* چه دليلي براي حمايت اصلاحات از روحاني وجود دارد و آيا اين مساله ناشي از عدم وجود گزينه رايآور است يا اينكه روحاني ثابت كرد كه يك رئيسجمهور قابل دفاع و مقبولي است؟
** اصلاحطلبان بايد مانند انتخابات سال ۹۲ كه بدون هيچ انتظاري تنها به خاطر منافع ملي از روحاني حمايت كردند درانتخابات ۹۶نیز از رئيس دولت يازدهم بدون هيچ چشمداشتي حمايت کنند. درانتخابات سال۹۲ رئيس دولت اصلاحات ازدكترعارف درخواست كرد كه انصراف دهد و آقاي روحاني با اجماع اصلاحطلبان روبهرو شود تا راي بدنه اجتماعي اصلاحات مانند سال ۸۴ بين چند نامزد اصلاحطلب پراکنده نشود. اصلاحطلبان تجربه تلخ انتخابات ۸۴ را فراموش نميكنند. در آن دوره راي جريان اصلاحات ميان چهاركانديداي اصلاحطلب يعني آيت ا... هاشمي، كروبي، معين و مهرعليزاده تقسيم شد.
بنابراين اگر مجموع راي اين چهار نامزد اصلاحطلب در انتخابات رياستجمهوري ۸۴ به يك كانديداي اصلاحطلب داده ميشد در همان مرحله اول، انتخابات تمام شده تلقي ميشد و كشور ناگزير به تحمل اين همه مصيبت در ۸ سال نبود. تجربه سال ۸۴ يك تجربه تاريخي براي اصلاحات است كه اگر بر روي يك كانديدا اجماع نشود و از مصالح جناحي و طيفي عبور نگردد به ناچار باز هم بايد شاهد وجود فردي دركشور باشيم كه كشور را ۲۰ سال به عقب ببرد. در نتيجه با توجه به دستاوردهاي دولت در سه سال گذشته در حوزه بينالملل، اقتصاد و سياست، اصلاحطلبان مجددا در انتخابات سال ۹۶ از روحاني حمايت خواهند كرد. ضمن اينكه روحاني هم به اين حمايت براي پيروزي در سال۹۶ نيازمند است.
* اصلاحطلبان چنين بيان ميكنند كه به روحاني در سال آينده راي خواهند داد تا تاريخ تكرار نشود، منظورتان از عدم تكرار تاريخ عملكرد احمدينژاد است يا انتخابات ۸۴ و شكست اصلاحات در آن انتخابات؟
** در حقيقت شكست اصلاحات درانتخابات ۸۴ و سپس رياستجمهوري فردي كه برخلاف مطالبات عمومي حركت كرد و نتوانست انتظارات كشور و يك ملت را آن طور كه بايد محقق سازد علت اين تاكيد است. براي نمونه درآمد دولت در آن ۸ سال ۹۵۰ ميليارد دلار از محل فروش نفت خام و فروش فرآوردههاي پتروشيمي بود اما همه اين درآمدهاي چند ميلياردي معلوم نيست صرف چه مسائلي شده است تا آنجا كه طي ماههاي اخير معاون اول رئیس جمهور آقاي جهانگيري اعلام كرد كه ۲۱۰ ميليارد دلار از درآمدهاي ارزي مشخص نيست دركجا به مصرف رسيد، در حالي كه با اين پول حتي اقدامات عمراني و زير ساختي هم صورت نگرفته است. درحقيقت با برخی اقدامات قانونگريزانه احمدينژاد انضباط پولي و مالي در كشور در آن زمان كاملا بههم ريخت. نظام پولي و مالي، نظام تعامل با جهان و ابعاد ديگر سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي در كشور دچار آسيب شد.
