای شمال میبندند، یا هیاهو میکنند که آثار تاریخی زیر آب میرود ولی قاچاق هزاران قطعه آثار باستانی را نمیبینند. سخنی به میان میآید که قرار است یک آسمانخراش 122 طبقه در تهران ساخته شود. جنجالی به پا میشود که گویی فقط در ایران قرار است یک ساختمان بلندمرتبه به عنوان نماد پایتخت ساخته شود و گویی نمیدانند در کوالالامپور، جاکارتا، کویت، ریاض، امارات و استانبول ساختمانهای بلندمرتبه فراوانی وجود دارند که اگر بر فرض محال، آسمان خراش تهران ساخته شود بسیار کوتاه تر از آنان است.موقعیت استراتژیک ایران غیرقابل کتمان است. کشورهای آسیای میانه و بخشی از قفقاز راه به دریا ندارند.
چین به عنوان دومین بازار بزرگ صادراتی خود یعنی اروپا نیازمند ارتباط ارزان قیمت ریلی است که باید از ایران بگذرد. گاز طبیعی ایران باید به اروپا برود راهی جز این نیست. قرار بود ایران گاز طبیعی خود را در آستارا به شوروی تحویل دهد و آنها از گاز طبیعی خود این فرآورده استراتژیک را در اختیار اروپاییها قرار دهند. اینها واقعیتهایی هستند که جهان روی آنها حساب باز کرده است. اگر ما خود زمینه لازم را فراهم نکنیم دیگران بدون شک چنین امری را خواهند خواست همانگونه که در جنگ جهانی دوم برای رساندن تجهیزات نظامی به شوروی ایران را اشغال کردند.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=29774
ش.د9405580