(روزنامه اطلاعات ـ 1395/04/20 ـ شماره 26482 ـ صفحه 12)
چرا انگليس به اتحاديه اروپا «نه» گفت؟
جدایی لندن از بروکسل برای کدام کشورها فرصت و برای کدام کشورها هزینه است؟
دیوید کامرون رهبر حزب محافظه کار و نخست وزیر انگلیس به وعده انتخاباتی خود عمل و زمینه برگزاری رفراندوم «آری یا نه» به اتحادیه اروپا را فراهم کرد تا 72 درصد از 46 میلیون و 500 هزار نفر دارنده حق رأی در انگلستان بیست و سوم ماه ژوئن سال 2016 میلادی پای صندوقهای رأی بروند تا پنجاه و دو درصد آنها به ماندن کشورشان در اتحادیه اروپا «نه» بگویند و به این ترتیب زمینه خروج تدریجی کشورشان را از اتحادیه اروپا فراهم کنند.
گفته شده است که روند اجرایی این رهایی از اتحادیه مذکور (پس از 43 سال) توسط رهبر جديد حزب محافظه کار و نخست وزیر جدید انگلیس براساس ماده 50 پیمان ليسبون پس از سه ماه آغاز خواهد شد و از دو تا 10 سال به طول خواهد انجامید. چرا که بررسی قراردادهای 80 هزار صفحهای اتحادیه اروپا که در طول پنج دهه بدست آمده و همچنین پذیرش يا عدم پذیرش مفاد آنها زمانبر خواهد بود.دکتر افشار سلیمانی، سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان در خبرآنلاین نوشت،این رفراندوم در شرایطی انجام شد که اکثریت احزاب انگلیس (450 نفر از 650 نماینده پارلمان که وابسته به احزاب محافظه کار و کارگر، حزب ملی اسکاتلند، حزب پلايدکامری و حزب سبز هستند مخالف خروج انگلیس از اتحادیه اروپا بودند و بر ماندن کشورشان در بازار مشترک اروپا تاکید داشتند) و همچنین همه کشورهای اتحادیه اروپا، آمریکا و دوستان و متحدان آمریکا از جمله ژاپن حامی ماندن انگلیس در اتحادیه اروپا بودند و پس از اعلام نتیجه همه پرسی آن را برای انگلستان و اتحادیه اروپا غم انگیز توصیف کردند. اما در داخل انگلیس، اکثریت مردم در ایرلند و اسکاتلند به ماندن در اتحادیه رأی دادند ولی اکثريت مردم در ولز رای به خروج از اتحادیه اروپا دادند.
بررسی این مهم که چرا اکثریت رأیدهندگان خروج از اتحادیه اروپا را برگزیدند یادداشت مستقل و مجزايي را طلب میکند اما از عوامل مهم چنین تصمیمی می توان به افزایش مهاجرت به انگلیس که موجب بروز کاستيهايي برای مردم این کشور بويژه از جهات اقتصادی میشود و قبول هزینه 350 میلیون پوندی سالانه اتحادیه اروپا از سوی لندن و مشارکت در پرداخت بدهیهای دولتی برخی کشورهای عضو اتحادیه اروپا و وابستگی لندن به تصمیمات بروکسل اشاره کرد.اما بررسی تأثیرات داخلی و بینالمللی خروج انگلیس ازاتحادیه اروپا بر علل رأی مردم این کشور به خروج ازاتحاديه از اولویت برخورداراست که اجمالا به این مهم میپردازم :
- آثار داخلی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا
در عرصه داخلی انگلیس نخستین تغییر پس از رفراندوم اعلام استعفای دیوید کامرون، نخستوزیر بریتانیا بود؛ وی که طرفدار ماندن کشورش در اتحادیه اروپا بود، اعلام کرد که تا سه ماه دیگر از سمت خود استعفا خواهد داد. وی افزود: بریتانیا به رهبر جدیدی نیاز دارد.هرچند او قبل از همهپرسی گفته بود که روند حقوقی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا بلافاصله پس از همهپرسی انجام میشود. کامرون همچنین از عدم تغییر فوری در وضع اقامت شهروندان اتحادیه اروپا در بریتانیا سخن گفت تا مانع از نگرانی این دسته از اتباع کشورهای عضو اتحادیه شود.همچنین جرمی کوربين رهبر حزب کارگر نیز که چون رقیبش کامرون حامی ماندن در اتحاديه بود مجبور به کناره گیری از رهبری حزب خواهد بود تا پس از سه ماه این دو حزب شروعِ انگلیس بدون اتحادیه اروپا را با رهبرانی جدید تجربه کنند.
