تاریخ انتشار : ۰۸ آبان ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۰  ، 
کد خبر : ۲۹۶۱۷۱
مقايسه‌اي بين سياست خارجي چين، غرب و ايران در آفريقا در گفت‌وگو با جعفر قنادباشي

شيوه چيني‌ها در آفريقا سرمايه‌داري نيست

اشاره: آفريقا از اول انقلاب در سياست خارجي ايران مطرح بوده ولي هيچ وقت به قدر مطرح بودنش، حوزه عمل سياست خارجي قرار نگرفته است. البته حتي در داخل ساختار سياست خارجي امريكا هم در مورد اهميت داشتن يا اهميت نداشتن آفريقا ديدگاه يكدستي وجود ندارد. با اين حال، طي سال‌هاي اخير، حضور چين به عنوان يك قدرت نوظهور جهاني، در آفريقا توجه‌ها را به خود جلب كرده است. قاره آفريقا از ديرباز منطقه‌اي براي رقابت قدرت‌هاي بزرگ جهاني بوده است. به عبارتي اگرچه زماني كشورهاي غربي سردمدار نفوذ در قاره سياه بودند اما اين مسئله در دهه اخير تغيير يافته و قدرت‌هاي ديگري ظهور پيدا كرده‌اند كه گوي رقابت را از كشورهاي غربي ربوده‌اند. به موازات رشد اقتصادي چين، اين كشور در سال‌هاي اخير در حوزه‌هاي اصلي و كليدي همچون توسعه زيرساخت‌هاي قاره آفريقا نقش فعالي داشته است و با سرمايه‌گذاري‌هاي كلان و كسب بازار براي صادرات كالاهاي خود، به بزرگ‌ترين شريك تجاري كشورهاي آفريقايي تبديل شده است. جعفر قنادباشي از كارشناساني است كه شايد حدود 30 سال است نام او را با آفريقا مي‌شناسند. او مي‌گويد ايران در آفريقا سياست منسجمي ندارد و معتقد است بايد دستورالعملي براي تدوين يك راهبرد مشخص صادر شود تا نيازهاي ايران در عرصه سياست خارجي را اولويت‌بندي كند.
پایگاه بصیرت / روح‌الله صالحي

(روزنامه جوان – 1395/07/19 – شماره 4931 – صفحه 10)

* تلاش قدرت‌هاي بزرگ براي نفوذ در آفريقا از چندين دهه قبل مطرح است. در دوره جنگ سرد، اين تلاش بيشتر در چارچوب رقابت ايدئولوژيك دو ابرقدرت بود. بعد از جنگ سرد، نفوذ قدرت‌ها جنبه اقتصادي و تا حدي هم در راستاي ترويج ليبرال دموكراسي انجام شد. الان به نظرتان، نفوذ قدرت‌هاي بزرگي مثل چين و امريكا با چه اولويتي انجام مي‌شود. سبقه اقتصادي، سياسي، فرهنگي و امنيتي، كدام يك برجسته‌تر است؟ منظور بحث‌مان البته آفريقاي زير صحرا است.

** چين و امريكا در عرصه انرژي و براي استفاده از منابع نفت و گاز آفريقا اشتراك نظر دارند. در مورد مسائل سرمايه‌گذاري و فروش كالا به كشورهاي آفريقايي، چيني‌ها دست برتر را دارند ولي امريكايي‌ها در حوزه نظامي قاره آفريقا بيشتر فعاليت دارند و براي پيشبرد اهداف جهاني خود، يك دفتر فرماندهي ويژه در آفريقا(Afcom) ايجاد كرده‌اند تا بتوانند پايگاه‌هاي نظامي در اين قاره داشته باشند. البته امريكايي‌ها بهانه اصلي‌شان اين است كه نظامي‌گري در خدمت تأمين امنيت خطوط انتقال نفت است و با اين بهانه حضور نظامي خود را توجيه مي‌كنند. امريكا و چين بر سر آفريقا و بهره‌برداري بيشتر از منابع نفت اين قاره تلاش مي‌كنند و نوعي رقابت بين آنها به وجود آمده است. البته شركت‌هاي انگليسي و فرانسوي هم در اين عرصه حضور جدي دارند و رقابتي جدي بين چين با غربي‌ها بر سر منابع انرژي وجود دارد و كسب بازارها هم مسئله ديگري است كه اين قدرت‌ها سعي مي‌كنند با حضور در بازارهاي اين منطقه يك پرستيژ جهاني هم داشته باشند. وجود 54 كشور آفريقايي در سازمان ملل مي‌تواند در پيشبرد برنامه‌هاي جهاني قدرت‌ها تعيين‌كننده باشد و لذا آنها در‌صدد بهره‌برداري از نقش‌آفريني كشورهاي آفريقايي در شوراي امنيت سازمان ملل و حتي جنبش عدم تعهد هستند.