بنابراين بايد به روحاني حق داد كه نتوانست همه اهداف و برنامههاي خود را تحقق ببخشد. زيرا وي در اين مدت سه سال ناگزير به برقراري نظم و قانون در نظام پولي، بانكي و تعامل بينالمللي و... بود. حتي هيچ كس نميداند ۳۸ هزار ميليارد تومان از محل درآمد طرحهاي زود بازده دركجا و صرف چه مسائلي شده است. به عنوان مثال در سال ۹۲ قبل از اتمام رياستجمهوري احمدينژاد با من تماس گرفته شد كه رئيسجمهور از شما خواستند يكي از اعضاي تيم اجرايي ايشان باشيد. پس از آن با پوشهاي كه محتواي آن شامل برنامه بهرهبرداري از يك واحد صنعتي به علاوه تسهيلات وام ۸۰ ميليارد توماني و يك سوله چند هكتاري بود به سراغم آمدند. فرستادههاي احمدينژاد گفتند ۵۰۰ ميليون تومان از اين ۸۰ ميليارد تومان را ميتوانيد در شهرك شمسآباد زمين بخريد. ۵۰۰ميلون تومان را هم سوله بخريد و يك ميليارد از آن را صرف خريد ابزارآلات كنيد و بعد از آن به قيمت ده برابري كه خرج كرديد ميتوانيد آن را بفروشيد.
* درمقابل پيشنهاد احمدينژاد چه پاسخي داديد؟
** در پاسخ به آنها گفتم من نميتوانم با بخش خصوصي كار كنم و اهل اين مسائل نيستم. در حقيقت پيشنهاد فرستادههاي احمدينژاد را رد كردم. بنابراين اگر قرار بر اين باشد كه تخلفات دولت دهم يكي پس از ديگري بازگو شود به يك مثنوي هفتاد من تبديل ميشود. به همين دليل ميگويم براي آنكه تاريخ تكرار نشود به فردي كه مصالح و منافع ملي را همواره درنظر ميگيرد و در راستاي مطالبات اصلاحطلبي حركت ميكند راي ميدهيم. لذا روحاني مطلوب اصلاحطلبان است؛ همانطور كه در اين سه سال نیز ثابت كرد كه در راستاي مطالبات اصلاحات ومنافع ملي حركت ميكند.
* در اين صورت روحاني در انتخابات ۹۶ چه شعارهايي را بايد مدنظر قرا دهد؟
** از همان سال ۹۱ كه تبعات گراني ارز و دلار گريبان فرد فرد جامعه را گرفت، کشور دچاريك بيماري اقتصادي يا به تعبيري دچار بيماري هلندي يعني تورم سنگين همراه با ركود بسيار سخت شد. درباره كاهش تنشهاي بينالمللي روحاني قبلا گفته بود که بهشدت به دنبال تنش زدايي است. افرادي كه تنش زايي ميكنند تنها به منافع فردي و حزبي خود ميانديشند. شعارديگري كه روحاني بايد درانتخابات ۹۶ مدنظر قرار دهد شعار خروج از ركود است. ريشه ركود دربد عمل كردن هدفمندسازي يارانههاست. درحقيقت اين مساله به ركود انجاميد و باعث شد كه كشور نتواند در حوزه اقتصادي پاسخگوي مردم باشد. ۱۸ ميليون نفر در كشور مستحق دريافت يارانه بودند اما يارانهها حتي به اقشار ثروتمند و توانمند جامعه هم تعلق ميگرفت. قيمت بالاي ارز منجر به كاهش سرمايه در گردش و افت توليد شده بود يعني سرمايه در گردش متناسب با دلار ۳هزار توماني منجر به كاهش توليد در كشور شده بود.
همانطور وقتي كه آمريكا دچار ركود شد در۶ ماه نخست سال ۸۵ حدود سه هزار و هفتصد ميليارد دلار كم آورد كه سه هزار ميليارد دلار آن را از چين قرض گرفت و سپس آن را به واحدهاي صنعتي و سيستم بانكي تزريق كرد. در نهايت توانست آنها را سر پا نگاه دارد. شركتهاي توليدي و خدماتي مانند شركتهاي پيمانكاري دچارآسيب شدند. بعد از ۶ سال اوراق خزانه بابت اقدامات پيمانكاري ارائه ميشود كه به اين اوراق سود سر رسيد داده نميشود. سود دريافت اوراق مشاركت خزانه را ميدهند يعني ۲۰ درصد سود ميدهند تا آن را به پول نقد تبديل كنند. راه خروج از ركود در راس وعدههاي روحاني در تعامل جهاني است. اين مورد بايد جزو شعارهاي دولت در انتخابات ۹۶ باشد.