تاثیر مهمتر و احتمالی بعدی ناشی از این رفراندوم در عرصه داخلی «استعمارگر پیر» ازآنجا می تواند ناشی شود که اکثریت رأیدهندگان در اسکاتلند و ایرلند شمالی رأی به ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا دادند. لازم به ذکر است که 62 درصد ايرلنديها و 67 درصد اسکاتلنديها در رفراندوم شرکت کردهاند. با این نتیجه بار دیگر سخن رفراندوم در خصوص استقلال اسکاتلند و الحاق ایرلند شمالی به جنوبی به میان آمد که بار دیگرتهديد تجزیه انگلستان را به نمایش گذاشته است .به گونه ای که «الکس سالموند» رهبر پیشین حزب ملی اسکاتلند گفت: به محض آغاز مذاکرات کامرون با اتحادیه اروپا برای خروج، همهپرسی دیگری برای خروج اسکاتلند از بریتانیا برگزار خواهد شد.
در همین راستا، نیکولا استرجون رهبر کنونی حزب ملی اسکاتلند و وزیر اول این کشور نیز با توجه به اعلام نتایج رفراندوم گفت: این کشور خواستار ماندن در اتحادیه اروپاست و رأی مردم، نشان از این خواسته است. وی پیشتر نيز بارها هشدار داده بود، در صورت رأی بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا، همهپرسی دوم استقلال اسکاتلند از بریتانیا برگزار خواهد شد.
با توجه به اینکه اسکاتلند درحال حاضر جزئی از بریتانیا به شمار میآیند، برای ماندن در اتحادیه باید از پادشاهی مستقل شوند در غیر اینصورت باید از نتیجه رفراندوم مبنی بر خروج از اتحادیه اروپا تبعیت کنند. درهمین حال جنبش «شین فین» که از قدیمىترین احزاب فعال ایرلندى به شمار مىآید، با اشاره به مخالفت ایرلندىها با خروج از اتحادیه اروپا، برگزارى همه پرسى براى تشکیل ایرلند متحد و حذف مرز بین ایرلند و ایرلند شمالى را خواستار شده است.
این در شرایطی است که مرز خارجی اتحادیه اروپا از میان خاک ایرلند میگذرد و برای انگلستان از موقعیت ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک برخورداراست.لذا احتمال استقلال اسکاتلند و اتحاد دو ايرلند میتواند از پس لرزههای خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و تجزیه وکوچک شدن این کشور باشد که باید تحولات آتی را برای یافتن پاسخ این سوال رصد کرد.
از دیگر آثار فوری نهایی شدن خروج انگلیس از اتحادیه اروپا سقوط ارزش واحد پول ملی اين کشور (پوند) تا 20 درصد و ارزش سهام بورس لندن تا مبلغ 140 میلیارد پوند و بویژه سهام بانکها و مسکن است که البته گفته میشود بزودی به شرایط عادی برخواهد گشت هرچند که بازگشت به وضعیت پيشاهمه پرسی آنهم در مدت کوتاه دور از انتظار است و زمانبر خواهد بود.