* در بين قدرت‌هاي بزرگ نقش چين براي حضور گسترده در كشورهاي آفريقايي پررنگ‌‌تر است و اين كشور به موازات رشد اقتصادي خود، نفوذ در ساير مناطق را دنبال مي‌كند و قاره آفريقا يكي از مناطقي است كه در سال‌هاي اخير براي پكن اهميت ويژه‌اي پيدا كرده است. منافع چين امروز و اهداف آن در آفريقا چيست؟

** چيني‌ها از نظر صنعتي به مرحله‌اي رسيده‌اند كه دو چيز براي رشد اقتصادي آنها مهم است. يكي تأمين مواد خام، يعني انرژي، همچنين معادن بسيار ضروري مثل منگنز، آهن، آلومينيوم، طلا و الماس براي استفاده در صنايع كه آفريقا مركز آن است و چيني‌ها به اين مواد نياز دارند و به همين خاطر، علاقه‌مند هستند تا از منابع معدني آفريقا استفاده كنند. دوم دسترسي به بازارهاي آفريقا است، هر كشوري كه به رشد اقتصادي بالايي رسيده همواره به دنبال دستيابي به بازارهاي بين‌المللي بوده است و چين هم به عنوان بزرگ‌ترين قدرت اقتصادي، دنبال چنين بازارهایي است تا كالاهاي توليد شده خود را به اين بازارها صادر كند.

بسياري از كشورهاي آفريقايي باتوجه به فقرشان، نمي‌توانند بازار خوبي براي فروش كالاهاي چيني باشند ولي تعدادي از آنها باتوجه به برخورداري از درآمدهاي نفتي و معدني مي‌توانند خريداران كالاهاي چيني باشند. مسئله ديگر كه براي چين مهم است، اشتغال‌‌زايي از طريق مهاجرت است. جمعيت چين به حدي رسيده كه علاقه‌مند است بخشي از جمعيت خود را تحت عنوان كارگران فني، مهندس و تكنسين‌هايي كه مجري طرح‌هاي عمراني هستند، به آفريقا اعزام كند و در اين عرصه موفقيت‌هايي داشته‌اند و در يك دهه گذشته جمعيت مهاجران چيني بيش از 10 برابر شده و اين يكي از راهبردهاي چين است و در صدد پيدا كردن كشورهايي است كه مي‌توانند پاسخگوي جمعيت چيني باشند و تراكم زيادي نداشته باشند. هدف بعدي چين اين است كه حضورش در آفريقا را نوعي پرستيژ و تأمين‌كننده امنيت مي‌داند چراكه اين مسئله امتيازاتي را به اين كشور مي‌دهد تا جايگاه اقتصادي و سياسي خودش در جهان را حفظ كند.

* مبادلات اقتصادي بين چين با كشورهاي آفريقايي رشد چشمگيري داشته است، حتي حجم مبادلات تجاري سالانه بين دو طرف بيش از 210 ميليارد دلار است كه بيش از دو برابر حجم مبادلات امريكا با آفريقا است. همچنين چين 30 ميليارد دلار در اقتصاد كشورهاي آفريقايي سرمايه‌گذاري كرده است. كارشناسان مي‌گويند همكاري‌هاي اقتصادي چين و كشورهاي آفريقايي علاوه بر آنكه به نفع دو طرف است زمينه‌ساز رشد بيشتر اقتصادي جهان نيز خواهد شد. نظر شما در اين باره چيست؟ آيا آفريقا پتانسيل تبديل كردن چين به بزرگ‌ترين قدرت جهاني را دارد؟

