(روزنامه اطلاعات – 1395/07/26 – شماره 26561 - صفحه 12)
فروپاشی اتحاد شوروی نهتنها باعث شد تا این کشور به جمهوریهای مختلف تقسیم شود، بلکه بر نفوذ عظیم روسها بر دیگر مناطق جهان نیز پایان داد. ضعف روسیه برآمده از فروپاشی شوروی دستکم تا اوایل سالهای ابتدایی قرن بیست و یکم ادامه پیدا کرد، اما روسها مجددا - نه مثل سابق اما- بهتدریج تلاش کردند تا نفوذ ازدسترفته خود را احیا کنند.
در این میان، کشورهای یمن، عراق، سوریه و لیبی در منطقه خاورمیانه، پیشتر جزء ستون بلوک شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی بودند .یمن بهعنوان کشوری واقعشده در کنار تنگه استراتژیک بابالمندب حتی بعد از بیدار شدن روسیه از خواب زمستانی نیز موردتوجه مسکو واقع نشد و بهنوعی در رویکردهای این کشور جایی نداشت. بااینحال به نظر میرسد با افزایش رقابتهای منطقهای بین روسیه و آمریکا؛ روسها نیز حاضر نیستند اجازه دهند هر تحولی بدون توجه به نقش آنها در منطقه رخ دهد.
احسان تقوایی نیا در ایراس نوشت، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نهتنها باعث شد تا این کشور به جمهوریهای مختلف تقسیم شود و برادری بزرگتر مسکو بر جمهوریهای آسیای مرکزی، قفقاز و اروپای شرقی از بین برود، بلکه بر نفوذ عظیم روسها بر دیگر مناطق جهان نیز پایان داد. ضعف روسیه برآمده از فروپاشی شوروی دستکم تا اوایل سالهای ابتدایی قرن بیست و یکم ادامه پیدا کرد، اما روسها مجددا - نه مثل سابق اما- بهتدریج تلاش کردند تا نفوذ ازدسترفته خود را احیا کنند.
منطقه خاورمیانه و کشورهای یمن، عراق، سوریه و لیبی پیشتر جزء ستون بلوک شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی بودند. پس از فروپاشی شوروی غرب به نمایندگی ایالاتمتحده آمریکا از ضعفهای بنیادین مسکو استفاده کرد و روزبهروز به حوزههای نفوذ روسها تاخت تا اینکه توانست این کشورها را از چنگ کرملین دربیاورد. هرچند در عراق روسها از قدرت لازم برای مقابله با ائتلاف علیه صدام حسین برخوردار نبودند و در مورد لیبی نیز به گفته خود فریب وعدههای غرب را خوردند اما پساز این تحولات به این درک رسیدند که اگر نجنبند غربیها تا دروازههای مسکو نیز پیشروی خواهند کرد.
یمن بهعنوان کشوری واقعشده در کنار تنگه استراتژیک بابالمندب حتی بعد از بیدار شدن روسیه از خواب زمستانی نیز موردتوجه مسکو واقع نشد و بهنوعی در رویکردهای این کشور جایی نداشت. بااینحال به نظر میرسد با افزایش رقابتهای منطقهای بین روسیه و آمریکا و مخصوصاً هجوم غرب به حوزههای نفوذ سنتی مسکو (اوکراین)، روسها نیز حاضر نیستند اجازه دهند هر تحولی بدون توجه به نقش آنها در منطقه رخ دهد. اگرچه ظاهراً ایالاتمتحده در یمن مداخله نظامی ندارد، اما نیروهای عربی به رهبری عربستان از پشتیبانی اطلاعاتی و لجستیکی آمریکا بهرهمند هستند. چندی پیش، روسیه از تشکیل شورای عالی سیاسی- که حاصل اتحاد و ائتلاف جنبش انصار الله و حزب مشارکت مردمی به ریاست علی عبدالله صالح (رئیسجمهور سابق این کشور) است- حمایت کرد.