- آثار خارجی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا
در نظام بین المللی تک و چند قطبی سلسله مراتبي منعطف که قدرت اقتصادی - نظامی - تکنولوژيکي - ارتباطاتي - ژئو پوليتيکي ازعوامل تعیین کننده بازیگری محسوب میشود و بحرانهای زیادی در غرب آسیا وجود دارد و رقابت بین قدرتها و بازیهای مهار گونه وکنترلي را شاهدیم و ازسوی ديگر پاردايم گفتگو کارساز نیست و بازی آمریکا با چين و روسیه وارد مرحله جدیدی شده است و دیگر مناطق جهان از جمله کشورهای مسلمان تحت تاثیر چنین شرایطی قراردارند، خروج انگلستان از اتحادیه اروپا میتواند منجر به ایجاد نقطه عطفی در روابط بین الملل و به منصه ظهور رسیدن پارادايمي جدید در نظام بین الملل که موجب افزایش استقلال واحدهای سیاسی جهانی خواهد شد؛بویژه آنکه اگر خروج انگلیس از اتحادیه اروپا هم موجب تجزیه این کشور شود و هم شروع دومینويي برای فروپاشی اتحادیه اروپا از طریق خروج تدریجی سایر اعضا بويژه کشورهای قدرتمندی چون آلمان و فرانسه از این اتحادیه باشد، آثار زیادی در بروز فرصتها و محدودیتها برای بازیگران منطقه ای وجهاني در پی خواهد داشت و رقابتهاي جدیدی را سبب خواهد شد.
هرچند که تضعيف اتحادیه اروپا به رغم کاهش فرصتهای آمریکا، میتواند موجب تقویت همکاریهای این کشور با یکایک کشورهای اروپایی نیز شود، برای کشورهایی چون ایران نيز فرصتهاي جدیدی برای تقویت روابط دوجانبه با کشورهای اروپایی فراهم خواهد شد و بدین ترتیب پاردايم موازنه مثبت در روابط بین کشورها از امکان تحقق بیشتری برخوردار خواهد شد.دراینجا به چند مورد مهم از تاثيرات احتمالي متقابل خارجي خروج انگلیس از اتحادیه اروپا اشاره میکنم:
- نگاه چین به خروج انگلیس از اتحاديه اروپا
چین از خروج انگلیس از اتحادیه اروپا احساس زیان و نگرانی میکند زیرا از انگلیس برای تأثیر بر سیاستهای اتحادیه اروپا بهره می برد و از این طریق فشارهای زیادی را که از سوی آمریکا و ژاپن بر این کشور وارد میشد، برای کسب فرصتهای اقتصادی از طریق اتحادیه اروپا مهار می کرد تا فرصتهای اقتصادی را کسب کند.
چین همچنین از طریق سرمایهگذاریهای کلان در انگلیس توانسته با بازار بزرگ و غیر قابل نفوذ اروپا وارد شود و 500 میلیون مشتری برای کالاهای خود کسب کند. شرکتهای چینی اعلام کرده بودند که در صورت خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، سرمایههای خود را این کشور خارج خواهند کرد. نهایت اینکه انگلیس برای بین المللی کردن واحد پولی چین (یوان) بهترین مکان ارتباطی با بازارهای خاورمیانه، اروپا و آمریکا محسوب میشود.
- رویکرد احتمالی روسیه به خروج انگلیس از اتحادیه
هرچند مسکو موضع آشکاری نسبت به خروج بریتانیا از اتحادیه اعلام نکرده و واکنش ديپلماتيکش، موضع واقعيش نخواهد بود اما به نظر میرسد خروج بریتانیا ازا تحاديه اروپا را که احتمالا باعث تضعیف این اتحادیه خواهدشد فرصتی برای تقویت حضور خود در اروپا و فرار از تحریمهای اروپا تلقی کند. بویژه آنکه انگلستان در اعمال تحریم اتحادیه اروپا علیه روسیه همواره موضعی هماهنگ با سایر اعضا داشته و سرسختانه از تحریمهای اقتصادی روسیه در پی تحولات شرق اوکراین حمایت کرده است؛ در حالی که برخی از پایتختهای اروپایی همچون رم، بوداپست و آتن بی میلی خود را نسبت به این تحریمها پنهان نکردند.