كاهش تورم باید از شعارهاي اصلي دولت خارج شود، اگر تورم ۵/۹ به تورم ۱۵درصد ميرسيد چه اتفاقي ميافتاد. در حالي كه از همان ابتداي انقلاب تاكنون حجم تورم ميان ۱۵ تا ۲۰ درصد بود، با وجود اينكه مردم انتظار كاهش تورم را نيز داشتند اما باز هم تحمل ميكردند. بيكاري جوانان فارغالتحصيل قابل تحمل نيست. امروز در هر خانهاي يك يا دو فارغالتحصيل وجود دارد. در حالي كه بخش خصوصي دو سوم از نيروهاي خود را اخراج كرده است. بنابراين اگر دولت تورم ۵/۹ درصد را به ۱۵ درصد برساند تحولي در وضعيت ركود نيز ايجاد خواهد شد. زيرا نرخ تورم ۹ درصد به قيمت ركود سنگين تمام شده است. بنابراين ركود سنگين فعلي بايد هدف ارزيابي روحاني درسال ۹۶ قرار بگيرد.
* بر چه اساسي معتقديد روحاني براي حل مشكل ركود بايد نرخ تورم را به ۱۵درصد برساند؟
** يكي از راهكارهاي اصلي خروج از ركود رساندن نرخ تورم به ۱۵ درصد است. در نتيجه اگر سه يا چهار درصد به نرخ تورم اضافه شود، ركود به سوي رونق حركت خواهد كرد. بهطور مثال يكي از اين راهها براي خروج از ركود كاهش ماليات است. در سال جاري ماليات ۲۵ تا ۳۰ درصد افزايش پيدا كرده است و اين تورم زاست. افزايش ماليات ضد ركود است و كمترين آسيب را به تورم وارد ميكند. در نتيجه بايد به سوي درآمدهاي مالياتي حركت كرد. اين درآمدها موجب ميشود از وابستگي به نفت بيرون آمده و اقتصاد شفافي داشته باشيم.
* اگر بپذيريم كه راي روحاني از اصلاح طلبان است علت تمايل بيشتر وي به سمت اصولگراها چيست؟ و اين مساله راي روحاني را از سوي اصلاحات با خطر روبه رو نميسازد؟
** راي سازماني روحاني اساسا و بيشتر از سوي اصلاحات و بدنه اجتماعي اصلاحطلبان است. در انتخابات ۹۲ حتي ۲۰ درصد از اصولگراها هم به روحاني راي ندادند. روحاني و اعضاي حزب اعتدال و توسعه پس از انتخابات دچار يك تحلیل اشتباه شدند، زيرا تصور آنها بر اين بود كه ۹۰ درصد از جريانهايي كه به روحاني راي دادند افرادي بودند كه اعتدال و توسعه را قبول داشتند در حالي كه اينگونه نيست. اما برعكس راي اصلاحات ۴ برابر راي اصولگرايان به روحاني بود. براي اثبات اين مساله ميتوان به انتخابات رياستجمهوري ۷۸ مراجعه كرد. در آن انتخابات با وجود فشارهاي سنگيني كه وجود داشت، برنده انتخابات در مجموع ۷۰ تا ۷۱ درصد راي كسب كرد. اما در دور نهم مردم خواستار تغيير بودند به اين معني كه در دو دوره نهم و دهم شرايط تغيير كرد. در دوره هشتم رياست جمهوري به اين دليل كه فضاي سياسي جامعه تغيير كرده بود اصحاب رسانه و نخبگان جامعه فرصت سخن گفتن پيدا كردند. روند اقتصادي در دوره رئيس دولت اصلاحات به هيچوجه قابل قياس با دولت نهم، دهم و يازدهم نيست.
