کیهان/
عبرت فیلیپین شدن (یادداشت روز)
خبرگزاریها
پریروز گزارش دادند رئیس جمهور فیلیپین بعد از مشاهده مداخلات بیحد و حصر
آمریکا در امور داخلی کشورش، اعتراض کرده و اوباما را «حرامزاده» خوانده
است! «رودریگو دوترته» که اکنون به یک چهره ضد آمریکایی مشهور تبدیل شده در
ادامه این را هم گفته که «فیلیپین دیگر مستعمره آمریکاییها نیست که اگر
هرچه بگویند، کشورش مثل برده از آن اطاعت کند». فیلیپین از قرن هفدهم تا
بیستم، مستعمره اسپانیا و در نیمه اول قرن بیستم مستعمره آمریکا بود. این
کشور در سال ۱۹۴۶میلادی توانست مستقل شود.گفته میشود انتقاد اوباما، به
اعدام قاچاقچیان مواد مخدر در فیلیپین بوده است... در این باره گفتنیهایی
هست؛
1- تا همین سه چهار ماه پیش که فیلیپین یکی از متحدین آمریکا محسوب
میشد، قاچاقچیان مواد مخدر در این کشور اعدام میشدند؛ بدون اینکه رهبران
این کشور از سوی دولت آمریکا تحت فشار قرار بگیرند. تظاهراتهای ضد
آمریکایی مردم علیه تمرینهای نظامی مشترک کشورشان با آمریکا هم جزو معدود
خبرهایی بود که غالبا در رسانهها از فیلیپین منتشر میشد. خلاصه اینکه کسی
با فیلیپین کاری نداشت جز چین که فیلیپین را محلی برای توطئه چینیهای
آمریکا علیه کشورش یافته بود.
فیلیپین قریب یک قرن پایگاه اصلی نظامی
آمریکا و سکوی پرتابی، علیه چین بوده است. این پایگاههای ظاهراً موقتی،
ارتش آمریکا را قادر میسازد خطوط استراتژیک دریایی را در کنترل داشته
باشد. به همین دلیل واشنگتن همیشه نگران بوده که رشد مبارزات مردمی علیه
پایگاهها و تمرینهای مشترک نظامی، بر مبارزات علیه پایگاههای نظامی
آمریکا، در جهان تأثیر داشته باشد. در سال ۱۹۹۲ به دلیل همین اعتراضهای
مردمی فیلیپین، پایگاه نظامی آمریکا تعطیل و آمریکا مجبور به ترک این کشور
شد. با این وجود هنوز ۳۰ تا ۵۰ هزار سرباز آمریکایی در فیلیپین حضور دارند و
در حال فعالیت هستند. «مانیلا تایمز» در تاریخ ۲۷ اوت ۲۰۰۷ اعلام کرده
بود حتی اگر آمریکا طرح برقراری دوباره پایگاه نظامی در فیلیپین را انکار
کند، آشکار است که ارتش این کشور مشغول اجرای یک پروژه نظامی در سراسر
میندانائو است. حوزه عملیاتی آمریکا در فیلیپین در حال حاضر ۸۰۰۰ مایل مربع
و شامل کل جزیره میندانائو و جزایر اطراف آن است.
فیلیپین بیش از یک
قرن در خدمت منافع آمریکا بوده است. آمریکاییها در این 110 سال از فیلیپین
کم بهرهبرداری نکردهاند بنابراین نمیتوانند بپذیرند مستعمره سابقشان
به راحتی از دست برود. آمریکا فیلیپین را مستعمره میخواهد حتی اگر مقامات
این کشور به اسم متحد، یک قرن به آن سواری مفت داده باشند.