- موقعیت اتحادیه اروپا بدون انگلستان
جدایی اتحادیه از انگلستان به عنوان یک قدرت هستهای و کشوری که عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل است، می تواند تاثیرات منفی فراوانی بر سیاست خارجی و امنیت این اتحادیه بگذارد.اتحادیه اروپا در طی سالها، ماموریتهای خارجی نظامی و غیرنظامی خود را در جمهوری آفریقای مرکزی، در آبهای سومالی و علیه دزدی دریایی و به تازگی در عملیات دریایی «سوفیا» و علیه قاچاق مهاجران در آبهای لیبی، گشتزنی در آبهای دریای بالتیک گسترش داده است که انگلستان یکی از اصلی ترین اعضای این اتحادیه در این ماموریتها بوده است که درغياب این کشور چالشهایی در مناطق مذکور بروز خواهد کرد.
از سوی دیگر با خروج لندن، تنها پاریس است که در میان ۲۸کشور عضو اتحادیه از رویکرد استراتژیک بین المللی برخوردار است و به دليل وجود اختلاف نظرهای ریشه ای میان آلمان و فرانسه در مورد تعهدات نظامی، محور آلمان - فرانسه نمی تواند به تنهایی نبود انگلیس را جبران کند.از طرفی وضعیت جدید میتواند بازیهای درون بروکسلي را به مسیر امتياز خواهی برخی از اعضا برای ماندن و بروز اختلاف میان آنها سوق دهد.هرچند که نباید همگرایی و همسویی اتحاديه اروپا و انگلستان و آمریکا را در مسائل مبرم جهانی از نظر دورداشت.
انگلیس بدون اتحادیه اروپا و اتحادیه اروپا بدون انگلیس
هرچند که بريتانيا همواره به عنوان متحد آمریکا در مذاکرات اتحادیه در بروکسل عمل کرده است نقشی مهم در اقناع اعضای اتحادیه و پیوستن آنها به تحریم روسیه در ۲۰۱۴و همچنین حضور آنها در ائتلاف بین المللی مبارزه با داعش داشته است و خروج این کشور از اتحادیه و وارد شدن شوک احتمالی به بازارهای جهانی برای آمریکا نگران کننده است اما رابطه آمریکا با دولتهای مهم اروپا به اندازه ای قوی هست که با خروج انگلیس از اتحادیه، این احتمال وجود دارد که آمریکا کشورهای اروپایی را در مورد سیاستهای خود در سوریه یا مقابل روسیه همراه کند.
از سوی ديگربا تقویت جایگاه آلمان در اتحادیه اروپا و تقویت رابطه دو جانبه واشنگتن - برلين این کشور می تواند تبدیل به مهم ترین همکار آمریکا در اروپا شود. همچنین تقویت رابطه آمریکا با فرانسه و ایتالیا که از سالهای گذشته آغاز شده، میتواند به ایفای نقش هماهنگ با این کشورها کمک کند.همچنین با خروج انگلستان از اتحادیه اروپا میزان دسترسی چین به عنوان رقیب اصلی آمریکا در عرصه جهانی به بازارهای اروپا تضعیف خواهد شد و سیاست چین برای مبادلات جهانی با واحد پولی خود این کشور از طریق انگلستان نیز با چالش مواجه خواهد شد. عواملی که می توانند به سیاست مهار چین توسط آمریکا کمک کنند. بنابراین می توان گفت حادثه جدایی لندن از بروکسل برای آمریکا و اعضای قدرتمند اتحادیه اروپا دارای بار منفی ومثبت است و روند تحولات چگونگی این ابعاد را به تدریج نشان خواهد داد.
- تاثیر خروج انگلستان از اتحادیه اروپا بر ژاپن
کارشناسان پیش بینی کرده اند پس از خروج انگلیس از اتحادیه اروپا تقاضا برای «یورو» و «پوند» کاهش و ارزش «ین» ژاپن به دليل افزایش تقاضا سیر صعودی خواهد يافت وافزایش قیمت ین ژاپن در این شرایط به هیچ وجه به سود تولیدکنندگان و صادرکنندگان ژاپنی نیست و ژاپن نیز مانند چین در تلاش است تا ارزش پول خود را در حد منطقی و حتی ضعیف تر نگاه دارد تا تولیدات این کشور قدرت رقابت بین المللی داشته باشد. بسیاری از شركتهای ژاپنی صرفا به خاطر اینكه انگلیس شاهراه اتحادیه اروپا است در این كشور شركت ثبت کرده اند و در حال حاضر قریب 1000 تاجر و سرمایه گذار ژاپنی در انگلیس فعالیت می كنند و ۱۴۰هزار نفر فرصت شغلی در این كشور ایجاد کرده اند.