** الان آفريقا در مرحله ابتدايي توسعه است و تجربه چين در تبديل از يك كشور كشاورزي به صنعتي مي‌تواند تجربه خوبي براي اين قاره باشد تا مسير توسعه را در پيش بگيرند. دوم، چيني‌ها باتوجه به اينكه بخشي از كالاهايشان مصرفي نيستند مي‌توانند در كارهاي عمراني و در جهت توسعه زيرساخت‌ها كمك كنند. همچنين راهبردي كه چيني‌ها در آفريقا دارند هرگز يك شيوه سرمايه‌داري از طريق ايجاد اشتها براي تحريك تقاضا براي فروش كالاهاي خود نبوده است. چيني‌ها به دنبال اين نيستند كه مردم آفريقا را به مصرف كالاهايي كه نياز ندارند سوق دهند بلكه كالاهايي را به آفريقا فروخته‌اند كه بيشتر توانسته در جهت توسعه آنها نقش داشته باشد. چيني‌ها براي ايجاد اعتماد متقابل با آفريقا برخي طرح‌هاي توسعه‌ای‌ مثل ساخت راه‌آهن، استاديوم، خطوط انتقال برق و تلفن و ساخت پل‌ها را انجام داده‌اند. استراتژي چيني‌ها تبليغ دروغين سرمايه‌داري براي جذب مصرف‌كننده آفريقايي نبوده و با ساختن برخي زيرساخت‌ها در كشورهاي آفريقايي سعي كرده‌اند اعتماد آفريقايي‌ها را جلب كنند تا زمينه حضورشان را فراهم كنند.

مسئله ديگر، به ارزان بودن كالاهاي چيني مربوط مي‌شود و باتوجه به پايين بودن ارزش واحد پول چين، كالاهاي اين كشور مي‌تواند براي بسياري از آفريقايي‌ها باصرفه باشد. همه كالاهاي چيني در آفريقا با هر كيفيتي به مراتب نسبت به كالاهاي امريكايي كه با ارزهاي باارزش بالا توليد مي‌شوند باصرفه‌تر است و اين براي كشورهاي آفريقايي كه قدرت خريدشان پايين است، مي‌تواند مفيد باشد. لذا چين مي‌تواند به رشد آفريقا كمك كند تا اين منطقه گامي به سمت توسعه بردارد. همچنين سياست‌هاي چين در آفريقا بر اساس دوري از تنش‌هاي نظامي و سياسي بوده است و هيچ‌گاه در درگيري‌هاي اين منطقه وارد نشده‌اند و بكارگيري اين سياست سبب شده تا چين در بين آفريقايي‌ها از وجهه خوبي برخوردار باشد.

* اين بخش اخير كه گفتيد، درست است و چين سعي كرده شيوه سرمايه‌داري كشورهاي غربي را كه سابقه خوبي ندارند، تكرار نكند ولي به نظر مي‌رسد چيني‌ها علاوه بر اقتصاد، برنامه‌هاي نظامي خود را نيز در برخي كشورهاي آفريقايي به پيش مي‌برند. از جمله اينكه چين قصد دارد در كشور جيبوتي پايگاه نظامي احداث كند. سياست‌هاي نظامي چين در آفريقا در چه راستايي انجام مي‌شود؟

** اقدامات نظامي چين در آفريقا بسيار محدود است. چيني‌ها در سودان و در برهه زماني خاصي وقتي احساس كردند كه منافعشان به خطر مي‌افتد، سعي كردند واحدهاي نظامي ايجاد كنند. جيبوتي يك بندر مهم در آبراه تجاري در درياي سرخ است و از منظر آفريقايي جيبوتي نيست كه چيني‌ها حضور نظامي دارند بلكه اهميت آن از منظر قرار گرفتن در آبراه‌هاي مهم تجاري است و چين از عمده‌ترين كشورهايي است كه بيشترين بهره را از درياي سرخ مي‌برد و كالاهاي چيني از اين منطقه به آفريقا منتقل مي‌شود و آنها سعي كردند در جيبوتي سرمايه‌گذاري كنند و واحدهاي نظامي داشته باشند تا براي حفاظت از كشتي‌هايشان و امنيت تجارتشان با جهان نظارت داشته باشند. لذا چيني‌ها احساس مي‌كردند اگر در جيبوتي حضور نداشته باشند تأمين امنيت از طريق باجگيري غربي‌ها از آنها به يك اقدام پرهزينه تبديل مي‌شود و سعي كردند با هزينه كمتر و با حضور در جيبوتي و واگذار نكردن تأمين امنيت به مسيرهاي غربي از مسير نزديك‌تري به امنيت تجاري خودشان دست پيدا كنند.