از طرف دیگر علی عبدالله صالح رئیسجمهوری سابق یمن، بر آمادگی این کشور برای استفاده روسیه از پایگاههای نظامی یمن جهت مقابله با تروریسم تأکید کرد. تحولات رخداده این پرسش اساسی را پیش چشم ما قرار میدهد که آیا رویکردهای روسیه در قبال یمن تغییر کرده است و مسکو میخواهد بر سر این کشور نیز با غرب به چانهزنی بپردازد یا خیر؟ در خلال پاسخ به این پرسش، سؤالهای دیگری نیز مطرح میشود، ازجمله اینکه یمن چه اهمیتی در سیاست خارجی روسیه دارد و مواضع روسیه از ابتدای بحران در یمن به چه شکل بوده است و در آینده به چه سمت و سویی سیر خواهد کرد؟
اهمیت یمن در سیاست خارجی روسیه
در طول نیمه دوم قرن بیستم یمن جنوبی بهعنوان کشوری دارای ایدئولوژی کمونیستی بهشدت در مدار اتحاد جماهیر شوروی قرار داشت، بهطوریکه دستکم 5000 مشاور نظامی روس در این کشور حضور داشتند و بیش از 50هزار یمنی نیز برای تحصیل و آموزش راهی دانشگاههای شوروی شده بودند. این روابط پس از فروپاشی شوروی دچار تغییرات اساسی شد و روس ها برخلاف سلف خود توجه زیادی به یمن نکردند، به گونه ای که حتی در بحران اخیر یمن نیز، موضع فعالی را در پیش نگرفتند.
همواره این پرسش مطرح شده است که چرا روسیه ای که در سوریه نهایت تلاش خویش را برای ساقط نشدن دولت بشار اسد انجام داده است، در بحران یمن منفعل عمل کرده است؟ در پاسخ باید گفت که یمن تاکنون اولویتی برای روسیه محسوب نشده و اولویت چندانی در سیاست خارجی مسکو -دست کم تا چندی پیش- نداشته است. روسای جمهوری روسیه و یمن طی 15 سال اخیر فقط 4 بار با یکدیگر دیدار و گفتگو کردهاند. روابط اقتصادی یمن و روسیه نیز آنچنان نیست که باعث حساسیتهای دو طرف شود.
در زمان دولت علی عبدالله صالح، رئیسجمهوری سابق یمن نیز مناسباتی عادی - و نه در سطح بالا- بین دو کشور در جریان بود که باعث حساسیت هیچکدام از کشورهای منطقهای و جهانی نمیشد. باوجود تلاشهای متعدد عبدالله صالح و حوثیها برای ایجاد روابط گرم با روسیه، به نظر می رسد درگیری مسکو در سایر مسائل (اعم از داخلی و خارجی) مانع تحقق این روابط گرم و نزدیکیها شده است.
چنان که بیان شد، یمن بهعنوان یک کشور کوچک عربی باوجود داشتن موقعیتی استراتژیک، جایگاهی در راهبردهای کلان مسکو نداشته است. مقامات روسی عمدتاً در رابطه با تحولات یمن به اظهارات اعلامی و دیپلماتیک بسنده کردهاند. نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که روسیه نمیخواهد بهطور یکجانبه مناسبات خود با کشورهای عربی را دچار خدشه کند.
سیاستگذاران روس به این نتیجه رسیدهاند که حمایت بدون قید و شرط از بشار اسد روابط آنها را با اعراب منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا دچار چالش کرده است، درنتیجه خواهان افزودن چالش دیگری نیستند.
شرایط بهگونهای رقم خورده است که روسها حتی به قطعنامه ۲۲۱۶پیشنهادشده از سوی شورای همکاری خلیجفارس در بیست و پنجم فروردین 1394 نیز رأی ممتنع دادند. این قطعنامه تحریمهایی تسلیحاتی علیه گروه مردمی انصار الله، ممنوعیت سفر علی عبدالله صالح، تحریم عبدالملک الحوثی، رهبر جنبش انصار الله و درخواست از این جنبش برای تحویل دادن قدرت را دربرمی گرفت.
افزایش نقش روسیه در پرونده یمن
جنگ در یمن بهتدریج در حال تبدیل به یک جنگ بینالمللی در مقیاس بزرگ است که در حال حرکت فراتر از مرزهای رویارویی مسلحانه بین عربستان سعودی و حوثیها است. به نظر میرسد در حال حاضر شاهد تشدید درگیریهای نیابتی بین ایران و عربستان هستیم. چنان که ذکر آن گذشت، روسیه تا مقطع اخیر نقش بالایی در یمن از خود نشان نداده و اگر گفته نشود انفعال، رویکردهای این کشور نشان می دهد که تحولات یمن برای مسکو از اولویت چندانی برخوردار نیست. با اینحال به نظر میرسد مسکو که بر اساس دیدگاه مقامات این کشور باید یکی از طرفین حلوفصل همه پروندهها و بحرانهای بینالمللی باشد، به یکباره تغییراتی در سیاستهای گذشته خود در قبال یمن صورت داده است. شاهد این امر را میتوان در جلوگیری روسیه از صدور قطعنامه یا حتی یک بیانیه از سوی شورای امنیت در مورد یمن دانست. رویکرد جدید روسیه، نشان از یک تحول کیفی در معادلات مربوط به یمن دارد.