2- چرا
آمریکا هیچ ابایی از خیانت به متحدین خود ندارد و به راحتی از پشت به آنها
خنجر میزند؟ پاسخ این سوال را باید در ماهیت استکباری حاکمان کاخ سفید جست
و جو کرد. آمریکاییها پیش از این نیز به شکلهای گوناگون از جمله کودتا و
جاسوسی و... از خجالت نزدیکترین متحدین خود درآمدهاند. ماجرای کودتای
نافرجام اخیر در ترکیه و جاسوسی از صدر اعظم آلمان نسخههای جدید از
خیانتهای آمریکا به نزدیکترین متحدانش-نه دشمنانش-هستند. شاید حرامزاده
خواندن فردی مثل اوباما از سوی رئیس جمهور فیلیپین پسندیده نباشد اما دولت
فیلیپین این حق را دارد که ازآمریکا بخواهد پس از این همه سال خدمت بیمزد،
دیگر در امور داخلی کشورش دخالت نکند. ماجرای فیلیپین نشان میدهد آمریکا
متحد و غیرمتحد نمیشناسد و کشورها و مقامات آنها را - همان طور که دوترته
گفته- «َبرده» میخواهد.
3- بیهیچ تردیدی آنچه باعث شده مداخلات
آمریکا در فیلیپین از حد بگذرد، اعدام قاچاقچیان مواد مخدر نیست که سالانه
دستکم 200 هزار نفر را در جهان به کام مرگ میکشانند بلکه خطری است که
آمریکاییها با روی کار آمدن یک رئیس جمهور مستقل در فیلیپین احساس
کردهاند. ضمن اینکه در آمریکا نیز قاچاقچیان مواد مخدر اعدام میشوند. جان
انسانها اگر برای آمریکا اهمیت داشت، امروز نه داعشی وجود داشت، و نه نام
هیروشیما و ناگازاکی اینقدر برای مردم آشنا بود. آمریکا اگر نگران جان
انسانها بود، باید، افسار شجره خبیثه ملعونه آل سعود را میکشید. به قول
حضرت آقا «رژیم بیشرم سعودی به پشتوانه همراهی آمریکا، وقیحانه در مقابل
مسلمانان ایستاده و در یمن، سوریه، عراق و بحرین خونریزی میکند، بنابراین
آمریکا و دیگر حامیان ریاض در جرم و جنایات سعودیها شریکند.» نگرانی چنین
رژیمی از اعدام قاچاقچیان مواد مخدر در فیلیپین، بیشتر به جوک شبیه است.
نیست؟
4- لزوم حرکت کشورها با استانداردهای آمریکا-یا به قول
لیبرالهای وطنی«استانداردهای جهانی»! - موضوعی است که امثال اوباما
مداخلات خود در امور کشورهای مستقل را همواره با آن توجیه کردهاند. در
ماجرای اعدام قاچاقچیان مواد مخدر در فیلیپین نیز اوباما گفته، این
اعدامها با قوانین و استانداردهای جهانی همخوانی ندارد. در حالی که
همانطور که اشاره شد، اولا موضوع ربطی به استانداردها ندارد و اصل ماجرا به
ترس واشنگتن از دور شدن این کشور از آمریکا مربوط میشود؛ ثانیا اگر کشوری
بخواهد با این به اصطلاح استانداردها حرکت کند، میبایست منتظر
استانداردهای ضد انسانی و ظالمانه بعدی غرب هم باشد.