چيني‌ها الان يك خيز نظامي برداشته‌اند و در داخل هم به پيشرفت‌هايي رسيده‌اند ولي اين برنامه هنوز نمود بيروني پيدا نكرده است. چين درحالي كه به سمت تبديل شدن به قدرت جهاني پيش مي‌رود يكي از ابزارهايش حضور نظامي در آفريقاست و اين مسئله حياتي است و چيني‌ها حفظ اين منطقه را با نظامي‌گري مي‌توانند محقق كنند. مي‌توان گفت كه چيني‌ها يك مرحله پنهان دارند كه به روابط نظامي مربوط مي‌شود كه در دهه‌هاي آينده نمود بيشتري پيدا خواهد كرد.

* برخي كارشناسان معتقدند نفوذ چين در قاره آفريقا بيشتر در راستاي رقابت با امريكاست. به نظر شما آيا چين مي‌تواند در اين رقابت پيروز شود؟ واكنش و اقدامات امريكا براي مهار چين در آفريقا چه خواهد بود؟ بعضي‌ها سفر ماه گذشته جان كري، وزير خارجه امريكا به دو كشور نيجريه و كنيا را در راستاي مقابله با سياست‌هاي اقتصادي چين عنوان كرده‌اند. اساساً آينده امريكا در آفريقا را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

** چيني‌ها درصدد رقابت با امريكا نيستند. چين به دنبال بهره‌برداري‌هاي معدني، مواد خام، بازارها و تأمين اهدافش در آفريقاست و طبيعتاً اين مسئله باتوجه به سياست‌هاي جهاني امريكا در تضاد با خواسته‌هاي واشنگتن است. چين از رقابت با امريكا دوري مي‌كند و هيچ‌گاه سعي نكرده با اقدامات نظامي امريكا پس از جنگ سرد مقابله كند و پيوسته در مقابل هر اقدام نظامي امريكا كمترين واكنش را نشان داده است. از طرفي، چيني‌ها از نظر تجاري هم نمي‌توانند رقيب امريكا باشند. امريكايي‌ها در توليد برخي كالاهاي صنعتي موفق هستند و چيني‌ها هم در توليد برخي اقلام صنعتي موفقيت‌هايي دارند. نوع صادرات دو كشور به آفريقا كاملاً متفاوت است و در فروش اقلام مشابه، هرگز امريكايي‌ها قدرت رقابت با چين را ندارند و چيني‌ها با قيمت ارزان و حمل و نقل سريع مي‌توانند بازارها را تسخير كنند.

الان، امريكايي‌ها در عرصه اقتصادي توان رقابت با چين را ندارند، اگرچه امريكايي‌ها سعي كردند در دهه اخير با دادن يك مجموعه امكانات گمركي و حذف موانع تجاري و دادن امتيازات اقتصادي، كشورهاي آفريقايي را به سمت خود جلب كنند اما مزايايي كه امريكايي‌ها الان به كشورهاي آفريقايي مي‌دهند، يك اقدام پرهزينه براي حفظ روابطشان با آفريقا است و اين مسئله بيشتر در روابط با دولت‌ها شكل گرفته و بخش خصوصي امريكا در اين خصوص فعاليتي ندارد، اما چيني‌ها در اين عرصه، سياست بخشش‌هاي گمركي را اجرا نكردند و در قالب كمك به كشورهاي آفريقايي اقدام كردند. اجراي برخي طرح‌هاي عمراني پايدار مثل ساختن پل‌ها، راه‌آهن و زيرساخت‌هاي اقتصادي توسط شركت‌هاي چيني براي مردم آفريقا جذاب بوده و چيني‌ها با ارائه چنين پروژه‌هايي يك نوع خوش‌بيني در بين مردم منطقه نسبت به سياست‌هايشان به وجود آورده‌اند.