علاوه بر این علی عبدالله صالح رئیسجمهوری سابق یمن اخیراً بر آمادگی این کشور برای استفاده روسیه از پایگاههای نظامی یمن جهت مقابله با تروریسم تأکید کرده است. اظهارنظر رئیسجمهوری سابق یمن در خصوص آمادگی اعطای پایگاههای یمنی به روسیه، در حالی مطرحشده که مسکو اخیراً با استفاده از حریم هوایی ایران، اهدافی در سوریه را مورد حمله قرار داده است. پرواضح است که هدف عبدالله صالح از این پیشنهاد جلب رضایت مسکو براي حمایت از حوثیها در برابر عربستان و دیگر طرفین است اما هنوز مشخص نیست روسها تا چه اندازه از این پیشنهاد استقبال خواهند کرد.
بهطورکلی درک موضع مسکو در قبال تحولات یمن بسیار مشکل و این امر در بیشتر رسانههای دولتی و غیردولتی روسیه نیز کاملاً مشخص است. عمده تفسیر مقامات رسمی و همچنین رسانههای روسی از تحولات یمنی بر این نکته استوار است که غرب و در رأس آن آمریکا در این قضیه نیز از وجود استاندارهای دوگانه در سیاستهای خود استفاده کرده است.
نکته مهم دیگر اینکه رسانههای روسیه، درگیریها در یمن را رقابت بین ایران و عربستان دانستهاند. ازنظر روسها، هدف از عملیات عربستان سعودی در یمن، مقابله با ایران در منطقه غرب آسیا است، چراکه انعقاد موافقتنامه بین ایران و گروه 1+5 در شرایط گسترش نفوذ ایران در منطقه، سناریوی نامطلوبی را پیش چشم سعودی ها گشوده است. «حال که ایران حتی در شرایط تحریمها و فشار بینالمللی بیوقفه به موفقیتهای قابلتوجهی در عراق، سوریه و یمن دست مییابد، بعد از سازش بین ایران و غرب که تحریمها رفع شده و ایران از انزوای بینالمللی بیرون آید، چه میشود!؟
روسها تاکنون تلاش کردهاند که با همه طرفهای درگیر در یمن از نزدیک تماس داشته باشند، بااینحال مشخص نیست که آیا با تشدید درگیریها به نفع یکی از طرفین موضعگیری خواهند کرد یا خیر. هرچند برخیها این تفسیر را مطرح کردهاند که روسها به دلیل موضع مشترک با تهران در این جنگ، جانب انصارالله را خواهند گرفت اما به نظر میرسد که این استنباط کاملاً اشتباه است.روسیه به دو شیوه میتواند در یمن نقشآفرینی کند.
نخست اینکه اهمیت ژئوپلیتیک یمن و سابقه حضور تاریخی روسها در این کشور باعث میشود تا مسکو بار دیگر توجه به این کشور را در اولویتهای خود بگنجاند. دوم اینکه فعال شدن حضور این کشور در یمن اهرمی برای فشار به عربستان یا تنظیم مناسبات با سعودیها باشد. درواقع روسیه به بحران یمن بهعنوان موضوعی بلندمدت و سامانهای نگاه میکند و در این زمینه دچار هیچگونه توهمی درباره چشمانداز حضور واقعی برای منافع سیاسی و اقتصادی نیست. علاوه بر این مسکو هرگونه رقابت بین ایران و عربستان را بااحتیاط دنبال می کند، چرا که بهصورت واقعی از درگیر شدن در این منازعه هراس دارد.موضع روسیه در جنگ در یمن را باید در چارچوب رویکرد کلی مسکو در قبال غرب آسیا مورد تحلیل قرارداد. بر اساس نظر «ویتالی نامکین» تحلیلگر برجسته روس، روسیه از این به بعد نقش مستقلتر و فعالتری را در درگیریهای منطقه بر عهده خواهد گرفت، به همین دلیل در حال برقراری ارتباط با همه طرفهای درگیر نهتنها در یمن بلکه در کشورهای دیگر نیز هست.