5- چین پیش از آن
که تبدیل به یک قطب در حوزه نظامی و اقتصادی شود، همواره از ناحیه حقوق بشر
و همین استانداردهای به اصطلاح جهانی از سوی کشورهای غربی مثل آلمان،
فرانسه و آمریکا، گزیده میشد. اما همین کشور به محض اینکه با استفاده از
ظرفیتهای داخلی به رشد عظیم اقتصادی و نظامی دست یافت، فشارهای حقوق بشری
به ویژه از سوی کشورهایی مثل فرانسه و آلمان تقریبا متوقف شد. چین امروز نه
با استانداردهای تعریف شده غرب همراهی میکند، و نه به فشارها علیه خود
بها میدهد چرا که قدرتمند شده است. راه مقابله با زورگویی کشورهای
مستکبر، لبخند زدن و دل بستن به وعدههای نسیه یا، متوقف کردن توانمندیهای
خود در حوزه فناوری و نظامی نیست. برعکس چاره کار در تقویت بنیانهای
اقتصادی و نظامی و اعتماد به ظرفیتهای داخلی و در یک کلام «اقتصاد
مقاومتی» است. این نگرانی وجود دارد ادامه راهی که دولت محترم در مواجهه با
مشکلات اقتصادی و فشار غرب در پیش گرفته، به مداخلات بیشتر و گستاخی
افزونتر آمریکا منتهی شود. در چنان وضعیتی حرامزاده خواندن دولتمردان
آمریکا فایدهای ندارد؛ چرا که خباثت و خیانت و بدعهدی و از پشت خنجر زدن
جزو صفات ذاتی شیطان بزرگ است.
جعفر بلوری
جمهوری اسلامی/
بسمالله الرحمن الرحیم
هفته
جاری با عطر حج آغشته بود، زیرا که موسم حج فرا رسیده ولی این بار این
آئین ابراهیمی بدون حضور زائران ایرانی برگزار میشود. سال گذشته
بیکفایتی، جنایت و قساوت حاکمان سعودی منجر به شهادت مظلومانه هزاران نفر
از حجاجی شد که بخش قابل توجهی از آنان، ایرانی بودند. سردمداران بیلیاقت
سعودی به جای اینکه مسئولیتشان را در بروز فاجعه منا پذیرفته و از
مسلمانان جهان دلجویی کنند، طی یکسال گذشته در جایگاه مدعی نشسته و با
وارونه نمایی و فرافکنی، ادعای طلبکاری کردند اما پیام اخیر رهبر انقلاب
اسلامی به زائران بیتاللهالحرام و مسلمانان جهان، پرده از ماهیت کثیف
حکام ریاض برداشت و آنها را رسواتر کرد.
رهبر معظم انقلاب روز دوشنبه با
انتشار پیامی خطاب به امت اسلام، به روشنگری در این خصوص پرداخته و
فرمودند: «حکام سعودی که امسال صدّ عن سبیلالله و المسجدالحرام کرده و راه
حجاج غیور و مومن ایرانی به خانه محبوب را بستهاند، گمراهانی روسیاهند که
بقای خود بر اریکه قدرت ظالمانه را در دفاع از مستکبران جهانی و هم پیمانی
با صهیونیسم و آمریکا و تلاش برای برآوردن خواسته آنان میدانند و در این
راه از هیچ خیانتی روی گردان نیستند.»
در این پیام تاکید شده است: «جهان
اسلام، اعم از دولتها و ملّتهای مسلمان باید حاکمان سعودی را بشناسند و
واقعیت هتاک و بیایمان و وابسته و مادی آنان را بدرستی درک کنند؛ باید به
خاطر جنایاتی که در گستره جهان اسلام به بار آوردهاند، گریبان آنها را رها
نکنند، باید به خاطر رفتار ظالمانه آنان با ضیوف الرّحمان، فکری اساسی
برای مدیریت حرمین شریفین و مساله حج بکنند. کوتاهی در این وظیفه، آینده
امت اسلامی را با مشکلات بزرگتری مواجه خواهد ساخت.»
در رابطه با پیام
مقام معظم رهبری چند نکته اساسی به چشم میخورد؛ نخست آنکه سالهاست اداره
حج در دست رژیمی است که بارها صلاحیت خود را در اداره این مراسم مذهبی
پایمال ساخته و نمونههایی چون کشتار حجاج ایرانی در سال 1366 و فاجعه منا،
نمودی از این واقعیت است که عربستان از حج به عنوان ابزاری برای پیشبرد
خصومتورزی علیه کشورهایی چون جمهوری اسلامی ایران استفاده میکند. نوع
رفتار سعودیها نشان میدهد که ادعاهای آنان در زمینه برگزاری غیر سیاسی
حج، بیش از همیشه بیپایه و اساس و متناقض با رفتار آنها است.