مردم از شرايط در آن دوره بسيار رضايت خاطر داشتند و هيچگاه دولت فعلي نميتواند آن سطح از رضايت مردم را براي خود به وجود آورد. البته نكته مهمي را نبايد فراموش كرد، جريان اصلاحات در آن سالها دچار غرور شد كه درانتخابات سال ۸۴ خودرا نشان داد. اگر اين غرور نبود قطعا رياست جمهوري سال ۸۴ هم به اصلاحات تعلق ميگرفت. بنابراين روحاني وحزب حامی وی بايد بپذيرند كه نقش و آراي بدنه اجتماعي اصلاحات بود كه موجب شد روحاني راي آورد. باز هم با اطمينان ميگويم اگر رئيس دولت اصلاحات آن نامه را براي آقاي عارف نمينوشت روحاني به دور دوم رفته و در نهايت راي نميآورد. سرنوشت كشور يكبار ديگر همان سرنوشتي ميشد كه در دوران احمدينژاد جامعه را به فلاكت كشانده بود. امروز نبايد كشور دچار سرنوشتي باشد كه حتي فاصله طبقاتي ميان اكثريت قشر متوسط جامعه با قشر ضعيف جامعه بيداد كند. در يك كلام بايد گفت كه حزب حامی روحانی هيچگاه بدنه اجتماعي نداشته و ندارد. آنها به خود مغرورنشوند و اشتباه اصلاحطلبان را در انتخابات۹۶ تكرار نكنند. هر چند جايگاه آنها در ميان مردم قابل مقايسه با جايگاه اصلاحطلبان نيست.
* همه ميدانند كه روحاني هر چه دارد از حمايت اصلاحات و بدنه اجتماعي اين جريان است، اما چرا روحاني نميخواهد اين واقعيت را بپذيرد؟
** روحاني نگرانيهاي زيادي دارد و زير فشار شدید مخالفان است. افرادي مانند نادران، توكلي، باهنر واحمدينژاد مشغول جمعآوري نقاط ضعف دولت هستند. آنها منتظرند تا در بزنگاه بگويند روحاني در فلان مورد خوب عمل نكرده است. در حالي كه آنها به ريشه نميپردازند كه اساسا مشكل را چه كسي ايجاد كرده است. وقتي حجم پول در گردش ۶۷ هزار ميليارد تومان در پايان دولت احمدينژاد به بيش از ۵۴۰ هزار ميليارد تومان رسید كسي اعتراض نكرد. چرا که در آن زمان احمدينژاد منابع مالي را بيجهت توزيع كرد، درحالي كه بايد بخشي از اين منابع را صرف توليد ميكرد.
زيرا اگر به حجم نقدينگي افزوده گردد منجر به كاهش تورم نميشود. اما سوال اينجاست اصولگراهايي كه امروز به هر بهانهاي از دولت روحاني انتقاد ميكنند، با وجود اينكه احمدينژاد را ميشناختند چرا از او حمايت كردند؟ نه تنها در انتخابات۸۴ و ۸۸ بلكه حتي در دوران رياستجمهوري احمدينژاد با وجود اينكه عملكرد منفي او را ميديدند اما باز هم از احمدينژاد حمايت ميكردند. در اواخر آن دولت مساله حمايت علني از وي به سكوت تبديل شد آنها با وجود اينكه ميديدند منابع كشور تخريب شده است اما باز هم سكوت كردند. اكنون لب به انتقاد گشودند، اين همان برخوردهاي ناجوانمردانهاي است كه اصولگراها از همان ابتداي انقلاب تاكنون نسبت به اصلاحطلبان داشتند.
* آيا روحاني به دلیل عدم وجود رقيب راي خواهد آورد يا نه برعكس رضايت مردم از عملكرد او، وي را پيروز انتخابات سال۹۶ خواهد كرد؟
** روحاني براي انتخابات سال ۹۶ بدون ترديد رقيب خواهد داشت. اصولگراها در حال حاضر سه كانديدا براي رياستجمهوري سال ۹۶ در نظر دارند. آنها براي انتخابات آتي روي كانديداتوري باهنر، نادران و توكلي برنامهريزي كردهاند و در زمان لازم يكي از اين افراد را معرفي خواهند كرد.