بااینحال بعید به نظر میرسد پشتیبانی روسیه از حوثیها همانند حمایت تعیینکننده روسها از بشار اسد در سوریه باشد، چراکه این دو کشور برای مسکو در اولویت یکسانی قرار ندارند. بدین معنی که روسیه در سوریه داری پایگاه استراتژیک طرطوس است در حالی که در شرایط حاضر، منافع حیاتی مشابهی در یمن ندارد. روسها برای حمایت یکجانبه از انصارلله یمن دارای محدودیتهایی هستند. آنها بهخوبی میدانند که یمن در حال حاضر صحنه رقابت ایران و عربستان است و هرچند ایالاتمتحده آشکارا از ریاض حمایت میکند اما پشتیبانی مستقیم مسکو از حوثیهای یمن ممکن است آنها را در برابر کشورهای سنی قرار دهد که روسها این را در جهت منافع خود نمیبینند.
بنابراین به نظر میرسد فعال شدن روسیه در بحران یمن را باید از این نظر مورد تحلیل قرارداد که این کشور آمادگی بر عهده گرفتن نقشی واسطهای برای حل این بحران را دارد و عملکردی همانند عرصه سوریه برای آن متصور نیست. روسیه با در نظر گرفتن سیاست حفظ وضع موجود در منطقه و یمن، مخالف هرگونه مداخله خارجی در این کشور عربی است. چندی پیش نیز سرگئی لاوروف با استناد به نمونههایی از دخالت در صربستانِ اسلوبودان میلوشویچ و لیبیِ معمر قذافی اعلام کرد که خواهان حفظ نظم در منطقه است.
نتیجه
منطقه غرب آسیا در شرایط بحران عمیق سیاسی قرار دارد و این در حالی است که همواره در رابطه با روسها این نکته به اثبات رسیده است که نفوذ مسکو در دوران درگیری و اوج بحران تقویت ميشود و پس از حلوفصل درگیری میتواند تضعیف شود. عملیات نظامی روسیه در سوریه در شرایطی است که به نظر میرسد ایالاتمتحده تلاش دارد خود را از درگیریها کنار بکشد. در حالی که مسکو در تلاش است تا موقعیت خود را بهعنوان یک قدرت بزرگ در صحنه بینالمللی تثبیت کند، امکان حفظ نفوذ واشنگتن در منطقه باعث نگرانی فزاینده برخی از متحدان این کشور شده است. به نظر میرسد طی مدت اخیر انفعال واشنگتن در شرایطی محقق شده است که روزبهروز بر نفوذ مسکو افزوده شده است. یمن آخرین مورد از تحولاتی است که روس ها خواهان نقش آفرینی در حل و فصل آن شده اند.
بدون تردید روسیه به رهبری ولادیمیر پوتین به صورت تدریجی و با احتیاط در حال پیدا کردن متحدان جدیدی است، بنابراین از این پس می توان در انتظار افزایش فعالیت های روسیه در بحران یمن بود. هرچند روس ها در یمن دارای منافع استراتژیک نیستند اما پروسه تحولات می تواند به سمتی سیر کند که مسکو در این بخش از جغرافیای جهان نیز دارای منافعی مهم شود.
واشنگتن درصدد تحمیل طرح کِری به یمن
تصمیم آمریکا برای فروش یک میلیارد دلار تسلیحات به رژیم سعودی همزمان با کشتار یمنیها در «الحدیده» توسط این رژیم، نشان می دهد که واشنگتن قصد تحمیل طرح به اصطلاح صلح کِری به یمنیها را دارد.به گزارش مهر،باوجود تداوم جنایتهای عربستان در یمن، اعضای مجلس سنای آمریکا اخیرا با اکثریت آراء لایحه فروش سلاحهای این کشور به عربستان به ارزش یک میلیارد و ۱۵۰میلیون دلار را تصویب کردند.سناتورهای موافق با طرح فروش سلاح به عربستان اعلام کردند که این کشور همپیمان خوب آمریکا در طول سالیان دراز بوده است و باید این روابط خود با ریاض را حفظ کرد.