کلام آخر
پرواضح است که خروج انگلستان از اتحادیه اروپا مزید بر تأثیرگذاری در اوضاع داخلی انگلستان نقطه عطفی در تحولات بینالمللی قرن بیست و یکم خواهد بود و تبعات آن در روندهای بین المللی به صورت تدریجی در ابعاد و مناطق مختلف جهان خود را نشان خواهد داد و منجر به افزایش رقابتها، انشقاق و ائتلافهای جدید در عرصه جهانی خواهد شد و برندگان، کشورهایی خواهند بود که به کاربستن دیپلماسی هوشمندانه با اتکا به مولفههای واقعی قدرت ملی و شناخت واقعیات جهانی بدور از ماجرا جویی و تنشزایی از فرصتهای جدید در راستای منافع ملی کشور خود بهره برداری کنند و به جلب رضایت ملت خویش بیاندیشند.
یک رفراندوم و عواقب سنگین آن
کریستوفهاسلباخ با عنوان تحلیگر بخش آلمانی دویچهوله در گزارشی که این پایگاه خبری آن را منتشر کرد، نوشت: اکثر مردم انگلیس در یک تصمیم تاریخی به خروج از اتحادیه اروپا رأی دادند اما پیامدهای اقتصادی و سیاسی این تصمیم برای انگلیس و اتحادیه اروپا چیست؟به گزارش ایرنا، دویچه وله در ادامه این گزارش افزود: نتیجه این رفراندوم یک فاجعه بود؛ فاجعهای برای همه.
این تصمیم مردم انگلیس تنها بازنده در پی خواهد داشت. هواداران خروج از اتحادیه اروپا شاید در این لحظه احساس استقلال بیشتری کنند، اما خیلی زود در خواهند یافت که این استقلال چیزی بیش از یک توهم نیست. انگلیس پس از این تصمیم فقیرتر خواهد شد و نکته بسیار مهم اینکه: خطر فروپاشی پادشاهی انگلیس را تهدید میکند.
اکثر اسکاتلندیها به بقا در اتحادیه اروپا رأی دادهاند و همین میتواند جدایی آنها را در پی داشته باشد. صدای فریاد اتحاد ایرلند نیز بلندتر از پیش خواهد شد؛ چرا که مرز خارجی اتحادیه اروپا اکنون از میان خاک ایرلند میگذرد و البته پیامدهای منفی مشابهی برای سایر کشورهای اتحادیه اروپا قابل پیشبینی است و این موضوع، تنها محدود به آن نیست که یکی از مهمترین پرداختکنندههای حق عضویت این اتحادیه را ترک میکند، بلکه موضوع بر سر خروج کشوری است که توان رقابت اتحادیه اروپا در سطح جهان را افزایش داده بود و به این اتحادیه چهرهای بینالمللیتر داده است.
خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، بهویژه برای آلمان گران تمام میشود. کشورهای بسیاری در اتحادیه اروپا هستند که کمابیش خواهان کاهش تأثیرات روند جهانیگردانیاند و چندان علاقهای به کنترل پرداختها و هزینههای دولتی ندارند. در این میان، آلمان و انگلیس همواره سیاست مشترکی را دنبال کردهاند. و حال این شریک آلمان خواستار ترک اتحادیه اروپاست.اما یکی از پیامدهای مهم خروج انگلیس از اتحادیه اروپا شاید پیآمد سیاسی آن باشد: نمونه انگلیس میتواند سرمشق و الگوی دیگران واقع شود.