دوم اینکه
سعودیها که تا پیش از لجاجت ورزی و خودسری حاکمان تازه به دوران رسیده در
ریاض، رفتارشان تا حدی به ظاهرسازی و متانت ساختگی گرایش داشت، اینک ماهیت
خود را به صورت بیپرده آشکار میسازند. عربستان که زمانی داعیهدار رهبری
جهان اسلام بود، اینک در قامت بزرگترین پشتیبان گروههای افراطی و
تروریستی ظاهر شده و کشورهای اسلامی چون سوریه و عراق و یمن را دستخوش
بحران و جنگ و خونریزی کرده است.
این کشور پا را از این هم فراتر نهاده و
به صورت مستقیم، خود عهدهدار کشتار مردم به ویژه زنان و کودکان یمنی شده و
به تعبیر رهبر انقلاب در اقصی نقاط جهان اسلام دست به فتنه انگیزی و آشوب
میزند. نکته قابل توجه اینکه داعیهدار رهبری جهان اسلام برای ائتلاف سازی
علیه کشورهایی چون سوریه، یمن، عراق، لبنان و به ویژه جمهوری اسلامی ایران
از تشکیل یک جبهه متحد بازمانده و حتی دلارهای نفتی نیز نتوانسته انسجامی
عربی را به رهبری حاکمان ریاض بوجود آورد.
سومین نکته اینکه اکنون که
رهبران آل سعود در عرصههای کنشگری سیاسی، منطقه ای، حقوق بشر و... روی از
منطق برگرداندهاند و جای تردیدی در بیکفایتی و سوء نیت نسبت به مسلمانان
به جا نگذاشته اند، جا دارد که کشورهای جهان در زمینه اداره مناسک جهانی حج
و حفظ شئونات شهرهای مذهبی چون مکه و مدینه که سرمایههای مشترک جهان
اسلام به شمار میروند، چارهای جدی بیاندیشند و جان و حرمت شهروندان خود
را از دست گَزنده و تجاوزپیشه آل سعود در امان دارند.
به هر حال اکنون
یک سال از وقوع حادثه منا میگذرد اما سعودیها نه تنها به جبران این صدمه
روحی روانی که به بسیاری از خانوادههای مسلمان حجاج جان باخته وارد شد،
نپرداختهاند بلکه حجاج ایرانی را نیز با بهانههای واهی از حج امسال محروم
کردند. وقاحتبارتر اینکه حاکمان بیدین و بیوجدانی که فاجعه بزرگ منا را
پدید آورده و با نام خادمان حرمین، حرمت حرم امن الهی را شکسته و میهمانان
خدای رحمان را در روز عید در منا و پیش از آن در مسجدالحرام قربانی
کردهاند، اکنون از سیاسی نشدن حج دَم میزنند و دیگران را به گناهان بزرگی
که خود مرتکب شده اند، متّهم میکنند. این درحالی است که حمایت مالی،
سیاسی و نظامی حاکمان سعودی با پشتوانه فتواهای وهابیت و با حمایت مقامهای
آمریکایی از گروههای تروریستی داعش، القاعده، النصره و جیش الاسلام که
دستشان به خون همه فرقههای اسلامی و حتی مسیحی در کشورهای اسلامی آغشته
است٬ برکسی پوشیده نیست.
تکرار حوادث ناگواری که در سالهای اخیر در
مراسم حج به کشته شدن هزاران حاجی انجامیده و نیز ضربههایی که در این
سالها با فتواهای مفتیهای وهابی بر پیکره اسلام در اذهان وافکار عمومی
ملتهای جهان وارد شده، باعث شد که حتی علمای اهل سنت بخصوص الازهر مصر در
اجتماعی که اخیرا در چچن برگزار شد٬ فرقه تکفیری وهابیت را فرقهای جدا از
اسلام محمدی(ص) معرفی کنند که از افکار «محمد عبدالوهاب» نشات گرفته نه دین
پاک محمد رسولالله (ص).