این در حالی است که ماه گذشته میلادی نیز مقامات آمریکایی از تصمیم خود برای فروش بیش از ۱۳۰دستگاه تانک «آبرامز» و ۲۰خودروی زرهی و تجهیزات دیگر به عربستان خبر داده بودند .از زمان آغاز تجاوز نظامی عربستان سعودی به مردم بی گناه و بی دفاع یمن از حدود ۱۹ماه پیش، ایالات متحده آمریکا از حامیان اصلی این تجاوز بوده و هست. حمایت های واشنگتن از عربستان سعودی در تجاوز نظامی این کشور به یمن طی این مدت، تنها به ارائه حمایت های سیاسی محدود نشد، بلکه از لحاظ تجهیز نظامیان سعودی به پیشرفتهترین تسلیحات جنگی نیز این حمایت ها ادامه پیدا کرد.در حال حاضر دیگر بر هیچکس پوشیده نیست که جنایتکاران سعودی با سلاح های آمریکایی مردم بی دفاع یمن را به خاک و خون می کشند. در شرایط کنونی حتی خودِ آمریکاییها نیز با گذشت ۱۹ماه، دیگر نمی توانند وجود تسلیحات این کشور در دستان سعودیها برای کشتار مردم یمن را انکار کنند.
درست به همین دلیل است که اخیرا سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به سئوالی درباره چرایی استفاده عربستان از تسلیحات آمریکایی در جنگ علیه یمن، تصریح کرده است: ما طبق قراردادهای نظامی امضا شده میان دو طرف این تسلیحات را به عربستان واگذار کردیم و هیچ مسئولیتی در قبال اینکه آنها در کجا از این تسلیحات بهره برداری کرده و می کنند، متوجه واشنگتن نیست.عربستان سعودی از مدتها پیش تلاش می کند تا به نحوی از باتلاقی که در یمن برای خود ایجاد کرده است، رهایی یابدعربستان سعودی از مدتها پیش تلاش می کند تا به نحوی از باتلاقی که در یمن برای خود ایجاد کرده است، رهایی یابد. پس از آنکه امارات نیز رژیم سعودی را در حملات بیوقفه به یمن تنها گذاشت، مقامات ریاض تلاش های جدی تری را برای خروج از باتلاق یمن آغاز کردند. سعودیها برای تحقق این خواسته خود طرح ۴ماده ای را ارائه کردند.محورهای اصلی این طرح به شرح ذیل هستند؛
۱- نیروهای نظامی از شهر صنعا پایتخت یمن و شهرهای مهم و راهبردی خارج شوند.
۲- سلاح های سنگین و موشکهای انصارالله و متحدان آن به طرف سومی تحویل داده شود.
۳- دولت وحدت ملی یمن باید به امنیت و عدم نقض قوانین بین المللی احترام بگذارد.
۴- دولت وحدت ملی توزیع هر نوع سلاحی که همسایگان یمن را تهدید می کند، ممنوع گرداند.
ارائه طرحی به منظور پایان جنگ در یمن آن هم توسط مسئولان رژیم سعودی در وهله اول این پیام را مخابره می کند که ریاض از تحقق اهداف از پیش تعیین شده خود برای یورش نظامی به مردم بی دفاع یمن ناامید شده است .با این حال، شورای عالی سیاسی یمن مخالفت خود با این طرح را به صورت رسمی اعلام و تأکید کرد که عربستان سعودی با چنین طرحی از یک سو به دنبال خلع سلاح ارتش و کمیته های مردمی یمن بوده و از سوی دیگر برای تقویت گروههای تروریستی ـ تکفیری در این کشور تلاش می کند.در هر صورت این طرح مورد موافقت شورای عالی سیاسی یمن به عنوان اصلیترین مرجع سیاستگذاری حال حاضر در این کشور، واقع نشد.
پس از عدم موافقت یمنیها با این طرح، «جان کری» وزیر خارجه آمریکا با حضور در شهر «جده» عربستان در یک نشست چهارجانبه با سران ریاض، ابوظبی و لندن شرکت کرد. وزیر خارجه آمریکا در این نشست طرح به اصطلاح صلح خود برای پایان بحران یمن را ارائه کرد.طرح وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا طبق اعلام رسمی وی دارای ۳بند اساسی است؛
۱-تشکیل فوری دولت وحدت ملی در یمن که قدرت در میان طرف ها تقسیم شود.