اما امريكايي‌ها باتوجه به صدور انواع كالاها و روابط يكجانبه‌شان با آفريقا و همچنين حمايت از اسرائيل و سياست‌هاي نژادپرستي و مقابله با سياهان سبب شده‌اند تا امريكا وجهه خود در بين مردم آفريقا را از دست بدهد و اين كشور در بين آفريقايي‌ها به عنوان استعمارگر شناخته مي‌شود كه به دنبال چپاول منابع طبيعي اين كشورها است. از طرفي، غرور امريكايي هم اجازه نمي‌دهد آنها خدماتي را براي مردم آفريقا انجام دهند. حتي در مورد مقابله با بيماري «ابولا» هم كه امريكايي‌ها خدمات مقطعي را در آفريقا انجام دادند اما بعداً معلوم شد كه اين ويروس را خود امريكايي‌ها در كشورهاي غرب آفريقا منتشر كرده‌اند. امريكايي‌ها سعي كردند با ارائه خدمات در مقابله با بيماري ابولا در بخش‌هاي پرجمعيت و نفت‌خيز آفريقا، خود را به عنوان منجي بيماران ابولا معرفي كنند اما افشاي دست داشتن واشنگتن در انتقال اين ويروس وجهه آنها را خراب كرد. از سوي ديگر، امريكايي‌ها در مقابله با چين رسانه‌ها را به خدمت گرفته‌اند تا اين كشور را يك قدرت استعماري معرفي كنند كه به دنبال تسلط بر منابع آفريقا و بيكار كردن مردم اين قاره است. اهرمي كه امريكايي‌ها دارند ايجاد بدبيني نسبت به روابط چين و آفريقاست تا اين روابط را وارونه جلوه دهند.

* همزمان با تشديد تنش‌ها بين ايران و عربستان، سياست‌هاي رژيم سعودي در آفريقا هم فعال‌تر شده است. اهداف عربستان سعودي از نفوذ در قاره سياه چيست؟

** عربستان هيچ‌گاه به طور مستقل و درازمدت به آفريقا فكر نكرده است. اين كشور همواره به صورت عامل دست دوم در صحنه آفريقا حضور داشته است. در دوره جنگ سرد، عربستان به عنوان كشور غيركمونيست و متحد غرب، دلارهاي نفتي خود را به محافلي در كشورهاي آفريقايي هزينه مي‌كرد تا در مقابل كمونيست ايستادگي كنند. بعد از انقلاب اسلامي ايران، عربستان تغيير ماهيت داده و سفارتخانه‌هاي اين كشور در آفريقا تغيير كاربري داده و سياست مقابله با ايران را دنبال مي‌كنند و سفارتخانه‌هاي اين كشور در آفريقا به مراكزي براي مخدوش كردن چهره ايران در اين قاره تبديل شده‌اند.

عربستان هيچ وقت خواستار بهره‌برداري از بازارهاي اقتصادي آفريقا نبوده است، زيرا توليدات آن چناني ندارد كه بتواند آنها را صادر كند و به دنبال تسلط بر اين قاره نبوده است چراكه قابليت‌هاي لازم براي اجراي چنين سياستي را در اختيار ندارد. از سوي ديگر، وهابيت هم كه يك شاخه فرعي از مذهب حنبلي است در آفريقا جايگاه ويژه‌اي ندارد و جمعيت آنها در اقليت است. الان، عربستان با يك سياست كوتاه مدت و آن هم با بكارگيري سياست هزينه كردن دلارهاي نفتي و رشوه دادن به برخي كشورهاي آفريقايي سعي دارد آنها را براي مقابله با ايران با خود همراه كند. بنابراين، سياست‌هاي عربستان سعودي در آفريقا متأثر از روابطش با ايران بوده است و هر وقت تنش‌ها بين دو كشور بيشتر شده، تلاش كرده تا كشورهاي آفريقايي را عليه ايران بسيج كند. اين سياست هم تا زماني ادامه دارد كه دلارهاي نفتي به دست دولت‌هاي آفريقايي برسد و با قطع دلارهاي نفتي اين سياست‌ها هم از بين خواهد رفت.

با به وجود آمدن مشكلات اقتصادي اخير در عربستان به دليل كاهش درآمدهاي نفتي، سياست‌هاي ضد ايراني هم در آفريقا تضعيف خواهد شد. البته سياست‌هاي ضد ايراني سعودي، سبب خشنودي صهيونيست‌ها و غربي‌ها شده است و آنها از اين سياست‌ها استقبال مي‌كنند زيرا تصميم‌گيري براي دنبال كردن سياست‌هاي ضد ايراني رياض در آفريقا، در انگليس و امريكا گرفته مي‌شود و عربستان آنها را اجرا مي‌كند. قطع روابط كشورهايي مثل سودان و جيبوتي با ايران جزو سياست‌هاي راهبردي و مبتني بر منافع ملي عربستان نيست و بيشتر براي پيشبرد برنامه‌هاي غرب است.