نیازی نیست که یکباره شمار کثیری از اعضا تصمیم به خروج از اتحادیه را بگیرند. اما کشورهای دیگر نیز میتوانند برای دریافت حقوق ویژه و نادیده گرفتن این یا آن قانون و مقررات اتحادیه اروپا، همچون انگلیس تهدید به برگزاری رفراندوم کنند.و در فرجامین نگاه از اتحادیه اروپا، نهادی میماند که همه اعضای آن هر یک ساز خود را بزند و از زیر مسئولیتهای برآمده از تصمیمهای آن شانه خالی کند. به این ترتیب اتحادیه اروپا از یک بازیگر جدی و بینالمللی در همه عرصهها، بدل به یک نهاد شکننده و سست عنصر میشود.
ارزش افزوده این رفراندوم برای اروپا چیست؟
بسیاری از شهروندان کشورهای اروپا اکنون مایلند انگلیسیها طعم خروج از اتحادیه را بچشند. پیامشان روشن است: هر که رفت، برای ابد رفته است. دیگر نمیباید برای بقای انگلیس سخاوتمندانه عقب نشینی کرد و برای انگلیس مزایای خاص قائل شد. حتی باید برخورد به انگلیس به گونهای باشد که سایر کشورهایی که کمابیش از گرایش مشابهی برخوردارند، بروشنی دریابند که پاسخ اتحادیه به (فراریان از خدمت) بسیار قاطع است و آنها با چنین کاری تنها به خودشان ضرر خواهند رساند.اما انتقام، چاره کار نیست؛ چون در بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا کسانی که یا با اتحادیه اروپا خصومت دارند و یا نسبت به حقانیت آن تردید، کم شمار نیستند. تهدید کردن در فرجامین نگاه باعث مسمومتر شدن فضای حاکم خواهد شد.
به جای آنکه در چنین شرایطی به تهدید و انتقام بیندیشیم، باید در کمال خونسردی در پی چاره باشیم و تلاش کنیم که مناسبات جدیدی با انگلیس برقرار کنیم. تردیدی نیست که این مناسبات نمیتواند جای عضویت انگلیس را برای اتحادیه اروپا پر کند، اما سیاست یا همه چیز یا هیچ چیز، به هر حال در شرایط کنونی چارهساز نخواهد بود.
اتحادیه اروپا نیز حال باید با خود برخوردی انتقادی کند. شعار حل همه مشکلات در گروی (اروپای بیشتر) است، شهروندان کشورهای عضو، اتحادیه اروپا را دیگر راضی نمیکند. یکی از نمونههای آن همین بحران پناهجویی است؛ بحرانی که در نگاه بسیاری یکی از بزرگترین چالشهای قاره اروپاست. شعار (اروپای بیشتر) در این رابطه به معنای پذیرش هر چه بیشتر شمار پناهجویان بود و تقسیم آنها بین کشورهای عضو. اما بسیاری از این کشورها اصلاً حاضر به پذیرش این پناهجویان نبودند .
در مورد بحران کماکان حل نشده بدهیهای دولتی نیز (پاسخ اروپایی) بیشتر زیان بخش بود تا سودمند: کشورهای ثروتمند احساس میکردند که مورد سوء استفاده قرار گرفتهاند و کشورهای فقیر نیز احساس میکردند که ولی و قیم پیدا کردهاند.ارزش افزوده این رفراندوم برای کشورهای عضو اتحادیه اروپا باید این باشد که همکاریهای اروپایی در آینده باید دقیقتر مستدل و طراحی شوند.
این دیگر به هیچروی کفایت نمیکند که به اتحادیه اروپا بهمثابه پروژه صلح نگریسته شود؛ اما سایر پرسشها و مشکلات از دیده به دور مانند.آری، تصمیم مردم انگلیس به خروج از اتحادیه اروپا یک کابوس است. اما این تصمیم در عین حال، فراخوانی است بسیار رسا برای بیداری و هوشیاری اعضای این اتحادیه. انتقاد از خود قاطع و در عین تأمل ورزیدن نسبت به همه آن اهدافی که اروپا مایل است مشترکاً در آینده به آنها دست یابد، پیام مهم این لحظه است. ادامه دارد...
ش.د9501289