* اما آقای باهنر بارها گفت كه در انتخابات کاندیدا نمیشود؟
** اصولگراها در تلاشند تا او را براي كانديداتوري در انتخابات به ميدان رقابت بكشانند. ادعاي باهنر مبني برعدم شركت در انتخابات مانند كساني است كه ميگويند ما برنامهاي براي انتخابات نداريم اما براي ثبت نام يكباره اقدام ميكنند. باهنر، توكلي و نادران با جمعآوري نقاط ضعف دولت سعي دارند تا انتخابات ۹۶ را به نحوي مهندسي كنند. آنها با دامن زدن به مساله ركود در رسانهها سعي در بزرگ كردن نقاظ ضعف دولت دارند. آنها از تكنيك و روشهايي مانند تخريب كه به منافع فردي و جناحي توجه دارد بهره ميبرند. اگرچه عدهاي از اصولگراها دلسوز كشور بوده و به دنبال سازندگي هستند، عدهاي از اين جريان در مقابل به دنبال تخريب هستند.
* باهنر قبلا اشاره كرد كه روحاني در صورتي كه مشكل ركود را حل نكند انتخاب وي به مرحله دوم كشيده خواهد شد و در اين صورت راي حداكثري را براي رياستجمهوري كسب نخواهد كرد. بر چه اساسي باهنر ميگويد روحاني به مرحله دوم كشيده ميشود؟
** اگر تصميمات جدي گرفته نشود و خروج از ركود تحقق پيدا نكند در اين صورت نيز بعيد به نظر نميرسد كه انتخابات دو مرحلهاي شده و روحاني به دور دوم كشيده شود. گرچه اين قبيل از اظهارات به نحوي بحرانسازي وافزايش انتظارات مردم نيستند اما به هر روي روحاني بايد دست به تمهيدات و اصلاحاتي بزند، درغير اين صورت شانس او براي راي آوري كاهش خواهد يافت. اما در كنار همه اين مسائل باهنر و ساير دوستان اصولگراي او بايد بدانند كه جريان اصلاحات و بدنه اجتماعي اصلاحطلبان تمام قد از روحاني حمايت خواهند كرد و روحاني را بهترين و اصلحترين كانديدا براي دور دوازدهم رياستجمهوري ميدانند.
* نسبت به پيروزي روحاني تا چه اندازه مطمئن هستيد؟
** همه چز بستگي به ماههاي باقيمانده دولت و عملكرد روحاني دارد. زيرا تيم اقتصادي روحاني چندان مطلوب عمل نكرده است.
* ايراد كار كجاست؟
** مديران روحاني در حوزه اقتصادي افراد تصميمگيري نيستند. زيرا در شرايطي كه دولت تحت فشار است نبايد فرصت را سوزاند، بايد سريع تصميم گرفت. در حالي كه رئيس دولت اصلاحات به وزراي خود اختيار تام داده بود كه هر تصميمي بگيرند تصميم خود وي است. هر حوزهاي كه توانايي حل مشكل يا بحراني را داشت وي از آن حوزه حمايت ميكرد اما اكنون که برخوردهايي از سوي جناح تندرو صورت ميگيرد، دولت كمي با احتياط رفتار ميكند. اما به هر حال دولت ناگزير به تصميمگيري سريع و ترميم تيم اقتصادي خود است.
* برخي از احزاب اصلاحطلب به دنبال سنگاندازي در انتخابات شوراي شهرهستند.
** انتخابات شوراي شهر سكويي براي ورود به مجلس و دولت است. منظور از دولت يعني فرمانداريها، استانداريها و... . زيرا در شوراي شهر اعضا توسط مردم شناخته ميشوند و اين خود نيز پايگاهي براي رسیدن به مجلس شوراي اسلامي است. از اين منظرشورای شهر يك پايگاه سياسي و اجتماعي تلقي ميشود. در نتيجه برخي از احزاب به دنبال سهم بيشتري در انتخابات شوراي شهر هستند.
* اين نگراني از سوي بزرگان اصلاحات وجود ندارد که ارائه چند ليست منجر به عدم راي اصلاحات در انتخابات شوراي شهر شود؟
** گمان ميبرم كه اصلاحطلبان به يك ليست واحد خواهند رسيد و اگر در انتخابات شوراي شهر با رد صلاحيتهاي گسترده روبهرو نشويم، اصلاح طلبان حداكثر راي را كسب خواهند كرد.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/166247
ش.د9502520