۲- نیرو های أنصارالله از صنعا و مناطق کلیدی عقب نشینی کنند.
۳-همه تسلیحات سنگین از جمله موشک های بالستیک از أنصارالله و نیرو های متحد آن ها به طرف ثالث انتقال پیدا کند.
همانگونه که از بندهای ذکر شده در طرح جان کری پیداست، طرح به اصطلاح صلح جان کری کاملا جانبدارانه تنظیم شده و تنها یک هدف را دنبال می کند و آن به زانو درآوردن «أنصارالله» یمن و کمیته های مردمی این کشور است.«یگان موشکی» وابسته به انصارالله و ارتش یمن در واکنش به طرح جان کری، در پیامی که سخنگوی این جنبش، آن را در صفحه رسمی خود در فیسبوک منتشر کرد، نوشت: کسی که به گرفتن سلاح ما چشم طمع دارد ما نیز به گرفتن جان وی طمع خواهیم کرد.
در پیام انصارالله و ارتش یمن آمده بود: «نیروهای موشکی با تمامی اعتماد و اطمینان خود اعلام میکنند که علاوه بر داشتن اراده جنگ و مبارزه، تواناییها و امکانات لازم را برای مقابله با ائتلاف سعودی در اختیار دارند و تلاشهای خود را در تمامی سطوح افزایش خواهند داد تا اقتدار ملی را که ساخت موشکهای جدید از واجبات آن است برای مقابله با متجاوزان حفظ کنند.
ایالات متحده آمریکا با ارائه این طرح صرفا جانبدارانه با یک تیر دو نشان را هدف قرار دهد؛ اول اینکه مصالح و منافع متحد استراتژیک خود در منطقه یعنی عربستان سعودی را تأمین کند و دوم اینکه زمینه مناسب برای خروج ریاض از باتلاق یمن را فراهم آورد.با این حال هوشیاری شورای عالی سیاسی در یمن موجب شد تا تیر ایالات متحده به سنگ خورده و هیچگونه مذاکره ای میان دو طرف درباره طرح ارائه شده از سوی آمریکا آغاز نشود؛ مذاکراتی که بدون شک در صورت انجام، تنها هدف آن امتیازگیری از یمنیها میبود تا حل و فصل بحران این کشور. آنچه که در ابتدا سعودیها و سپس آمریکایی ها را به فکر ارائه طرح های مختلف برای برون رفت از باتلاق یمن انداخت، تشکیل «شورای عالی سیاسی» در این کشور بود.
سعودیها و همپیمان آنها یعنی ایالات متحده هیچگاه گمان نمی کردند که احزاب و جریان های سیاسی یمن به ویژه «أنصارالله» و «کنگره ملی» به توافقی دست پیدا کنند که حاصل آن تشکیل شورای عالی سیاسی بشود. پس از مورد مخالفت قرار گرفتن طرح «جان کری» وزیر خارجه آمریکا برای حل و فصل بحران یمن که در واقع با نیت دیگری ارائه شده بود، مجلس سنای ایالات متحده با اتفاق آراء طرح فروش تسلیحات به عربستان سعودی به ارزش بیش از یک میلیارد دلار را تصویب کرد.
در واقع هدف اصلی واشنگتن از تصویب این طرح، اعمال فشار بر «شورای عالی سیاسی» یمن برای پذیرفتن طرح جان کری است.هدف اصلی مجلس سنای آمریکا از تصویب طرح فروش یک میلیارد دلاری تسلیحات به ریاض، اعمال فشار بر «شورای عالی سیاسی» یمن برای پذیرفتن طرح جان کری است.درست همزمان با این تصویب این طرح، جنگنده های رژیم سعودی با تسلیحات آمریکایی مناطقی در استان الحدیده را هدف حملات هوایی سنگین خود قرار دادند؛ حملاتی که یکی از بزرگترین فجایع ۱۹ماه گذشته را آفرید و طی آن ۲۵نفر شهید و ۵۰تَن دیگر زخمی شدند.تصویب طرح فروش تسلیحات نظامی به عربستان سعودی توسط مجلس سنای آمریکا این حقیقت تلخ را برای افکار عمومی به اثبات رساند که آمریکاییها به صورت مستقیم در کشتار مردم بی دفاع یمن نقش آفرینی می کنند.
ش.د9502566