گویا ماجرای انتخابات ۷ اسفند ماه ۹۴ و لیست امید برای اصلاحطلبان پایانی ندارد و با وجود رأی آوردن اعضای این لیست و پیروزی ظاهری اصلاحطلبان در تهران، از همان آغاز به کار مجلس دهم حواشی فراوانی به همراه داشته است[...]
یادداشت: گویا
ماجرای انتخابات ۷ اسفند ماه ۹۴ و لیست امید برای اصلاحطلبان پایانی
ندارد و با وجود رأی آوردن اعضای این لیست و پیروزی ظاهری اصلاحطلبان در
تهران، از همان آغاز به کار مجلس دهم حواشی فراوانی به همراه داشته است! از
حضور جنجالی فرزند یکی از مدیران نجومیبگیر در لیست اصلاحطلبان و دفاعیه
عجیب وی از خانوادهاش از تریبون ملی مجلس تا اختلاف و چند دستگی میان
اعضای این لیست در انتخابات ریاست مجلس و تشکیل فراکسیونها و حالا هم افشا
شدن مسائل پشت پردهای، مانند وجود رانتها و دریافت مبالغی گزاف برای
وارد کردن افراد به لیست امید! چنانکه الهه کولایی در اینباره میگوید:
«هميشه پول و قدرت در حوزه سياست تأثيرگذار هستند. برخي كانديداها از طريق
رانت وارد ليست اميد شدند و من اين مسئله را تكذيب نميكنم.» و روزنامه
«آرمان امروز» مینویسد: «رانت سياسي به معني وابستگي نمايندگان ليست اميد،
حتي بيشتر از «پول» به چشم ميخورد، زيرا هستند افرادي كه به علت وابستگي
به مديران دوران اصلاحات وارد ليستهاي انتخاباتي شدند. اين در حالي است كه
برخي از افراد بودند كه استعدادهاي زيادي در مجلس داشتند و به علت عدم
سرشناسي سياسي حتي با وجود سمتهايي مانند استاد دانشگاه حقوق و علوم سياسي
در ليست قرار نگرفتند»؛ موضوعاتی که این سؤالهای بیجواب را در افکار
عمومی ایجاد کرده است که یک جریان سیاسی چگونه میتواند به حفظ بیتالمال و
ریلگذاری درست برای آینده کشور اقدام کند، در حالی که خود برای بستن لیست
انتخاباتی اسیر زدوبندهای سیاسی، جانبداریهای قوم و خویشی است! چگونه
افرادی که با سود جستن از رانت و پول وارد لیست انتخاباتی شدند، میتوانند
نمایندگان شایستهای برای مردم باشند؟ آیا کسی که برای خدمت و پیش بردن
اهداف انقلاب و حل مشکلات مردم به مجلس میآید، از چنین روشهایی استفاده
میکند؟