کنفرانس اخیر «گروزنی» در کشور چچن باعث تشدید
فشارها برای خارج کردن مرجعیت اهل سنت از دست عربستان سعودی و افزایش
انزوای این کشور در جهان اسلام و اثبات اتهام مرتبط بودن تفکر وهابیت با
تروریسم شد، موضوعی که باعث خشم علمای رسمی و غیر رسمی سعودی و حتی هم
پیمانان آنان شده است که در این زمینه علمای درباری با وقاحت بیشتری، هرزه
دری میکنند و باعث تفرقه در دنیای اسلام شدهاند.
مقام معظم رهبری
برهمین اساس به دولتها و ملتهای مسلمان گوشزد میکنند که «باید حاکمان
سعودی را بشناسند و واقعیت هتّاک و بیایمان و وابسته و مادّی آنان را
بدرستی درک کنند؛ باید به خاطر جنایتهایی که در گستره جهان اسلام به بار
آورده اند، گریبان آنها را رها نکنند؛ باید به خاطر رفتار ظالمانه آنان با
ضیوف الرّحمان، فکری اساسی برای مدیریت حرمین شریفین و مسئله حج بکنند.
کوتاهی در این وظیفه، آینده امّت اسلامی را با مشکلات بزرگتری مواجه خواهد
ساخت».
امروزه یکسال از فاجعه منا میگذرد و قلوب بازماندگان فاجعه منا
و دنیای اسلام جریحهدار است و در عین حال اتباع 3 کشور ایران، سوریه و
یمن توسط آل سعود از حضور در مراسم حج محروم شدهاند که دقیقاً نشانه «صد
عن سبیل الله» است. اگرچه ما در حج امسال حضور نداریم و قلوب جریحهدار شده
ما متوجه آنجا است.
به هر حال فاجعه منا لکه ننگی ماندگار بر پیشانی
شجره خبیثه ملعونه آل سعود است و همانگونه که رهبر معظم انقلاب، دیروز در
دیدار با خانوادههای شهدای منا و مسجدالحرام تاکید کردند، لیاقت اداره
حرمین شریفین را ندارند.
از دیگر مناسبتهای هفته اینکه فردا مصادف است
با سالروز شهادت پنجمین اختر سپهر ولایت، حضرت امام باقر علیهالسلام که
شیعیان جهان سوگوار امامی هستند که بر اثر مظالم وهابیت منحوس و اخلاف خبیث
آنان، مزارشان در بقیع مطهر مورد بیاحترامی قرار میگیرد.
در بررسی مهمترین رویدادهای بینالمللی هفته، به تازهترین تحولات یمن، سوریه و عراق میپردازیم.
در
یمن، رونمایی از موشک جدید موسوم به موشک «برکان 1» توسط یمنیها، در
کانون توجه رسانههای خبری جهان قرار گرفت و بسیاری از ناظران و تحلیلگران
مسائل منطقه تحول جدید را باعث تغییر معادله در تقابل یمنیها با ائتلاف
متجاوز سعودی عنوان کردند. این درحالی است که مسئولان انصارالله اعلام
کردند که ائتلاف تحت رهبری ریاض باید منتظر موشکهای جدید «برکان 2» و
«برکان 3» نیز باشند. موشک جدید نیروهای یمن 800 کیلومتر برد دارد و
تقریباً اکثر مناطق حساس عربستان را در تیررس خود خواهد داشت.
پس از
آنکه دو گروه سیاسی عمده یمن یعنی انصارالله به رهبری حوثیها و حزب کنگره
ملی به ریاست علی عبدالله صالح، رئیسجمهور اسبق یمن با تشکیل «شورای عالی
سیاسی» یمن ضربه محکمی به عربستان و متحدانش وارد کردند، رونمایی از موشک
دوربرد یمنیها، دومین ضربه را به دولتهای مرتجع تحت قیادت عربستان وارد
ساخت.