* به عنوان يك كارشناس آفريقا، نظرتان اين است كه اولويت اين قاره در سياست خارجي ايران چقدر بايد باشد. خوب مي‌دانيد كه از همان اول انقلاب، بحث حضور ايران در آفريقا در چارچوب جنبش‌هاي آزادي‌بخش مطرح بوده ولي در دوره دولت سازندگي اهداف اقتصادي اولويت پيدا كرد. در طول دو دهه اخير، ما سياست چندان منسجمي در مورد آفريقا نداشته‌ايم و بيشتر سياست‌هاي ايران، موردي بوده است؟ آيا با اين ديدگاه موافقيد؟

** ما هيچ‌گاه راهبرد مشخص و تدوين‌شده‌اي را كه مبتني بر منافع ملي و چشم‌انداز 20 ساله باشد، در آفريقا دنبال نكرده‌ايم. ما نيازهاي زيادي به آفريقا داريم و امتيازات زيادي هم در اين قاره داريم كه مي‌توانيم با استفاده از آنها روابطمان را گسترده‌تر كنيم. محبوبيتي كه ايران در بين ملت‌هاي آفريقايي دارد و نداشتن سياست‌هاي استعماري در اين منطقه سبب شده تا مردم اين كشورها خواستار توسعه روابط با ايران باشند. ما كالاها و بازارهاي زيادي داريم كه مي‌توانيم با يكديگر مبادله كنيم. حتي شركت‌هايي مثل خودروسازي، بخش‌هاي عمراني و ماهيگيري مي‌توانند در آفريقا فعاليت كنند. همچنين اشتغال و صدور خدمات فني - مهندسي مي‌تواند نيازهاي ايران در آفريقا را تأمين كند ولي تا به حال راهبرد مشخصي براي پيشبرد اين برنامه‌ها نداشته‌ايم.

آراي 54 كشور آفريقايي در سازمان ملل كه مي‌توانند نقش مهمي در تصميم‌گيري‌هاي اين سازمان ايفا كنند، مي‌تواند براي ايران يك مزيت باشد. كشورهاي آفريقايي نيمي از اعضاي جنبش عدم‌تعهد و يك سوم سازمان ملل را تشكيل مي‌دهند و مي‌توانند در تصميم‌گيري‌هاي جهاني مؤثر باشند. موفقيت ديپلماسي ايران در عرصه جهاني منوط به برقراري روابط گسترده با كشورهاي آفريقايي است. اگر بتوانيم برخي كالاهاي خودمان را به آفريقا صادر كنيم، مي‌توانيم از حالت ركود خارج شده و وضعيت اقتصادي را سروسامان دهيم. برخي از شركت‌هاي ما در داخل كالاهاي زيادي توليد مي‌كنند ولي به دليل فروش نرفتن اين محصولات و نبود بازارهاي مصرف پس از مدتي تعطيل مي‌شوند و ما مي‌توانيم اين كالاها را به كشورهاي آفريقايي صادر كنيم و از تعطيلي كارخانه‌ها و افزايش بيكاري در جامعه جلوگيري كنيم.

* نداشتن راهبرد در سياست خارجي ناشي از چه عواملي بوده است؟ ايران بايد چه برنامه‌هايي را براي حضور فعالانه در قاره آفريقا انجام دهد تا بتواند جاي پايي در اين منطقه پيدا كند؟

** در وزارت خارجه ايران يك هيئت كارشناسي آشنا با آفريقا بايد حضور داشته باشد و دستورالعملي براي تدوين يك راهبرد مشخص صادر شود تا نيازهاي ايران در عرصه سياست خارجي را اولويت‌بندي كند. اگر وزارت خارجه نيازها را اولويت‌بندي كند بايد بخش آفريقا را فعال كند. باتوجه به اينكه بين دانشگاه و صنعت ما همكاري و هماهنگي لازم وجود ندارد موفقيت‌ها هم كمتر است. وزارت خارجه بايد با وزارت بازرگاني هماهنگي‌هاي زيادي داشته باشد و بين اين دو وزارتخانه تبادل نظر صورت بگيرد تا هر سياست اقتصادي در خارج از كشور در سياست خارجي و افتتاح سفارتخانه و رفت و آمدهاي سياسي لحاظ شود. الان سياست جزيره‌اي در ايران حاكم است و وزارت خارجه و بازرگاني به طور جداگانه عمل مي‌كنند.