تحولات یمن اکنون در مسیر پیروزی نیروهای یمنی پیش میرود و عرصه
هر روز بر متجاوزان در ریاض تنگتر میشود. شکست و سرخوردگی سران ریاض را
میتوان به طور وضوح از اقدامات جنونآمیز آنها در تشدید حمله به مناطق
مختلف یمن دریافت. شدت حملات هواپیماهای سعودی طی چند روز اخیر، در طول
ماههای گذشته بیسابقه بوده است. به طوری که پس از خروج «پزشکان بدون
مرز»، گروه «سازمان پزشکان جهان» نیز این هفته به دلیل شدت حملات مجبور شد
یمن را ترک کند. این سازمان قبل از خروج از یمن اعلام کرد اوضاع در این
کشور به شدت وخیم است و به دلیل وضعیت جنگی 80 درصد مردم نیاز به کمکهای
انسانی و بهداشتی دارند.
این هفته، در سوریه نیز شاهد تحولات تازهای
بودیم. در صحنه سیاسی اعلام شد که روسیه درصدد است مقدمات دیدار اردوغان و
اسد را در مسکو فراهم سازد. در همین ارتباط، ییلدریم نخستوزیر ترکیه اعلام
کرد که آنکارا مشارکت حکومت سوریه را در دولت انتقالی میپذیرد. آنکارا در
روزهای اخیر به طور چشمگیری در مواضع سیاسی خود نسبت به سوریه چرخش داشته
است که بیانگر پذیرش واقعیت اقتدار وثبات حکومت سوریه است. دولت ترکیه و
شخص اردوغان تا به حال هر آنچه که در توان داشتند برای ساقط کردن حکومت
سوریه به کار گرفتند ولی نه تنها موفق به تحقق توطئه خود نشدند بلکه به
اذعان بسیاری از ناظران، اکنون حکومت سوریه از حکومت ترکیه باثباتتر است.
تغییر
موضع آنکارا در قبال سوریه به آن مفهوم نیست که آنکارا به کل از اقدامات
خصمانه علیه سوریه دست برداشته باشد. هم اکنون نیروهای ترکیه بخشی از خاک
سوریه را به بهانه مبارزه با کردها و بدون توافق و هماهنگی با دمشق اشغال
کردهاند که مورد شکایت دولت سوریه قرار دارد.
این هفته در عراق، همزمان
با ادامه رایزنی گروههای سیاسی برای کاهش تنشهای سیاسی، این کشور، شاهد
پیشرویهای تازه ارتش در اطراف موصل بود. اکنون موصل به طور کامل از سوی
ارتش در محاصره قرار گرفته و ارتش و نیروهای مردمی منتظر تصمیم دولت برای
آغاز حمله نهایی به موصل و آزادسازی دومین شهر بزرگ عراق از اشغال گروه
تروریستی داعش هستند.
حیدرالعبادی نخستوزیر عراق این هفته گفت که به
زودی حمله به موصل آغاز خواهد شد و تاکید کرد که گروه «حشدالشعبی» (نیروی
مردمی شیعه) نیز در عملیات آزادسازی موصل مشارکت خواهند داشت. از چندی قبل
گروههایی در عراق، ضمن همنوایی با برخی دولتهای مداخلهگر، تبلیغات
خصمانهای را علیه نیروهای حشدالشعبی به راه انداختهاند تا این گروه را از
معادلات نظامی و سیاسی عراق کنار بزنند این درحالی است که این گروه در
گذشته نقش موثری در نبرد علیه تروریستهای تکفیری و آزادی شهرهای اشغالی
داشته است و این واقعیت را ناظران بیطرف مسائل عراق اذعان میکنند.