پيشتر ستاد عالي آفريقا را براي برقراري ارتباط با وزارتخانه‌ها ايجاد كردند اما اين ستاد فعاليت چنداني ندارد و بايد اين ستاد به گونه‌اي باشد كه نمايندگاني از همه طيف‌ها در آن حضور داشته باشند و يك سياست مدون مبتني بر نيازهاي ايران و آفريقا را در نظر بگيرند. متأسفانه اولويت ايران در سه سال اخير بيشتر بر مسئله هسته‌اي و توسعه روابط با كشورهاي بزرگ متمركز بود و روابط با كشورهاي جهان سوم كه مي‌توانند در سازمان‌هاي بين‌المللي و تأمين نيازهاي ما تأثير به سزايي داشته باشند، فراموش شده است و سياست‌هاي آفريقايي ايران به سياست‌هاي عقيم و هزينه‌بر تبديل شده است.

* شما گفتيد كه ايران بايد فعاليت‌هاي اقتصادي خود در آفريقا را تشديد كند اما از آنجاكه اجراي برنامه‌هاي اقتصادي و نفوذ در ساير كشورها نيازمند زيرساخت‌هاي قوي اقتصادي متوازن با آفریقا و داشتن توان سرمايه‌هاي بزرگ براي سرمايه‌گذاري در ساير مناطق است اين دو موضوع در ايران وجود ندارد. با اين وجود چطور مي‌توان در قاره آفريقا حضور قدرتمندي داشت؟

** در آفريقا ما راه‌هاي ميانبري داريم كه مي‌توان از آنها استفاده كرد. اگر بخش خصوصي ايران فعال‌ شود مي‌تواند كالاهاي توليد شده را در آفريقا به فروش برساند و بيش از 20 كشور آفريقايي مي‌توانند خريدار كالاهاي ايراني باشند. بيش از 15 كشور مي‌توانند نيروهاي فني- مهندسي و پزشكي ايران را پذيرش كنند كه بيكاري در اين زمينه‌ها كاهش مي‌يابد. اما حلقه‌هاي گمشده‌اي وجود دارد كه با ايجاد خط هوايي، ايجاد آشنايي با كساني كه در اين عرصه فعاليت مي‌كنند و همچنين آشنايي آفريقايي‌ها با توليدات ايران مي‌توان اين مشكلات را تا حدي رفع كرد. تنها 18 درصد امكانات كشاورزي آفريقا استفاده شده است و 82 درصد آنها غيرقابل استفاده مانده و محصولات مرغوبي مثل كاكائو در آنجا توليد مي‌شود كه ايران مي‌تواند با سرمايه‌گذاري و هزينه‌هاي كمتر اين امكانات را مورد بهره‌برداري قرار دهد. ايران مي‌تواند بخشي از كالاهاي خود را به كشورهاي آفريقايي بدهد و به صورت مبادله پاياپاي از امكانات كشاورزي آنها استفاده كرده و نيازهاي خود را تأمين كند.

به خصوص اينكه ايران در سه كشور «سودان، تانزانيا و غنا» تجربه كار جهاد سازندگي را دارد و تجارب كشاورزي ايران در اين كشورها مي‌تواند مفيد و راهگشا باشد. منبع تأمين نيازهاي آينده درياها هستند و مي‌گويند قرن آينده «قرن دريا‌ها» است و دو اقيانوس بزرگ در شرق و غرب آفريقا وجود دارند كه از طريق آنها مي‌توانيم شركت‌هاي ماهيگيري را ايجاد كنيم و نيازهاي غذايي نسل آينده را تأمين كنيم. از اين‌رو، برنامه حضور قدرتمند در آفريقا وجود دارد اگر ما هزينه‌هاي سفارتخانه‌ها را كاهش دهيم و راهبرهاي مشخصي را در اين زمينه تدوين و بخش خصوصي را در آفريقا فعال كنيم، مي‌توانيم موفقيت‌هايي را كسب كنيم.

http://javanonline.ir/fa/news/816282

ش.د9502202

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات